|

درس‌های آموخته‌شده از بناهای ایران قدیم برای امروز

معماران هخامنشی

در دنیای باستان ایرانیان، ساختمان‌های خود را با نی، سفال و خشت می‌ساختند. از زمانی که در‌ِ اتاق‌ها چوبی شدند و روی پاشنه سنگی چرخیدند و استفاده از چرخ و قرقره به ابزارهای مرسوم بدل شد‌ تا تجلی دنیای قدیم یعنی هخامنشیان که از فلزات در تزیین بنا استفاده کردند، با قریب به دو هزار سال سعی و خطا در امر ساختمان‌سازی روبه‌رو هستیم.

معماران هخامنشی

کیهان زرین‌نقش-عضو اتاق فکر استان اصفهان: در دنیای باستان ایرانیان، ساختمان‌های خود را با نی، سفال و خشت می‌ساختند. از زمانی که در‌ِ اتاق‌ها چوبی شدند و روی پاشنه سنگی چرخیدند و استفاده از چرخ و قرقره به ابزارهای مرسوم بدل شد‌ تا تجلی دنیای قدیم یعنی هخامنشیان که از فلزات در تزیین بنا استفاده کردند، با قریب به دو هزار سال سعی و خطا در امر ساختمان‌سازی روبه‌رو هستیم. به سبب اقلیم خشک فراگیر سرزمین ایران و کمبود منابع آن، دانش به‌دست‌آمده در این سال‌ها تنوع چندانی پیدا نکرده است؛ چنانچه امروز هم بسیاری از روش‌های اجرائی ساختمان‌سازی تکرار همان روش‌های قدیم است! دانش تجمیع‌شده در این قرون با درس‌آموخته‌های فنی-مهندسی قبایل مهاجم در هم آمیخته شد و نوعی معماری را در زمان داریوش اول رقم زد که هنوز هم تأثیر آن بر معماری امروز برجاست. اگرچه ایرانیان به لحاظ هنر و مهندسی به خوبی سایر ملل بزرگ همچون یونان و روم نیستند، اما نوعی از معماری را به وجود آوردند که در نوع خود عالی، منطبق با محیط و تأثیرگذار بوده و از نگاه توسعه پایدار از معماری بسیاری از اقوام آن زمان پیشرفته‌‌تر و پایدارتر بوده است.

     

دوهزارو 500 سال پیش با فرا‌رسیدن بهار در حالی که در تخت جمشید شور و اشتیاق نوروز موج می‌زد و رؤسای قبایل خود را برای تقدیم پیش‌کشی به شاه آماده می‌کردند، اردشیر با خرسندی از اتمام بنایی که پدربزرگش داریوش کبیر پایه گذاشته بود، خزانه‌دار سلطنتی را فراخواند تا لوح داریوش را در ساخت کاخ شوش برایش بخواند؛ «در ساخت این کاخ قالب‌زدن خشت را مردم بابل انجام دادند. چوب‌های سدر که در اینجا به کار رفته از کوهستان‌های لبنان آمده است. مردم آشور آنها را تا بابل و کرساد و مردم جزیره ایونی آنها را تا شوش آورده‌اند. چوب بلوط از کوهستان‌های هندوکش و ارمنستان آمده است. طلایی که در اینجا به کار رفته است از سارد و باختر آمده و لاجورد و بدخشان و سنگ‌ها از خوارزم آورده شده است. نقره‌ای که اینجا به کار رفته از مصر آمده و تزیینات آجری دیوارهای کاخ از سرزمین ایونی آورده شده است. عاج از هندوستان و ستون‌های مرمری از آفرودیزپاس آمده و صنعتگران مدی و مصری تالار را ساخته‌اند...». آنچه از این لوح دریافت می‌شود، دال بر التقاطی‌بودن معماری هخامنشی است؛ مدیریت و به‌کارگیری بهترین متریال روز دنیا همراه با ارزش‌های هنری سایر ملل برای خلق بنایی ماندگار. مجموعه‌ای پرشکوه که تنها کاخ چهلستون در تخت جمشید، با احتساب اتاق‌های الحاقی مساحتی در حدود 9 هزار مترمربع دارد. اما سؤالی که ذهن را به خود مشغول می‌کند، این است که آیا این بنا مطابق با اصول توسعه آن‌هم از نوع پایدار آن که در زمان ما مطرح است، بوده‌؟ آیا اتلاق این اصول بر فعالیت‌های آن زمان منطقی است؟ اگر منطقی است این بنا تا چه حد پایدار (sustainable) بوده است؟ این مقاله به بررسی پایداری در بنای تخت جمشید و ساختمان‌های معمول هخامنشی می‌پردازد.

