پیشنهادهای «فنویک» برای آخر هفته:
از فرهنگ ساختارشکنانه نتفلیکس تا رباتهای شورشی
پیشنهادهای این هفته در «فنویک» شامل کتابی در مورد فرهنگ سازمان نتفلیکس است و در کنار آن با یک فیلم علمی- تخیلی جالب آشنا میشوید. همچنین اگر در تبدیل مطالب عکس به متن مشکل دارید اپلیکیشنی را به شما معرفی میکنیم که این مشکلتان را حل خواهد کرد
ذات فناوری ساختارشکنانه است؛ هم محصولات فناورانه و هم شرکتهای تولیدکننده محصولات آن. فرهنگ سازمانی این شرکتها نسبت به شرکتهای سنتی بسیار متفاوت است و برخی نیز عجیب است. برای نمونه نتفلیکس از جمله شرکتهای فناورانه حوزه سرگرمی است که فرهنگ سازمانی عجیبی دارد و مدیران این شرکت بزرگ استانداردهای جدیدی را در برخورد با کارمندان در پیش گرفتند. اگر این آخر هفته وقت دارید و از کاربران نتفلیکس هستید و میخواهید در مورد این پلتفرم بیشتر بدانید، برای «فنویک» این هفته پیشنهاد میکنیم کتاب «قانون بیقانونی؛ نتفلیکس و فرهنگ بازآفرینی» را بخوانید.
همچنین در کنار این کتاب، آخر هفته موقعیت خوبی برای تماشای فیلمهای چندقسمتی است. فیلمهایی مانند Blade Runner که علمی-تخیلی است و جلوههای ویژه و داستان آن شما را مجذوب خود میکند.
از سوی دیگر اگر از جمله کسانی هستید که تازه وارد بازار کار شدهاید و میخواهید این مسیر را حرفهای طی کنید، پادکست کارگاه میتواند به شما در این زمینه کمک کند. وقتی وارد بازار کار هم شدید، یک اپلیکیشن خوب تبدیل عکس به متن میتواند سرعت شما را در کارها بالا ببرد. در این زمینه هم شما را با اپلیکیشنی به نام «ایبو» آشنا میکنیم.
پادکست کارگاه؛ پادکستی برای تازهواردها به بازار کار
پادکستی این هفته مصاحبه محور است و میلاد اسلامیزاد از این طریق داستان کسبوکارها را تعریف میکند. اسلامیزاد، همبنیانگذار و مدیرعامل پلتفرم «نویسش» در هر قسمت از کارگاه با یک متخصص پیرامون مسیر شغلیاش گفتوگو میکند. این پادکست قرار است به افراد کمک کند تا مسیر شغلی خود را حرفهای طی کنند و حوزهی منابع انسانی را بهتر بشناسند.
در سایت پادکست کارگاه، ایده اولیه پادکست این گونه توضیح داده شده است: «ایدهی اولیهی کارگاه ساده است: گفتوگو با افراد مختلفِ شاغل در حرفههای گوناگون و تلاش برای فهمِ بهترِ واقعیتِ موقعیتِ شغلیشان.»
اسلامیزاد اعتقاد دارد گفتوگوی مستقیم با فردی که در شغلی مشغول است، بیشتر از خواندن چند مقاله میتواند به شناخته شدن آن حرفه کمک کند. به همین دلیل در لیست افراد مصاحبهشونده، طیف متنوعی از مدیران کسبوکارهای حوزه فناوری و اطلاعات تا پزشکان و نویسندگان و متخصصان روانشناسی و تاریخ و ناشر و تولیدکننده کتاب صوتی دیده میشود.
البته همانطور که اسلامیزاد در بخش «درباره پادکست کارگاه» آورده در انتخاب و دعوت از مهمانان ساز و کار مشخصی وجود ندارد و حتی شنوندگان میتوانند به او افرادی را برای مصاحبه پیشنهاد دهند.
تنها راه گوشکردن به این پادکست پلتفرم «کستباکس» است. در وبسایت «پادکست کارگاه» هم هرکدام از مصاحبهها صفحههای جداگانه دارند. در این صفحات هم لینکهای کستباکس و هم تیزرهای تصویری دیده میشود. در وبسایت همچنین به افراد متقاضی در حوزههای مدیریت، منابع انسانی، بازاریابی و تبلیغات، برنامهنویسی و فنی و مالی و حقوقی مشاوره داده میشود.
