زورگیری از دانشجویان ادامه دارد؟
دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، تحصیل در سال ۱۴۰۴ را با «نگرانی» آغاز کردند. خبر خفتگیری و سرقت از یک دانشجو در ساعت ۲۱:۳۰ روز ۲۹ فروردین در ۵۰متری خوابگاه دانشگاه بهسرعت در گروهها و کانالهای تلگرامی دانشجوها پخش شد. خبر به گوش رسانهها هم رسید. رسانهها نوشتند یک دانشجوی دختر، در نزدیکی خوابگاه تلفن همراه خود را از دست داد و بر اثر ضرب و شتم سارقان دندانهایش شکست. دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، آنها که در خوابگاه زندگی میکنند، اما روایتهای متعددی از ناامنیهای مشابه را در ذهنشان ثبت و ضبط کردند. اتفاق روز ۲۹ فروردین، خاطرات دانشجوها را تازه کرده است.

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛جمعهشب، در آخرین روزهای فروردین سال ۱۴۰۴، سارقان به یک دانشجوی دختر در نزدیکی خوابگاه دانشگاه شهید بهشتی حمله میکنند. آنطورکه در اطلاعیه دانشگاه آمده است، دانشجو دچار جراحت میشود و پلیس تحقیقاتش را آغاز میکند. برخی خلوتی مسیر، روشن نبودن و کمبود سرویسهای حملونقل را مقصر ماجرا میدانند. رئیس دانشگاه شهید بهشتی نیز با این روایتها همراه است. آنطورکه خبرگزاری فارس نوشته، او گفته برای حل این بحران، همراهی نهادهای امنیتی و اجتماعی و فرهنگسازی عمومی نیاز است. «محمودرضا آقامیری»، گلایه کرده: «اقداماتی مانند اختصاص سرویس و بهبود وضعیت روشنایی در دستورکار دانشگاه قرار گرفته، اما سارق همیشه نقطهای را هدف میگیرد که از دید ما پنهان مانده است. ما بارها خواستار رفع مشکلاتی مانند روشنایی و نصب دوربین در این محدوده شدیم، اما وقتی اقدامی انجام نشد، تصمیم گرفتیم از داخل دانشگاه برای حل مشکل وارد عمل شویم.»
این دانشجوی دختر که در رسانهها نامی از او برده نشده، از این اتفاق جان سالم به در برده است و مسئولان گفتهاند خسارتهای مالی و جانی او جبران شده است؛ اما «نگرانی» همچنان با دانشجوهای دیگر همراه و همقدم است. آنها بلافاصله بعد از این اتفاق در کانال تلگرامی خوابگاههای دانشگاه متنی منتشر کردند: «مسیر تردد دانشجویان دختر از خوابگاه کوی دختران بهسمت خوابگاه کوی پسران، بهویژه در بلوار دانشجو، بهشدت تاریک و فاقد روشنایی کافی است. این وضعیت، محیطی ناامن و ترسناک برای دانشجویان، بهویژه در ساعات پایانی شب ایجاد کرده است.» آنها پرسیدهاند: چه زمانی مسئولان برای این موضوع چارهاندیشی میکنند؟
مسیر خلوت و ناامن است
اتفاقی که برای دختر دانشگاه شهید بهشتی افتاد، دانشجوها را به یاد قتل «امیرمحمد خالقی»، در حوالی خوابگاه دانشگاه تهران انداخته است؛ اتفاقی که در بهمنماه پارسال رخ داد و موضوع تأمین امنیت در اطراف خوابگاههای دانشجویی را در اذهان عمومی برجسته کرد. دانشجویان دانشگاه بهشتی اما روایتهای مشابه دیگری هم دیده یا شنیدهاند. خوابگاه دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی در داخل دانشگاه است، یک در از داخل دانشگاه دارد و در دیگر آن در بلوار دانشجو است. خاطرات، بیشتر متعلق به آنهایی است که از بیرون دانشگاه باید وارد خوابگاه شوند.
