سنگ پیش پای کسبوکارهای اجتماعی
کسبوکارهای اجتماعی از آن دست کسبوکارهایی هستند که با وجود تلاششان برای حل چالشها و برداشتن سنگ از سر راه مردم و جامعه، در مسیر خود نیز موانع و سنگهای بسیاری دارند
کارآفرینی اجتماعی رویکردی منحصربهفرد برای حل مشکلات اجتماعی با ترکیب این مشکلات با اصول کسبوکار و تمرکز بر ایجاد تأثیر مثبت اجتماعی یا زیستمحیطی است. برخلاف کارآفرینان سنتی که هدف اصلی آنها حداکثرکردن سود است، کارآفرینان اجتماعی با تمایل به ایجاد تفاوت و ایجاد تغییر پایدار در جامعه هدایت میشوند. با این وجود، این کسبوکارها در سراسر جهان با چالشهای متعددی در مسیر خود مواجه هستند که در ادامه به مرور برخی از این چالشها میپردازیم. توجه به چالشهای این کسبوکارها از اینرو حائز اهمیت است که حل چالشهای ایندست کسبوکارها در نهایت به حل مشکلات اجتماعی منجر میشود.
کارآفرینی اجتماعی رویکردی منحصربهفرد برای حل مشکلات اجتماعی با ترکیب این مشکلات با اصول کسبوکار و تمرکز بر ایجاد تأثیر مثبت اجتماعی یا زیستمحیطی است. برخلاف کارآفرینان سنتی که هدف اصلی آنها حداکثرکردن سود است، کارآفرینان اجتماعی با تمایل به ایجاد تفاوت و ایجاد تغییر پایدار در جامعه هدایت میشوند. با این وجود، این کسبوکارها در سراسر جهان با چالشهای متعددی در مسیر خود مواجه هستند که در ادامه به مرور برخی از این چالشها میپردازیم. توجه به چالشهای این کسبوکارها از اینرو حائز اهمیت است که حل چالشهای ایندست کسبوکارها در نهایت به حل مشکلات اجتماعی منجر میشود.
کمبود منابع مالی
یکی از رایجترین چالشهای پیشروی کارآفرینان اجتماعی، کمبود منابع مالی است. برخلاف کارآفرینان سنتی، کارآفرینان اجتماعی اغلب برای تأمین بودجه تلاش زیادی میکنند؛ زیرا آنها بر ایجاد تأثیر اجتماعی تمرکز میکنند نه سودآوری. این دسترسی محدود به سرمایه میتواند مانع از شکوفایی توانایی آنها در گسترش ابتکاراتشان شود یا حتی آنها را از میدان به در کند.
برای مثال، یک کارآفرین اجتماعی را تصور کنید که میخواهد یک سازمان غیرانتفاعی راهاندازی کند تا به جوانان محروم جامعه روستایی آموزش حرفهای ارائه دهد. بدون منابع مالی کافی، این کسبوکارها ممکن است برای استخدام معلمان واجد شرایط، خرید امکانات آموزشی یا حتی اجاره یک مرکز مناسب برای اجرای مؤثر برنامههای خود دچار مشکل شوند.
آگاهی و حمایت محدود: یکی دیگر از چالشهای مهم در کارآفرینی اجتماعی، آگاهی و حمایت محدود از هدف آنهاست. بسیاری از کارآفرینان اجتماعی روی حل مشکلات اجتماعی پیچیده کار میکنند که ممکن است توجه چندانی از سوی عموم مردم یا رسانههای جریان اصلی به آنها نشود. در نتیجه، آنها اغلب در افزایش آگاهی درباره ابتکارات خود و جلب حمایت سهامداران ازجمله سرمایهگذاران بالقوه، اهداکنندگان و داوطلبان با مشکلاتی مواجه میشوند.
برای مثال، یک کارآفرین اجتماعی را در نظر بگیرید که با ایجاد بستری که مواد غذایی اضافی را از رستورانها و فروشگاههای مواد غذایی به بانکها و سرپناهها منتقل میکند، به موضوع ضایعات مواد غذایی رسیدگی میکند. با وجود اهمیت کارشان، آنها ممکن است به دلیل عدم آگاهی و درک مشکلی که سعی در حل آن دارند، برای جلب توجه و جذب شرکا یا داوطلب با مشکل مواجه شوند.
ایجاد تعادل بین تأثیر اجتماعی و پایداری مالی
کارآفرینان اجتماعی با چالش بسیار سخت ایجاد تعادل بین تأثیر اجتماعی و پایداری مالی روبهرو هستند. درحالیکه هدف اصلی آنها ایجاد تغییرات اجتماعی مثبت است، باید از دوام مالی و پایداری بلندمدت سرمایه خود نیز اطمینان حاصل کنند. یافتن تعادل مناسب بین ایجاد درآمد کافی برای پوشش هزینهها و به حداکثر رساندن تأثیر اجتماعی میتواند یک چالش پیچیده و مداوم باشد.
