استخدام مدالآوران ورزشی، از رؤیا تا واقعیت
کسی شمشیرزن نمیخواهد!
استخدام قهرمانان و مدالآوران در دستگاههای دولتی، یکی از چالشهای بزرگی بوده که سالهاست ورزش کشور را درگیر خود کرده است. چالشی که آنقدر کجدارومریز اجرائی شده که خیلی از مشمولان را پشت درهای بسته نگه داشته و خیلیها را هم مجبور به این کرده تا قید آن را بزنند.
استخدام قهرمانان و مدالآوران در دستگاههای دولتی، یکی از چالشهای بزرگی بوده که سالهاست ورزش کشور را درگیر خود کرده است. چالشی که آنقدر کجدارومریز اجرائی شده که خیلی از مشمولان را پشت درهای بسته نگه داشته و خیلیها را هم مجبور به این کرده تا قید آن را بزنند. تا پیش از این هر رئیس و وزیری که اداره این عرصه را بر عهده میگرفت، بسته به ظرفیتی که ادارههای زیرمجموعههای سازمان سابق یا وزارتخانه فعلی داشت، تعدادی از این مدالآوران را استخدام میکرد. تعدادی را هم با استفاده از روابط و لابیهایی که داشت، به استخدام سایر نهادهای دولتی درمیآورد اما در نهایت بازهم سر عدهای بیکلاه میماند. نتیجه کشمکشها بر سر این موضوع در آخر منجر به این شد که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، ۱۰ مرداد سال ۹۵ آییننامه استخدام و جذب قهرمانان ورزشی را به وزارت ورزش و جوانان و سازمان وقت مدیریت و برنامهریزی ابلاغ کرد. براساس این آییننامه، قهرمانان بازیهای المپیک شامل نفرات اول تا سوم و قهرمانان اول و دوم مسابقات قهرمانی جهان و نفرات اول، دوم و سوم بازیهای آسیایی و مسابقات جهانی در رشتههای ورزشی تحت پوشش کمیته بینالمللی المپیک (IOC) حسب مورد در رشتههای فردی، گروهی و مقام اول تا سوم مسابقات جام جهانی فوتبال، بسکتبال، والیبال و همچنین یکی از فرزندان قهرمانان بازیهای پارالمپیک شامل نفر اول در رشتههای فردی و تمامی نفرات در رشتههای گروهی میتوانند با رعایت شرایطی از سوی دستگاههای اجرائی بدون برگزاری آزمون و خارج از نشر آگهی بهصورت پیمانی جذب و استخدام شوند. در متن کامل این آییننامه آمده بود دستگاههای اجرائی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری میتوانند مشمولان این آییننامه را با رعایت شرایط در نظر گرفتهشده بدون برگزاری آزمون و خارج از نشر آگهی بهصورت پیمانی جذب و استخدام کنند. حالا اما در شرایطی که چهار سال از مصوبه هیئت دولت میگذرد، اوضاع تغییری نکرده و استخدام مدالآوران و قهرمانان به همان شیوه قبل اجرا میشود. همکارینکردن سایر دستگاههای دولتی با وزارت ورزش و جوانان مهمترین دلیلی است که سبب شده استخدام ورزشکاران در این نهادها با مشکل روبهرو شود. آنطور که آمار میگوید تا الان صد قهرمان و مدالآور استخدام شدهاند که از این تعداد ٨٦ نفر جذب ادارات کل ورزش استانها شدهاند و فقط ١٤ نفر جذب سایر دستگاهها شدند. این در حالی است که بعد از مصوبه هیئت دولت بالای 200 نفر از مدالآوران درخواست استخدام دادند و عملا نیم بیشتری از آنها همچنان بیکار هستند و غم نان دارند. البته باید به این نکته اشاره کرد که مشکل عدم استخدام مدالآوران فقط در اجرای مصوبه اخیر خلاصه