یکی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی: من سال ۱۴۰۱ حدود یک ربع دیر به خوابگاه رسیدم. درها را بسته بودند. وحشت کردم. آنقدر ایستادیم تا بالاخره در را برایمان باز کردند. شبیه یک تنبیه سخت بود
یکی از این دانشجوها که تا همین پارسال در خوابگاه دانشگاه سکونت داشت به «پیام ما» میگوید: «شبها مسیر بهشدت ترسناک و خلوت است و روشنی چندانی ندارد. ماشینهای زیادی از آنجا تردد نمیکنند و خط ثابت اتوبوس و تاکسی در برخی ساعتها وجود ندارد. به همین دلیل، دانشجوها مجبورند با ماشینهای شخصی تردد کنند تا سریعتر به زمان مقرر خوابگاه برسند. فشار از چند طرف به بچهها وارد میشود.» او میگوید گاهی همین اتومبیلهای شخصی بودند که برای دانشجوها ایجاد آزار کردند. «سارا» از نگهبانهای خوابگاه خاطره خوشی در ذهن ندارد. او میگوید مقرراتی که برای ورود و خروج به خوابگاه تنظیم شده است، به حدی سفت و سخت است که دانشجوها مجبورند برای رسیدن بموقع با همین ماشینهای شخصی تردد کنند: «من سال ۱۴۰۱ حدود یک ربع دیر به خوابگاه رسیدم. درها را بسته بودند. وحشت کردم. آنقدر ایستادیم تا بالاخره در را برایمان باز کردند. شبیه یک تنبیه سخت بود.» سارا بلوار دانشجو را، همان خیابانی که در خوابگاه دانشگاه در آن قرار دارد، شبیه یک «بیابان» توصیف میکند: «خوابگاه داخل دانشگاه است. از ساعتی بهبعد دیگر نمیتوانید داخل دانشگاه بمانید. از طرفی، مسیر بهشدت سربالایی است و دانشجوها اذیت میشوند و بچهها ترجیح میدهند از در بلوار دانشجو بروند. مدتی هم سگهای ولگرد در خیابان بودند و به بچهها حمله میکردند.»
او میگوید حتی وجود داروخانه، پارک و فضاهای اینچنینی در خیابان اصلی نتوانسته از نگرانی دانشجوها بکاهد و امنیت را به محیط بازگرداند.
«الهام» دانشجوی دیگری که اکنون در خوابگاه دانشگاه بهشتی زندگی میکند، نیز کموبیش روایتهایی مشابه سارا دارد. او به «پیامما» میگوید این خفتگیری و سرقتها فقط در شب تاریک رخ نمیدهد و اتفاقاً گاهی در روز روشن هم خود و دوستانش شاهد آن بودهاند: «من روایتهایی درباره خوابگاه خودمان و خوابگاههای مرکز شهر هم شنیدم که در ساعت ۵ و ۶ بعدازظهر هم اتفاقات مشابه رخ داده است.» او میگوید در نزدیکی خوابگاه بهشتی در خیابان ولنجک پارکی وجود دارد و یکبار، وقتی گوشی فردی سرقت شده است، ماشینهای گشت که معمولاً شبها در پارک میایستند و در کوچهپسکوچههای ولنجک گشت میزنند، متوجه ماجرا میشوند و سارق را پیدا میکنند: «اما این اتفاقات خیلی ساعت مشخصی ندارد.»
فقط دختران نبودند که متوجه این ناامنیها شدهاند. «سیروس»، یکی از فارغالتحصیلان دانشگاه که دوباره گذرش به دانشگاه افتاده، پارسال شاهد سرقت تلفن همراه در بلوار دانشجو بوده است؛ سرقتی که البته سارقش پیدا میشود. او به «پیامما» توضیح میدهد حتی همین حالا و باوجود کافه در خیابان هنوز این خیابان خلوت و ناامن است و این ناامنی حتی متعلق به الان هم نیست و موضوعی همیشگی بوده است.
شهرسازی به کمک امنیت شهر میآید؟
اما راه امن کردن مسیرهای خلوتی که تردد در آنها محدود است، چیست؟ کتاب «بهسوی شهرهای امنتر» که گردآوری مفاهیم مرکز بینالمللی پیشگیری از جرایم و انجمن اروپایی امنیت شهری و برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد است، برای امن کردن شهرها چند رویکرد معرفی میکند که برخی از آنها موفقیتآمیزند و برخی دیگر موفقیت مقطعی داشتهاند: «در رویکرد اول حکومتهای محلی برای تقویت امنیت از طریق سرکوب تلاشهای کردهاند، افزایش نیروی انسانی پلیس و افزایش مدت محکومیت زندان.» نویسنده این کتاب میگوید اداره این رویکرد با دشواری همراه است و تأثیرگذاری آن همزمان سؤالبرانگیز است. رویکرد دوم علاوهبر سرکوب، به پیشگیری میاندیشد: «افزایش و تربیت افسران پلیس، مهمترین بازیگر در این زمینه است.» اما رویکرد سوم: «عدم تمرکز مبارزه را در نظر دارد؛ از طریق اعطا نمایندگی به رهبران و مقامات محلی و مشارکت میان انجمنهای مدنی که پلیس میتواند در آنها شرکت داشته باشد.»
