خاطرات سال ۱۳۸۰ هاشمیرفسنجانی| چهارم اردیبهشت
جزییاتی از مذاکره با کویت برای فروش آب؛ از بلاتکلیفی طرح آبرسانی به آبادان تا مخالفت دولتیها برای فروش آب
هاشمی رفسنجانی روز چهارم اردیبهشت سال ۱۳۸۰ در مورد یک طرح مهم برای فروش آب به کویت و همزمان بلاتکلیفی آبرسانی به بخشهایی از جنوب کشور نوشتهاست. متن کامل خاطرات هاشمی رفسنجانی را میخوانید.
از منزل به اجلاس حمایت از انتفاضه مسجدالاقصى، در سالن اجلاس کنفرانس سران اسلامى رفتم؛ عفت هم همراه بود. با سخنرانى آیتالله خامنهاى افتتاح شد؛ ایشان نطق مفصلى از روى نوشته خواندند.
به دفترم رفتم. آقاى مهندس [رسول] زرگر، معاون آب وزارت نیرو آمد. گفت، کلنگ سد استور این هفته زده مىشود. طرح در دوره سازندگی مطالعه شده بوده و با تأخیر شروع مىشود. تأکید کردم که مواظب مسائل اجتماعى هفده هزار نفر از مردم و روستاییان باشند که روستاهایشان زیر آب مىرود. همچنین گفت، مذاکرات با کویت، براى فروش آب از کرخه به آنها، تمام شده است؛ با هزینه خودشان خط لوله را مىسازند و هر مترمکعب آب را به نرخ 25 سنت مىخرند؛ ده متر مکعب آب در ثانیه. [آقای علی یونسی]، وزیر اطلاعات، در کمیسیون سیاسى مخالفت کرده، ولى رأى آورده، اما در کمیته، محمد اخوى، معاون اجرایى رئیسجمهور، مخالفت کرده و متوقف است. از من خواست توصیه کنم مخالفت نکنند. گفتم، قبلاً طرح آبرسانى به آبادان را فعال کنند، وگرنه جوسازى منفى مىشود. گفت، طرح انتقال آب سیروان به ذهاب و کرخه، در نُه قسمت، در دست مطالعه است.
آقاى [مختار] وزیرى، نماینده کهنوج آمد. از خشکسالى کمسابقه کهنوج و از مشکلات فراوان کشاورزان و دامداران گفت؛ امسال اصلاً باران نیامده و ضعف مدیریت دولت، کار را خرابتر کرده است. گفت، در زمان دولت سازندگی هم خشکسالى داشتیم، ولى کمکهاى دولت، خسارات را کم کرد و نیز از کمشدن محصول معدن فاریاب و کمى صادرات گفت که باعث اخراج کارکنان میشود.
[آقای احسان محمدحسنى]، مدیرمسئول مؤسسه فرهنگى عاشورا آمد. گزارشى از کارهاى هنری و فرهنگى و بردن اُردوها به مناطق جبهههاى دفاع مقدس داد و براى نیازهاى مالى استمداد کرد. عصر، دکتر [عبدالله] جاسبى، [رئیس دانشگاه آزاد اسلامی] آمد. گزارش انتخابشدنش به ریاست شوراى اتحادیه دانشگاههاى کشورهاى اسلامى و نارضایتى رؤساى دانشگاههاى دولتى را داد و گفت، مىخواهد نامزد ریاستجمهورى شود. از جناح راست گله دارد، به خاطر عدم همکارى و خبر داد که [محسن فلاحیان]، فرزند آقاى [علی] فلاحیان، [وزیر اسبق اطلاعات]، دیشب با یک مأمور پلیس درگیر شده و او را با گلوله کشته است؛ شب هم این خبر را روى تلکس دیدم.
آقاى [سیدمحمود] علیزادهطباطبایى، [وکیل دادگستری و عضو شورای اسلامی شهر تهران] آمد. گفت، با مخالفت دیوان عالى کشور با نظر قاضى دادگاه تجدیدنظر، محکومیت به زندان پیدا کرده، ولى قاضى بار دیگر نظر مساعد داده که ممکن است نجات یابد؛ استمداد کرد. آقاى [شیخ عبدالامیر] قبلان، نایبرئیس مجلس اعلاى شیعه لبنان آمد. دربارۀ مجلس و لبنان و مذاکره کردیم؛ انتظار کمک بیشتر از ایران دارند.
شب میهمان رهبرى بودم. دربارۀ کنفرانس فلسطین و انتخابات [ریاستجمهوری] و بازداشتهاى اخیر مذاکره کردیم. گفتند، طرح مبارزه با فقر را آوردهاند و خواندهاند؛ نپسندیدهاند و گفتهاند اصلاح بشود. در خبرها بود که منافقین، دیشب یک آرپىجى به مقر پلیس جماران زدهاند.