انتصابهای سیاسی و بحثبرانگیز وزیر ورزش
حمید سجادی، قهرمان سابق دوی ماراتن و استقامت ایران، اولین فرد ورزشی تاریخ سیاست ایران است که بهعنوان وزیر ورزش انتخاب شده است. بهصراحت باید گفت او چهره شناختهشدهای بین جامعه ورزش و همچنین عموم مردم است.
به گزارش روزنامه شرق، حمید سجادی، قهرمان سابق دوی ماراتن و استقامت ایران، اولین فرد ورزشی تاریخ سیاست ایران است که بهعنوان وزیر ورزش انتخاب شده است. بهصراحت باید گفت او چهره شناختهشدهای بین جامعه ورزش و همچنین عموم مردم است. کارنامه درخشانی که سجادی در دوره حضورش در ورزش قهرمانی به جا گذاشته، گواه روشنی بر این موضوع است. او یکی از بهترینهای حال حاضر خود بوده که هنوز رکوردهایش در دوهای پنج هزار متر و 10 هزار متر دستنخورده باقی مانده و تا به امروز دوندهای موفق به شکستن آن نشده است! همه این افتخارات اما دلیلی نیست که مرد رکوردهای دهه 60 را صرفا فردی ورزشی بدانیم. او اگرچه بعد از خداحافظی از تیم ملی دوومیدانی با ورود به عرصه درس و دانشگاه از ورزش جدا نشد، اما رفتهرفته در قالب تشکلهای مختلف، فعالیتهای سیاسی را هم یاد گرفت. گرایشهای سیاسی قهرمان اسبق دوومیدانی آسیا موجب شد تا او مهمترین پست ورزشیاش را در دوره ریاست محمود احمدینژاد در دولت دهم بگیرد و در 40سالگی معاون رئیسجمهور در سازمان منحلشده تربیتبدنی شود. البته نزدیکی او با رئیسجمهور اسبق ایران، امتیاز دیگری هم برای سجادی داشت و معرفیاش بهعنوان اولین وزیر پیشنهادی به مجلس در بدو تأسیس وزارتخانه ورزش بود؛ اما سجادی از مجلس وقت رأی نیاورد و دوباره به اتاق کارش برگشت و تا آخرین روز فعالیت دولت دهم، امور معاونت قهرمانی وزارتخانه نوپای ورزش را انجام داد. مدیرعامل اسبق باشگاه سایپا، در این سالها از ورزش دور بود تا اینکه با روی کار آمدن دولت همسویش، دوباره به میدان برگشت. او بعد از هشت سال آمده و به آرزویی که همیشه در سر میپروراند، رسیده است. با توجه به روابط دوستانهای که سجادی با سیاسیون اصولگرا داشت، پرواضح بود که در دولت کنونی حتما صاحب پست درخور توجهی خواهد شد. همین که او در دیدار ابراهیم رئیسی با اهالی ورزش (پیش از انتخابات) در رأس مجلس نشسته بود نیز بهخودیخود کافی بود تا بتوان حدس زد صندلی وزارت ورزش را برایش کنار گذاشته باشند. به هر شکل، مراودات سیاسی سجادی و حمایت برخی از افراد منتسب به محمود احمدینژاد که در دولت رئیسی هم نفوذ زیادی دارند، توانست به او کمک کند تا میلیمتری وزیر ورزش شود. فارغ از همه تعلقات و وابستگیهای سیاسی سجادی، اهالی ورزش این اتفاق را که برای اولینبار یک فرد ورزشی، وزیر ورزش شده، به فال نیک گرفتند؛ ورزشی که هیچوقت جزء اولویتهای کشور نبوده و برخلاف تصورها، از زمانی هم که به وزارتخانه تبدیل شده، بیشتر از قبل حیاطخلوت مسئولان شده است.