|

استارتاپ‌های اجتماعی، ظرفیت فراموش‌شده تکنولوژی و توسعه اجتماعی

زندگی در حاشیه

یک مدل کسب‌وکاری نوین، برای حل چالش‌هایی ریشه‌دار و عمیق. مشکلات و آسیب‌های اجتماعی، آن هم در فضای شهری بخشی از زندگی روزمره شهروندان شده است. از ترافیک شهری تا وضعیت محیط زیست، از چالش‌های کودکان کار تا پیدا کردن سرپناهی برای افراد آسیب‌دیده. همان‌قدر که استفاده از تکنولوژی، نو و خوش‌آب‌ورنگ است، آسیب‌های اجتماعی کهنه و سیاه است.

زندگی در حاشیه

شیدا ملکی-روزنامه‌نگار:  یک مدل کسب‌وکاری نوین، برای حل چالش‌هایی ریشه‌دار و عمیق. مشکلات و آسیب‌های اجتماعی، آن هم در فضای شهری بخشی از زندگی روزمره شهروندان شده است. از ترافیک شهری تا وضعیت محیط زیست، از چالش‌های کودکان کار تا پیدا کردن سرپناهی برای افراد آسیب‌دیده. همان‌قدر که استفاده از تکنولوژی، نو و خوش‌آب‌ورنگ است، آسیب‌های اجتماعی کهنه و سیاه است. استارتاپ‌های اجتماعی یک مدل کسب‌وکاری نوین به نظر می‌رسند، برای مدیریت این چالش‌ها و آسیب‌های کهنه. استارتاپ‌های اجتماعی نه NGO هستند، با رویکردی صرفا مبتنی بر مسئولیت اجتماعی و نه کسب‌وکاری صرفا سودآور که بر اساس مدل کسب‌وکاری کسب سود برای سرمایه‌داران باشند. بی‌راه نیست اگر استارتاپ‌های اجتماعی را بازوی تکنولوژی برای حل مشکلات جامعه بدانیم. استارتاپ‌های اجتماعی در حوزه شهری ظرفیت‌های بسیار گسترده و متعددی دارند که صنعت IOT یکی از جذاب‌ترین آنهاست. به همان میزان که تکنولوژی در زندگی روزمره جامعه امروزی جاری شده است، به همان میزان هم می‌توان از امکانات آن در راستای حل مشکلات اجتماعی بهره برد. این روند اما همواره درگیر یک چالش جدی است. تاریخ شفاهی عملکرد کسب‌‌وکارهای حوزه اجتماعی در موارد بسیاری به قوانین دست‌وپا گیر فعالان این حوزه اشاره دارد. قوانین بالادستی در موارد قابل توجهی، امکان ورود به حوزه‌های پرخطر را به افراد عادی جامعه نمی‌دهد. موضوع قوانین با بیانی دیگر درباره استارتاپ‌ها هم وجود دارد. رگولاتوری برنامه‌های مدون ندارد و برخی حوزه‌ها اساسا در جریان تنظیم‌گری قوانین اقتصاد دیجیتال دیده نشده‌اند.

تولد و حیات قطره‌چکانی

داستان استارتاپ‌های اجتماعی در ایران قدمت زیادی ندارد. دی‌ماه سال 1397 اولین رویداد استارتاپ اجتماعی ایران برگزار شد. در واقع نخستین رویداد ایده‌های نوآورانه و استارتاپ‌های اجتماعی کشور با هدف ایجاد فضای نوآوری در حوزه اجتماعی، کاهش آسیب‌های اجتماعی و طرح فرصت‌های جدید در چهار محور زنان سرپرست خانوار، کودکان کار، حاشیه‌نشینی و کسب‌وکار اجتماعی در دانشگاه تربیت مدرس تهران برگزار شد.

پیش از این رویداد استارتاپ‌های اجتماعی یک جریان هم‌اندیشی یکپارچه را تجربه نکرده بودند. علاوه بر این مسئله صرفا تجربه چنین هم‌اندیشی نیست، این ایده‌ها فرصتی برای تحلیل و بررسی جدی هم نداشتند. هرازگاهی ایده‌ای متولد می‌شد، استارتاپ فعالیت خود را آغاز می‌کرد و اگر مسیر هموار بود، کار خود را تا چند قدم توسعه می‌داد.

البته این رویداد هم در نهایت تغییری اساسی در جریان توسعه کسب‌وکارهای اجتماعی شکل نداد. از بین فعالان این حوزه «بیدود» امروز به کار خود پایان داده، خبر قابل استنادی از «جاروب» در دست نیست و چند استارتاپ محدود مثل «روستاتیش» در جریان حمایت از زنان و هنرهای دستی تلاش می‌کنند کار خود را پیش ببرند.