تا کنون در کستباکس۱۱۳ اپیزود از پادکست کارگاه منتشر شده و آخرین اپیزود منتشر شده متعلق به ۳۰ دسامبر سال ۲۰۲۳ است. زمان هر اپیزود یک تا ۲ ساعت است. پادکست کارگاه در کستباکس ۱۳.۴ هزار دنبالکننده دارد و ۲۷۹ هزار بار هم اپیزودهای این پادکست شنیده شده است.
کتاب «قانون بیقانونی؛ نتفلیکس و فرهنگ بازآفرینی»؛ شرکتی با فرهنگ سازمانی غیرمتعارف
نتفلیکس در جدیدترین گزارش مالی سه ماه چهارم ۲۰۲۳ خود اعلام کرد ۱۳.۱۲ میلیون کاربر از سراسر جهان به مشترکان آن اضافه شدهاند که با این شرایط، تعداد کل کاربران پولی آن به ۲۶۰.۸ میلیون نفر میرسد.
۲۷ سال از عمر این پلتفرم بزرگ تولید محتوای سرگرمکننده میگذرد. اعداد و ارقام بالا همه نشاندهنده این است که در این سالها نتفلیکس یک انقلاب در صنایع سرگرمی ایجاد کرده است و میلیاردها دلار درآمد سالانه هم ایجاد میکند.
البته اسکات رندولف و رید هاستینگز موسسان نتفلیکس به راحتی به این موفقیت دست پیدا نکردند. نتفلیکس یک شرکت کوچک اجاره فیلم بود و در سال ۱۹۹۷ راهاندازی شد.
در این سالها و با تغییرات پر سرعتی که تکنولوژی ایجاد کرد، نتفلیکس بارها خود را از نو ساخت و با وجود شکستهای بسیار توانست سرپا بایستد و حالا خدمات نتفلیکس تنها به آمریکا محدود نیست و این پلتفرم در بیش از ۱۹۰ کشور جهان در دسترس است.
با جستوجوی ساده در اینترنت میتوان به تاریخچه نتفلیکس دست پیدا کرد؛ اما برای اینکه به صورت عمیقتر با فرهنگ سازمانی نتفلیکس آشنا شوید، پیشنهاد این هفته ما کتاب « قانون بیقانونی؛ نتفلیکس و فرهنگ بازآفرینی» است. این کتاب را رید هستینگز، بنیانگذار نتفلیکس به همراه ارین مایر نوشته است. شیرین سجودی، محمد رهبان و علی قربانزاده آن را ترجمه کردند و انتشارات راهپرداخت هم این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب در اکتبر سال ۲۰۲۰ جزو پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بود. در این کتاب هستینگز و مایر از منظر خود فرهنگ سازمانی نتفلیکس را مورد بررسی قرار دادند.
ارین مایر نویسنده آمریکایی و استاد دانشکده اینسید، یکی از دانشکدههای پیشرو در کسبوکار بینالمللی، آمریکایی و ساکن فرانسه است. او به خاطر نوشتن کتاب «نقشه فرهنگ: شکستن مرزهای نامرئی کسب و کار جهانی» و همکاری با رید هستینگز برای نوشتن کتاب «قانون بیقانونی؛نفلیکس و فرهنگ بازآفرینی» شناخته شده است.
رید هستینگز بنیانگذار نتفلیکس هم همزمان با انتشار این کتاب از مدیرعاملی نتفلیکس کنارهگیری کرد. او پیشتر عضو هیات مدیره شرکت فیسبوک و مایکروسافت هم بوده است. او توانست در دوره مدیریت خود ساختارهای ذهنی خود و اطرافش را بشکند و شیوه مدیریتی جدیدی را در پیش بگیرد و همانطور که در این کتاب مطرح شده است: «نتفلیکس فرهنگی دارد که درآن قانون بیقانونی وجود دارد.»
در این کتاب میخوانید که هستینگز تصمیم گرفت در نتفلیکس انعطافپذیری و آزادی کارمندان و نوآوری را جایگزین «اشتباه نکردن و وفادار بودن به قوانین» کند. در این زمینه در کتاب آمده است: «همزمان با این تصمیمات متوجه شدم هنگام پیشرفت یک شرکت، اگر آن را با قوانین و فرآیندهای کنترلی مدیریت نکنیم، احتمالا دچار هرج و مرج میشود. از طریق تکامل تدریجی و سالها سعی و خطا، روشی پیدا کردیم که موثر واقع شود. به جای اینکه فرآیندهایی ایجاد کنید که جلوی قدرت قضاوت کارمندان را بگیرد، باید به آنها آزادی بیشتری بدهید. با این کار به ایجاد محیط کاری شادتر و باانگیزهتر و همچنین شرکتی چابکتر منجر میشود.»
