پیشنهادهایی برای تقویت اکوسیستم استارتاپی در دولت چهاردهم
تأثیرات، چالشها و راهبردهای توسعه
در طول دو دهه گذشته، استارتاپها به عنوان موتورهای نوآوری و کارآفرینی، نقشی کلیدی در افزایش اشتغال، ارتقای فناوری و بهبود کیفیت زندگی مردم ایفا میکنند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و در سالهای اخیر، شاهد رشد چشمگیر اکوسیستم استارتاپی در کشور بودهایم. ایران با داشتن جمعیت جوان، متخصص و تحصیلکرده و همچنین ظرفیتهای فراوان، پتانسیل بالایی برای توسعه اکوسیستم استارتاپی دارد.
مهدی محمدی-دانشیار دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران، رئیس هیئتمدیره انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران: در طول دو دهه گذشته، استارتاپها به عنوان موتورهای نوآوری و کارآفرینی، نقشی کلیدی در افزایش اشتغال، ارتقای فناوری و بهبود کیفیت زندگی مردم ایفا میکنند. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و در سالهای اخیر، شاهد رشد چشمگیر اکوسیستم استارتاپی در کشور بودهایم. ایران با داشتن جمعیت جوان، متخصص و تحصیلکرده و همچنین ظرفیتهای فراوان، پتانسیل بالایی برای توسعه اکوسیستم استارتاپی دارد. این پدیده نهتنها فرصتهای شغلی جدیدی را ایجاد کرده، بلکه به عنوان کاتالیزوری برای تحول در صنایع سنتی و حل چالشهای اجتماعی عمل کرده است. در این نوشته سعی شده به چالشها و راهبردهایی اشاره شود که این اکوسیستم با آنها مواجه است و باید در دولت چهاردهم به آنها پرداخته شود. در یک دهه گذشته اکوسیستم استارتاپی ایران با وجود همه فرازوفرودها و ناملایمات و در بعضی زمانها سنگاندازیها، تأثیرات مهمی بر ابعاد مختلفی از زندگی اقتصادی و اجتماعی ایرانیان داشته است. برخی از مهمترین این تأثیرات عبارتند از 1. اشتغالزایی و کارآفرینی، 2. نوآوری و حل مسائل بومی، 3. جذب سرمایه و رشد اقتصادی، 4. تحول دیجیتال و مدرنکردن صنایع سنتی، 5. توسعه مهارتها و سرمایه انسانی، 6. توسعه اقتصاد دیجیتال و تقویت اقتصاد دانشبنیان، 7. بهبود کیفیت زندگی شهروندان، 8. تقویت فرهنگ نوآوری و ریسکپذیری، 9. کاهش فرار مغزها و کمک به بازگشت نخبگان، 10. تقویت ارتباطات بینالمللی، 11. حمایت از توسعه پایدار، 12. تقویت نوآوری در بخش عمومی، 13. ایجاد فرصتهای برابر. بنابراین با توجه به چالشهای اقتصادی و اجتماعی پیشروی کشور، استارتاپها میتوانند به عنوان موتور محرک نوآوری و توسعه، نقشی کلیدی در شکلدهی به آیندهای پویا و پایدار برای ایران ایفا کنند. با این حال، برای تحقق این پتانسیلها نیازمند توجه ویژه و حمایتهای سیاستی و اجرایی هستیم. در ادامه، مهمترین نیازها و چالشهای پیشروی استارتاپهای ایرانی و راهبردهایی برای بهبود اکوسیستم استارتاپی کشور به تفصیل بیان شده است.
چالشها و راهبردهای اصلی توسعه اکوسیستم استارتاپی ایران
1. محدودیتهای قانونی و بوروکراسی: ایجاد محیط کسبوکار پایدار و حمایتی از جمله مهمترین عوامل موفقیت استارتاپها است. یکی از مهمترین چالشهای پیشروی استارتاپهای ایرانی، وجود قوانین پیچیده و گاه متناقض و بوروکراسی اداری است. این مسئله در مراحل مختلف از ثبت شرکت گرفته تا اخذ مجوزهای لازم و حتی در فرایندهای مالیاتی خود را نشان میدهد. قوانین کار و تأمین اجتماعی که عمدتا برای شرکتهای بزرگ و سنتی طراحی شدهاند، اغلب با ماهیت پویا و متغیر استارتاپها همخوانی ندارند. ارائه تسهیلات مالیاتی، حمایت از حقوق مالکیت فکری، تسهیل فرایندهای اداری و کاهش بوروکراسی میتواند به رشد و توسعه اکوسیستم استارتاپی کمک کند. یکی از اصول بنیادی در توسعه اکوسیستم استارتاپی، احترام به مالکیت فکری و سرمایههای انسانی و مالی است. تضمین حقوق مالکیت فکری و حفاظت از اختراعات و ایدههای نوآورانه، اعتماد فعالان این حوزه را افزایش میدهد و باعث تشویق به نوآوری و خلاقیت میشود. علاوه بر اینها، بهبود زیرساختهای حقوقی و قضائی از جمله نیازهای مهم اکوسیستم استارتاپی است. دولت میتواند با تدوین و اجرای قوانین حمایتی، ایجاد محاکم تخصصی و تسهیل فرایندهای قضائی به توسعه کسبوکارهای نوپا کمک کند.
