شبهای پاریس
برخی شهرها به دلایلی خاص شهرت و اهمیتی فراتر از مرزهای یک کشور پیدا میکنند. پاریس یکی از این شهرهاست که بهخصوص در چند دهه به عنوان شهر روشنفکران شناخته میشد.
شرق: برخی شهرها به دلایلی خاص شهرت و اهمیتی فراتر از مرزهای یک کشور پیدا میکنند. پاریس یکی از این شهرهاست که بهخصوص در چند دهه به عنوان شهر روشنفکران شناخته میشد. جریانهای ادبی و هنری زیادی در پاریس شکل گرفتند و همچنین برخی از مهمترین رخدادهای سیاسی معاصر در این شهر به وقوع پیوسته است. ویلیام وایزر، نویسنده معاصر آمریکایی، از علاقهمندان پاریس است که سالها در این شهر و برخی دیگر از شهرهای فرانسه زندگی کرده و در دو کتاب مشهورش با نامهای «سالهای جنون» و «سالهای افول» به پاریس دهههای 1920 و 1930 پرداخته است. اخیرا «سالهای افول» با ترجمه رضا رضایی در نشر فنجان منتشر شده است. مترجم در بخشی از پیشگفتارش درباره شهر پاریس نوشته: «...همواره شهری بوده بغرنج و ناپایدار، پرتنش، دمدمیمزاج، متفنن و متناقض. پاریس خودش چند شهر است: پاریس مد، پاریس بورژواها، پاریس روشنفکران، پاریس هنرمندان، پاریس عوام و غیره. همه اینها کنار یکدیگرند اما زیاد با هم نمیآمیزند. در پاریس جریان فکر متوقف نمیشود اما شاید به هدفی هم نرسد. این دگرگونی بیوقفه را میشود مد خواند، اما منشأ تغییرات در ذهن پاریس است، ذهنی عجول، تبآلود و تشنه دانستن، که زود خسته میشود، امروز به شکوه و جلال فلان اثر مینازد و فردا نقصهای آن را میبیند. با همان سرعتی که به شهرت میرساند از هستی ساقط میکند، اما منطقی و صادق است». مترجم به این نکته هم اشاره کرده که پاریس در دو دهه میان دو جنگ جهانی، شهری بود که همه به سویش کشیده میشدند و بهخصوص بسیاری از نوابغ و چهرههای مهم هنری در این دو دهه در پاریس حضور داشتند: «میگویند هیچگاه این همه توان خلاقه یک جا جمع نشده بود». پاریس در این دوران محل سکونت بسیاری از نقاشان، موسیقیدانان، ثروتمندان، نویسندگان و مهاجران روس و آمریکایی بود. پابلو پیکاسو، جیمز جویس، ایگور استراوینسکی، باله روس سرگی دیاگیلف، کتابفروشی شکسپیر و شرکلی سیلویا بیچ، جوزفین بیکر و آیسادورا دانکن همگی در پاریس حضور داشتند».
اما در دهه 1930 هم اگرچه سالهای رکود اقتصادی آغاز شد اما پاریس همچنان زندگی خودش را داشت. حتی در سالهای پایانی این دهه وقتی جنگی دیگر سراسر اروپا را درگیر کرد باز هم زندگی پاریسی ادامه داشت. «سالهای افول» داستان پاریسنشینان است و پاریس، «روایتی خوشخوان از رویدادهایی که به انقلاب هنری آن دوره خوراک رساندند. متأسفانه آن دوره به سقوط پاریس و اشغال آن به دست نازیها ختم شد که شاید تلخترین رویداد در تاریخ جدید فرانسه به حساب بیاید. این سقوط اسباب و علل بسیار داشت که در کتاب حاضر به آنها نیز پرداخته شده است. دهه 1930 سالهای افول بود». «سالهای افول» کتابی مفصل است که در بخشهای مختلفش به چهرهها و رویدادها و جریانهای مختلف هنری و ادبی پاریس در سالهای دهه 30 میلادی پرداخته است. یکی از مشهورترین نمادهای پاریس در دورهای که کتاب به آن پرداخته، کتابفروشی شکسپیر و شرکای سیلویا بیچ است. او برای حفظ کتابفروشیاش در سالهای دهه 1920 به دادوستد با انگلیسیها و آمریکاییها وابسته بود اما در دهه 30 دیگر خبری از آنها نبود. پیش از آغاز سالهای افول، این کتابفروشی چنان شهرتی داشت که آمریکاییها وقتی میخواستند به فرانسه بروند نشانی پستی خود را شماره 12 خیابان اودئون اعلام میکردند و نویسندههایی که سیلویا بیچ آنها را میشناخت قبل از رسیدن دلارهایشان از او فرانک فرانسه قرض میگرفتند. خود سیلویا بیچ به شوخی کتابفروشیاش را بانک یا بورس اودئون مینامید. یکی از بخشهای کتاب وایزر به این کتابفروشی مشهور اختصاص دارد. او درباره بحران بزرگ اقتصادی و تأثیرش بر پاریس و کتابفروشی سیلویا بیچ نوشته: «رکود بزرگ آمریکا دیر و آهسته به فرانسه سرایت کرد، اما شکسپیر و شرکا زودتر از بقیه پاریس آثار بحران والاستریت را حس کرد و سیلویا مجبور شد خودش هم دنبال وام و اعتبار برود... حالا که رفتوآمد آمریکاییها کمتر شده بود، شکسپر و شرکا روی جذب مخاطبان فرانسوی حساب میکرد، اما فرانسویها کتاب نمیخریدند، فقط میآمدند که جو ادبی دستشان بیاید و در کتابفروشی بچرخند و کتاب امانت بگیرند. کتابی که چشمگیر بود و فرانسویها و آمریکاییها را به یکسان جذب میکرد، رمان بهیادماندنی یولیسیز بود، اثر جیمز جویس، که در سال 1930 هنوز در انگلستان و آمریکا ممنوع به حساب میآمد اما در کتابفروشی شکسپیر و شرکا در دسترس بود. یولیسیز که ناشرش سیلویا بیچ بود به چاپ یازدهم رسیده بود».
سالهای افول، ویلیام وایزر، ترجمه رضا رضایی، نشر فنجان