برای مثال، فرض کنید یک کارآفرین اجتماعی میخواهد یک شرکت اجتماعی ایجاد کند که فرصتهای شغلی را برای افراد دارای معلولیت فراهم کند. درحالیکه تمرکز اصلی آنها بر ایجاد فرصتهای شغلی و بهبود زندگی افراد دارای معلولیت است، به ایجاد درآمد کافی برای پرداخت دستمزدهای عادلانه، پوشش هزینههای عملیاتی و گسترش تأثیر آنها نیز نیاز دارند.
مقیاسپذیری و تداوم تأثیر
مقیاسپذیری و تداوم تأثیر یکی دیگر از چالشهای مهم در کارآفرینی اجتماعی است. بسیاری از کارآفرینان اجتماعی با ابتکارات در مقیاس کوچک شروع میکنند که اثربخشی خود را در مقابله با یک مشکل اجتماعی خاص نشان میدهد. بااینحال، مقیاسپذیری این طرحها برای دستیابی به جمعیت بزرگتر یا تداوم تأثیر آنها در مکانهای جغرافیایی مختلف، میتواند فرایندی پیچیده داشته و نیازمند منابع باشد.
برای مثال، یک کارآفرین اجتماعی را در نظر بگیرید که یک راهحل فناورانه و نوآورانه برای ارائه آب آشامیدنی تمیز در یک روستای دورافتاده ایجاد کرده است. درحالیکه راهحل آنها ممکن است در آن زمینه خاص موفقیتآمیز باشد، ولی گسترش دسترسی آن به روستاهای دیگر ممکن است نیاز به سرمایهگذاری درخور توجهی در زیرساختها، شبکههای توزیع و مشارکت جامعه داشته باشد.
چالشهای حقوقی و نظارتی
هنگامی که صحبت از کارآفرینی اجتماعی میشود، عبور از موانع قانونی و نظارتی بخش مهمی از سفر است. درک چشمانداز قانونی برای اطمینان از انطباق، محافظت از سازمان و به حداکثر رساندن تأثیر مثبتی که میتوانید بر جامعه داشته باشید، بسیار مهم است.
یکی از اولین چالشهایی که کارآفرینان اجتماعی در سراسر جهان با آن مواجه هستند، انتخاب ساختار قانونی مناسب برای سرمایهگذاری خود است. گزینههای مختلفی مانند سازمانهای غیرانتفاعی، شرکتهای سودمند و تعاونیها وجود دارد که هرکدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. بهعنوان مثال، یک سازمان غیرانتفاعی ممکن است مزایای مالیاتی و دسترسی به کمکهای بلاعوض را فراهم کند، اما مقررات سختگیرانه و الزامات گزارشدهی نیز دارد.
هنگامی که ساختار قانونی مناسب برای شرکت اجتماعی خود را تعیین کردید، گام بعدی ثبت سازمان خود و دریافت هرگونه مجوز یا مجوزهای لازم است. این فرایند بسته به کشور، ایالت یا حتی شهری که در آن فعالیت میکنید، میتواند متفاوت باشد. برای مثال، اگر شما یک شرکت اجتماعی مرتبط با مواد غذایی را اداره میکنید، ممکن است لازم باشد از مقررات بهداشتی و ایمنی پیروی کرده و مجوز خدمات غذا دریافت کنید.
حفاظت از مالکیت معنوی یکی دیگر از نکات مهم است. صرفنظر از اینکه محصول، فناوری یا برند منحصربهفرد باشد، تضمین حق ثبت اختراع، علائم تجاری یا حق چاپ میتواند از نوآوریهای شما محافظت و از استفاده دیگران از آنها بدون اجازه جلوگیری کند. بهعنوان مثال، TOMS، یک شرکت اجتماعی معروف، یک علامت تجاری برای شعار «یکی برای یکی» خود دارد که مدل کسبوکار آنها را از رقبا متمایز میکند.
همانطور که شرکت اجتماعی شما رشد میکند، ممکن است نیاز به استخدام کارمندان یا پیمانکاران مستقل داشته باشید. رعایت قوانین استخدام برای اطمینان از برخورد عادلانه با کارگران و اجتناب از مسائل قانونی ضروری است. این امر شامل پایبندی به مقررات حداقل دستمزد، فراهمکردن محیط کار ایمن و رعایت قوانین ضدتبعیض است.
درک و انجام تعهدات مالیاتی برای هر کارآفرین اجتماعی بسیار مهم است. بسته به ساختار قانونی کسبوکارتان، ممکن است واجد شرایط معافیت یا کسر مالیات باشید. بهعنوان مثال، در ایالات متحده شرکتهای سودمند میتوانند از مزایای مالیاتی خاصی برخوردار شوند، درحالیکه همچنان اهداف اجتماعی و زیستمحیطی را دنبال میکنند. بااینحال، مشورت با یک متخصص مالیات برای اطمینان از انطباق با قوانین مالیاتی محلی مهم است.