راهبرد 1: بازنگری و اصلاح قوانین کسبوکار با توجه به نیازهای خاص استارتاپها و ایجاد مسیرهای قانونی تسهیلشده برای این شرکتها، تضمین حقوق پایهای مالکیت بر سهام، منابع مالی و مالکیت فکری، و بهبود زیرساختهای حقوقی و قضائی اختصاصی برای اکوسیستم استارتاپی
2. محدودیتهای مالی و سرمایهگذاری داخلی و خارجی: دسترسی به منابع مالی یکی از چالشهای اصلی استارتاپهای ایرانی است. کمبود سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) و فرشتگان کسبوکار و پلتفرمهای تأمین مالی جمعی که درک درستی از ماهیت پرریسک استارتاپها داشته باشند، مشکل بزرگی است. همچنین، محدودیتهای بانکی و نبود ابزارهای مالی مناسب برای تأمین مالی استارتاپها، رشد این شرکتها را با چالش مواجه میکند. از سوی دیگر، جذب سرمایههای خارجی میتواند نقش مهمی در توسعه استارتاپهای ایرانی ایفا کند. برای جذب سرمایهگذاران خارجی، لازم است که محیط کسبوکار بهبود یابد و قوانین و مقررات مرتبط با سرمایهگذاری خارجی شفاف و تسهیل شود. ایجاد مناطق ویژه اقتصادی و فناورانه با تسهیلات ویژه برای سرمایهگذاران خارجی و نخبگان ایرانی خارج از کشور، میتواند گامی مؤثر در این زمینه باشد. علاوه بر اینها، ورود استارتاپها به بورس و عرضه اولیه سهام، میتواند منبع مالی پایدار و شفافیت بیشتری برای آنها فراهم کند. حذف موانع قانونی و اداری برای ورود به بورس، ارائه مشاوره و آموزشهای تخصصی، و حمایت از استارتاپها در فرایند عرضه اولیه سهام میتواند به توسعه اکوسیستم استارتاپی کمک کند.
راهبرد 2: توسعه صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر، تسهیل قوانین مربوط به سرمایهگذاری خارجی، طراحی ابزارهای مالی متناسب با نیازهای استارتاپها، ایجاد مناطق ویژه اقتصادی و فناورانه با تسهیلات ویژه برای سرمایهگذاران خارجی و نخبگان ایرانی خارج از کشور، و تسهیل عرضه اولیه سهام و ورود به بورس استارتاپها
3. محدودیتهای زیرساختی: زیرساختهای فنی و ارتباطی ناکافی، بهویژه در حوزه اینترنت و پهنای باند، چالش دیگری است که استارتاپهای ایرانی با آن مواجه هستند. سرعت و پایداری اینترنت، بهویژه برای استارتاپهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات و خدمات آنلاین، بسیار حیاتی است. بهبود و ارتقای پهنای باند اینترنت، افزایش پوشش شبکههای ارتباطی و کاهش هزینههای اینترنت میتواند به افزایش بهرهوری و تسهیل فعالیتهای استارتاپها کمک کند. از سوی دیگر، فیلترینگ گسترده و اختلالات اینترنت، مانعی جدی برای فعالیتهای استارتاپها و ارتباطات بینالمللی آنها است. حذف محدودیتهای غیرضروری و ارائه دسترسی آزاد به اطلاعات و منابع آنلاین، میتواند به افزایش نوآوری و رشد کسبوکارهای نوپا کمک کند.
راهبرد 3: سرمایهگذاری در زیرساختهای ارتباطی و فناوری اطلاعات، بهبود کیفیت و سرعت اینترنت، حذف فیلترینگ و اختلالات گسترده اینترنت و ارائه دسترسی آزاد به اطلاعات و منابع آنلاین و ایجاد مراکز ذخیرهسازی و تحلیل داده پیشرفته
4. چالشهای نیروی انسانی: جذب و حفظ نیروی انسانی متخصص یکی دیگر از چالشهای مهم است. فرار مغزها و مهاجرت نیروهای متخصص، بهویژه در حوزههای فنی و مهندسی، مشکل بزرگی برای استارتاپهاست. متأسفانه در سالهای اخیر شاهد مهاجرت گسترده نخبگان به خارج از کشور بودهایم. برای بازگشت نخبگان به کشور، باید سیاستهای جذاب و حمایتی اتخاذ شود. فراهمکردن فرصتهای شغلی مناسب، حمایت از فعالیتهای تحقیقاتی و فناوری، و ارائه تسهیلات مالی و اجتماعی میتواند انگیزه بازگشت نخبگان را افزایش دهد. همچنین، عدم تطابق مهارتهای فارغالتحصیلان دانشگاهی با نیازهای واقعی بازار کار و استارتاپها، چالش مهم دیگری است.
