معمار و توسعهگر؛ هممسیر در خلق زیست شهری
در نخستین روزهای اردیبهشت و به مناسبت اختتامیه «روز معمار»، دانشگاه تهران میزبان مراسمی تخصصی با محوریت معماری و نقش آن در تحولات شهری بود.

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ در یکی از پنلهای کلیدی این رویداد، نشستی با عنوان «معماری و توسعهگری» برگزار شد که در آن رضا دژآگاه، توسعهگر و کارآفرین در صنعت ساختمان، و محمدسعید ایزدی، معمار، استاد دانشگاه و معاون سابق وزیر راه و شهرسازی به گفتوگویی عمیق درباره نسبت میان معمار و توسعهگر در فرآیند خلق فضا پرداختند. آنچه در ادامه میخوانید، بازتابی تحلیلی از مباحث مطرحشده در این گفتوگوست.
توسعهگر کیست؟
در فضای عمومی و حتی در محافل تخصصی، توسعهگر اغلب با سرمایهگذار یکی گرفته میشود؛ گویی نقش او صرفاً تأمین منابع مالی برای پروژهای عمرانی یا تجاری است. اما این تصویر، تنها سطحیترین لایه از نقش پیچیده و چندوجهی توسعهگر را نشان میدهد. توسعهگر واقعی، بازیگری است که در متن فرآیند تولید فضا قرار دارد؛ کسی که نهتنها سرمایه، بلکه بینش، راهبرد و شبکهای از عوامل مؤثر را در جهت تحقق یک پروژه بهکار میگیرد. اوست که زمین را انتخاب میکند، ترکیب کاربریها را تعیین مینماید، چارچوب اقتصادی پروژه را شکل میدهد، با نهادهای دولتی و خصوصی تعامل میکند و حتی در انتخاب طراحان و شیوههای ساخت مداخله دارد.
مرز توسعهگر و سرمایهگذار
دژآگاه در این پنل با تأکید بر تمایز توسعهگر از سرمایهگذار، بر مسئولیتپذیری اجتماعی و درک عمیقتری از فرآیند خلق فضا تأکید میکند. سرمایهگذار شاید صرفاً به نرخ بازگشت سرمایه و سود خالص نگاه کند، اما توسعهگر کسی است که در کنار منافع اقتصادی، به تبعات اجتماعی، فرهنگی و کالبدی پروژه نیز میاندیشد.
توسعهگر در تحلیل وی، نهتنها منابع مالی را تجهیز میکند، بلکه با خلق سازوکارها، ریسکهای پروژه را مدیریت کرده و توازن میان سود اقتصادی و کیفیت اجتماعی-فضایی را برقرار میسازد.
معمار: از طراح فرم تا سیاستگذار فضا
در ادامه این پنل، ایزدی به واکاوی نقش معمار در این فرآیند میپردازد. به گفته او معمار، اگر تنها به طراحی فرم محدود شود، از فرآیند خلق فضا حذف میشود؛ چراکه فضا صرفاً یک ترکیب کالبدی نیست، بلکه محملی از روابط اجتماعی، نمادها، و جریانهای اقتصادی و زیستی است. ایزدی بر این باور است که معمار باید بتواند در گفتوگو با توسعهگر و سایر کنشگران، نقشی راهبردی بر عهده بگیرد؛ بهعنوان کسی که میتواند منطق زیست در یک فضای شهری را طراحی و مدیریت کند. بنابراین معمارِ فعال در این بستر، نیازمند توانمندیهایی فراتر از طراحی است: تحلیلگر نظامهای اجتماعی، گفتگوکنندهای زبده، و آشنا با سیاستهای اقتصادی و شهری.
نقطهی پیوند همکاری توسعهگر و معمار
نقطهی تلاقی این دو رویکرد، جاییست که توسعهگر و معمار از جایگاههای مجزا به فهمی مشترک از پروژه میرسند. گفتوگوی میان دژآگاه و ایزدی از منظرهای گوناگون، در نهایت بر این نکته تأکید میکند که خلق فضا یک فرآیند مشارکتی است؛ فرآیندی که در آن توسعهگر نه صرفاً سرمایهگذار، بلکه ناظر و راهبر کلی پروژه است، و معمار نه صرفاً طراح، بلکه شریک فکری و فرهنگی تولید فضا. در چنین بستری است که پروژهها میتوانند از سطح ساختوساز فراتر روند و به تولید معنا و هویت در بستر شهری بینجامند.
توسعهگر بهمثابه استراتژیست
توسعهگر اگر بخواهد نقشی مؤثر در کیفیت فضا ایفا کند، باید از منظر فرهنگی نیز واجد بینش باشد. دژآگاه به این بُعد از ماجرا توجه دارد؛ او توسعهگر را استراتژیستی میداند که از رهگذر تحلیل روندهای اقتصادی، نیازهای اجتماعی، سیاستهای نهادهای محلی و ظرفیتهای بازار، تصویر کلانی از پروژه ارائه میدهد. اوست که تشخیص میدهد چه پروژهای در چه مقیاسی و با چه هدفی باید انجام شود و سپس شبکهای از تخصصها را گرد هم میآورد. در این معنا، توسعهگر طراح فرآیند است؛ کسی که زمینه را برای خلاقیت معمار فراهم میکند.
معمار در نسبت با ساختار قدرت و سرمایه
از سوی دیگر، ایزدی تأکید میکند که اگر معمار تنها منتظر پروژه از سوی کارفرما بماند، در بهترین حالت صرفاً به یک مجری یا دکوراتور بدل میشود. برای ایفای نقش فعال در فرآیند تولید فضا، معمار باید وارد گفتوگو با سازوکارهای قدرت، سرمایه، نهادهای سیاستگذار و بدنه اجتماعی شود. او باید بتواند زبان توسعهگر را بفهمد و حتی پیشنهاددهندهی ایدههایی باشد که منطق اقتصادی و زیستی را همزمان در نظر دارد. این یعنی عبور از طراحی صرف، و ورود به عرصه استراتژی، کنشگری و مدیریت پیچیدگی.
خلق فضا،فراتر از طراحی ساختمان
در نهایت، گفتوگوی میان دژآگاه و ایزدی، بازتابدهنده نوعی چرخش نظری و عملی در فهم تولید فضاست. تولید فضا نه با طراحی فرم آغاز میشود و نه با تأمین بودجه پایان مییابد؛ بلکه در تعاملی پیچیده میان نیروهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و فنی شکل میگیرد. توسعهگر و معمار، اگر در این میدان بهدرستی جایگاه خود را بازیابند و با یکدیگر به گفتوگویی واقعی برسند، این همکاری میتواند به تولید فضاهایی بینجامند که نهتنها پاسخگوی نیازهای بازار، بلکه آفرینندهی کیفیت زیست شهری و معنا در زندگی مردم باشند.