|

روایت یأس و امیدِ ابرآروان که حریف جعل واقعیت نشد

ابر و مِه

«زیرساخت یکپارچۀ ابری»، سه کلمه‌ای است که تمام دنیای ابرآروان را در خود جای می‌دهد؛ یک مجموعۀ استارت‌آپی که در حوزه فناوری‌های ابری یا همان کلاد فعالیت خود را آغاز کرد.

ابر و مِه

«زیرساخت یکپارچۀ ابری»، سه کلمه‌ای است که تمام دنیای ابرآروان را در خود جای می‌دهد؛ یک مجموعۀ استارت‌آپی که در حوزه فناوری‌های ابری یا همان کلاد فعالیت خود را آغاز کرد. داستان شکل‌گیری ابرآروان به سال 1393 بازمی‌گردد؛ زمانی که چهار مدال‌آور المپیاد ملی و جهانی WorldSkills تصمیم گرفتند یک استارت‌آپ در زمینۀ ارائه سرویس‌های ابری راه‌اندازی کنند. پویا پیرحسینلو، فرهاد فاطمی، مهدی بهادری و علیرضا هاشمی؛ چهار هم‌بنیان‌گذار استارت‌آپ ابرآروان هستند که در سال 1393 ایدۀ خود را به شرکت فناپ ارائه دادند و با یک سرمایه‌گذاری 400 میلیون تومانی کار خود را آغاز کردند. بررسی بازار جهانی و خدماتی که در کشورهای مختلف جهان ارائه می‌شود، آنها را به این نتیجه رساند که به سمت ارائۀ خدمات در فضای ابری بروند. فضای ابری خدماتی است که سازمان‌ها و کسب‌و‌کارهای مختلف را از دغدغه‌های زیرساختی به ‌شکل سنتی بی‌نیاز می‌کند و رتق‌وفتق این دغدغه را به شرکت میزبان می‌سپارد. آنها یک فکر مهم در پشت این تصمیم داشتند؛ خدماتی تکرارنشدنی ارائه دهند و در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند و شد آنچه باید می‌شد؛ این شرکت حالا بیش از ۲۰۰ هزار مشتری فعال و ۱۵۰ فیچر در شش خانوادۀ محصولی دارد و در هر ساعت به بیش از ۷۵۵ میلیون درخواست (Request) پاسخ می‌دهد.

روزهای خوش اینترنت در ایران و پیدایش ابرآروان

نقطۀ صفر هر کسب‌وکاری با این پرسش اساسی شروع می‌شود که قرار است کدام خلأ را پر کند؟ در رابطه با ابرآروان جواب این سؤال را ابتدا باید در گسترش اینترنت در جهان و بعدتر در  ایران جست‌وجو کرد. سال 2008  با سرعت‌گرفتن استفاده از اینترنت و نفوذ عالمگیر آن در فضای کسب‌و‌کارها که اینترنت را به گردانندگان اصلی فضای اقتصادی تبدیل کرده بود، نگرشی در دنیا شکل گرفت که بر مبنای آن «شرکت‌های خرد و کلان و صاحبان کسب‌و‌کارهای بزرگ و کوچک دریافتند که اگر سرور اختصاصی (دیدیکیت) داشته باشند، مقیاس‌پذیری برای سیستم سخت خواهد بود، درنتیجه کلاد گزینۀ جایگزین بسیار مناسب‌تری بود». کلاد باعث می‌شد تا علاوه بر اینکه هزینۀ پرداختی مشتری براساس مصرف محاسبه شود، درصورتی‌که قصد اضافه‌کردن منبع جدیدی وجود داشت، این منبع جدید به یک سرویس اضافه می‌شد و نیازی به فضای فیزیکی رک و اجارۀ دیتاسنتر دیگری وجود نداشت. در این اوضاع‌واحوال بود که بازار تجاری کلاد در دنیا شکل گرفت  و کمی بعد هم  ابرآروان با یک سرویس شبکۀ توزیع محتوا (CDN) به این حوزه ورود کرد.

در آن زمان، اکوسیستم فناوری و نوآوری ایران با تسهیل فرآیند زندگی روزمرۀ شهروندان، در یک نگاه گسترده‌تر تلاش داشت تا کشور را به الگوهای جهانی توسعه نزدیک کند. دسترس‌پذیری و انواع خدمات یکی از مهم‌ترین ویژگی‌‌های محصولات اکوسیستم نوآوری در تمام کشورهاست. این بازار مانند تمام دانش‌های نوین جهانی بر پایۀ دانش و تخصص فنی و فناوری استوار است و محصولات و خدمات ابری هم در همان ساختار تعریف می‌شود.

درواقع در شاخص‌های مهم اقتصاد دیجیتال کشورهای مختلف، حتی میزان کارکرد و استقبال کسب‌وکارها به خدمات ابری یکی از مهم‌ترین شاخص‌های سنجش توسعه‌پذیری کشورهاست.

