چرا استارتاپ های اجتماع عمرشان کوتاه است؟
هوش از سر شهر رفت
شهری که میخواهد هوشمند باشد اما هر روز از هوش میرود. کلانشهرهای ایران چند قدم به شهر هوشمند نزدیک شدهاند؟ خدمات شهری، حملونقل و مسائلی از این دست، چرا همچنان وارد مدار تکنولوژی نشدهاند؟
شیدا ملکی: شهری که میخواهد هوشمند باشد اما هر روز از هوش میرود. کلانشهرهای ایران چند قدم به شهر هوشمند نزدیک شدهاند؟ خدمات شهری، حملونقل و مسائلی از این دست، چرا همچنان وارد مدار تکنولوژی نشدهاند؟ همان چند استارتاپی هم که به حوزه کارآفرینی اجتماعی ورود کرده بودند، حالا از هوش رفتهاند و نهتنها شهر هوشمند نیست، بلکه استارتاپهای اجتماعی و شهری هم توان ادامه فعالیت در آن را ندارند. استارتاپهایی همچون بیدود و جاروب از نمونههایی هستند که فعالیت آنها در راستای توسعه جریان کارآفرینی اجتماعی بود، اما در نهایت حالا خبری از آنها نیست. برای درک چالشهای این حوزه از فاصله نزدیکتر، «فنزی» به سراغ آنها رفت تا روایت شکست یک امکان مهم را بررسی کند.
سیاستهایی که ثبات ندارند
رضا باقری، همبنیانگذار بیدود، در پاسخ به «فنزی» درباره مشکلاتی که این استارتاپ طی فعالیت خود تجربه کرده است، گفت: «کرونا و تغییر سیاستهای مدیریت شهری در پی تغییر شهردار، بیشترین چالشها را برای بیدود به وجود آورد».
باقری با تأکید بر اینکه نبود حمایتهای کلان از سوی نهادهایی مثل شهرداری و همچنین جای خالی فرهنگسازی در این حوزه، نقطه آغاز مشکلات بیدود محسوب میشود، گفت: «آذر سال 1397 که بیدود کارش را بهطور رسمی آغاز کرد، پرشور و امیدوار به توسعه این کسبوکار بودیم». او که در زمان فعالیت بیدود، رئیس هیئتمدیره این کسبوکار بود، حالا بعد از پایان فعالیت استارتاپ بیدود، بر این باور است که هیچ چشمانداز روشنی برای فعالیت در حوزههای فرهنگی، شهری و اجتماعی وجود ندارد.
سرمایهگذاری دیگر جذاب نیست
در جریان پایان فعالیت «بیدود» چه تجربهای باعث شد تا چشمانداز این حوزه روشن نباشد؟ باقری در پاسخ به این پرسش با یادآوری اینکه سرمایه فعالیت «بیدود» به شکل کاملا شخصی و توسط بنیانگذاران آن تأمین شده بود، گفت: «باید این واقعیت را بپذیریم که چنین حوزههایی برای سرمایهگذاران جذابیت ندارد».
به گفته او، در جریان فعالیت استارتاپها، بازگشت سرمایه، سود پروژه و مواردی از این دست، بیش از هر چیز برای سرمایهگذاران مهم است. در نتیجه، سرمایهگذار به سمت فعالیت فرهنگی نمیآید.
باقری با ابراز ناراحتی درباره اینکه حمایت از حوزههای فرهنگی و اجتماعی صرفا در شعار برای همه جذاب است، گفت: «شروع به کار بیدود با استقبال بسیار گستردهای همراه بود. شهرداری شهرهای مختلف، فعالان استارتاپی، سرمایهگذاران و حتی شهرداری وقت، استقبال درخور توجهی از بیدود داشتند. این در حالی است که در مرحله عملیاتی هیچ سرمایهای نه از بخش دولتی و نه از بخش خصوصی توسط بیدود جذب نشد».
بیدود بهعنوان یک استارتاپ دانشبنیان نوع یک ثبت شده بود. این استارتاپ با وجود نیازی که در جامعه وجود داشت، متوقف شد و امکان ادامه فعالیت پیدا نکرد. حالا این پرسش مطرح است که نیاز جامعه، مطالبه نیاز از طرف مردم و پیگیری آن چه تأثیری بر ادامه فعالیت یک استارتاپ دارد؟
باقری با یادآوری این موضوع که بعد از کاهش فعالیت بیدود و حذف آن از سطح شهر، مردم همچنان خواستار فعالیت بیدود بودند، گفت: «احساس نیاز یکی از دلایل توسعه استارتاپ است، اما در صورت همسونبودن سیاستهای کلان، صرفا این نیاز کافی نیست».
به گفته او، با روی کار آمدن تیم مدیریت شهری جدید و تغییر شهردار، برنامههای پیشین بیدود هم دچار اختلال شد. دوچرخهها، پارکینگها و حتی تابلوهای تبلیغاتی بیدود از سطح شهر جمعآوری شدند. همین رویکرد منجر به قطع رابطه شهر، مردم و بیدود شد.
همبنیانگذار بیدود با تأکید بر اینکه فعالیت این استارتاپ شهری هیچ ارتباط و اتصالی با شهردار پیشین نداشته است، به گمانهزنیها درباره این موضوع اشاره کرد و گفت: «فعالیت بیدود دو سال پیش از لانچ این محصول در آذر 1397 شکل گرفته بود. پروژه آمادهسازی و نوشتن اپلیکیشن حدود 10 ماه زمان برده بود و همه این مراحل پیش از شروع فعالیت پیروز حناچی بهعنوان شهردار تهران بود. این موضوع در حالی است که یکی از دلایل مخالفت و همکارینکردن با بیدود، آن بود که گروهی باور داشتند بیدود پروژه حناچی است».
کارآفرینی اجتماعی از آغاز تا پایان
برای شروع فعالیت بیدود، بنیانگذاران آن با معاونت حملونقل ترافیک وقت، مسیرها را بررسی کرده، تحقیقات و بازدیدهای بسیار طولانی داشته و طی جلسات فشرده تقریبا هشت ماه زمان صرف شده تا بیدود توانسته مجوزهای لازم را کسب کند. با وجود اینکه شهرداری وقت از کارخانه و انبار بیدود بازدید کرده بود، اما با تغییر تیم مدیریت شهری، همه رویکردهای قبلی متوقف شده است. تیم IT، IoT و مانیتورینگ بیدود همه جوانب را بررسی کردند و اپ و خود دوچرخهها را در معرض تستهای مختلف قرار دادهاند، در نهایت اما با وجود اثرگذاری مثبت و شایان توجه این پروژه بر جریان زیستمحیطی کلانشهرها، پروژه به شکل کامل متوقف شد.
بر اساس توضیحات باقری، در زمان فعالیت بیدود، 190 نفر نیروی انسانی در بخشهایی ازجمله برنامهنویسی و پشتیبانی اپلیکیشن، مالی، بازاریابی، توسعه و تحقیق، تأمین قطعات و چندین حوزه دیگر فعال بودهاند. پایان فعالیت بیدود، به معنای توقف یک پروژه کارآفرینی است.
از سوی دیگر، در شرایطی که نهادهای حاکمیتی بر توسعه جریان دانشبنیان تأکید دارند، به نظر میرسد توسعه شهر هوشمند و فعالیت در حوزه IOT کمتر از هر بخش دیگری مورد توجه قرار گرفته است. شهری که اساسا هوشمند نیست، چطور امکان حرکت در مسیر صنعت IOT را دارد؟
سکوت برای آینده؟
علاوه بر توقف فعالیت بیدود، جاروب بهعنوان سامانه هوشمند جمعآوری پسماند خشک نیز نتوانست به فعالیت خود ادامه دهد. اردیبهشت سال 1402 خبرهایی مبنی بر تعطیلی جاروب منتشر شد. درحالیکه بعد از انتشار این اخبار، امیر نیکمرام، مدیرعامل وقت جاروب، تعطیلی این استارتاپ را تکذیب کرد، همچنان خبری از فعالیت این استارتاپ بهطور گسترده وجود ندارد.
برای بررسی عملکرد و موقعیتی که جاروب در حال تجربه آن است، «فنزی» درخواست مصاحبه خود را برای امیر نیکمرام طرح کرد. او اما با بیان اینکه بنا بر دلایل قراردادی امکان مصاحبه درباره استارتاپهای شهری را ندارد، حاضر به مصاحبه با «فنزی» نشد.
درباره جاروب باید به این نکته مهم توجه کنیم که حالا بعد از گذشت چند سال از فعالیت جاروب، شهرداری تهران با راهاندازی «نوماند»، خود به جریان مدیریت هوشمند پسماند شهری ورود کرده است. همچنان اطلاعات روشنی درباره فعالیت «نوماند» منتشر نشده است. این موضوع در حالی است که توقف فعالیت جاروب، همراه با تهدید مدیرعامل این استارتاپ از سوی مافیای زباله بود.