  

ابعاد توسعه پایدار

قبل از ورود به بحث باید متوجه این موضوع بود که اصلی‌ترین پارامترهای توسعه پایدار یعنی ابعاد زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی، آن‌طور که برای جهان مدرن امروز صورت‌بندی شده، برای دنیای باستان مصداق ندارد. برای مثال، در حالی که امروز اهمیت مسائل زیست‌محیطی پر‌رنگ‌تر از ابعاد اجتماعی توسعه پایدار است، در آن زمان به سبب اینکه انسان هنوز پا به عهد صنعت و مخاطرات بعدی آن نگذاشته بود، این ‌ مسائل بسیار کم‌اهمیت‌تر از مسائل اقتصادی و اجتماعی است. به غیر از مسئله آب که از ابتدای تاریخ تا به امروز در ایران امر حیاتی و مهمی بوده است، سایر موارد زیست‌محیطی در آن عصر‌ اهمیت چندانی ندارد. بنابراین اگر بخواهیم وزن پارامترهای توسعه پایدار را برای آن عهد متناسب‌سازی کنیم، باید بگوییم اهمیت این پارامترها به ترتیب اقتصادی، اجتماعی و در آخر زیست‌محیطی است. مطلب دیگر، جداکردن ساختمان‌های معمول از کاخ‌های شاهی و بنای باشکوه تخت جمشید است؛ هر دو را نمی‌توان در یک دسته جای داد و بررسی کرد؛ قضاوت منطقی ایجاب می‌کند که آنها را جداگانه بررسی کرد.

 

 بعد زیست‌محیطی معماری هخامنشی

اگر مهم‌ترین شاخص‌های بعد زیست‌محیطی توسعه پایدار در ساختمان‌سازی را توجه بهره‌ور به آب، انطباق طرح با محیط، مسئله زمین و محوطه و مصالح بومی و استفاده بهره‌ور از آن بدانیم، آن‌وقت باید پذیرفت که در اجرای تخت جمشید این اصول تا حد زیادی رعایت شده است. با این وجود، به سبب خاص‌بودن بنا، مصالح نمی‌توانسته به‌صورت بهره‌ور مصرف شده باشد و با افت و دور‌ریزهای فراوان روبه‌رو بوده است؛ اما در سایر ساختمان‌های معمول این مشکل وجود نداشته است. برای ساختن یک خانه مردم از خشت خام به ابعاد 33 33 و ضخامت 13 سانتی‌متر و از ملات گل استفاده می‌کردند و روی دیوارها را با سه تا پنج سانتی‌متر کاهگل می‌پوشاندند و روی آن را با گچ خاکستری سبز‌رنگی به ضخامت پنج میلی‌متر پرداخت می‌کردند. عمده مصالح آن زمان سنگ، آجر، خشت، گچ، قیر معدنی و آهک بوده است. چیزی که باعث آلودگی یا نابودشدن منابع شود، وجود نداشته است.

 

 بعد اقتصادی معماری هخامنشی

به لحاظ اقتصادی بررسی ساختمان‌های هخامنشی اهمیت بیشتری نسبت به دو بعد زیست‌محیطی و اجتماعی دارد. در دنیای آن روز استخراج معادن، ساخت مصالح، ذوب فلزات و فرم‌دادن اجسام به سادگی امروز نبوده و اقتصاد نقش مهمی در زندگی مردم بازی می‌کرده است؛ به‌خصوص که مردم موظف به پرداخت خراج به دستگاه حاکمیت هم بوده‌اند. به لحاظ اقتصادی مهم‌ترین اصول، اقتصاد محلی، هزینه‌های ساخت‌وساز، استاندارد، قابلیت سازگاری بنا در آینده و کیفیت و ماندگاری ساختمان است. تخت جمشید اگرچه ساختمانی قدرتمند و با ستون‌های سنگی استوار بود، ولی به سبب نوع سقف آن، این استحکام همه‌جانبه نبود. چوب عامل ضعف این بنا بود و اسکندر از همین نقطه ضعف برای تخریب آن بهره برد. از طرفی دیگر به‌کارگیری مصالح بومی و کاهش هزینه‌ها از مؤلفه‌های بنیادی ساختمان‌سازی پایدار است که به این لحاظ نمی‌توان نمره بالایی به بنای تخت جمشید داد؛ به‌خصوص که عمده مصالح از خارج منطقه و با هزینه‌های هنگفت به محل حمل می‌شده است و به لحاظ دستمزد نیز استادانی از سایر ملل و گران‌تر از معمول استخدام می‌شدند. نمی‌توان ادعا کرد که تخت جمشید در طول ساخت باعث شکوفایی اقتصاد محلی شده است؛ اغلب متریال و تزیینات داخلی آن بومی نبوده است. بنابراین در مجموع تخت جمشید به لحاظ بعد اقتصادی توسعه پایدار به نظر نمی‌رسد چندان پایدار باشد. درست برخلاف آن، ساختمان‌های معمول آن عهد از پایداری بیشتری برخوردار بوده‌اند؛ چون سختی تولید مصالح و کمبود نیروی متخصص باعث می‌شده تا ساختمان گران تمام شود و این به خودی خود مردم را به سمت اقتصادی عمل‌کردن سوق می‌داده است.