هستینگز و مایر در ۵۳۵ صفحه درمورد این فرهنگ سازمانی غیرمتعارف صحبت میکنند. فرهنگی که به نتفلیکس اجازه داد تا همزمان با تغییر نیازها سازگار شود و نوآوری کند. این کتاب را میتوانید از فروشگاه راهپرداخت، کتابراه، فیدیبو و طاقچه به صورت فیزیکی و آنلاین خریداری کنید.
اپلیکیشن ایبو؛ پکیج کامل تبدیل عکس به متن
در طول روز در دفتر کار، دانشگاه و مدرسه جزوهها، اسناد و مدارک بسیاری در قالب عکس و PDF جابهجا میشوند. گاهی به متن آن عکسها و PDFها نیاز داریم و مجبوریم ساعتها وقت خود را صرف تایپ کردن این متنها کنیم.
حداقل در یک سال اخیر به کمک هوش مصنوعی راه تبدیل مطاب عکس به متن به راحتی امکانپذیر شده است و اپلیکیشنهای بسیاری در زمینه «تبدیل عکس به متن» راهاندازی شدهاند. البته از میان آنها باید اپلیکیشنهایی را پیدا کنید که دقت لازم برای تبدیل عکس به متن را داشته باشند، اما همیشه تبدیل مطالب عکس یا پیدیاف در زبان فارسی با مشکلاتی همراه بوده است.
یکی از این اپلیکیشنها ایرانی که توانسته تاکنون کاربران را جذب و مشکل تبدیل عکس به متن در زبان فارسی را حل کند، اپلیکیشن «ایبو» است.
تیم توسعه این اپلیکیشن در شهرستان بابل استان مازندران مستقر هستند و بیش از ۱۰ سال در این زمینه فعالیت میکنند. تاکنون ۲۶۸ هزار و ۴۹۷ کاربر عضو ایبو شدند و ۱۷ میلیون و ۵۲۵ هزار و ۴۸۶ تبدیل موفق در این برنامه انجام شده است. تبدیل یعنی تبدیل فایل word به PDF و بالعکس.آنطور که در «درباره ما» اپلکیشن آمده است، در توسعه این برنامه از هوشمصنوعی کمک گرفتهاند.
رابط کاربری اپلیکیشن ساده است. دراین اپلیکیشن میتوان به خدمات متنوعی دست پیدا کرد؛ برخی از آنها رایگان و بعضی دیگر پولی هستند.
سرویسهای رایگان اپلیکیشن خدماتی مانند تبدیل گفتار به متن، فشردهسازی PDF، تبدیل word به PDF، تبدیل PDF به عکس، ترکیب فایلهای PDF، رمزگذاری PDF و تعمیر PDF را شامل میشود
باقی سرویسها مانند تبدیل PDF به ورد، سفارش ویراستاری، سفارش تایپ، سفارش ترجمه پولی هستند و باید هزینهای برای آنها پرداخت شود.
برای تبدیل عکس به متن هم میتوانید «استفاده از دوربین» یا « انتخاب از گالری» را انتخاب کنید. اگر عکس شما باحاشیه و کمنور و تار باشد، اپلیکیشن قادر نیست آن را تبدیل به متن کند. عکس باید پرنور، واضح و شفاف و بیحاشیه باشد.
پس از انتخاب، متن عکس پردازش و به متن قابل ویرایش تبدیل میشود. حتی در صورت تمایل میتوانید متن را به زبانهای مختلف ترجمه کنید. پس از آن اگر خواستید آن را کپی کنید یا به اشتراک بگذارید.
من بخش تبدیل عکس و PDF به ورد را امتحان کردم که متن تمیز و خوبی تحویل داد. این برنامه حتی جداول و ستونها را نیز به متن تبدیل میکند. این بخش در اپلیکیشنهای مشابه به خوبی انجام نمیشود.