آیا قدرت مافیای شهری بیشتر از جریان هوشمندسازی پایتخت است؟ همین موقعیت، ضرورت و اهمیت فعالیت رگولاتوری در جریان توسعه استارتاپهای شهری و اجتماعی را یادآور میشود. فعالیت در حوزهای که صرفا مبتنی بر تکنولوژی نیست و شاخصهایی همچون مدیریت شهری، قانونگذاری کلان و مواجهه با مخاطرات افراد غیرمتخصص را هم شامل میشود، دشوارتر از حوزههای دیگری استارتاپی است.
ضرورت شفافسازی یک مفهوم
مفهوم استارتاپ اجتماعی چیست؟ چرا استارتاپهای اجتماعی و مثالهایی که در این گزارش مورد بررسی قرار دادیم، با شکست مواجه شدند؟ گذشته از جریان توسعه تکنولوژی در این حوزه، زیرساختها و تعریف مفاهیم نیز به نظر میرسد آنطور که باید شفاف نیستند.
در همین راستا، مشکات اسدی، فعال حوزه استارتاپی و کارشناس کارآفرینی اجتماعی، در گفتوگو با «فنزی» دلایل به حاشیه رفتن و عدم موفقیت استارتاپهای اجتماعی را مورد بررسی قرار داد.
او در پاسخ به این پرسش که اصلیترین دلیل رشدنکردن استارتاپهای اجتماعی چیست؟ یکی از مشکلات حوزه استارتاپهای اجتماعی را خلطکردن مفاهیمی که در ظاهر به هم نزدیک هستند و در باطن تفاوت جدی دارند، دانست.
این فعال کارآفرینی اجتماعی با تأکید بر اینکه وظیفه اصلی در گام نخست تعریف کسبوکارهای اجتماعی است، گفت: «کسبوکار اجتماعی باید بتواند یک یا چند مشکل اجتماعی را حل کند. هرچند کسب سود هدف اصلی چنین کسبوکارهایی نیست، اما این کسبوکارها هم باید بتوانند از لحاظ اقتصادی و مالی خودگردان باشند و به ثبات مالی برسند». اسدی با اشاره به اینکه سود حاصل از فعالیت چنین کسبوکارهایی باید متمرکز در حوزه اجتماعی هزینه شود، گفت: «هیچ کسبوکار اجتماعی نمیتواند نسبت به مسائلی همچون محیط زیست، توانمندسازی جوامع محلی و حفظ میراث فرهنگی بیتوجه باشد و حداقل باید در یکی از این حوزهها دغدغهمند باشد».
او در بخش دیگری از توضیحات خود، به موضوع سرمایهگذاران که یکی از چالشهای این حوزه است، پرداخت و گفت: «نگاه سرمایهگذاران در این کسبوکارها به درصد سود عایدی، باید بر اساس سرمایهگذاری اولیه باشد و بتوانند هر سودی را در همان حوزه صرف کنند». اسدی در ادامه توضیحات خود با بیان اینکه گاهی کسبوکار اجتماعی با توانمندسازی و مسئولیت اجتماعی اشتباه گرفته میشود، گفت: «از همین رو گاهی انجام فعالیتهای خیریه از کسبوکارهای اجتماعی انتظار میرود. همچنین یکی از مشکلات این حوزه، عدم شفافیت مفاهیم عنوان شده است».
بوی شفافیت، امکان رشد
به نظر میرسد جریان فعالیت استارتاپهای اجتماعی از همان گامهای اولیه مسیر شفافی را پیش نرفته است. مفاهیم همچنان روشن نیست و مهمتر از آن، روند رگولاتوری، حمایت و حتی توسعه نیز برای نهادهای بالادستی تعریف نشده است.
حرکت به سمت نوآوری، خلاقیت و حوزههای مهم دانشبنیان اگر یکسویه و صرفا در برخی شاخههای استارتاپی پیش رود، در نهایت توازن و تعادل بیمعنا خواهد شد.
حالا ما ساکن شهری شدهایم که خریدهایمان را اینترنتی انجام میدهیم، حساب بانکی را آنلاین افتتاح میکنیم و بدون حضور در شعب بانکی وام دریافت میکنیم، اما هنوز هم ترافیک شهری را نمیتوانیم با سادهترین دستورالعملهای جهانی دور بزنیم و همچنان زبالهها را کودکان کار جمع میکنند.
ما فقط در جهان مجازی با فرمان تکنولوژی حرکت میکنیم.