حالا بیشتر از دو ماه است که سجادی قبای وزارت را بر تن کرده است. او از روزی که آمده، مدام در رفتوآمد بوده و کمتر پشت میزش نشسته است؛ طوری که حتی یکی، دو ساعت بعد از وزیرشدن به اردوی تیم ملی پینگپنگ جوانان رفت و با بازیکنان این تیم، پینگپنگ بازی کرد. بازدیدهای استانی، سرکشی به اردوی تیمهای ملی، سخنرانی در مراسمهای مختلف و... برنامههایی بوده که وزیر ورزش در این فاصله کوتاه به آن پرداخته و تمام تلاشش این بود که بیشتر وقتش را بین ورزشیها بگذراند. این حرکات شاید بتواند حمید سجادی را در روزهای ابتدایی از وزرای قبلی که از جنس ورزش نبودند، متمایز کند، اما در واقع آن چیزی نیست که مطالبه اصلی خانواده ورزش باشد. مهمترین خواستهای که اهالی ورزش در اولین گام از آقای وزیر دارند، انتصاب افرادی در بدنه وزارتخانه است که متخصص این حوزه باشند تا غیرممکنها را ممکن کنند؛ اما سجادی از زمانی که تغییرات را در این وزارتخانه شروع کرده، دست به انتصابهایی زده که سؤالبرانگیز است. او در حالی معاونتها و سایر بخشهای مدیریتی این مجموعه را جابهجا کرده که جدای از سوابق اندک مدیریتی افراد، هیچکدام ورزشی نیستند و به عبارتی واضحتر سیاسیونی هستند که ظاهرا از بیرون به او تحمیل شدهاند.
سجادی تغییرات را ابتدا با حوزه وزارتی که در واقع مربوط به امور اجرائی دفتر خودش میشود، آغاز کرد. او اسماعیل احمدی را بهعنوان مشاور وزیر در امور ایثارگران و سرپرست حوزه وزارتی وزارت ورزش و جوانان منصوب کرد. مشاور فرمانده کل بسیج، معاون روابطعمومی سازمان بسیج مستضعفین، مؤسس و مسئول سازمان بسیج رسانه و عضو شورای مرکزی سازمان بسیج دانشجویی، عضو شورای مرکزی قرارگاه راهیان نور کشور و دبیر شورای انتخاب شهدای شاخص سال از جمله سوابقی است که خبرگزاری برنا در معرفی احمدی منتشر کرده است. نکته دیگری که اهالی ورزش این روزها درباره احمدی مطرح میکنند، مداحی او در مراسم اهل بیت است.
وزیر ورزش در ادامه سراغ شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی رفت و علیرضا عاصمیوسفی را بهعنوان مدیر این شرکت منصوب کرد. یوسفی در حالی این سمت را گرفته که تهیهکنندهای ناشناخته در سینما و تلویزیون محسوب میشود و آشنایی چندانی با زیرساختهای ورزشی ندارد. شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی یکی از بخشهای زیرمجموعه این وزارتخانه بوده که متأسفانه با وجود داشتن مسئولیتهای بسیار، نتوانسته کارنامه قابل دفاعی در قبال تعهداتی که دارد، داشته باشد. آمار بسیار بالای مجموعههای ورزشی نیمهکاره در سراسر کشور، بدون تردید دلیل روشنی بر ضعف مدیریتی حاکم بر این شرکت است. انتظار میرفت فردی آشنا به این حوزه و حداقل ورزشی انتخاب شود تا دستکم باری از روی دوش ورزش بردارد. جالب اینجاست که انتصاب عاصمیوسفی در حالی با انتقادهای زیادی همراه است که او نیز در اقدامی جنجالی، احمد مددی، مدیرعامل سابق و پرحاشیه استقلال را بهعنوان مدیر ورزشگاه آزادی گمارده است. البته سجادی نیز از مخالفان مددی است و به خاطر بحران و ناکامی استقلال برای خروج او چراغ سبز نشان داد. دراینباره اما گفته میشود با فشارهایی که از بیرون به سجادی وارد شده، به
ناچار مدیریت ورزشگاه آزادی را برای مددی در نظر گرفتهاند.