اگر سال 1391 را شروع اکوسیستم استارت‌آپی کشور در نظر بگیریم، نیاز به زیرساخت‌های ابری کمی بعد از آن و حوالی سال‌های 1392 و 1393 به‌طور جدی در این بازار شکل گرفت. گرچه در همان سال‌ها هم شرکت‌هایی با محوریت این محصول در بازار سهمی داشتند، اما شواهد از میزان استقبال در این بازار نشان می‌دهد که تا حدود زیادی تعریف کامل‌تر خدمات ابری با  ورود و توسعۀ ابرآروان شروع شد. 

به‌همین‌دلیل می‌توان گفت، «زیرساخت یکپارچۀ ابری» که ابرآروان با آن به دغدغه‌های زیرساختی کسب‌وکارهای آنلاین در اکوسیستم فناوری و نوآوری کشور پاسخ می‌داد، در کنار عملکرد و گزارش‌های کمی این شرکت، مشخص می‌کند که خدمات ابری و توسعۀ آن براساس یک نیازسنجی دقیق انجام شده بود.

هم‌بنیان‌گذاران ابرآروان در ارزیابی‌های خود به این نتیجه رسیده بودند که پهنای باند و نفوذ اینترنت در ایران در حال گسترش روزافزون است و کسب‌و‌کارهای مرتبط نیز در حال رشد است و این به‌معنای نیاز به یک شبکۀ توزیع محتواست که هم سرعت،  هم کیفیت اینترنت به‌‌طرز قابل‌‌توجهی بالاتر برود. از طرفی جای خالی چنین محصولی صاحبان کسب‌وکارها را نیز مجاب کرده بود که برای دریافت خدمات با این سرعت و کیفیت هزینه کنند. درنتیجه شکل‌گیری ابرآروان در ابتدا با توسعۀ CDN در فضای ابری مطرح و آغاز شد و به‌تدریج دیگر سرویس‌های کلاد نیز توسط این مجموعه توسعه داده شد و امروز سرویس‎های شبکۀ توزیع محتوا (CDN)، سرور ابری، فضای ابری، کانتینر ابری، پلتفرم ویدئو و دیتابیس به‌عنوان سرویس، جزء مهم‌ترین محصولات خدمات ابری آروان و به‌طور کلی اکوسیستم ابری کشور است.

تا اینجای فرآیندِ (تعریف نیاز و بازار) خدمات و محصولات ابری در ایران به‌شکلی عادی طی شد، اما به نظر می‌رسد اگر بخواهیم وضعیت هجمه‌ها به ابرآروان را بررسی کنیم، باید از حمایت‌های دولت دوازدهم نسبت به فناوری‌های پیشرفته شروع کنیم. به‌نظر می‌رسد همزمانی ورود ابرآروان به توسعۀ کلاد و تجاری‌سازی این خدمت اینترنتی در ایران با روی کار آمدن دولت دوازدهم و سیاست‌های او مبنی بر گسترش ارتباطات با جهان و توسعۀ اقتصادی و به‌تبع‌آن توسعۀ فناوری، برگرفته از بینش فناوری و شم اقتصادی مؤسسان این شرکت بوده است. آنها به‌خوبی متوجه فضای باز شکل‌گرفته در جامعه و نیاز روبه‌رشد کسب‌وکارها برای استفاده از چنین فضایی شده بودند. درواقع ورودی هوشمندانه در دوران گسترش اینترنت در دولت دوازدهم  (که البته همین مسئله آسیب‌های جدی‌ای برای آنها در پی داشت) و پیشگامی در ارائۀ خدمات نوظهور ابری در دولت دوازدهم، خواه توسط یک شرکت خصوصی، برای دولت‌مردان وقت هم خوشایند بود. احتمالاً به این دلیل ساده که آنها هر پیشرفتی دراین‌زمینه را جزئی از کارنامۀ خود حساب می‌کردند. درواقع اینگونه به‌نظر می‌رسید که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می‌خواهد دستاوردهای جدیدی را که در دورۀ آنها بروز و ظهور کرده بودند، به نام این وزارتخانه گره بزند. چنین شد که ابرآروان مورد اقبال مسئولانی که در پی گسترش خدمات مبتنی ‌بر اینترنت بودند، واقع شد. آذری جهرمی، با روش و منش خاص خود در پست و توئیت‌هایی استارت‌آپ‌های موفق ایرانی را معرفی می‌کرد که ابرآروان هم در میان آنها بود. آنچه به‌عنوان بخشی از اعتبار دولتی ابرآروان در اذهان وجود دارد، ریشه در همین اتفاقات دارد. وزیر ارتباطاتِ دولت دوم روحانی در توئیتی در سال 1397 ضمن معرفی این شرکت دانش‌بنیان نوشته بود: «اگر نیازمند خدمات رایانش ابری هستید، ابرآروان را به شما معرفی می‌کنم. محصولی دانش‌بنیان از جوانان ایرانی که توانسته در تحریم‌های اعمالی مدعیان آزادی اینترنت برای ایرانیان، زیرساخت مناسبی برای کسب‌وکارهای نوپا باشد.» 