  بعد اجتماعی معماری هخامنشی

اصول ملوک‌الطوایفی عهد هخامنشی و سازمان دودمانی آن عهد باعث می‌شد‌ رؤسای قبایل افراد را به کار بگیرند تا به ساخت اقامتگاه و گاها قصرهایی مبادرت ورزند. همچنین مسئله امنیت و پراکندگی شهرها ایجاب می‌کرد تا افراد گرد‌هم آیند و به ساخت برج و بارو و خندق بپردازند. این فعالیت‌ها علاوه به کارگر نیاز به بنا، عمله، آجرچین، سنگ‌کن، خشت‌مال و حمال داشت و درصورتی‌که برخی از این مشاغل در آن محل کم بود، آنها را از جای دیگر استخدام می‌کردند. چنانچه در ساخت تخت جمشید هم بسیاری از مشاغل از خارج منطقه به کار گمارده می‌شدند. اگر پارامترهای فرهنگ و میراث، کیفیت زندگی، سلامتی، کیفیت محیط، انعکاس فرهنگ بومی در فضای معماری و توسعه دانش و فناوری را از پارامترهای مهم بعد اجتماعی ساختمان‌سازی پایدار بدانیم، آن‌وقت از این نگاه تخت جمشید را نمی‌توان چندان پایدار یا خالی از آن دانست. شایان ذکر است با تمام نقاط قوتی که این بنا دارد،‌ بااین‌حال در ساخت آن از برده و اسیر جنگی و همچنین از زنان و کودکان در حد وسیع‌تر استفاده شده است. طبق لوح‌های به‌دست‌آمده در عهد هخامنشی، 60 تا 70 درصد زنان و دختران در دستگاه اقتصادی و سلطنتی خدمت می‌کردند. مردها در آن زمان بیشتر در ارتش خدمت می‌کردند و زنان قسمت عمده فعالیت‌های صنعتی و ساختمانی را بر عهده داشته‌اند. از طرفی حقوق کارگر بسیار ناچیز بوده است این در حالی است که دولت به طبقه کارگر علاقه‌مند بوده و قوانین مربوط به آنها را تنظیم و مزد کودک و زن و مرد و مشاغل مختلف را تعیین می‌کرده است؛ اما بعید به نظر می‌رسد اصل فرصت‌های برابر و پیوستگی اجتماعی را رعایت می‌کرده‌اند. همچنین دانش به‌دست‌آمده از ساخت تخت‌جمشید محدود و راکد باقی ماند؛ چرا‌که بعد از سلوکیان، اشکانیان نزدیک به 500 سال ایران را اداره کردند و آنها دارای ساختار اجتماعی غیرمتمرکز و مبتنی بر فرهنگ کوچ‌نشینی بودند و معماری آنها نیز متأثر از شیوه زندگی آنها بوده است. این دوره نقطه کور تاریخ ایران است و اطلاعات کمی از آن وجود دارد.

 نتیجه‌گیری

می‌توان با اندکی تغییر در وزن ابعاد زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصاد توسعه پایدار در جهان مدرن امروز، آن را به‌عنوان شاخصی برای بررسی ساختمان‌سازی دوره تاریخی هخامنشیان به کار گرفت. بر این مبنا، ساختمان‌های معمول این دوره با استفاده از مصالح بومی، رعایت و کنترل آب که به سختی تأمین می‌شده است و به‌کارگیری نیروی انسانی محلی در ساخت‌وساز، انطباق بیشتری با اصول توسعه پایدار دارد تا بناهای خاصی همچون تخت جمشید که همواره شکوه و عظمت آن در بررسی‌هایی از این دست بر ذهنیت بی‌طرفانه سنگینی می‌کند. این بنا علی‌رغم شاخص‌های درخشان اجتماعی، اقتصاد‌محور نبوده و اگر از اهمیت بعد زیست‌محیطی در آن دوران بکاهیم، می‌توان گفت ‌بنا‌ی تخت جمشید که در مدت 150 سال ساخته شد و ظرف 15 روز در آتش سوخت، چندان پایدار نبوده است.

منابع

- ویل دورانت، ترجمه احمد آرام، ع پاشایی، امیر‌حسین آریان‌پور. مشرق زمین گاهواره تمدن. کتاب اول. فصل 13. شرکت انتشارات علمی فرهنگی. چاپ پنجم. 1376

- مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد اول، انتشارات نگاه، چاپ هفتم، 1393

-کیهان زرین‌نقش، بررسی عوامل تأثیرگذار توسعه پایدار و پیشنهاد روش‌های اعمال آن در اجرای ساختمان، پایان‌نامه دوره دکتری، سازمان مدیریت صنعتی.

 

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها