|

تضمین آینده صنعت فولاد در گرو ادغام‌های استراتژیک

سال‌هاست صنایع معدنی و در رأس آن صنعت فولاد نقش پررنگی در اقتصاد ایران و استان اصفهان دارد، این صنعت به عنوان موتور محرک سایر صنایع پایین‌دستی سهم ۴.۵ درصدی در اقتصاد ملی و ارزش‌آفرینی در حدود هشت میلیارد دلار در سال برای کشور داشته است و باعث شده نگاه‌های زیادی به این صنعت اشتغال‌زا و ارزآور معطوف شود.

تضمین آینده صنعت فولاد در گرو ادغام‌های استراتژیک

فاطمه شفیعی: سال‌هاست صنایع معدنی و در رأس آن صنعت فولاد نقش پررنگی در اقتصاد ایران و استان اصفهان دارد، این صنعت به عنوان موتور محرک سایر صنایع پایین‌دستی سهم ۴.۵ درصدی در اقتصاد ملی و ارزش‌آفرینی در حدود هشت میلیارد دلار در سال برای کشور داشته است و باعث شده نگاه‌های زیادی به این صنعت اشتغال‌زا و ارزآور معطوف شود. هرچند سالیان گذشته، رشد اقتصادی کشورمان حداکثر چهار درصد و در برخی سال‌ها حتی منفی بود اما میانگین رشد صنعت فولاد در همه بخش‌ها در طول این سال‌ها حدود ۱۰ درصد برآورد می‌شود که نشان از ظرفیت‌های بالای این صنعت راهبردی در اقتصاد ایران دارد و می‌توان اذعان کرد در دو دهه‌ اخیر یکی از پایه‌های مهم و حیاتی اقتصاد کشورمان همین صنایع معدنی، به‌ویژه صنعت فولاد بوده است. نقطه قوت صنایع معدنی ایران، صنعت فولاد است و کشورمان در چهار دهه گذشته رشد خوبی در این صنعت مادر داشته و براساس گزارش‌های انجمن جهانی فولاد، تولید فولاد کشور از یک میلیون تن در ابتدای انقلاب اسلامی، هم‌اکنون به بیش از ۳۰ میلیون تن در سال‌های اخیر رسیده است و برای تولید سالانه حدود ۵۵ میلیون تن فولاد در کشور برنامه‌ریزی شده و از سوی دیگر مجوز تولید فولاد تا حدود ۱۴۵ میلیون تن، در کشور صادر شده است. اما تحریم ظالمانه از یک سو و رشد نامتوازن این صنعت در دهه‌های گذشته از سوی دیگر باعث پدیدارشدن چالش‌هایی اساسی مانند تغییرات قیمت مواد اولیه، نوسانات بازار جهانی، تغییرات سریع فناوری‌های تولید، رکود بازار مصرف داخلی و بین‌المللی، سطح بهره‌وری، توسعه نامتوازن زیرساخت‌ها، لجستیک و هزینه‌های ناشی از افزایش بهای حامل‌های انرژی شده است که باعث شده حاشیه سود برخی فعالان صنعت فولاد، در سایه آن کم شود و سودآوری برخی از واحد‌ها دچار مخاطره شود، ضمن آنکه چالش تأمین مواد اولیه برای تولید فولاد در این سال‌ها بسیار مهم و جدی شده است. حل چالش‌های صنعت فولاد نیازمند سرمایه‌گذاری‌های هدفمند برای ایجاد توازن در این صنعت است و باید این اتفاق به سرعت در حوزه تأمین مواد اولیه، انرژی و زیرساخت‌های حمل‌ونقل رقم بخورد البته در کنار این سرمایه‌گذاری‌ها، اتخاذ راهبردهای بلندمدتی نظیر افزایش تنوع محصولات فولادی تولیدی، مدیریت منابع و استفاده بهینه از منابع از جمله انرژی، آب، مواد اولیه و نیروی کار، انعطاف‌پذیری تولید در نوع و مقدار تولید در تطابق با شرایط بازار، دسترسی و به‌روزبودن فناوری‌ها در فرایندهای تولید، مدیریت مالی در مواجهه با نوسانات بازار و تغییرات اقتصادی، مدیریت زنجیره تأمین و توسعه زیرساخت‌های انرژی و حمل‌ونقل نیز مؤثر است. بررسی تمامی ابعاد چالش‌های صنعت فولاد نشان می‌دهد چالش‌های زیرساختی مرتبط با آینده این صنعت بسیاری از واحدهای فولادی را مجبور می‌کند برای تضمین آینده خود به ادغام‌های استراتژیک روی آورند و به اصلاح ساختارهای قدیمی و حرکت به سمت تکمیل زنجیره تولید حرکت کنند و اگر امروز برای تحقق این سیاست هدف‌گذاری نشود و راهبرد مشخصی اتخاذ نشود، بی‌شک در آینده نه‌چندان دور، چالش‌ها گریبان‌گیر فولادسازان خواهد شد.

همین نگرش باعث شد در سال‌های اخیر شرکت‌های معدنی طرح‌های توسعه‌ای را در راستای راه‌اندازی شرکت‌های فولادی تدوین و اجرا کنند که علت اصلی آن وجود ناترازی در تقسیم سود در زنجیره فولاد بود، در واقع افزایش شتابان قیمت ارز در سال‌های اخیر و وضع قیمت‌های دستوری برای بیشتر محصولات فولادی در کنار رکود بازار باعث شد در مقاطع زمانی متعددی خام‌فروشی در گروه مواد معدنی زیاد شود و امروز نیز بیشتر تولیدکنندگان مواد اولیه به سمت ساخت کارخانه‌های فولادسازی رفتند و توازن این ماده حیاتی برای فولادسازان دچار دگرگونی شد. البته این اقدام آثار منفی جانبی به‌همراه داشت و باعث شد فولادسازان قدیمی برای تأمین مواد اولیه دچار مشکل شوند که البته آنها نیز بی‌کار ننشستند و به سمت خرید یا بهره‌برداری از معادن حرکت کردند و رقابت شدیدی بین دو گروه ایجاد شد که بی‌شک برد با صنایعی است که بتوانند هرچه سریع‌تر زنجیره خود را تکمیل کنند. در این راستا، فولاد مبارکه به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده فولاد کشور که به دلیل تولید محصولات راهبردی، ارزش‌افزوده بالایی در صنعت فولاد ایجاد می‌کند اما همواره در تأمین مواد اولیه دغدغه داشت، در سه سال‌ گذشته به فکر تأمین پایدار مواد اولیه خود افتاد و با خرید معادنی در استان‌های اصفهان و یزد تا حدودی این هدف را اجرائی کرد. بدون تردید ورود به این عرصه به لحاظ اینکه منجر به تکمیل زنجیره فولاد از ابتدا تا انتها در این شرکت می‌شود، ارزش‌افزوده بالایی برای آن به ارمغان می‌آورد. محمدیاسر طیب‌نیا، مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه در این مورد معتقد است چالش ناترازی انرژی در صنعت فولاد نباید مانع بی‌توجهی به سایر چالش‌های مهم صنعت فولاد شود و در سال‌های گذشته، چالش تأمین مواد اولیه یکی از چالش‌های مهم گروه صنعتی فولاد مبارکه بوده که البته به دلیل پیشی‌گرفتن گلوگاه‌های جدیدی همچون محدودیت‌های انرژی نسبت به این چالش، کمتر سخنی از آن به میان آمده و این چالش در پله‌های عقب‌تر قرار گرفته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد فولاد مبارکه برای استفاده از ظرفیت کامل خطوط تولید در کارخانه مرکزی فولاد مبارکه و مجتمع فولاد سبا با کسری چهار میلیون و ۶۰۰ هزار تنی گندله و هفت میلیون و ۵۰۰ هزار تنی کنسانتره مواجه است و از این رو مدیران این مجموعه در روزهای اخیر علاوه بر تملک معادنی که در سه سال گذشته خریده بود، مبادرت به خرید شرکت صنایع معدنی کانی‌سازان کیمیا موسوم به اُپال کردند که می‌تواند به بازویی قوی برای تأمین پایدار مواد اولیه گروه فولاد مبارکه تبدیل شود. شرکت صنایع معدنی کانی‌سازان کیمیا در حال حاضر از ظرفیت تولید ۲.۶ میلیون تنی کنسانتره و پنج میلیون تنی گندله برخوردار است و در طرح توسعه آن، افزایش تولید کنسانتره به پنج میلیون تن را در دستور کار دارد و خرید این شرکت می‌تواند نگرانی گروه فولاد مبارکه را از لحاظ تأمین کسری گندله و کنسانتره برطرف کند. خرید شرکت اپال توسط گروه فولاد مبارکه نه‌تنها چالش تأمین مواد اولیه این شرکت را حل می‌کند بلکه می‌تواند سودآوری شرکت را افزایش زیادی دهد، زیرا صنایع معدنی کانی‌سازان کیمیا تاکنون بیش از ۲۰ همت سود برای ذی‌نفعان به ارمغان آورده و بین سهام‌داران تقسیم کرده است و با ورود فولاد مبارکه و تکمیل حلقه تولید و مصرف، این سود چندین برابر خواهد شد. راهبرد گروه فولاد مبارکه که از مجموعه‌های مختلفی چون گندله‌سازی، خطوط احیا، فولادسازی، نورد گرم، نورد سرد، ورق گالوانیزه، ورق قلع‌اندود و ورق رنگی تشکیل شده است همواره این بوده که در جهت تداوم توسعه و ارزش‌آفرینی هر خط باید خوراک خطوط بعدی را ایجاد کند و برای جلوگیری از توقف خطوط تولید ضروری بود که سازوکارهایی همچون ورود به بخش معدن اجرائی شود و این سیاست به نفع بخش معدن نیز هست، زیرا به گواهی فعالان عرصه معدن، در مقاطع زمانی نه‌چندان دور شرکت صنایع معدنی کانی‌سازان کیمیا با انبارهایی با بیش از ۱۲ هزار میلیارد تومان ماده اولیه روی‌زمین‌مانده مواجه بود که با ورود شرکت‌ فولاد مبارکه این مشکل برطرف شد. به‌هرحال تضمین آینده صنعت فولاد در گرو ادغام‌های استراتژیک است و همه فعالان عرصه صنایع معدنی باید براساس طرح‌هایی توازن کسری‌ها را تشخیص دهند و نسبت به تکمیل زنجیره یا ادغام‌ با شرکت‌های بزرگ‌تر اقدام کنند تا بتوانند چالش‌های پیش‌روی صنعت فولاد را یکی پس از دیگری مرتفع و زمینه تحقق اقتصاد فولادی را در کشور فراهم کنند.