دری که گشوده نمیشود
ایتالو کالوینو، نویسنده ایتالیایی که او را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند، در ایران نویسنده شناختهشدهای است. بیشتر آثار این نویسنده که سابقه عضویت در حزب کمونیست ایتالیا را هم داشته، به فارسی ترجمه شده و رمان «بارون درختنشین» او با ترجمه مهدی سحابی از مطرحترین آثار او در زبان فارسی است که بارها تجدید چاپ شده است.
شرق: ایتالو کالوینو، نویسنده ایتالیایی که او را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند، در ایران نویسنده شناختهشدهای است. بیشتر آثار این نویسنده که سابقه عضویت در حزب کمونیست ایتالیا را هم داشته، به فارسی ترجمه شده و رمان «بارون درختنشین» او با ترجمه مهدی سحابی از مطرحترین آثار او در زبان فارسی است که بارها تجدید چاپ شده است. بهتازگی مقالات و جستارها، یادداشتها و سفرنامههای ایتالو کالوینو در کتابی با عنوان «کلکسیون شن» با ترجمه هاله ناظمی در نشر هرمس منتشر شده که شامل نوشتههای کالوینو است که در پاریس مینوشت و برای روزنامههای ایتالیایی میفرستاد. این نوشتهها تحلیلها و تأملات کالوینو درباره پاریس، موزهها و هنر و ادبیات را در بر دارد و در پایان نیز چند سفرنامه از او آمده است که مشاهدات او از سفرهایش درباره مکزیک، ژاپن و ایران است. مترجم «کلکسیون شن» در نشست نقد و بررسی این کتاب که به طور مجازی در مؤسسه شهر کتاب برگزار شد، درباره «کلکسیون شن» میگوید این کتاب داستان یا رمان نیست، بلکه مجموعهای از مقالات راجع به موضوعات مختلف است که به هم مرتبط هم نیستند. کتاب بر اساس موضوعات در چهار بخش تقسیمبندی شده است. ناظمی به روحیه پژوهشگری کالوینو نیز اشاره میکند: «پدر و مادر کالوینو گیاهشناس بودند، بنابراین، او از کودکی با پژوهش و گل و گیاه آشنا شده است. اثر این امر در آثار او مشهود است و در بخش ژاپن «کلکسیون شن» جلوه کرده است. کالوینو گرچه به ادبیات گرایش داشت و در دانشگاه ادبیات را دنبال کرد، ولی ضمن اینکه درباره ادبیات مینویسد، علاقهمندیها و توجهاتش به مسائل مختلف را میتوان در کارهایش دید. در اینجا هم بهویژه در برخی مقالات میبینیم که پشت این کار یک پژوهش است و کسی نمیتواند قلم دست بگیرد و درباره آن بنویسد».
مترجم «کلکسیون شن» درباره بخش جذاب کتاب برای مخاطبان فارسیزبان یعنی سفر کالوینو به ایران نیز میگوید کالوینو سفری به اصفهان داشته و از نقش جهان بازدید کرده و مقالهای تحت عنوان «محراب» نوشته است. این مقاله ویژگیهای محراب و مسجد را از لحاظ معماری توصیف میکند: «دارم سعی میکنم یک محراب قرن چهاردهم در مسجد جمعه یا جامع اصفهان توصیف کنم. محراب تورفتگیای در دیوار است که جهت مکه، یعنی قبله را در مسجد نشان میدهد. هر بار مسجدی میبینم روبهروی محراب میایستم و از تماشای آن سیر نمیشوم. نکته جالب برای من طرح دری است که هر کاری صورت گرفته است تا کارکرد در را به نمایش بگذارد؛ درحالیکه به هیچ جایی گشوده نمیشود. طرح قرنیز باشکوهی که گویی محل نگهداری چیزهای ارزشمند است، اما داخلش هیچ چیز نیست. پس از تماشای محراب به مدت طولانی احساس میکنم باید به نتیجهای برسم که میتواند از این قرار باشد: ایده کمالی که هنر آن را دنبال میکند آگاهی و دانش اندوخته در نوشتار نشانه خشنودی از هر تمایزی که در تجلیل از شکوه و عظمت تزیینات بیان میشود، همه و همه یک مفهوم دارد، فقط یک اصل و اساس را تجلیل میکند؛ تنها ضامن آخرین چیز است و آن چیزی است که وجود ندارد. تنها ویژگی آن نیستی است؛ حتی نمیتوان نامی به آن داد». کالوینو در ادامه به طرح در اشاره دارد که به جایی گشوده نمیشود و مینویسد: «هیچ، خلأ، سکوت، برای آن چیزی که نمیخواهد هیچکدام از این چیزها باشد نامهایی سرشار از مفاهیم بسیار ناراحتکنندهاند. نمیتوان آن را با کلمات توصیف کرد؛ تنها سمبل معرف آن محراب است. حتی اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم نیستی و عدمی است که در ته محراب پدیدار میشود».