|

برنامه‌های ترامپ برای مدیریت چالش‌ها با چین

توافق بزرگ یا رویارویی؟

رئیس‌جمهور منتخب آمریکا اخیرا در کنفرانس مطبوعاتی مارالاگو گفت: «اگر دقت کنید، می‌بینید که چین و آمریکا در کنار هم می‌توانند تمام مشکلات جهان را حل کنند».

توافق بزرگ یا رویارویی؟

رئیس‌جمهور منتخب آمریکا اخیرا در کنفرانس مطبوعاتی مارالاگو گفت: «اگر دقت کنید، می‌بینید که چین و آمریکا در کنار هم می‌توانند تمام مشکلات جهان را حل کنند».

 

او شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، را شخصیتی «فوق‌العاده جالب» خواند و تأیید کرد‌ از او برای حضور در مراسم تحلیف خود دعوت کرده است. ترامپ در اوایل ماه جاری در پاریس با ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، ملاقات کرد و درباره خاتمه‌دادن به جنگ در اروپای شرقی گفت: «چین می‌تواند کمک کند».

 

ترامپی که در انتخابات ماه دسامبر به پیروزی رسید، نسبت به ترامپی که در کارزار انتخاباتی طولانی و طاقت‌فرسای آمریکا می‌دیدیم، به‌وضوح رفتار دوستانه‌تری در قبال چین دارد. این نامزد جمهوری‌خواه در جریان کارزار انتخاباتی خود اغلب در فاز جنگ تجاری بود و می‌گفت‌ برای تمام کالاهای چینی تعرفه بالای ۶۰ درصد در نظر می‌گیرد.

 

گریگوری کوپلی، رئیس انجمن بین‌المللی مطالعات راهبردی، پس از رویداد مطبوعاتی مارالاگو به گیتستون گفت: «ترامپ می‌خواهد همه را در شک و تردید نگه‌ دارد. از عصر ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ به بعد شاهد کدام نسخه از ترامپ خواهیم بود؟».

 

فقط خود ترامپ می‌داند و او هم دستش را رو نمی‌کند. در هر صورت، تلاش برای انجام یک معامله بزرگ با چین -‌چیزی که ترامپ به آن اشاره کرده- در این مقطع یا دیگر مقاطع رویکرد نادرستی خواهد بود.

 

البته ترامپ معامله‌کردن را دوست دارد -‌می‌دانید که او یکی از نویسندگان «ترامپ: هنر معامله است»- و قادر است که با رژیم چین معامله کند. چنان‌ که مایکل شومان در آتلانتیک نوشته است: «معامله بزرگ با پکن جذابیت قابل‌ ملاحظه‌ای دارد».

 

حل‌و‌فصل تمام مشکلات جهان، که ترامپ معتقد است او و شی قادر به انجام آن هستند، در بهترین حالت یکی از جذابیت‌های این معامله خواهد بود.

 

گوردون جی‌ چانگ، عضو ارشد مؤسسه گیتستون به اپک‌تایمز می‌گوید با اینکه رئیس‌جمهور بعدی آمریکا در پی توافق با پکن است، مشکلاتی وجود دارد. قبل از هرچیز باید بگوییم که ترامپ پیش‌تر هم تلاش کرده بود که با چین به توافق برسد: فاز اول توافق تجاری ژانویه ۲۰۲۰.

 

ترامپ آن را «بهترین توافق تجاری» می‌دانست اما اکنون یک شکست مطلق است. چینی‌ها در جریان سال انتخاباتی آمریکا به مفاد این توافق عمل نکردند. بعید است که ترامپ این‌ بار عملکرد بهتری داشته باشد؛ چراکه شی جین‌پینگ نسبت به چهار سال گذشته به‌ مراتب گستاخ‌تر شده است.

 

دوم اینکه ترامپ به‌رغم حرف‌هایی که می‌زند، رابطه خوبی با شی ندارد. چارلز برتون از اندیشکده سینوپسیس به گیتستون گفت: «چیزی که آقای ترامپ به آن توجه ندارد، این است که مفهوم «دوستی» در فرهنگ چینی با ارتباط معامله‌گرانه گره خورده است. شی خود را رفیق ترامپ نمی‌داند، زیرا قصد دارد با تبدیل‌شدن به جانشین هژمونیک امپراتورانِ روزهای پرشکوه چین، رد پای خود را در تاریخ چین تثبیت کند».