نمیشود. بدون شک این معضل در بیتدبیری مسئولان ورزشی خلاصه میشود که نتوانستهاند با توجه به حجم گستردهای که ورزش کشور دارد، از وجود این نفرات در اداره امور بهره ببرند. متأسفانه در سالهای اخیر ورود افراد غیرمتخصص در مجموعه ورزش، از هیئتهای استانی گرفته تا ادارات کل و وزارتخانه، آنقدر زیاد بوده که باید پذیرفت در شرایط فعلی دیگر جایی برای خود ورزشیها در این عرصه نیست. *900 کارمند در اداره ورزش تهران یکی از رشتههایی که ملیپوشان آن بهشدت از شرایط موجود گلایهمند هستند، تیم شمشیربازی سابر است. تیم تاریخسازی که در پنج سال گذشته پای ثابت مدالآوری ورزش ایران در رویدادهای جهانی و آسیایی بوده و نسلی طلایی را رقم زد. از چهار عضو این تیم تنها محمد رهبری، شمشیرباز گیلانی است که به استخدام اداره ورزش استان خود درآمده و بقیه نفرات آن بیکار هستند. علی پاکدامن که در دو سال گذشته بیشتر بار این تیم را به دوش کشیده و جای مجتبی عابدینی نفر اول تیم را پر کرده است، دراینباره به «شرق» میگوید: «از سال 96 که این مصوبه اجرائی شده دنبال استخدامم هستم اما هنوز به جایی نرسیدهام. فکر میکردم مدال بازیهای آسیایی و سهمیه المپیک بگیریم، دیده میشویم ولی هیچ اتفاقی نیفتاد. من سه مدال بازیهای آسیایی دارم. یک برنز جهان دارم اما سه سال است که به وزارت ورزش و جوانان در حال رفتوآمد هستم ولی هیچ جوابی نگرفتهام. اداره ورزش استان تهران هم میگوید 900 نفر نیرو دارد و نمیتواند نفر جدیدی را جذب کند. به وزارت صنایع و معادن نامه زدم، آنجا هم قبولم نکردند. همه وزارتخانهها و نهادهای دولتی یک بخش ورزشی دارند. نمیدانم چرا در یکی از این ادارات ما را استخدام نمیکنند. اگر در هر کشور دیگری زندگی میکردیم، اعتبارمان خیلی بیشتر بود. ما در کشوری توانستیم خودمان را به سطح اول شمشیربازی دنیا برسانیم که از کمترین امکانات برخوردار بودیم. اگر فرانسویها بیایند سالن شمشیربازی امجدیه را ببینند، فکر میکنم در کشورشان انقلاب کنند. فرانسویها در هر کوچهشان یک سالن برای شمشیربازی دارند اما قدمت سالن ما به 40 سال قبل برمیگردد». تنها امید پاکدامن به حقوقی است که از فدراسیون شمشیربازی میگیرد: «تنها منبع درآمدم حقوقی است که فدراسیون میدهد. نه اسپانسری داریم و نه از مسابقات لیگ چیزی دستمان را میگیرد. 15 سال است که عضو تیم ملی هستم اما قراردادم خیلی بخواهد بالا باشد، 25 تا 30 میلیون است. از زمانی هم که مسابقات به خاطر کرونا تعطیل شده درآمدم نصف شده است». *630 هزار تومان برای 12 سال حضور در تیم ملی دیگر عضو تیم ملی سابر فرزاد باهرارسباران است. او نیز دو مدال تیمی نقره بازیهای آسیایی را در کارنامه دارد و جزء چهار بازیکنی بود که در رقابتهای قهرمانی جهان ریودوژانیرو، با این تیم به عنوان ارزشمند چهارمی رسید. باهر که ساکن تبریز است، به «شرق» میگوید: «تنها کسی كه از تیم ما استخدام شده، محمد رهبری است. او همان سال اول بعد از مصوبه هیئت دولت استخدام شد، چون مسئولان اداره ورزش استانش پیگیر کارش بودند. من سه سال است که هرماه باید از تبریز به تهران بیایم