در فضای غبارآلود اقتصاد ایران، این ادبیات دولت‌مردان چنین ترجمه شد که ابرآروان بدل به نورچشمی آنها شده است. البته این امر نه به وزیر ارتباطات محدود می‌شد، نه خاص ابرآروان بود. برای نمونه، توجه ویژۀ سورنا ستاری، معاون فناوری وقت رئیس‌جمهور به استارت‌آپ‌های بزرگ در وهلۀ اول و کل اکوسیستم استارت‌آپی کاملاً مشهود بود. در یک وضعیت عادی و در کشوری با شرایط و فضای متفاوت از ما، این حمایت‌ها باعث رونق می‌شد، آن هم رونق در حوزه‌ای که همۀ جهان با شتاب زیادی مشغول توسعۀ آن بودند. در ایران اما این حمایت‌ها چون شمشیر دولبه عمل کرد. اگرچه در مقطعی اکوسیستم نوآوری ایران را رونق بخشید، اما بعدتر با رادیکال‌شدن فضا و ایجاد دوقطبی شدید، این توجه ویژه به سیبل‌شدن این اکوسیستم از سوی دو طیف رادیکال منجر شد.

نقش دولت در نگاه کلان ابرآروان

یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های ابرآروان با دیگر کسب‌وکارها، حتی کسب‌وکارهای نوپا و مبتنی بر فناوری، استراتژی ابرآروان در شفافیت بوده و هست. این سیاست در کلام مدیران و البته رفتار سازمانی آنها همواره ظهور و بروز داشته است. برای مثال ابرآروان شاید تنها شرکت ایرانی باشد که میزان حقوق مدیران و کارمندان آن در قالب «حقوق شفاف» روی وب‌سایت این شرکت، در دسترس عموم قرار دارد. همین فرهنگ در کلام مدیران هم بوده است که برای فضای کسب‌وکاری ایران خلاف‌آمد عادت محسوب می‌شود. بر مبنای همین فرهنگ، ابرآروان از همان ابتدا نسبت خود را به‌طور واقعی با دولت مشخص می‌کند. پیرحسینلو در گفت‌و‌گویی با ایرنا دربارۀ حضور مسئولان دولتی در نمایشگاه الکامپ سال 1398 که بعدها عکسی منتشرشده از آن دیدار، مستمسکی شد برای اتصال ابرآروان به دولت، گفته است: «ما معمولاً همیشه پشت سر هم تکرار می‌کنیم که همه‌چیز بد است، دولت هیچ کاری نمی‌کند، اما نگاه من به این صورت نیست. به‌عنوان استارت‌آپ، طی این چهار سال فعالیت از تسهیلاتی که دولت فراهم کرده، استفاده کردم و همین‌ها موجب سرعت‌گرفتن رشد ما در این حوزه شد، به شرکت دانش‌بنیان تبدیل شدیم، خدمات بیمه و وام کم‌بهره صندوق نوآوری و شکوفایی را دریافت کردم و مسئولان هم سعی کردند من را تبلیغ کنند. در مقابل این نوع نگاه، ما نگاه انتقادی هم داریم که اتفاقاً در شرایط درست باید از آن هم استفاده کرد. قبول دارم که ما مشکلاتی در قانون‌گذاری، بیمه و مالیات داریم و مشکلاتی در بازارهای جهانی و تأمین ارز گریبانگیرمان است، اتفاقاً نگاه انتقادی را بیان می‌کنیم و مطالبه‌گری هم داریم، اما اتفاق‌های خوبی که رخ داده را هم باید بیان کرد.» هرچند مدتی بعد درخصوص همکاری با دولت گفته بود که همکاری با دولتی‌ها جزء اولویت‌های کاری ابرآروان نبوده و تمرکزی نیز در این بخش ندارند: «در این چند سال گذشته نسبت ثابتی از مشتری‌های ما دولتی بوده‌اند و ما از ابتدا یاد گرفته‌ایم که سمت مشتری‌های دولتی نرویم. دولتی‌ها در موارد مالی خیلی دیر و بد پرداخت می‌کنند؛ همچنین روال انعقاد قرارداد در سازمان‌های دولتی بسیار طولانی و خسته‌کننده است. ازهمین‌رو ما همکاری با دولتی‌ها را جزء اولویت‌های خود به‌شمار نیاوردیم.» پیرحسینلو یکی دیگر از دلایل همکاری‌نداشتن با دولت را با وجود رشدی که می‌تواند برای ابرآروان به همراه داشته باشد، ناپایداری توسعه در بخش دولتی دانسته بود و عملکرد دولتی‌ها را بر پایۀ روابط تعریف کرد تا کیفیت و عملکرد. شاید همین صراحت کلام پیرحسینلو بود که بعدها کار را برای او سخت کرد و ابرآروان در کوران انتقاداتی که به آنها وارد می‌شد، متهم به استفاده از رانت دولتی نیز شد؛ اتهامی که تنها به‌واسطۀ عکس پیرحسینلو و آذری جهرمی در الکامپ بیان می‌شد و اینکه شرکت سرمایه‌گذار ابرآروان یک شرکت زیرمجموعۀ بانک پاسارگاد است. این درحالی‌است که ابرآروان از هیچ تسهیلات ویژه‌ای که برای دیگر کسب‌وکارهای نوپا در دسترس نباشد، استفاده نکرده بود. نکتۀ قابل‌تأمل دیگر این است که کل حمایتی که از اکوسیستم نوآوری در قیاس با حمایتی که دولت از شرکت‌های سنتی می‌کند؛ از ارز دولتی گرفته تا وام‌های کم‌بهره و...، قابل قیاس نیست. باری هرچند ابرآروان همواره این ادعا  را که با ساختار سیاسی رابطۀ خاصی دارد، تکذیب کرده، اما صدای بلند مخالفان، صدای ابرآروانی‌ها را کمتر به گوش مخاطبان عام رسانده است.