راهبرد 4: ارائه مشوقهای مالی و غیرمالی برای جلوگیری از فرار مغزها و بازگشت نخبگان ایرانی خارج از کشور، بهبود سیستم آموزشی و ایجاد ارتباط قویتر بین دانشگاهها و صنعت، و توسعه برنامههای کارآموزی و مهارتآموزی
5. محدودیتهای بازار: محدودیت بازار داخلی و دشواری در دسترسی به بازارهای بینالمللی، چالش دیگری برای استارتاپهای ایرانی است. تحریمهای بینالمللی، محدودیتهای ارزی و مشکلات مربوط به نقل و انتقال پول، مانع بزرگی برای گسترش فعالیتهای برونمرزی استارتاپهاست. استارتاپهای ایرانی برای رشد و توسعه نیازمند دسترسی به بازارهای بینالمللی هستند. حمایت دولت از برنامههای صادراتی، ارائه تسهیلات مالی و اعتباری برای صادرات، و تسهیل تعاملات بینالمللی میتواند به توسعه کسبوکارهای نوپا کمک کند. حضور در نمایشگاههای بینالمللی، شرکت در برنامههای تبادل فناوری و همکاریهای علمی نیز از جمله اقدامات مؤثر در این زمینه است. از سوی دیگر، بهرهگیری از پتانسیلهای قانون جهش تولید دانشبنیان برای تغییر جهت شرکتهای بزرگ کشور بهویژه صنایعی مانند نفت و گاز و پتروشیمی، فولاد و بانکها به سمت توسعه فناوری و نوآوری، نهتنها آنها را رقابتپذیر میکند که موتور محرکی برای بازار محصولات دانشبنیان و توسعه اکوسیستم نوآوری در استارتاپها خواهد شد.
راهبرد 5: حمایت از صادرات خدمات و محصولات دانشبنیان، ایجاد کانالهای ارتباطی با بازارهای منطقهای و بینالمللی، تسهیل فرایندهای مربوط به تجارت بینالملل، ایجاد مشوقها و الزاماتی برای شرکتهای بزرگ کشور به منظور ایجاد تقاضای دانشبنیان بهویژه با بهرهگیری از قانون جهش تولید دانشبنیان
6. چالش توسعه زیرساختهای اکوسیستم نوآوری و شبکههای ارتباطی و همکاری: ابعاد مختلفی از اکوسیستم نوآوری و استارتاپی در ایران ایجاد و توسعه یافتهاند. آزمایشگاههای ملی، مراکز نوآوری، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد، شتابدهندهها، صندوقهای پژوهش و فناوری و سرمایهگذاری خطرپذیر بخشهای مهمی از این اکوسیستم هستند که بدون تقویت آنها امکان دستیابی به اقتصاد دانشبنیان پویا و بالنده وجود نخواهد داشت. این اکوسیستم دو چالش کلیدی دارد: 1. اجزای اکوسیستم کوچک و با توان مالی و اجرایی محدود هستند، 2. این اجزا به صورت مجزا از هم و سیلویی کار میکنند و شبکههای ارتباطی و همکاری میان آنها به صورت حداقلی است. برای حل این دو چالش نیازمند توسعه و تقویت زیرساختهای بزرگ ملی و ترجیحا با مالکیت خصوصی در این حوزه هستیم و باید بر تعاملات گسترده و همکاریها و رویکردهای نوآوری باز در تعاملات میان بخشهای مختلف دولت، دانشگاه و صنعت تأکید کرد. تقویت شبکههای ارتباطی و همکاری میان استارتاپها، سرمایهگذاران، دانشگاهها و نهادهای دولتی و خصوصی از جمله اقدامات مؤثر در توسعه اکوسیستم استارتاپی است. ایجاد شبکههای ارتباطی، برگزاری رویدادها و نمایشگاههای تخصصی، و حمایت از برنامههای همکاری مشترک میتواند به تبادل اطلاعات و تجربهها کمک کند.