و به وزارت ورزش بروم. وزارت ورزش من را به اداره ورزش استانم پاس میدهد. استان به وزارتخانه زنگ میزند و در جواب میگویند باید از بالا دستور بیاید. شش سال پیش که از بازیهای آسیایی 2014 برگشتم، گفتند در اداره ورزش استان استخدامم میکنند. اول گفتند پایان خدمت نداری، پایان خدمتم را گرفتم. بعد گفتند مدرک تحصیلی نداری، آنها را گرفتم اما هنوز هیچ کاری نکردهاند. کسانی هستند که در این اداره مدرک تحصیلی هم ندارند اما با پارتیبازی استخدام شدهاند». درحالیکه 12 سال از حضور باهر در تیم ملی سابر میگذرد اما او حتی حقوق ماهانه هم ندارد: «من تا آخرین لحظه که تیم سهمیه المپیک 2020 توکیو را گرفت، با تیم تمرین کردم اما رئیس فدراسیون همان حقوق ناچیزی را هم که به من میداد، قطع کرد. باقرزاده 700 هزار تومان حقوق برای من تعیین کرده بود که 70 هزار تومانش هم به خاطر مالیات کم میشود. این 630 هزار تومانی هم که به من میداد، به خاطر سفارشهای پیمان فخری، سرمربیمان بود. در سالهای قبل هم که حقوق میگرفتم، 300 هزار تومان بود که همیشگی نبود. این پولها حتی هزینه ایابوذهاب من از تبریز به تهران هم نیست. فدراسیون میگوید بروید و از هیئت شمشیربازی استانتان این هزینه را بگیرید که آنها هم نمیدهند. من، رهبری و محمد فتوحی که ساکن شهرستانیم، همیشه خودمان باید هزینههای رفتوآمدمان را بدهیم. اینها همه در حالی است که نه لیگ پویایی داریم و نه بیمهای». *اخراج شمشیرباز پرافتخار عضو سوم و بیکار تیم ملی شمشیربازی سابر مجتبی عابدینی است که پرافتخارترین شمشیرباز ایران است. نفر چهارم المپیک 2016 ریو البته مادامی که عضو این تیم است، از فدراسیون حقوق قابلتوجهی میگیرد اما سؤال اینجاست او که آخرین روزهای عمر قهرمانی خود را طی میکند، بعد از خداحافظی از ورزش باید کجا مشغول شود. کمیته ملی المپیک بعد از المپیک 2016 ریودوژانیرو مصوبهای استخدامی را تصویب کرد که مربوط به مدالآوران این بازیها میشد. از آنجا که عابدینی عملکرد درخورتوجهی در ریو داشت و با ناداوری به عنوان چهارمی رسید، او را نیز به استخدام این مجموعه درآوردند. دو سال پیش اما با تغییر سیستم مدیریتی کمیته، عابدینی از این مجموعه اخراج شد؛ اخراجی که هیچ وقت دلیل آن بهطور شفاف گفته نشد. غم نان، قهرمان و غیرقهرمان نمیشناسد؛ این روزها شرایط اقتصادی و تورم در حالی فشار زیادی را به جامعه وارد کرده که ورزشکاران هم از آن مستثنا نیستند. بهویژه اینکه با شیوع گسترده ویروس کرونا و تعویق بازیهای المپیک و سایر مسابقات، منبع درآمدشان به صفر رسیده است. بهتازگی وزیر ورزش و جوانان به ورزشکاران وعده داده که مدالآوران بازیهای المپیک توکیو را به استخدام این وزارتخانه درمیآورد. وعده سلطانیفر برای استخدام مدالآوران قابل ستایش است اما به نظر میرسد وزیر اول از همه باید در رایزنی با دولت، زمینه را برای التزام تمام دستگاههای دولتی جهت تحقق وعدههای قبلی فراهم کند تا اینکه بخواهد برای بازیهایی که سرنوشت مبهمی دارد و مدالآورانش به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد، قول بدهد!