انتصاب بعدی مربوط به معاونت امور حقوقی، مجلس و استانهای وزارتخانه است. بنیامین شکوهفر در حال حاضر حکم سرپرستی این معاونت را گرفته است. مدیرکلی دفتر ویژه دولت در مجلس، مدیرکلی حقوقی، امور مجلس و استانهای سازمان ملی جوانان و مدیرکلی امور مجلس وزارت ورزش و جوانان در کارنامه فعالیتهای مدیریتی و اجرائی شکوهفر به ثبت رسیده است.
وحید یامینپور و سینا کلهر گزینههای دیگری هستند که حمید سجادی معاونت امور جوانان و فرهنگی و همگانی وزارت ورزش را به آنها سپرده است. درباره یامینپور اهالی ورزش انتقاد خاصی ندارند؛ چراکه امور جوانان در گذشته به صورت مجزا و در قالب سازمان ملی جوانان اداره میشد، اما با وزارتخانهشدن ورزش این سازمان نیز بهعنوان یکی از معاونتهای وزارت ورزش درآمد. بااینحال، اگر بخواهیم سوابق مدیریتی یامینپور را بررسی کنیم، او نیز در حوزه جوانان سابقهای ندارد. وحید یامینپور چهرهای رسانهای است که از او بهعنوان یکی از مؤسسان سازمان هنری رسانهای اوج و از مدیران اولیه شبکه افق نام برده میشود. او هماکنون بهعنوان رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و عضو هیئتعلمی گروه حقوق دانشگاه آزاد تهران شرق و مدرس دانشگاه امام صادق فعالیت میکند. یامینپور در حالی بهعنوان مجری در تلویزیون هم فعال است که اجراهایش همیشه در نقد دولت حسن روحانی و برجام بود. سرپرستی سینا کلهر در معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی از همه عجیبتر است. او اگرچه دکترای سیاستگذاری فرهنگی از دانشگاه باقرالعلوم دارد، اما سوابق مدیریتیاش بیارتباط با
حوزه ورزش است؛ مهمتر از همه اینکه شناخت چندانی از توسعه ورزش همگانی ندارد. سینا کلهر زمان احمد توکلی وارد مرکز پژوهشهای مجلس شد. در دوره اخیر نامزد انتخابات مجلس بود و در فهرست اولیه اصولگرایان قرار داشت، اما نامش در فهرست نهایی قرار نگرفت. او ارتباط خوبی با بعضی اصولگرایان داشت و حتی در فهرستی که یک جریان نزدیک به مدیران احمدینژاد منتشر کرده بودند، نام او دیده میشد. بهتازگی انتصاب مریم کاظمیپور در معاونت بانوان وزارت ورزش و جوانان تیز انتقادها را سمت حمید سجادی برده است. کاظمیپور کارنامه ورزشی پرباری ندارد؛ تنها رزومه برجسته او، نایبرئیسی فدراسیون تیروکمان در بخش زنان است؛ آنهم در دورهای که مرضیه اکبرآبادی معاونت بانوان وزارتخانه بود. اکبرآبادی مدیری بود که همیشه به سرسختی در برابر ورزش زنان معروف بود. هرچند تحصیلات کاظمیپور ورزشی است و دکترا دارد، اما به دلیل تجربه کم مدیریتی در سطح بالای ورزشی، خیلیها او را ورزشی نمیدانند. از آنجا که او در ورزش نیروهای مسلح و بسیج نیز فعال بوده، شنیده میشود معرفیاش به این سمت بدون ارتباط با فعالیتهای اخیرش در این دو نهاد نبوده است. با این اوصاف،
باید گفت حمید سجادی تا به الان نتوانسته انتظارات جامعه ورزش را برآورده کند و مسیر ایدئالی را برای اداره ورزش کشور پیش نگرفته است. سؤال اینجاست که چرا شخصی مثل سجادی که زجرکشیده ورزش قهرمانی است و به قول خودش با خوردن نان و خرما پیستهای آسیا را میدوید، باید چنین تصمیماتی بگیرد؟ چرا آقای وزیر، اینچنین ساده از کنار چهرههای تحصیلکرده و متخصص ورزش ایران که تعدادشان بیشمار است، عبور کرده و در عوض، راه سیاسیون و افراد احتمالا سفارششده را به این وزارتخانه باز میکند؟