تلاش‌های ابرآروانی‌ها در این سال‌ها جهت گسترش و بهبود خدمات‌شان برای کسب‌وکارهای اینترنتی و دسترسی بهتر کاربر ایرانی به خدمات تحت وب باکیفیت، گزارش‌های‌شان دربارۀ اختلالات و وضعیت اینترنت، تلاش برای ایجاد بستر مطالبه‌گری دراین‌زمینه، اعطای زیرساخت رایگان به کسب‌وکارهای نوپا و نهادهای مردمی و کمک به توسعۀ جامعۀ اوپن‌سورس حتی سوای صحبت‌ها و نقطه‌نظرات منتشرشده از مسئولان این شرکت، در عمل هم نشان می‌دهد که آنان از مدافعان دسترسی آزاد به اینترنت هستند و منتقد دسترسی محدود به اینترنت در ایران. اما این انتقادات و کارها به دلایلی که ذکر خواهد شد، نه توانسته تصویری واقعی از خودشان در میان عامه حک کند و نه رضایت ساختار سیاسی را به همراه داشته است؛ ساختاری که احتمالاً بدش نمی‌آید شرکتی کوچک با خدمات محدود به‌جای مسئولان اصلی و سیاست‌گذاران کلان اینترنت و فیلترینگ مقصر شناخته شود. به‌این‌ترتیب به‌جای اینکه مسئولان اصلی وضعیت موجود اینترنت پاسخگو باشند، یک شرکت خصوصی دانش‌بنیان آماج حملات قرار می‌گیرد.

میل به پیشرفت، میل به نمایش

ابرآروانی‌ها «شیفتۀ پیشرفت بودند و نمایش این پیشرفت»؛ این تعبیری است که شاید بخشی از حاشیه‌هایی را که برای ابرآروان ایجاد شد، تعریف کند یا لااقل قسمتی از اکوسیستم فناوری و نوآوری چنین روایتی دارند. آنها گل سرسبد اکوسیستم فناوری بودند. آنها رؤیاهای بزرگی داشتند و وعده‌های بزرگی هم می‌دادند. مدیرعامل ابرآروان در رویداد سوار ابرها در سال 13۹۸، اعلام کرده بود که ابرآروان برای ادامۀ بقای کسب‌وکار خود باید در بازارهای جهانی فعال‌تر شود و برنامۀ دو سال آینده ابرآروان این است که تعداد مشتریان آسیایی‌اش معادل مشتریان ایرانی شود. به گفتۀ او این شرکت از 38 کشور دنیا مشتری فعال دارد و جزء یکی از سه CDN اقتصادی دنیاست.

آنها توانایی خارق‌العاده‌ای در سرویس دیزاین و نمایش خوب محصولات داشتند. پیرحسینلو در کنار آنکه اولین مدال‌آور رشتۀ شبکه در مسابقات مهارت worldskills بوده، در حوزۀ تئاتر نیز فعالیت کرده بود و به‌خوبی از هنر نمایش برای معرفی هر محصول تازه متولدشدۀ ابرآروان استفاده می‌کرد؛ زمانی که ابرآروان در نمایشگاهی حضور پیدا می‌کرد، پرفورمنس خوب آنها باعث می‌شد تا تمام فضای نمایشگاهی معطوف غرفه‌ای شود که ابرآروان در آن فعالیت دارد.