ضرورت فعالیت استارتاپ‌های اجتماعی، آن هم در موقعیتی که جامعه استارتاپ را بخشی از خود می‌داند، نه‌تنها کارآمد که اتفاقا کاملا بهنگام است. ازدست‌رفتن این فرصت شاید توسعه فعالیت استارتاپ‌های اجتماعی را در آینده سخت‌تر از امروز کند. اما به هر روی این حوزه در حال تجربه آسیب‌ها و چالش‌هایی است که در ادامه نگاهی به آنها خواهیم داشت.

قانون‌گذاری و تنظیم‌گری

مرکز پژوهش‌های مجلس اردیبهشت ۱۴۰۳ از تدوین پیش‌نویس قانون کسب‌وکارهای اجتماعی خبر داد. این خبر تقریبا اولین ورود جدی نهادهای قانون‌گذار به ارائه زیرساخت قانونی در این حوزه است.

حسام عزت‌آبادی‌پور، پژوهشگر ارشد مرکز پژوهش‌های مجلس با اعلام خبر تدوین پیش‌نویس قانون کسب‌وکارهای جدید اعلام کرد: «از آنجا که قانون این کسب‌وکارها را به رسمیت نمی‌شناسد، یک کارآفرین اجتماعی مجبور است به‌ اشتباه در قالب یک خیریه یا در قالب یک بنگاه اقتصادی فعالیت کند که هر دو قالب تفاوت‌های معناداری با اساس و اصول کسب‌و‌کار‌های  اجتماعی دارند».

به گفته او تدوین و تصویب قانونی جامع و مانع برای ساماندهی و تسهیل فرایندهای تأسیس و فعالیت کسب‌وکارهای اجتماعی ضروری است، به همین دلیل مرکز پژوهش‌های مجلس تهیه پیش‌نویس قانون کسب‌وکارهای اجتماعی را به‌عنوان یک تکلیف اولویت‌دار خود در سال ۱۴۰۳ در دستور کار قرار داده است.

مرکز پژوهش‌های مجلس با انتشار این خبر، هیچ اشاره‌ای به جریان قانون‌گذاری و تنظیم‌گری استارتاپ‌های اجتماعی نکرده است. همچنان روشن نیست که یک استارتاپ اجتماعی در حوزه محیط زیست شهری باید طرح اولیه خود را روی میز کدام نهاد بگذارد؟ مجوزها را از کدام نهاد دریافت کند و حتی در صورت بروز مشکلات و آسیب‌های قانونی بر اساس کدام قوانین مطالبه‌گر یا پاسخ‌گو باشد.

در واقع استارتاپ‌های اجتماعی به شکل هم‌زمان درگیر مشکلات و چالش‌های قانون‌گذاری هم با عنوان استارتاپ و هم با عنوان فعال حوزه اجتماعی هستند. در چنین شرایطی توقف فعالیت، قابل پیش‌بینی‌ترین موضوعی است که می‌توان  با آن مواجه شد.

سرمایه‌ای برای سود، استارتاپی برای نجات

بدیهی است سرمایه‌گذاران به دنبال کسب سود و رشد سریع سرمایه اولیه خود هستند. در چنین شرایطی استارتاپ‌های اجتماعی جذابیتی برای سرمایه‌گذار ندارد. در واقع مدل کسب‌وکاری استارتاپ‌های اجتماعی بر این اساس است که سود حاصل از فعالیت استارتاپ اجتماعی باید دوباره به استارتاپ برگردد. این سود باید برای توسعه بیشتر استارتاپ اجتماعی هزینه شود. آیا سرمایه‌گذار با چنین رویکردی همسو خواهد بود؟

نه‌تنها عدم همسویی با این رویکرد عجیب نیست، بلکه یک ویژگی انکارناپذیر فعالیت اقتصادی است. نمی‌توان به سرمایه‌گذار خرده گرفت که چرا به حوزه‌های اجتماعی ورود نمی‌کند، اما حتما می‌توان به نهادهای قدرت خرده گرفت که چرا استارتاپ‌های اجتماعی را حمایت مالی نمی‌کنند.

در این مسیر یکی از جذاب‌ترین راهکارها برای بهبود وضعیت اقتصادی یک استارتاپ اجتماعی «تأمین مالی جمعی» است. این راهکار که در جریان تکنولوژی متولد شده، استارتاپ اجتماعی را نه‌تنها از نگرانی جذب سرمایه‌گذار، بلکه از حرکت زیر چتر نهادهای بزرگ هم دور می‌کند.