«الهام امینی»، پژوهشگر شهری، اما در گفتوگو با «پیامما» از رویکردی میگوید که مشارکت هرچه بیشتر شهرسازان را نیاز دارد. او توصیه میکند در کنار شش رشتهای که برای ساختمانسازی فعالیت میکنند، رشته شهرسازی هم جدی گرفته شود: «این موضوع باید در سطح ملی باشد و چکلیست شهرسازان جدی گرفته میشود، اما در تهران شهرداری هیچگونه همکاریای نمیکند. یعنی کلاً با مهندسان شهرساز غیر از آنها که به استخدام شهرداری درآمدهاند، بیگانه هستند.» چکلیستی که امینی از آن صحبت میکند، چند ویژگی دارد: «بسیاری از ساختمانها که اغتشاش در دید دارند، نور مناسب ندارند، نمای داخلی و خارجیشان ضد مراقبت است، میتواند با چکلیست شهرداری قابل رفع و رجوع باشد؛ یا حتی فضای سبز طراحیشده که دید را محدود کرده است، شما بهعنوان شهرساز میتوانید فرمی را طراحی کنید که مشکلات را کاهش دهد.» این چکلیست اما هنوز ابلاغ نشده است: «چکلیست طراحی شده است، به دفتر مقررات ملی هم ارسال شده و جزو صلاحیتهای مهندسان شهرساز است و گفتهاند بهزودی ابلاغ میشود، اما همین حالا که من با شما صحبت میکنم هنوز شرح خدمات مهندسان شهرساز ابلاغ نشده است.» او میافزاید: در چکلیست مورد بحث، اقدامات و شهرسازی با رویکرد طراحی شهری برای پیدا کردن نقاط امن در شهر دیده شده است.
اما برای ساختمانهایی که پیشتر طراحی شدهاند، چه راهکارهایی باید اندیشیده شود؟ امینی برای پاسخ به این پرسش از طراحی شهری و پیدا کردن نقاط ناامن در شهر حرف میزند که باید پیش از ساختوساز شناسایی شوند. او برای معرفی یکی از راههای شناسایی، به طرحی بهنام «دیدهبانی شهر» که حدود یک دهه پیش در منطقه یک شهر تهران اجرایی شد، اشاره میکند: «این موضوع اصلاحنشدنی نیست، طرحی بود بهنام دیدهبانی شهر تهران که دیدهبانها نقاط ضعف شهر را شامل نقاط امنیتی و نقاطی که از نظر سیل و زلزله مشکلساز هستند، پیدا میکردند و به مسئولان شهرداری گزارش میدادند. این طرح بسیار سروصدا کرد و بهصورت آزمایشی در منطقه یک تهران اجرایی شد. آماری که دیدهبانها به آن رسیدند، وضعیت وخیمی را روایت میکرد، اوضاع آنقدر پیچیده بود که بهصورت محرمانه در نظر گرفته شد و آمار و اطلاعات منتشر نشد.»
اما آیا طراحی و برنامهریزی شهری تمام ماجراست؟ پاسخ بسیاری به این پرسش منفی است و آنها اقتصاد را یکی از عوامل تأثیرگذار در افزایش سرقت میدانند. یک پژوهش در سال ۹۴ به رابطه میان بیکاری و فقر با جرایم اجتماعی پرداخته است. «مهرزاد ابراهیمی» و «عبدالوهاب چاکرزهی» در این مقاله که در نشریه پژوهشهای راهبردی منتشر شده است، نتیجه گرفتند: «بررسی رابطه میان جرم و بیکاری حکایت از ارتباط مستقیم این دو عامل دارد؛ بهطوریکه با افزایش بیکاری در بین جوانان بالای ۱۶ سال، نرخ جرم در جامعه افزایش مییابد و همجهت با این عامل، نقش درآمد در ارتکاب جرم نشان میدهد در سطوح درآمدی پایین، احتمال ارتکاب جرم افزایش مییابد؛ به این علت که هزینه احتمال دستگیری افرادی که درآمد اندکی دارند، بسیار پایین است.» آنها همچنین نوشتند: «بیکاری، تورم و فقر موجب افزایش نرخ ارتکاب جرم میشود، چون این عوامل تفاوت میان جرم و کار قانونی را افزایش میدهد.»
این توضیحات اما نگرانی دانشجویان را کاهش نمیدهد. آنها نگران وضعیتی هستند که هرروز با آن سروکار دارند.