خدمات ابری عرصه‌ای نبود که اگر ابرآروان به آن ورود نمی‌کرد، جای ارائۀ چنین خدماتی در کشور خالی بماند، حتماً در عرصۀ روبه‌پیشرفت فناوری و ارتباطات، دیگر شرکت‌ها به این عرصه ورود می‌کردند؛ چنانچه شرکت‌های دیگری که وارد این خدمات ابری شدند، قدمت بیشتری از ابرآروان داشتند. تفاوت ابرآروان در پرفورمنس چشمگیر آنها بود و برندینگی که به هنر شبیه می‌شد و همین آنها را بسیار در چشم می‌آورد. همین موضوع باعث شد تا فاصلۀ سایر شرکت‌ها با آنها زیاد شود و آنهایی که ساختار ابرآروان را دست‌نیافتنی می‌دیدند، چندان از پیشرفت‌های ابرآروان راضی نبودند. جمع این در چشم بودنِ ابرآروان به واسطۀ جلوۀ آنها در اکوسیستم نوآوری از یک سو و سلسله‌اتفاقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از آبان‌ماه 1398 به بعد ازسوی‌دیگر، ابرآروان را از آن مقطع وارد فضایی دیگر کرد؛ فضایی خصمانه و آکنده از تئوری توطئه که دیگر ربطی به کسب‌وکار نداشت.

سال 1398؛ پایان ماه‌عسل

سال 1398 به‌نحوی پایان روزهای خوش و آخر ماه‌عسل ابرآروان بود. قطعی گستردۀ اینترنت در روزهای پایانی آبان‌ماه 1398 فضای دیگری را برای این شرکت رقم زد. ابرآروان متهم به دست‌داشتن در جریان قطعی اینترنت و دسترسی به جریان آزاد اطلاعات به‌واسطۀ همکاری در اجرای پروژۀ «اینترنت ملی» شد. ابرآروان بعد از انتشار این شایعات و خدشه‌دار شدن افکار عمومی با انتشار بیانیه‌ای علاوه بر اعتراض رسمی به قطعی اینترنت آزاد درخصوص فضاسازی‌هایی که علیه‌ این شرکت در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های مختلف مطرح می‌شد، شفاف‌سازی کرد. گفتنی‌است ابرآروان تنها شرکتی در آن مقطع زمانی بود که نسبت به قطعی اینترنت اعتراض علنی منتشر کرد. در بیانیۀ ابرآروان آمده است که دقایقی پس از مشخص‌شدن وضعیت قطعی نسبتاً کامل اینترنت کشور در بعدازظهر روز شنبه، ۲۵ آبان‌ماه 13۹۸، تلاش تیم فنی ابرآروان برای برقراری اتصال به اینترنت از طریق تنها دیتاسنترهای دارای اینترنت بین‌الملل آغاز شد. دم‌دست‌ترین راه‌حل، پیشنهاد به کسب‌وکارهای دچار مشکل برای انتقال سرورهای خارج از کشورشان به زیرساخت رایانش ابری ابرآروان بود، اما ترجیح ابرآروان پیدا کردن راه‌حلی فنی برای کمترین ایجاد تغییر و کمترین هزینه برای کسب‌وکارها بود. براساس این بیانیه، ابرآروان بزرگ‌ترین زیرساخت ابری داخل کشور را با ۱۵ نقطۀ حضور در دیتاسنترهای داخلی که از هشت اپراتور ارائه‌دهندۀ اینترنت سرویس می‌گیرند، در اختیار داشت؛ به‌علاوه ۱۵ نقطۀ حضور در دیتاسنترهای خارجی، حمایت‌کنندۀ پایداری سرویس‌های ابرآروان بودند. در آن زمان، محصول شبکۀ توزیع محتوا یا CDN ابرآروان با در اختیار داشتن این سرورهای توزیع‌شده در نقاط مختلف، این امکان را داشت که با از دسترس خارج‌شدن هر نقطۀ حضور یا افزایش بار ترافیکی، درخواست‌ها را به نزدیک‌ترین سرور بعدی بفرستد و به‌این‌ترتیب با توزیع بار میان سرورها، بالا‌ترین میزان دسترس‌پذیری را برای کاربران فراهم می‌کرد. در این ساختار، در اختیار داشتن حتی یک روزنۀ کوچک از اینترنت کفایت می‌کرد تا توزیع بار انجام شود و دسترسی به اینترنت برقرار باشد. در آبان‌ماه 13۹۸، از میان این هشت اپراتور، ابرآروان در هر سه دیتاسنتر سرویس‌دهندۀ فعال شامل آسیاتک، مبین‌نت و افرانت حضور داشت و توانست دسترسی دائمی به اینترنت را به ‌کمک ابزار مسیریابی هوشمند حفظ کند.