«سرمایه» به معنی مستقیم آن یعنی پول، یک ضرورت جدی برای بقا مخصوصا در حوزه اجتماعی است. استارتاپ اجتماعی هم قرار نیست در نقش NGO مدام با مطالبه‌گری از نهادهای دولتی و انتشار بیانیه مردمی جذب سرمایه کند. راهکار اجرایی و عملیاتی استفاده از راهکارهای نوآورانه برای تغییر  شرایط است.

یک نمونه موفق استارتاپ اجتماعی با رویکرد سرمایه‌گذاری جمعی، استارتاپ اسکاندیناویایی TRINE است.

تجربه جهانی در تأمین مالی جمعی

این استارتاپ از سرمایه‌گذاری جمعی استفاده می‌کند تا افراد سراسر جهان را برای حمایت از پروژه‌های انرژی خورشید توانمند کند.

در واقع تعهد بین‌المللی «تراین» فراهم‌سازی جذب سرمایه برای کارآفرینانِ محلی انرژی خورشیدی در کشورهای در حال توسعه، و در نهایت، برق‌رسانی خورشیدی به بخش عظیمی از سیاره زمین است. برای دست‌یافتن به این هدف، تراین پلتفرمی از متخصصان و نیازهای مناطق مختلف را فراهم می‌کند تا سرمایه‌گذاری ایمن روی پروژه‌هایی که به‌دقت انتخاب شده‌اند را شکل دهد.

برای هر پروژه، سرمایه‌گذاران جمعی هزینه‌ اولیه برای نصب یک سیستم خورشیدی را می‌پردازند و این هزینه به کمک برق خورشیدی تولیدشده به آنها بازپرداخت خواهد شد. همچنین در پروژه‌های موفق که به سوددهی برسند، سرمایه‌گذاران سود هم دریافت خواهند کرد که به معنای برد برای همه طرف‌های مشارکت‌کننده در پروژه خواهد بود. اما مهم‌تر از همه اینها تأمین انرژی مناطق فقیرنشین جهان و بالابردن سطح استاندارد زندگی این طبقه است. بین ژوئن ۲۰۱۷ و اگوست ۲۰۱۸ این استارتاپ موفق شد ۷٫۴ میلیون سرمایه برای انجام پروژه‌های انرژی خورشیدی  فراهم کند.

در مسیر توسعه اجتماعی، دست به زانوی استارتاپ اجتماعی

توسعه اجتماعی، نیازمند «نوسازی» است. این یک مفهوم جدید نیست و در واقع یکی از پرقدرت‌ترین پارادایم‌هایی است که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و پیامدهای متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای جهان سوم داشت. نوسازی یک محصول عملیاتی از مفهوم «توسعه» است که با تکیه بر آن می‌توان نسخه‌های عملیاتی و اجرایی برای بهبود وضعیت استارتاپ‌های اجتماعی پیچید.

پارادایم نوسازی نه‌تنها از نظریه اقتصادی بلکه از نظریه تکامل اجتماعی هم بهره گرفته است. در شرایطی که تکامل اجتماعی نیازمند بهره‌مندی از سطح استانداردی از رفاه اجتماعی است، ظرفیت استارتاپ اجتماعی، ظرفیتی کاملا مطلوب اما فراموش‌شده به نظر می‌رسد. گویا از ظرفیت‌ استارتاپ‌های اجتماعی حتی می‌توان به عنوان یک سکوی پرش جدی هم استفاده کرد. سکویی به سوی آینده که تکنولوژی را شناخته و آن را به طور دقیق یک راهکار می‌داند.

نتایج یک پژوهش جامعه‌شناسی در سال 1397 بیانگر آن است که متغیر توسعه تکنولوژیک به طور مستقیم بر بعد توزیعی توسعه اجتماعی تأثیرگذار است. چندین دهه بود که مفهوم توسعه‌یافتگی اقتصادی به عنوان یکی از بنیان‌های باثبات، در برنامه‌ریزی کشورهای در حال توسعه قرار گرفته بود. در مقابل این رویکرد، استراتژی‌های دیگری از جمله توسعه اجتماعی و توسعه پایدار اهمیت پیدا کرده‌اند.

در چنین موقعیتی با استفاده از شاخص‌های به‌روز، بار دیگر می‌توان این نکته را زیر ذره‌بین برد که ضرورت توسعه استارتاپ‌های اجتماعی فراتر از فعالیت استارتاپ‌ها در حوزه‌های دیگر است. این حوزه که کمتر مورد توجه قرار گرفته، یک مهره اصلی در جریان  توسعه‌یافتگی است.