راهبرد 6: توسعه و تقویت زیرساختهای بزرگ ملی و ترجیحا با مالکیت خصوصی در اکوسیستم استارتاپی، و تقویت شبکههای ارتباطی و همکاری میان استارتاپها، سرمایهگذاران، دانشگاهها، و نهادهای دولتی و خصوصی
7. چالش عدم سرمایهگذاری در فناوریها و فرصتهای نوین کسبوکار دیجیتال: اکوسیستم استارتاپی ایران سالهاست در نسل گذشته استارتاپهای خدماتی قفل شده و بسیاری از سرمایهگذاران جرئت سرمایهگذاری در حوزههای نوظهوری مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین را ندارند. توسعه اقتصاد دانشبنیان و نوآور بر پایه موجهای فناورانه و پنجرههای فرصت شکل میگیرد. دهه پیشرو دهه اقتصاد دیجیتال با محوریت هوش مصنوعی است. نادیدهگرفتن این موج بلند و مهم فناورانه، اقتصادی و اجتماعی و پنجره فرصت بازشده در اقتصاد جهانی، اقتصاد ایران را دچار دههها شکاف فناورانه و اقتصادی با دنیای توسعهیافته خواهد کرد که قابل جبران نخواهد بود. تغییر جهت برنامههای آموزشوپرورش و آموزش عالی کشور به سمت فناوریهای نوین دیجیتال، توسعه آموزشهای مهارتمحور در این حوزهها، حمایتهای جهتدار مالی دولتی و بازارسازی در این حوزهها و توسعه زیرساختهای کلیدی مانند افزایش توان زیرساختهای پردازشی در کشور بدون شک یکی از اولویتهای کلیدی اکوسیستم استارتاپی در یک دهه آینده است.
راهبرد 7: حمایتهای مالی و مالیاتی از سرمایهگذاریهای تحقیق و توسعه و استارتاپی در حوزههای فناوری نوین، بازارسازی دولت در این حوزهها، افزایش توان زیرساختهای پردازشی، توسعه آموزش در مدارس، دانشگاهها و آموزشهای مهارتمحور در زمینه فناوریهای نوین دیجیتال
8. چالشهای فرهنگی و اجتماعی: عدم آشنایی جامعه با مفهوم استارتاپ و کارآفرینی، ترس از شکست و ریسکگریزی، و نگاه سنتی به اشتغال (ترجیح استخدام دولتی یا در شرکتهای بزرگ) از جمله چالشهای فرهنگی هستند. همچنین، نبود اعتماد به محصولات و خدمات نوآورانه داخلی در مقایسه با نمونههای خارجی، مشکل دیگری است که استارتاپها با آن مواجهند. دولت میتواند با ترویج فرهنگ کارآفرینی، آموزش و آگاهیرسانی به جامعه و حمایت از برنامههای فرهنگی و آموزشی به توسعه فرهنگ کارآفرینی کمک کند. از سوی دیگر، ایجاد فرصتهای برابر از طریق استارتاپها برای گروههای مختلف جامعه مانند زنان، اقلیتها و افراد ساکن در مناطق کمترتوسعهیافته میتواند منجر به ارتقای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کل جامعه شود.
راهبرد 8: ترویج فرهنگ کارآفرینی و نوآوری از طریق رسانهها و نظام آموزشی، حمایت از رویدادهای استارتاپی و کارآفرینی، و ایجاد الگوهای موفق کارآفرینی در جامعه و کمک به ایجاد فرصتهای برابر از طریق استارتاپها برای گروههای مختلف جامعه مانند زنان، اقلیتها و افراد ساکن در مناطق کمتر توسعهیافته.
جمعبندی
بهبود اکوسیستم استارتاپی ایران نیازمند یک رویکرد جامع و چندبعدی است که همکاری تمام ذینفعان، از جمله دولت، بخش خصوصی، دانشگاهها و جامعه مدنی را میطلبد. اجرای این پیشنهادها میتواند به ایجاد محیطی مساعد برای رشد و شکوفایی استارتاپها کمک کند و در نهایت منجر به توسعه اقتصادی پایدار، اشتغالزایی و افزایش رقابتپذیری ایران در سطح جهانی شود. با این حال، باید توجه داشت که این فرایند زمانبر است و نیاز به صبر، پشتکار و انعطافپذیری دارد. موفقیت در این مسیر مستلزم ارزیابی مداوم سیاستها و اقدامات، یادگیری از تجربیات کشورهای موفق، و تطبیق راهکارها با شرایط خاص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران است. همچنین، تقویت فرهنگ کارآفرینی و نوآوری در سطح جامعه، افزایش سواد دیجیتال و مهارتهای کسبوکار در میان جوانان، و ایجاد یک چشمانداز بلندمدت برای توسعه اقتصاد دانشبنیان، از عوامل کلیدی در موفقیت این تلاشها خواهد بود.
در نهایت، با توجه به پتانسیل بالای نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده ایران، همراه با سنت غنی علمی و فرهنگی کشور، میتوان امیدوار بود که با اجرای سیاستهای مناسب و حمایتهای هدفمند، اکوسیستم استارتاپی ایران بتواند به یکی از قطبهای نوآوری و کارآفرینی در منطقه و جهان تبدیل شود.