در نهایت، بهروزماندن با تغییرات قانونی و نظارتی در حال تحول، حیاتی است. قوانین و مقررات مربوط به کارآفرینی اجتماعی میتواند در حوزههای قضائی مختلف متفاوت باشد و ممکن است در طول زمان مورد بازنگری قرار گیرد.
مقاومت اجتماعی و موانع فرهنگی
یکی از موانع عمده فرهنگی که کارآفرینان اجتماعی با آن مواجه هستند، عدم آگاهی و درک درونجامعهای است. بسیاری از مردم بهسادگی از مسائل اجتماعی موجود و راهحلهای بالقوهای که کارآفرینان اجتماعی ارائه میدهند، بیاطلاع هستند. برای مثال، یک کارآفرین اجتماعی که برای ارائه راهحلهای آب پاک در مناطق روستایی کار میکند، ممکن است با مقاومت جوامعی مواجه شود که اهمیت آب پاک یا تأثیرات منفی آب آلوده بر سلامت را درک نمیکنند.
یکی دیگر از موانع فرهنگی، ترس از تغییر است. مردم اغلب در برابر ایدهها و ابتکارات جدید مقاومت میکنند؛ زیرا با وضعیت موجود راحت هستند. کارآفرینان اجتماعی که سیستمها و هنجارهای سنتی را به چالش میکشند، ممکن است با مقاومت افراد و سازمانهایی مواجه شوند که از ناشناختهها میترسند یا منافع خود را در معرض تهدید میدانند. برای مثال، یک کارآفرین اجتماعی که شیوههای کشاورزی پایدار را در جامعهای که شدیدا به کشاورزی متعارف متکی است، معرفی میکند، ممکن است با مقاومت کشاورزانی روبهرو شود که از اختلال بالقوه در معیشت خود میترسند. هنجارها و سنتهای فرهنگی نیز میتوانند بهعنوان موانعی برای کارآفرینی اجتماعی عمل کنند. برخی از شیوههای فرهنگی ممکن است نابرابریهای اجتماعی را تداوم بخشد یا مانع پیشرفت در پرداختن به مسائل اجتماعی شود. برای مثال، هنجارهای جنسیتی که دسترسی زنان به فرصتهای آموزشی و اقتصادی را محدود میکند، میتواند برای کارآفرینان اجتماعی که در راستای برابری جنسیتی تلاش میکنند، چالشهایی ایجاد کند.
بهطورکلی پرداختن به مقاومت اجتماعی و موانع فرهنگی یک چالش پیچیده و مداوم برای کارآفرینان اجتماعی در تمام دنیاست. کارآفرینان اجتماعی با افزایش آگاهی، ایجاد همکاریها و انطباق با بافت محلی، میتوانند از این موانع عبور کرده و تغییرات اجتماعی مثبتی را ایجاد کنند.
اندازهگیری و انتقال تأثیر اجتماعی: یکی از چالشهای کلیدی که کارآفرینان اجتماعی با آن مواجه هستند، اندازهگیری و انتقال تأثیر اجتماعی سرمایهگذاریهایشان است. برخلاف کسبوکارهای سنتی، شرکتهای اجتماعی دارای نتیجه دوگانه هستند و تأثیر اجتماعی برای آنها به اندازه بازده مالی مهم است. بهمنظور برقراری ارتباط مؤثر تأثیر اجتماعی، ایجاد یک چارچوب قوی برای اندازهگیری این تأثیر بسیار مهم است.
بهعنوان مثال، یک شرکت اجتماعی که آموزشهای حرفهای را به جوامع حاشیهنشین ارائه میدهد، میتواند تأثیر آن را با ردیابی تعداد افرادی که برنامه آموزشی را با موفقیت به پایان رساندهاند و اشتغال ایمن شدهاند، اندازهگیری کند. علاوه بر این، شرکت میتواند افزایش درآمد و بهبود کیفیت زندگی این افراد را نیز دنبال کند.
برای اندازهگیری تأثیر اجتماعی، شناسایی و تعریف شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) که با مأموریت و اهداف شرکت اجتماعی همسو هستند، ضروری است. این KPIها باید قابلاندازهگیری، خاص و معنادار باشند. برای مثال، یک شرکت اجتماعی که هدفش کاهش ضایعات مواد غذایی است، میتواند شاخصهای کلیدی عملکرد را مانند تعداد وعدههای غذایی نجاتیافته، مقدار غذای منحرفشده از محلهای دفن زباله و انتشار گازهای گلخانهای کاهشیافته در نتیجه تلاشهای آنها، ردیابی کند. این KPIها شواهد ملموسی از تأثیر اجتماعی ایجادشده توسط شرکت ارائه میدهند.
در پایان، کارآفرینی اجتماعی در جهان با چالشهای مختلفی مواجه است که میتواند مانع از پیشرفت و موفقیت ابتکارات با هدف ایجاد تأثیر اجتماعی مثبت شود. غلبه بر این چالشها نیازمند راهحلهای نوآورانه، همکاری با ذینفعان و درک عمیق مشکلات اجتماعی است.