گفتوگوی احمد غلامی با اکبر معصومبیگی و سهند عبیدی
سوءتفاهمهای تاریخی درباره گلستان
ابراهیم گلستان چهرهای چندوجهی است. او داستاننویس است، فیلم میسازد، روزنامهنگار است، فعال سیاسی و یکی از چهرههای مؤثر حزب توده است. گلستان همواره خودش را در مقابله با چهرهها و جریانهای سیاسی و فرهنگی قرار میدهد و گویا در همین مقابلههاست که هویتش را میسازد. مقابله با جلال آلاحمد یکی از آشکارترین این مقابلههاست. همین مقابلهها باعث شده است دیگران درباره او دست به قضاوتهای گاه بیرحمانه و گاه ستایشآمیز بزنند. هرچه باشد، او داستاننویسی ارزشمند و کارگردانی نوگرا است که با فیلم «خشت و آینه» و مستندهای مهمش توانست راه جدیدی در سینمای ایران باز کند.
درباره آثار ابراهیم گلستان با اکبر معصومبیگی و سهند عبیدی به گفتوگو نشستهایم. معصومبیگی روشنفکری را به دو نوع سیاسی و ادبی تقسیم میکند و البته تأکید دارد که این تقسیمبندی مطلقاً به معنای ایجاد شکاف نیست، منتها همیشه روشنفکری ادبی ذیل روشنفکری سیاسی قرار گرفته است. او ابراهیم گلستان را با اینکه بعد از جدایی از حزب توده بیشتر مسیر ادبی هنری را در پیش گرفت، روشنفکر ارگانیک میداند و معتقد است بعد از مرگ گلستان، حواشی کنار میروند و بهتر میتوان درباره آثار گلستان قضاوت کرد. سهند عبیدی به بایکوت گلستان اشاره میکند، در دورانی که فضای حاکم بر فرهنگ و سیاست بیشتر مایل به آلاحمد بود و معتقد است علتِ اینکه نسل امروز توجه بیشتری به گلستان دارند این است مسئله بایکوتِ او بوده وگرنه بیشتر نویسندگان از روی دستش برمیداشتند و صدایش را درنمیآوردند.