اپلیکیشن ایبو در کافه بازار از ۵ نمره ۴.۵ به دست آورده است. بیش از ۲۰ هزار نفر آن را دانلود و نصب کردند. بیشتر نظرهای کاربران هم مثبت است. در گوگلاستور نیز امتیاز ۴.۷ از ۵ را دارد و بیش از ۵۰ هزار بار دانلود شده است.
فیلم Blade Runner؛ یک جهان علمی-تخیلی شگفتانگیز
وقتی اسم هریسون فورد را میشنویم، اولین چیزی که به ذهن ما میرسد، سری فیلمهای ایندیانا جونز است، اما باید بگویم شما حتما مجموعههای blade runner را از قلم انداختهاید. فیلمی در ژانر علمی-تخیلی که قسمت اول آن جزو ۱۰۰ فیلم برتر هالیوود است و دنباله آن هم سال ۲۰۱۷ ساخته شد.
اولین قسمت «بلیدرانر» سال ۱۹۸۲ به کارگردانی ریدل اسکات براساس رمانی به نام «آیا آدم مصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟» نوشته فیلیپ کی.دیک ساخته شده است.
در این قسمت تصویری از لسآنجلس در سال ۲۰۱۹ نمایش داده میشود. البته الان که در سال ۲۰۲۴ به سر میبریم، میفهمیم آن تصورات اغراقآمیز بود. اما درمورد فیلم باید گفت یکی از بهترین جلوههای ویژه سینما را داراست. آن چیزی که باعث شده بلید رانر از نظر منتقدان یک شاهکار به حساب بیاید، این است که ریدلی اسکات جلوههای بصری را برای بازگو کردن یک روایت پیچیده به کار گرفته و این سوال بزرگ را مطرح میکند که معنی و مفهوم زندگی چیست.
این فیلم درمورد رباتهای رپلیکانت است. این رباتها در اوایل قرن ۲۱ توسط شرکت تایرل ساخته شدند. آنها تا حدی شبیه به انسانها و بسیار باهوش هستند، اما آنها در خارج از سیارهی زمین، مثل بردهها به کار گرفته میشوند. رپلیکانتها شورش میکنند و به صورت رسمی اعلام میشود که حضور رپلیکانتها در زمین ممنوع است. تیمهای ویژهی پلیس، به نام واحدهای «بلیدرانر» دستور دارند به محض دیدن رپلیکانتها، به آنها شلیک کنند. داستان فیلم از اینجا شروع میشود که حالا ۴ رپلیکانت مخفیانه وارد لسآنجلس شدند و ریک دکارد (هریسون فورد) که یک بلیدرانر است، ماموریت دارد آنها را از بین ببرد.
درمورد اسم اثر که blade runner است، ابهاماتی وجود داشت. چون در رمان فیلیپ کی.دیک اثری از بلیدرانر نیست. اما داستان از این قراراست که ریدلی اسکات نام فیلم را از رمان آلن ای. نوریس گرفته است. در این رمان عملی-تخیلی، افرادی تجهیزات پزشکی را به پزشکانی که عضو شبکههای قاچاقاند، میفروشند.
به همین خاطر میتوان blade runner را در فارسی به «قاچاقچیان تیغ جراحی»برگرداند. در سال۲۰۱۷، Blade Runner 2049 به کارگردانی دنی ویلنوو ساخته شد که دنباله blade runner ریدلی اسکات بود. اندرو کوسوو و برودریک جانسن تهیهکنندگان این فیلم مجوز حق انتشار فیلم را از باد یورکین گرفتند. ریدلی اسکات از کارگردانی اولیه فیلم کنار رفت و به عنوان تهیهکننده اجرایی و دنی ویلنوو برای کارگردانی فیلم انتخاب شد. هریسون فورد هم باز نقش خود را به عنوان مامور در داستان بازی کرد. رایان گاسلینگ هم به مجموعه بازیگران اضافه شده بود. دراین قسمت ۳۰ سال از اتفاقهای فیلم اول گذشته است. یک بلیدرانر جدید به نام افسر کی (رایان گاسلینگ) یک راز مخفی را کشف میکند که میتواند جامعه را به آشوب بکشاند. افسر کی تصمیم میگیرد برای حل این مشکل ریک دکارد (هریسون فورد) را پیدا کند.
این فیلم هم مورد توجه منتقدان قرار گرفت و به یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۷ تبدیل شد. در IMDB هم از ۱۰ نمره ۸ را به خود اختصاص داده است. این فیلم همچنین در اسکار و بفتا هم جوایزی دریافت کرد.