ابرآروان همچنین در اسفندماه 1398 با انتشار گزارشی، اطلاعاتی دربارۀ تأثیر قطعی اینترنت بر فعالیت کسب‌وکارها و تأثیر همه‌گیری کووید19 بر این بازار ارائه داد. در بخش‌هایی از این گزارش آمده است: «وب‌سایت‌ها و کسب‌وکارهای آنلاین، تقریباً در هرماه با یک اختلال شدید در زیرساخت اینترنت مواجه بودند؛ اختلالاتی که از کمتر از ۵ دقیقه تا ۱۰ ساعت تجربه شدند، اما زیرساخت اینترنت، تنها مشکل وب‌سایت‌ها و کسب‌وکارهای آنلاین ایرانی نبود، در سمت دیگر، حملات گستردۀ سایبری و حملات DDoS آنها را نشانه گرفته بودند. براساس اطلاعات حملاتی که زیرساخت ابرآروان با آنها مقابله کرده است، وب‌سایت‌ها و کسب‌وکارهای آنلاین ایرانی با میانگین ماهانه بیش از ۱۰ هزار حملۀ مرسوم وب، بیش از ۱۰ حملۀ DDoS لایه‌های ۳ و ۴، همچنین بیش از ۵۰ حملۀ DDoS لایۀ ۷ روبه‌رو بودند. در ادامه، قصۀ تلخ سال 1398 از قطعی اینترنت، نه‌تنها شوک بالایی برای تمام آنهایی بود که می‌خواستند با فناوری به نجات کشور بیایند، بلکه به مسیر پیموده‌شدۀ بسیاری از کسب‌وکارها لطمه‌های جبران‌ناپذیری وارد کرد. اطلاعات زیرساختی ابرآروان نشان می‌دهد که ۱۸ هزار کسب‌وکار کوچک در جایگاه بزرگ‌ترین بازندگان اکوسیستم در قطعی اینترنت، نتوانستند تا مدتی پس از اتصال اینترنت به جایگاهی که پیش‌ازآن ساخته بودند، برگردند.»

عیدی که هک شد

موج بعدی حملات به ابرآروان در روزهای پایانی سال 1399 و عید 1400 آغاز شد؛ زمانی که زیرساخت‌های ابرآروان در آسیاتک مورد حملات هکری کم‌سابقه‌ای قرار گرفتند. ابرآروان برای جلوگیری از آسیب به دیتای مشتریان، به‌طور موقت تمام دسترسی‌ها به این دیتاسنتر را قطع کرد. حملاتی که به‌گفتۀ پیرحسینلو، با هدف تخریب و حذف اطلاعات صورت گرفت و نشت اطلاعات مشتریان اتفاق نیفتاد. ابرآروان پس از برطرف‌‌شدن مشکل در گزارش مبسوطی، حملۀ سایبری به زیرساخت‌های این شرکت را منتشر کرد. ابرآروان که از سوی کاربران متهم شده بود که «چرا سطح امنیتی دسترسی به لایه‌های شبکه مدیریتی پایین است»، در این گزارش اعلام کرد که پس از این واقعه، با سخت‌گیرانه‌تر کردن فرآیندهای دسترسی و افزایش لایه‌های امنیتی، سطح امنیتی دسترسی به شبکۀ مدیریتی را به‌شکل چشم‌گیری افزایش داده است. 

اتفاق مهم دیگری که یک‌بار دیگر ابرآروان را بر سر زبان‌ها انداخت، صحبت‌های امیرعماد میرمیرانی، معروف به جادی دربارۀ ابرآروان بود. او در شمارۀ 120 «رادیو گیک» بحث مفصلی دربارۀ ابرآروان داشت. او در صحبت‌های خود، این مطلب را نیز متذکر شد که مسائل پیرامون ابرآروان را به‌صورت کامل دنبال نکرده و نظراتی که می‌گوید، مطلق نیست. مهم‌ترین دغدغۀ جادی بزرگ‌شدن زودهنگام ابرآروان بود و دراین‌باره اظهار داشت که در ایران هیچ مجموعه‌ای نمی‌تواند تا به‌این‌حد بزرگ و به مرجع اطلاعات بدل شود و مستقل باقی بماند. ابرآروان به‌ویژه با استراتژی‌های وقت وزیر ارتباطات بیشتروبیشتر هم مطرح شد. او معتقد بود که ابرآروان به پیش‌بردن موضوع اینترنت ملی کمک جدی می‌کند و با استناد به قطع‌شدن اینترنت در آبان‌ماه 1398 گفت که این کار مشکلات عدیده‌ای را به وجود می‌آورد؛ چراکه وابستگی سرویس‌های اینترنت در ایران امری انکارناپذیر است. جادی مدعی بود که وجود چنین سیستم‌هایی امکان اجرای فیلترینگ را بسیار جدی‌تر می‌کند؛ ادعایی که امروز و بعد از فیلتر شدن واتس‌آپ، اینستاگرام و... بدون استفاده از اینترنت ملی یا هر زیرساخت دیگری بسیار مورد تردید قرار گرفته است. درحقیقت، معضل اصلی، تفکر فیلترینگ موجود میان تصمیم‌گیران است. 

