زنستیزی و واکنش مدیران شهری
از صادقخان، شهردار لندن یاد بگیرید
همین دیروز صادقخان، شهردار لندن، از وزارت آموزشوپرورش بریتانیا درخواست کرد آموزش «مقابله با زنستیزی» از دبستان و دانشآموزان ابتدایی سراسر کشور آغاز شود. او مبلغ یکمیلیون پوند هم از دفتر شهرداری برای کمک به معلمهایی (اغلب زنان) که هدف حمله اینفلوئنسرهای فضای مجازی قرار میگیرند و اذیتوآزار و حتی تهدید به مرگ میشوند، به کمپین مقابله با این وضعیت واریز کرد.
سحر طلوعی: همین دیروز صادقخان، شهردار لندن، از وزارت آموزشوپرورش بریتانیا درخواست کرد آموزش «مقابله با زنستیزی» از دبستان و دانشآموزان ابتدایی سراسر کشور آغاز شود. او مبلغ یکمیلیون پوند هم از دفتر شهرداری برای کمک به معلمهایی (اغلب زنان) که هدف حمله اینفلوئنسرهای فضای مجازی قرار میگیرند و اذیتوآزار و حتی تهدید به مرگ میشوند، به کمپین مقابله با این وضعیت واریز کرد. شهردار لندن را چه به موضوع زنستیزی و حمایت از معلمها؟ اما وقتی آمارهای نگرانکننده از نهادهای نظارت بر اینترنت و فضای مجازی منتشر میشود که کودکان و دختران و زنان بزرگترین گروههای قربانی آزارواذیتهای مجازی و حقیقی هستند، شهردار لندن هم دست به کار میشود و برای رفع این معضل قدمی برمیدارد. کسی از شهردار لندن انتظار ندارد برای این مشکل راهحلی ارائه دهد، اما او به عنوان عضوی از جامعه بزرگ بریتانیا، به مشکلی که پیش آمده واکنش نشان میدهد و درخواست میکند مثل بسیاری از موضوعات دیگر، مسئله با آموزش حل شود.
حالا این اتفاق را با واکنش شهردار تهران (چه در دوره اخیر و چه دوران گذشته) به خواسته شهروندان خاصه زنان درباره عدم استفاده از بنرهای تبلیغاتی و بیلبوردها روی بدنه نردههای پل عابر پیاده مقایسه کنید. استفاده از بنرهای تبلیغاتی و بیلبوردها و پوشاندهشدن فضای نردهها، فضای امنی برای اذیتوآزار زنانی که درحال عبور از پل عابر هستند ایجاد کرده است. برخی زنانی که پل عابر پیاده را برای عبورومرور خود انتخاب میکنند، نوعی از آزارواذیتهای جنسی را تجربه کرده و بارها در فضاهای مجازی و غیرمجازی درباره این موضوع نوشتهاند، اما مشکل حل نشده است. مسئولان فضای شهری و مشاوران آنها شاید پیش خود فکر میکنند این اتفاقات ربطی به حضور بنرها و پوشاندهشدن نردههای پل عابر ندارد و حتی بدون این بنرها هم احتمال اذیتوآزار زنان وجود دارد. بله! این احتمال همیشه وجود دارد، اما راهحل آن بیتوجهی نیست. راهحل آن استفاده از مأموران پل عابر پیاده خاصه در ساعات تاریکی است. از اینهمه درآمدی که از تبلیغات فضای شهری به دست میآید، از اینهمه پولی که برای موضوعات ریزودرشت غیرشهری از منبع شهرداری و بهواقع از جیب خود شهروندان هزینه میشود، چیزی کم میشود اگر برای ساعاتی از شب، مأمورانی مشخص روی پلهای عابر پیاده حضور داشته باشند و امنیت فضا را تأمین کنند؟ چه اشکالی دارد شهروندان با خیال راحتتر و آرامش بیشتر از پل عابر استفاده کنند و مدام ذهنشان درگیر خفتگیری و آزارواذیت جنسی و غیرجنسی نباشد؟ صادقخان، شهردار لندن، بدون آنکه مخاطب درخواستی باشد، برای رفع مشکل زنستیزی در جامعه بریتانیایی و کلانشهری مثل لندن قدم پیش میگذارد و نهتنها راهحل پیشنهاد میدهد، بلکه دست به جیب میشود و کمک مالی هم میکند. اما شهرداران تهران تا امروز همواره بیاعتنا از کنار این اعتراض و شکایت عبور کرده و کوچکترین قدمی برای رفع آن برنداشتهاند. آنها مخاطب این مطالبه بودهاند و کاری نکردهاند؛ گویی مهم نیست نیمی از شهروندان از تسهیلات و وسایل موجود در سطح شهر استفاده بکنند یا نکنند. گویی سلامت جسمی و روحی افراد یک جامعه چندان هم مهم نیست. احساس خوشایندی هنگام عبور از پل عابر ندارند؟ خب از خیابان رد شوند! مدیران شهری ما نسبت به اصطلاح تابع مثلثاتی کسینوس روی عکس مریم میرزاخانی واکنش نشان میدهند، اصطلاح ریاضی را سانسور و بارها پوشش خانم میرزاخانی را دستکاری میکنند، اما برای مطالبه زنان برای رفع یک مشکل که راهحل دشواری هم ندارد، ارزشی قائل نیستند. تفاوتها اینجا نمایان میشود. وقتی مدیر شهری به مسائل ریزودرشت جامعهای که در آن نفس میکشد توجه میکند، شهروندان هم احساس وظیفه میکنند و حتی درباره نحوه سمپاشی محیطهای شهری و الگوگیری از شهرهای دیگر مثل پاریس نظر بدهند. شهروندان لندنی خود را صاحب شهر میپندارند، اما هر روز بر سرخوردگی ساکنان کلانشهری مثل تهران افزوده میشود.