گفتوگوی احمد غلامی با حسین واله و حسین هوشمند درباره کتاب «نظریه سیاسی در اسلام»-بخش دوم؛
الزامات اسلام سیاسی
اگر دولت اسلامی در دنیای پیشامدرن امکانپذیر بود، برای این بود که عموم مسلمانان قائل بودند که احکام اسلامی بهمنزله احکامی است که زندگیشان را هدایت میکند؛ اما در جامعه مدرن که جامعه تکثرگرایی است دیگر این امکان وجود ندارد. علی الزمیع، نگاه مثبتی نسبت به این رویکرد دارد و نشان میدهد که موانع کثیری برای تحقق دولت اسلامی پدید آمده، اما معتقد است اگر قرار باشد ارزشهای اسلامی در یک جامعه مسلمان تحقق پیدا کند از طریق امت مسلمان یا آنطور که تعبیر میکند جامعه مدنی و شهروندان رقم میخورد. این نظریه شباهت زیادی به جریانی دارد که در ۱۹۶۰ در کاتولیکسیسم افتاد.
هانتینگتون کتاب مشهوری به نام «موج سوم دموکراسیخواهی» دارد و در آنجا موج سوم دموکراسیخواهی را موج کاتولیکی میخواند، برای اینکه در ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ بیش از ۲۴ کشور به جمع دموکراسیهای دنیا میپیوندند که بسیاری از اینها کاتولیک هستند. او به نقش پاپ دوم و بیانیه آزادی دینی در ۱۹۶۸ اشاره میکند. نکاتی که پاپ در آن بیانیه میگوید شباهت زیادی دارد به نکاتی که آقای الزمیع اشاره میکند و میگوید حاکمیت دینی یا حاکمیت کلیسا بر زمین از طریق جامعه مدنی امکانپذیر است نه از طریق به دست گرفتن قدرت سیاسی از طریق کلیسا. الزمیع در این کتاب کوشیده آرای متفکرانی همسو با این دیدگاه را بررسی کند. نظریه سیاسی که او دنبال میکند نه لائیسیتیه و سکولاریسم ستیزهگر است و نه حاکمیت دینی و این یکی از برجستگیهای این کتاب است.