از حملات توئیتر فارسی تا تحریم اروپایی

اما این پایان حملات به ابرآروان نبود. با وجود آنکه مدیران ابرآروان در برهه‌های زمانی مختلف با ارائۀ جوابیه‌ها و مستنداتی سعی کردند تا ابرآروان را از اتهامات وارده مبرا کنند، اما با شروع اعتراضات سال 1401 و قطعی دوبارۀ اینترنت در کشور، ابرآروان باز هم به نقش‌داشتن در اختلالات اینترنت متهم شد. حملات سازمان‌یافته در توئیتر و شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای به ابرآروان در پاییز 1401، تا جایی ادامه پیدا کرد که این شرکت در اقدامی سیاسی و تنها براساس موج رسانه‌ای علیه ابرآروان از سوی اتحادیۀ اروپا، همچنین ایالات‌متحده تحریم شد. در پی این تحریم‌ها، ابرآروان بیانیه‌ای منتشر کرد. در بخش‌هایی از این بیانیه آمده است: «ابرآروان به‌ناحق سیبل انتقادها و فشارهایی شده که باید متوجه حاکمیت ایران و شرکت‌های اجراکنندۀ محدودیت‌های اینترنت و فیلترینگ باشد. لازم به یادآوری است که ابرآروان فقط‌وفقط زیرساخت ابری ارائه می‌دهد و این فناوری نه در ایران، نه در هیچ‌ کجای جهان نمی‌تواند نقشی در پروژه‌های محدودسازی یا مسدودسازی اینترنت داشته باشد. بااین‌وجود بار دیگر به‌تفصیل ادله و توضیحات خود را در رد تک‌تک اتهامات در اختیار رسانه‌های بین‌المللی و داخلی قرار خواهیم داد.» ابرآروان در پی این تحریم شکایت حقوقی‌ای در دادگاه‌های بین‌المللی ثبت کرد که فرآیند رسیدگی به آن در حال طی‌شدن است.

ابر ایران

نقطۀ مرکزی حمله به ابرآروان پروژه‌ای موسوم به ابر ایران است؛ پروژه‌ای که حمله‌کنندگان به شرکت ابرآروان آن را پروژه‌ای می‌دانند که در خدمت قطعی اینترنت ایران از اینترنت بین‌المللی است. به‌علاوه اشتباه در معرفی و اعلام ارزش مالی این پروژه یکی دیگر از حواشی‌ آن بود. رقم این پروژه که به‌جای «ریال» به «تومان» اعلام شد، مبلغی بالغ بر ۲۴۰۰ میلیارد ریال حجم سرمایه‌گذاری بخش خصوصی بود که بنا بود در این پروژه وارد شود، نه یک رانت دولتی چند هزار میلیاردی.

حقیقت این پروژه چیست؟ قصۀ ابر ایران از این قرار است که در بازۀ دهه‌های 80 تا 90 هر ارگانی برای خود یک دیتاسنتر راه‌اندازی کرد؛ ازاین‌رو در چارچوب ابر ایران این پیشنهاد مطرح شد که ظرفیت داخلی دیتاسنترها در یک کلاد تجمیع شود. درواقع در این پروژه اساساً سخنی از اینکه یک شبکۀ داخلی ایجاد شود، به میان نیامده بود. کل پروژۀ ابر ایران در این خلاصه می‌شد که دیتاسنترهای بلااستفاده به منابع شرکت‌ها و کسب‌وکارها اضافه شود و بعد درصدی از این منابع را به‌جای پول، به دولت بدهد. طبق اعلام سازمان فناوری اطلاعات ایران، به‌دلیل تجمیع بیشتر دیتاسنترهای ایران در پایتخت، دسترسی‌پذیری کسب‌وکارهایی که در شهرستان‌ها فعال هستند به زیرساخت ابری با سختی همراه است. همچنین دسترسی مردم در نقاط دور از مرکز به بسیاری از سرویس‌ها، با کیفیت پایین انجام می‌شود. ازاین‌رو، سازمان فناوری اطلاعات تصمیم گرفت طی مزایده‌ای، پروژۀ ابر ایران را که ایدۀ آن در سال 13۹۶ شکل گرفته بود، به‌منظور تسریع توزیع محتوا میان مناطق مختلف ایران، افزایش ابرزی‌کردن کسب‌وکارهای محلی، همچنین تقویت زیرساخت دولت الکترونیک به بخش خصوصی واگذار کند.