 

برتون که زمانی به‌ عنوان یک دیپلمات کانادایی در پکن خدمت می‌کرد، گفت‌ شی می‌خواهد رئیس‌جمهور آمریکا را تحت نفوذ خود قرار دهد تا با جهان‌بینی و بلندپروازی حزب کمونیست چین همراه شود و رهبری جهانی آمریکا را به حال خود بگذارد. حق با برتون است؛ رؤسای‌ جمهور آمریکا چندین دهه معتقد بودند که می‌توانند با کمونیست‌های چینی همکاری کنند و دیپلمات‌های وزارت امور خارجه گمان می‌کردند‌ می‌توان چین را به یک «ذی‌نفع مسئولیت‌پذیر» در نظام بین‌الملل تبدیل کرد. با‌این‌حال، هربار که رهبران آمریکا پس از جنگ سرد با پکن بر سر مسائل روز همکاری کردند، دیپلماسی آنها به نتایج هولناکی منجر شد؛ امری که به‌ویژه در جریان جنگ دنیا علیه تروریسم، مذاکرات شش‌جانبه برای خلع سلاح اتمی کره شمالی و جنگ اوکراین مشهود بوده است.

 

امید آمریکا به همکاری با چین هرگز واقع‌بینانه نبوده است. چنان‌ که برتون می‌گوید، رژیم چین از آغاز رؤیای تغییر نظام بین‌المللی وستفالیِ دولت‌های مستقل را با نظام دوران امپریالیستی در سر داشته است.

 

بدتر آنکه شی ظاهرا باور دارد که آمریکا به واسطه تأثیر الهام‌بخش خود بر مردمان چین، موجودیت حزب کمونیست چین را تهدید می‌کند. توماس فریدمن، مقاله‌نویس نیویورک‌تایمز، می‌گوید چین باید شرایط ورود تیلور سوئیفت‌های بیشتری را فراهم کند، اما این دقیقا همان کاری است که شی جین‌پینگ -‌که با فرهنگ خارجی سر ستیز دارد- تمایلی به انجام آن ندارد.

 

سوم آنکه ترامپ در معامله محتمل خود با رهبر چین با مانع دیگری مواجه است: شی احتمالا دیگر آن قدرت سابق را ندارد. رئیس‌جمهور جدید آمریکا می‌تواند با شی معامله کند، اما توافق آنها ممکن است به دلیل اختلافات درون‌گروهیِ حزب حاکم، که هر روز نیز شدیدتر می‌شود، پابرجا نماند.

 

کوپلی، سردبیر مجله سیاست راهبردی دفاع و امور خارجه، می‌گوید: «ترامپ واقف است که شی جین‌پینگ با از دست دادن پایگاه قدرت خود در ارتش آزادی‌بخش خلق، تحت کنترل حزب کمونیست چین درآمده است. مسئله این است که آیا رهبر چین همچنان قدرت عملیاتی دارد یا خیر. شی در تنگنا قرار گرفته است؛ علائم و نشانه‌های بی‌ثباتی در سراسر رژیم او به چشم می‌خورند.

 

از این گذشته، پکن به لطف شی صرفا واکنش‌های خصمانه را از منظر سیاسی قابل قبول می‌داند. از‌این‌رو، سازش و (مهم‌تر از آن) پایبندی به وعده‌ها برای او دشوار است. شی سیاست‌های یک دهه گذشته خود را برمبنای این فرضیه بنا نهاده که چین درحال قدرت‌گرفتن است. موضع اصلی شی -‌با توجه به سخنرانی او در دسامبر ۲۰۲۰- این است: «شرق درحال ترقی و غرب درحال افول است».

 

شی جین‌پینگِ گستاخ در این زمینه حال‌و‌حوصله معامله با ترامپ یا دیگران را ندارد. رفتار خصمانه شی به‌ نحوی است که یعنی آمادگی چانه‌زنی را ندارد. اقدامات او نتیجه اجتناب‌ناپذیرِ نظام سیاسی کمونیستی چین هستند که به خشونت، مبارزه و سلطه شکل‌و‌شمایلِ آرمانی می‌بخشد. وجود این نظام بدین معنی است که نمی‌توان با حزب کمونیست به توافق رسید. رژیم چین معتقد است که کل جهان دشمن آن است و دستیابی به هرگونه تفاهم، پیمان، معامله یا توافق پایدار میسّر نخواهد بود.