|

فیلترینگ برای اکوسیستم محدودیت است

بر کسی پوشیده نیست که فیلترینگ در اکوسیستم فناوری ایران تأثیرات عمیق و پیچیده‌ای داشته، اما به صورت کلی مشخص است که نمی‌توان دستاورد آن را مثبت ارزیابی کرد. به جای ایجاد فرصت برای رشد و نوآوری، این اقدام موجب محدودیت‌های جدی برای سه گروه کاربران، توسعه‌دهندگان و کسب‌وکارهای دیجیتال شده است. شاید با مورد آخر موافق نباشید اما تلاش می‌کنم توضیح دهم چرا این‌طور فکر می‌کنم.

جواد عامل- مدیرعامل نقشه و مسیریاب نشان: بر کسی پوشیده نیست که فیلترینگ در اکوسیستم فناوری ایران تأثیرات عمیق و پیچیده‌ای داشته، اما به صورت کلی مشخص است که نمی‌توان دستاورد آن را مثبت ارزیابی کرد. به جای ایجاد فرصت برای رشد و نوآوری، این اقدام موجب محدودیت‌های جدی برای سه گروه کاربران، توسعه‌دهندگان و کسب‌وکارهای دیجیتال شده است. شاید با مورد آخر موافق نباشید اما تلاش می‌کنم توضیح دهم چرا این‌طور فکر می‌کنم.

نکته اول: این حقیقت به‌هیچ‌وجه قابل کتمان نیست که فیلترینگ باعث کاهش جدی دسترسی کاربران به پلتفرم‌ها و خدمات بین‌المللی شده است. گستردگی فیلترینگ در دو سال اخیر به‌ حدی زیاد بوده که صدای وزیر اصولگرای پیشین ارتباطات را هم درآورد. او زمانی که هنوز وزیر ارتباطات بود، در مصاحبه‌ای اعلام کرد بارها برای رفع فیلتر «گوگل‌پلی» تلاش کرده، اما در نهایت به نتیجه نرسیده است. این تلاش‌ها، حاکی از شکاف نظری در داخل سیستم تصمیم‌گیری برای فیلترینگ است. به کلام ساده‌تر، عملکرد «کارگروه فیلترینگ» نه‌تنها شفاف نیست، بلکه کاملا سلیقه‌ای است.

این عدم شفافیت زمانی پیچیده‌تر می‌شود که می‌بینیم «فیلترکردن» چندین متولی دارد، اما هیچ نهادی حاضر نیست مسئولیت «رفع فیلتر» را برعهده بگیرد. این‌طور به‌ نظر می‌رسد که اگر یک نهاد برای رفع فیلتر پلتفرمی تلاش کند، کار بسیار نادرستی انجام داده است. به همین دلیل اکنون همه می‌دانند که سیستم فیلترینگ مطلقا شکست‌خورده است، اما هیچ‌ نهاد رسمی حاضر نیست زیر بار اعتراف این موضوع برود. همه منتظرند انگشت مسئولیت را به‌ سوی «آن دیگری» بگیرند.

نکته دوم: فیلترینگ پس از اعتراض‌های سال ۱۴۰۱ تا این حد گسترده شد. این روند در دو سال اخیر به‌شدت باعث کاهش اعتماد کاربران به زیرساخت‌ها، پلتفرم‌ها و کسب‌وکارهای داخلی شده است. در چنین حالتی اصلا اهمیتی ندارد پلتفرم ایرانی چه کیفیتی دارد. داستان واقعا به همین سادگی است: کاربر چون احساس می‌کند مجبور است از پلتفرم ایرانی استفاده کند، حس خوبی نسبت به آن ندارد.

اشتباه نکنید؛ ما قطعا در ایران کسب‌وکارهای دیجیتالی داریم که نهاد آنها بر پایه‌ فیلترینگ بنا شده است. اما از طرفی بخش بزرگی از کسب‌وکارهای دیجیتال ایرانی، مدت‌ها با خارجی‌ها رقابت کردند، سهم گرفتند، رشد کردند و سپس تصمیم‌ساز در سایه، آنها را فیلتر کرد. من هیچ دفاعی از کسب‌وکارهای دیجیتالی که از ابتدا روی «فرصت فیلترینگ» ساخته می‌شوند ندارم؛ اما مشخصا بسیاری از کسب‌وکارها را نیز در گروه دوم دسته‌بندی می‌کنم. در نتیجه می‌توانم بگویم سیاست موجود، بیشتر باعث شده تا مردم و کسب‌وکارهای نوین مقابل هم قرار داده شوند و این یک اشتباه استراتژیک بسیار عجیب از سوی حاکمیت است.

نکته سوم: در چند سال اخیر به جای رشد و شکوفایی، شاهد خروج سرمایه‌های انسانی از کشور و توقف یا کندی روند توسعه بسیاری از پروژه‌های داخلی بوده‌ام. این یک حقیقت است که فیلترینگ فشار زیادی بر توسعه‌دهندگان وارد کرده است. این فشار شامل کاهش دسترسی به ابزارها و منابع خارجی، به دست فراموشی سپردن فعالیت‌های بین‌المللی و ازبین‌رفتن هر نوع فرصتی برای رشد کسب‌وکار ایرانی در خارج از ایران است. از طرفی، محدودیت‌های موجود -حتی کیفیت اینترنت- انگیزه توسعه‌دهندگان برای ایجاد محصولات نوآورانه را کاهش داده و به جای آن بر تمرکز روی راه‌حل‌های موقت و دورزدن محدودیت‌ها افزوده است.

من صرفا امیدوارم با تجدید نظر در سیاست‌های فعلی، فضایی فراهم شود که توسعه‌دهندگان و کسب‌وکارهای فناوری بتوانند به‌طور آزادانه به نوآوری و رشد بپردازند، بدون استفاده از «دوپینگ فیلترینگ» با رقبای خارجی مواجه شوند و از پتانسیل‌های خود برای ارتقای جایگاه ایران در عرصه جهانی استفاده کنند.