انتشار مفاد قرارداد «ابر ایران» توسط سامانۀ شفافیت سازمان فناوری اطلاعات ایران باعث شکل‌گیری موجی از حملات به ابرآروان  شد. ابر ایران قراردادی میان سازمان فناوری اطلاعات ایران و شرکت‌های آسیاتک، ژرف‌نگر، ابر زس، ابرآروان و فناپ است که پس از طی مراحل مزایده و ارزیابی، از میان ۲۰ شرکت متقاضی، انتخاب شدند تا ۱۰ دیتاسنتر موجود در کشور را ابری‌سازی و Overhaul کنند. مجموع دیتاسنترهای موجود در این طرح، کمتر از سه درصد از ظرفیت کل دیتاسنترهای عمومی ایران بود که قرار بود برای ارائۀ خدمات ابری به سازمان‌های دولتی، خدمات دولت الکترونیک و کسب‌وکارهای محلی استفاده ‌شود. دولت در این پروژه سرمایه‌گذاری نقدی نداشت و تنها زیرساخت‌های مراکز دادۀ خود را برای گسترش زیرساخت ابری در نقاط مختلف کشور در اختیار بخش خصوصی قرار می‌داد. تمام نکته آن قراردادی بود که بسته شده بود و بندهایی داشت که بر سر آنها مناقشه بود. برای نمونه، در یک بند آمده بود که هر زمان نیاز شد، باید دیتای مشتریان تحویل آن سازمان داده شود، در حالی که این بند به‌طور ثابت از دهۀ 80 در تمام قراردادها وجود داشته و این درحالی‌است که اساساً از نظر فنی یک شرکت ابری نمی‌تواند به محتوای درخواست‌های یک ارتباط اینترنتی دسترسی داشته باشد و به زبان ساده فقط می‌تواند این ارتباط را در قالب یک بسته از دو سوی یک ارتباط اینترنتی مشاهده کند. در بخش دیگری از این قرارداد بیان شده است که دیتاسنترهای مطرح‌شده، در مالکیت سازمان فناوری اطلاعات ایران قرار دارد و طرف اول قرارداد می‌تواند شرکت‌های حاضر در پروژه ابر ایران را ملزم به قطع یا محدودیت در سرویس‌دهی کند. این موضوع ارتباطی با قطعی اینترنت نخواهد داشت و تنها دسترسی مشتریان به خدمات ابری در دیتاسنترهای مذکور را محدود خواهد کرد، هرچند این پروژه درنهایت به بهره‌برداری نرسید و ابرآروان نیز سال گذشته و قبل از اعمال تحریم اتحادیۀ اروپا، از این قرارداد خارج شده بود.

اولینی که آخرین نیست

کل داستان ابرآروان از بعد از آبان‌ماه سیاه 1398 را می‌توان در بخشی از بیانیه‌ای که لحظاتی پس از تحریم اتحادیۀ اروپا منتشر کردند، دید؛ آنجا که گفتند: «ما در مقابل شایعه‌ها و جعل واقعیت شکست خورده و نتوانسته حقیقت عملکرد و بی‌گناهی خود را به‌درستی روایت کنیم.» ابرآروان یکی از خاص‌ترین موردهای ارتباطاتی تاریخ ارتباطات ایران، به‌خصوص بعد از ورود شبکه‌های اجتماعی به ایران است؛ اینکه چطور پدیده‌هایی چون پروپاگاندا، دیس‌اینفورمیشن، میس‌اینفورمیشن و بعدتر سایبربولی، همه همزمان علیه یک نهاد خاص به‌صورت سازمان‌دهی‌شده و البته با استفاده از فضای هیجانی و به‌دور از تفکر انتقادی در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند آن را دچار بحران‌های پیاپی کند؛ بحران‌هایی که به کار و خدمات آنها هیچ ربطی ندارد که اگر داشت، این سازمان تابه‌حال از پای درآمده بود، نه اینکه با وجود تحریم‌هایی که از سوی اتحادیۀ اروپا علیه آنها اعمال شد، درآمد ابرآروان در شش‌ماه منتهی به تیرماه سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته چهاربرابر شود. ابرآروانی‌ها بر این باورند که با وجود تمام تهدیدها، تهمت‌ها و تحریم‌ها ایستاده‌اند و مسیرِ رفته را باز هم می‌روند و می‌سازند. با تمام انتقادات و حملاتی که طی سال‌های اخیر به این شرکت وارد شده، اما مسئولان ابرآروان معتقدند که فعالیت‌های آنها بسیار شفاف است. صحت‌سنجی این باور با استناد به گزارش شفافیت ابرآروان است که به‌صورت فصلی بر خروجی سایت آنها قرار می‎گیرد و در آن اعلام می‌کنند که از چه نهادهای داخلی و خارجی‌ درخواست همکاری دارند. مورد ابرآروان نه‌فقط به ‌لحاظ روزنامه‌نگاری تحقیقی و فهم واقعیت قابل‌توجه است، بلکه از منظر علوم ارتباطات و حتی علوم اجتماعی هم می‌تواند بسیار مورد توجه قرار بگیرد. اتفاقی که برای ابرآروان افتاد، برای هر نهادی و حتی شخصی قابل تکرار است؛ کمااینکه تکرار هم شد و باز هم خواهد شد. 

 

منبع: هم میهن
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها