|

محمدمهدی فاطمیان در گفت‌وگو با «فن‌زی» در مورد چالش‌های تنظیم‌گری در حوزه فین‌تک می‌گوید:

رگولاتور به سمت پاک‌کردن صورت‌مسئله می‌رود

برخورد تنظیم‌گری با حوزه‌های کسب‌وکاری جدید در ایران نه‌تنها نتوانسته بستر توسعه را برای آنها فراهم کند، بلکه با ایجاد محدودیت در حوزه‌های نوینی مانند فین‌تک آینده فعالیت آنها را هم دچار ابهام کرده است. کافی است پای صحبت فعالان حوزه فین‌تک بنشینید؛ اکثر آنها به ریسک‌پذیرنبودن بانک مرکزی به‌عنوان نهادی که خودش را رگولاتور این حوزه می‌داند، نسبت به پذیرش کسب‌وکارهای نوین مالی، انتقاد می‌کنند. گزارش‌های مختلفی در مورد موانع و چالش‌های حوزه فین‌تک منتشر شده است.

رگولاتور به سمت پاک‌کردن صورت‌مسئله می‌رود

سونیتا سراب‌پور- دبیر فن‌زی: برخورد تنظیم‌گری با حوزه‌های کسب‌وکاری جدید در ایران نه‌تنها نتوانسته بستر توسعه را برای آنها فراهم کند، بلکه با ایجاد محدودیت در حوزه‌های نوینی مانند فین‌تک آینده فعالیت آنها را هم دچار ابهام کرده است. کافی است پای صحبت فعالان حوزه فین‌تک بنشینید؛ اکثر آنها به ریسک‌پذیرنبودن بانک مرکزی به‌عنوان نهادی که خودش را رگولاتور این حوزه می‌داند، نسبت به پذیرش کسب‌وکارهای نوین مالی، انتقاد می‌کنند. گزارش‌های مختلفی در مورد موانع و چالش‌های حوزه فین‌تک منتشر شده است. برای نمونه اخیرا هلدینگ سرمایه‌گذاری مکس گزارشی در این زمینه منتشر کرده که نشان می‌دهد محدودیت‌ها و نبود فضای تعامل دوسویه اصلی‌ترین چالش فعالان این حوزه است و سیاست‌های دولت و قوانین، مؤثرترین عامل بر صنعت فین‌تک در سال ۱۴۰۲ بوده است. محمدمهدی فاطمیان، رئیس هیئت‌مدیره انجمن فین‌تک در گفت‌وگو با «فن‌زی» از به‌روزنبودن رگولاتورهای حوزه فین‌تک در کشور انتقاد می‌کند و می‌گوید در ایران رگولاتوری در این حوزه طوری پیش می‌رود که می‌خواهند با پاک‌کردن صورت‌مسئله مشکلات را حل کنند. با فاطمیان در مورد مشکلات و چالش‌های حوزه فین‌تک به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

 از بیانیه اخیر انجمن فین‌تک شروع کنیم. انجمن فین‌تک تقریبا دو ماه پیش بیانیه‌ای داد و اعلام کرد که برای حفظ و رشد این صنعت، نیاز مبرمی به ایجاد یک نهاد تنظیم‌گر تخصصی، مستقل و کارآمد دارند. چه اتفاقی باعث شد که خواهان یک رگولاتور مستقل در این حوزه باشید؟ از این منظر که تا پیش از این حداقل از بیرون این احساس وجود داشت که شما در حال مذاکره و رایزنی با بانک مرکزی هستید تا در بخش تنظیم‌گری به تفاهم برسید.

چند ماهی است که این موضوع را خیلی جدی‌تر دنبال می‌کنیم. از خیلی سال‌های قبل هم ما می‌خواستیم که یک نهاد جدید تنظیم‌گر داشته باشیم. در این زمینه هم به دنبال ایجاد یک سازمان جدید نبودیم تا دوباره یکسری بوروکراسی و گرفتاری‌های جدید ایجاد شود، بلکه قبول داشتیم که حتی یک شورای عالی فرانهادی و یک کارگروه فرانهادی، ولی یک جای مستقل برای مقررات‌گذاری در بخش فین‌تک ورود پیدا کند. هویتی که این نهاد مستقل باید داشته باشد، این است که اولا متشکل از دستگاه‌های مختلف و بخش خصوصی باشد. دوما قدرت قانونی خوبی به آن داده شده باشد تا بتواند واقعا این حوزه را تنظیم‌گری کند، نه اینکه یکسری اسنادی را مکتوب کنند و بعد لازم‌الاجرا نباشد یا خیلی جاها دوباره بخواهند در این زمینه موازی‌کاری کنند؛ یعنی واقعا نقش تنظیم‌گری در حوزه فناوری و مالی را به این کارگروه و این شورا اعطا کنند. شاید جایی که در این زمینه بتواند کمک کند، وزارت اقتصاد باشد. حوزه فین‌تک از بخش‌های مختلفی مانند بانکی، بورسی، رمزارز، بیمه و... تشکیل شده است پس طبیعتا در زمینه مقررات‌گذاری برای این بخش باید جایی ورود کند که وزنه اقتصادی داشته باشد؛ جایی که بتواند مسائل روز اقتصادی و به‌ویژه اقتصاد دیجیتال را خوب درک و تحلیل کند. شاید بانک مرکزی، بورس و بیمه مرکزی چندان برای مقررات‌گذاری حوزه فین‌تک مناسب نباشند، اگرچه این به معنای نفی کامل و نادیده‌گرفتن این سه نهاد نیست؛ بلکه لازم است نگاه‌ها و رویکردها با دغدغه‌ها و موضوعات روز تطابق پیدا کند.

 چرا این سه نهاد را برای مقررات‌گذاری حوزه فین‌تک مناسب نمی‌دانید؟

اول اینکه تعارض منافع در این بخش‌ها با بخش خصوصی نوآور وجود دارد؛ یعنی بعضا بازیگران سنتی خیلی سعی می‌کنند با پافشاری و اعمال نظر در جاهایی مانند بانک مرکزی یا بیمه مرکزی، به دنبال حمایت از شرکت‌های خودشان باشند تا شرکت‌های فعال در حوزه فین‌تک که فضای نوآوری ایجاد کرده‌اند.

مسئله دوم این است که فضای کاری در حوزه فین‌تک بسیار بزرگ است و هزاران کار و دردسر وجود دارد و در خیلی از مسائل من حق می‌دهم که رگولاتورهای سنتی نتوانند اصلا نسبت به این فضاهای نوآور برای تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری به چابکی عمل کنند، بنابراین تصمیمشان در مواجهه با فناوری جدید فقط و شاید از روی محدودیت‌های موجود به ممنوعیت ختم می‌شود. در واقع نبود چابکی لازم در این زمینه باعث می‌شود در مقابل فشارهای نظارتی و نهادهای بیرونی برای تصمیم‌گیری، صورت‌مسئله به سمت پاک‌شدن برود.

مسئله سومی که وجود دارد این است که فرهنگ و نگاهی که در بانک مرکزی، بیمه مرکزی، بورس و... نسبت به بخش خصوصی حاکم است، هرکدام زمین تا آسمان با هم فرق می‌کنند. بنابراین برای تنظیم‌گری ما به جایی نیاز داریم که نقش واسط را بین بازیگران سنتی و بخش خصوصی نوآور بازی کرده و تعاریف در این زمینه را یکی کند. کاری کند که انجمن‌ها و تشکل‌های صنفی هم در فرایند تنظیم‌گری درگیر شوند. چیزی که الان در حوزه تنظیم‌گری بخش فین‌تک می‌بینیم، این است که خیلی از بخش‌نامه‌ها و ابلاغیه‌ها یک‌شبه صادر می‌شود که به ضرر بخش خصوصی و حتی گاهی بخش سنتی تمام می‌شود. الان با هر یک از فعالان بخش فین‌تک صحبت کنید، می‌گویند از تنظیم‌گری ناراضی‌اند، چرا به این نقطه رسیدیم؟ علت این است که رگولاتور فعلی بدون هماهنگی با همه ارکانِ درگیر، تصمیمی می‌گیرد که متأسفانه به سمت پاک‌کردن صورت‌مسئله می‌رود در صورتی که باید از این موضوع اجتناب کند.

 شما می‌گویید باید یک نهاد مستقل وجود داشته باشد که رگولاتوری در حوزه فین‌تک را انجام دهد. در شرایطی که سه تا نهاد سنتی هم وجود دارد که سفت و سخت پای کار ایستاده‌اند، چقدر فکر می‌کنید فضا برای شکل‌گرفتن این نهاد مستقل فراهم است؟

بدبینانه‌اش این است که طبیعتا وقتی شما یک امضا زیر دستت است، اجازه نمی‌دهید که این امضا از زیر دستت خارج شود و بنابراین سفت و سخت پای این موضوع می‌ایستید که اصلا نهادی تشکیل نشود. خوش‌بینانه‌اش این است که فکر می‌کنم یکسری بخش‌های حاکمیت به این نتیجه رسیده‌اند که این رگولاتورهای سنتی، چابکی و توان منطبق‌کردن خودش با تکنولوژی‌های جدید را باتوجه به حجم کارِ سنگین فعلی خود ندارد و خیلی جاها به علت حجم کارِ زیاد از بازی عقب مانده‌ و بعد از مدتی درگیر این شده که بیاید راه‌حل‌هایی بدهد که از جنس ممنوعیت یا کوچک‌کردن آن بازار است. این سیاست باعث شده که کسب‌وکارها بعد از مدتی صدایشان به اعتراض و انتقاد بلند شود. بنابراین خوش‌بینانه‌اش این است که از همین موضع و از همین نقطه صحبت کنیم که ما رگولاتوری می‌خواهیم که با زمان و تحولات تکنولوژی و زمانی پیش برود.

ما می‌گوییم باید نهادی در این زمینه متشکل از بخش خصوصی باشد، ولی این نهاد باید بالاتر از سطح رگولاتورهای سنتی فعلی باشد که بتواند به آنها مواردی را ابلاغ کند یا دستور بدهد و حتی بتواند قوانینی که در آیین‌نامه‌های گذشته خود این رگولاتورهای سنتی وجود دارد را ابطال کند.

 شما می‌گویید که یک نهاد مستقل باشد و پسِ ذهنتان هم این است که این نهاد مستقل یک جایی برآمده از وزارت اقتصاد باشد.

بله.

 ولی تجربه در این زمینه نشان می‌دهد رگولاتوری که از دل یک وزارتخانه بیرون بیاید هم کارایی لازم را ندارد. نمونه آن سازمان تنظیم مقررات است که بازوی نظارتی وزارت ارتباطات محسوب می‌شود. هرچند الان وضعیت نسبت به گذشته بهتر است، اما بسیاری از فعالان بخش خصوصی ارتباطات و فناوری اطلاعات نسبت به مستقل‌بودن این سازمان بارها اعتراض کردند و حتی چند باری نزدیک بود رگولاتوری منحل شود. با این تجربه شما از کجا می‌دانید که آن نهاد مستقل اگر در دل وزارت اقتصاد تشکیل شود، یک گره به گره‌های دیگر صنعت فین‌تک در بحث رگولاتوری اضافه نمی‌کند؟

ممکن است این اتفاق هم رخ دهد. اگر می‌خواهیم نهادی را تشکیل دهیم، باید تمام تلاشمان را کنیم که تجربه تلخی که در موارد مشابه بوده، تکرار نشود.

 شورای عالی فضای مجازی چندی پیش برای مقررات‌گذاری در حوزه‌ای مانند رمز‌ارزها اعلام آمادگی کرده بود. چقدر فکر می‌کنید این نهاد مستقل می‌تواند شورای عالی فضای مجازی باشد؟

نکته‌ای که می‌خواهم بگویم همین است. در حال حاضر یکسری تجربیات جزیره جزیره وجود دارد که اینها یک جاهایی سر راه فین‌تک‌ها سنگ می‌اندازند و جاهایی هم تسهیلگری می‌کنند. تمام این فعالیت‌ها در حوزه رگولاتوری و فعالیت کارگروه‌ها و... باید در یک جا تجمیع شود. نباید هر بخش برای خودش یک ساز در زمینه رگولاتوری بخش فین‌تک بزند. در حال حاضر شورای عالی فضای مجازی مصوباتی برای فین‌تک در نظر می‌گیرد، از آن طرف مجلس ورود می‌کند و از طرف دیگر بانک مرکزی، بیمه مرکزی، بورس و... در حال مقررات‌گذاری برای این حوزه هستند. هرکدام از اینها هم مقررات‌گذاری‌هایی انجام می‌دهند، اما در نهایت این مقررات‌گذاری‌ها به کجا می‌رسد وقتی مصوبه‌ای جدید از طرف یک مقررات‌گذار دیگر این مصوبه را لغو می‌کند. الان همین رگولاتورها، بخش‌نامه، ابلاغیه و آیین‌نامه‌های مختلف از طرف نهادهایی که خود را رگولاتور می‌دانند مشکل‌زا شده است. باید نهادی وجود داشته باشد که همه اینها را یکپارچه کند. ما نمی‌گوییم همه چیز را به بخش خصوصی بسپرید، اما حداقل از تجربه تلخ و کارهای اشتباه گذشته در بخش رگولاتوری تجربه کسب کرده و کار درست را انجام دهیم.

 هدف نهایی فین‌تک‌ها این است که در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، به مردم در حوزه مالی قدرت بدهند. شما فکر می‌کنید شرکت‌های فین‌تکی در این زمینه چقدر موفق بوده‌اند؟

بخشی از پیش‌نرفتن برنامه این شرکت‌ها به خاطر رگولاتوری است. بخشی هم برای زیرساخت‌هایی است که وجود ندارد. ما با زیرساخت‌های استاندارد دنیا در شبکه بانکداری یا در شبکه بیمه کار نمی‌کنیم. برای مثال در دنیا به این شکل است که وقتی محصولی را در یک کشور راه‌اندازی می‌کنید، باید بتوانید بلافاصله سوئیچ کنید و آن محصول را در کشور دیگری هم ارائه کنید، چون در کشورها استاندارد مشخص بانکی تعریف شده و آنها براساس آن خدمت یا محصولی را ارائه می‌کنند. دوربودن ما از استانداردهای دنیا یکی از دلایل عدم توسعه در حوزه فین‌تک است. در بخش زیرساخت‌های پایه‌ای هم با مشکل مواجهیم، مثلا ما یک اینترنت باسرعت باثبات و بدون اختلال نداریم و همین امر تجربه کاربران را در استفاده از خدمات مالی با مشکل مواجه می‌کند. یکی دیگر از مشکلات در این زمینه خروج نیروی انسانی است که این موضوع سنگ‌های زیادی سر راه توسعه کسب‌وکارها می‌اندازد. به نظر من فین‌تک‌ها تا حد توانشان واقعا کار کرده‌اند و بیشتر از این هم اگر به آنها فضا داده شود، کار می‌کنند. استارتاپ‌ها باعث رشد خیلی از بازارها از جمله بورس شدند. در ایام کرونا اگر احراز هویت آنلاین وجود نداشت، آیا ورود مردم به بورس شدت می‌گرفت؟ اینها ارزش‌هایی است که استارتاپ‌ها در سیستم مالی ما ایجاد کرده‌اند که اتفاقا بانک مرکزی، بیمه مرکزی و بورس از آن باخبرند، اما گاهی روحیاتی در این رگولاتورها دیده می‌شود که نحوه مواجهه‌شان با فناوری‌های جدید به جای تسهیل‌گری یا ایجاد یک راه جدید برای آن کسب‌وکار به ممنوعیت تبدیل می‌شود.

 فکر می‌کنید چقدر فضای تعامل با رگولاتوری را خودِ فین‌تک‌ها فراهم کرده‌اند؟ در یک گفت‌وگو نمایندگان بانک مرکزی اعلام می‌کردند که اساسا فضای تعامل بین فین‌تک‌ها و رگولاتورها به بلوغ نرسیده و انتظار آنها (فین‌تک‌ها) این است که مقررات به نوعی کنار گذاشته شود و اصلا رگولاتوری نباشد.

این حرف که تعامل بین بخش خصوصی و رگولاتور به بلوغ نرسیده است را قبول دارم، اما در مرحله رشد سازنده هستیم. اینکه می‌گویند ما می‌خواهیم اصلا رگولاتوری در حوزه فین‌تک وجود نداشته باشد را اصلا قبول ندارم. ما دغدغه رگولاتور را می‌دانیم و متوجه هستیم که از نهادهایی به آنها فشارهایی وارد می‌شود؛ بنابراین اینکه بگوییم رگولاتوری نباشد درست نیست چون سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. حرف و باور ما این است که همه چیز باید چارچوب داشته باشد، اما نباید برای این بخش مجوز و امضای طلایی درست کرد. وقتی شما به عنوان قانون‌گذار و تنظیم‌گر چارچوب را تعیین می‌کنید، بخش خصوصی را هم دعوت کرده و از او می‌خواهید که طرح بدهد، اینجا وظیفه بخش خصوصی این است که مشارکت کند و طرح‌هایی دهد که دغدغه‌های شما را در نظر بگیرد و در عین حال بخش خصوصی را از بین نبرد و راهگشای کارش باشد و توسعه‌اش را در اولویت قرار دهد.

 می‌گویید بخش خصوصی معتقد است که باید چارچوب و قانونی وجود داشته باشد تا براساس آن جلو رفت، ولی از سوی دیگر رگولاتوری می‌گوید که فین‌تک‌ها در اجرای قوانین و مقررات سهل‌انگاری می‌کنند؛ خصوصا پرداخت‌یاری‌ها. رگولاتور فعلی معتقد است که فعالان این بخش قانون را رعایت نمی‌کنند و باعث می‌شوند فضای بازار مالی غیرشفاف باشد و به همین دلیل آنها مجبورند که رگولاتوری سخت‌گیرانه را انتخاب کنند.

به نظر من در حال حاضر یکی از تمیزترین حوزه‌هایی که در بخش مالی داریم، حوزه پرداخت‌یاری است. این حرف‌ها فعالان این بخش را آزرده‌خاطر می‌کند؛ چراکه خلاف واقع است، یعنی این آدرس غلط‌دادن باعث می‌شود که نتوان روی مسائل مهم تمرکز کرد برای مثال. عددِ درصدِ تعدادِ تراکنشی که امروز ما در حوزه IPG و در درگاه پرداخت اینترنتی داریم، شش درصد (6.7 درصد) پرداختِ کل کشور است. از این 6.7 درصد، چهار درصدش پرداخت‌یارها هستند؛ یعنی پرداخت‌یارها چهار درصدِ شش درصد را به خود اختصاص داده‌اند. همین عدد نشان می‌دهد که نقش پرداخت‌یاری از نظر عدد و تعداد تراکنشی که دارد جابه‌جا می‌کند خیلی کم است. این فضای برچسب‌زدن فقط در حوزه پرداخت‌یارها نیست که اتفاقا دارند به صورت شفاف کار می‌کنند. در حوزه اقتصاد دیجیتال نیز به همین شکل است. متأسفانه حساسیت‌هایی که در این بخش وجود دارد، بسیار بالاتر از بخش سنتی است که این خود باعث دلسردی فعالان حوزه اقتصاد دیجیتال می‌شود؛ نباید فراموش کرد که حوزه اقتصاد دیجیتال به دلیل ماهیت خود بسیار شفاف فعالیت می‌کند و خیلی از این حساسیت‌ها مانع از نوآوری‌های لازم می‌شود.

به نکته جالب دیگری هم در این زمینه اشاره کنم؛ در تمام کشورها موضوع مبارزه با پولشویی در مبدأ ورود پول (قسمتی که ورودِ پول به شبکه بانکی دارد اتفاق می‌افتد)، بررسی می‌شود. من اینجا از دوستان در حاکمیت یا هر جای دیگر، سؤال می‌کنم؛ شما امروز 10 میلیارد تومان به بانک ببرید، اصلا از شما می‌پرسند که از کجا آوردید؟ پاسخ منفی است. اتفاقا کلی هم خوشحال می‌شوند و دستتان را هم به گرمی می‌فشارند که ممنون از اینکه پول را نزد ما سرمایه‌گذاری می‌کنید، این کار دقیقا نقطه مبارزه با پولشویی در تمام کشورها است. در شرایطی که سیستم بانکی در پایه‌ترین خدمات غیرشفاف رفتار می‌کند، آن وقت می‌آیند و می‌گویند پرداخت‌یارهایی که برای ارائه درگاه باید نماد اعتماد الکترونیکی بگیرند، کد رهگیری مالیاتی چک کنند و ده‌ها مراحل هویتی را پشت سر بگذارند، این برچسب را می‌زنند که غیرقانونی فعالیت می‌کنند یا قانون را زیر پا می‌گذارند. بنابراین لازم است با لنزی جدید به فعالیت‌های نوآورانه مانند پرداخت‌یارها و دیگر شرکت‌های فین‌تکی نگاه شود.

 برای داشتن یک مسیر تعامل مناسب با رگولاتور، انجمن فین‌تک چقدر سعی کرده با رگولاتور به یک فهم مشترک برسد؟

می‌توانم با اطمینان بگویم که امروز انجمن در نگاه تمامی نهادهای نظارتی و نهادهای رگولاتور و هر دستگاهی که وجود دارد، به عنوان متولی حوزه فین‌تک شناخته می‌شود و ما امروز مسئله‌ای از این بابت نداریم. در جلساتی که در این حوزه برگزار می‌شود حتما یک صندلی به ما اختصاص داده می‌شود و اگر نشود آن را پیگیری می‌کنیم تا مسیر درست شکل بگیرد. در گذشته شاید در حوزه فین‌تک نهادهای صنفی موازی‌کاری‌هایی انجام می‌دادند اما الان می‌توانم بگویم این موازی‌کاری نیست و هر صنفی که به نوعی به حوزه فین‌تک مرتبط باشد، با انجمن به یک گفت‌وگو و مسیر مشترک رسیده است.

 با توجه به صحبت‌هایی که تا به حال کردید، شما خواهان یک نهاد مستقل هستید که رگولاتوری در حوزه فین‌تک را انجام دهد، اما همان‌طور که می‌دانید، شکل‌گرفتن این ساختار زمان‌بر است. در این شرایط اگر بخواهید با همین رگولاتور فعلی کار کنید، راه‌حل خروج از بحران مقررات‌گذاری در این حوزه را در چه می‌بینید؟

تعامل و بلوغ. همان موضوعی که فکر می‌کنم بانک مرکزی هم خودش به آن اذعان دارد؛ یعنی هر چقدر ما بتوانیم فضا را به شکل تعاملی پیش ببریم، از فضای ابلاغ به دریافت نظر برسیم و بعد برسیم به یکسری ابلاغیه‌ها و آیین‌نامه‌ها که بخش خصوصی در آن نقش ایفا کرده و در کنار آن بتوانیم روی فضای خودتنظیم‌گری کار کنیم و آن را توسعه بدهیم، چالش‌های رگولاتوری در این بخش کمتر شود. من نمی‌توانم الان ادعا کنم که ما بی‌نظیر و بهترین هستیم. رگولاتورمان هم نمی‌تواند چنین چیزی را ادعا کند. من می‌گویم یک مسیر است که باید در یک بازه زمانی ترجیحا کوتاه تا زمانی که فرصت‌هایمان را در کشور از دست ندادیم، نسبت به سایر کشورها و مخصوصا کشورهای همسایه، بتوانیم به آن بلوغ برسیم. هرچه زودتر، بهتر. باید به این بلوغ هم در بخش خصوصی هم در حاکمیت با سرعت بیشتری دست پیدا کنیم. هر چقدر در این زمینه دیرتر به بلوغ برسیم، از رقابت با کشورهای منطقه عقب می‌افتیم. یک دوره‌ای می‌گفتند ما دوست داریم ایران هاب فین‌تک منقطه شود. به نظر من کسب‌وکارهای این بخش هم این پتانسیل را داشتند و دارند؛ ولی دیپلماسی اقتصادی‌ای که باید، صورت نگرفت و امروز کسب‌وکارها صرفا دارند در همین محدوده جغرافیایی سرویس می‌دهند که این یک معضل بزرگ است و هرگز نباید از توان و پتانسیل موجود شرکت‌های فین‌تکی کشور غافل شد.