منصور یاقوتی درگذشت
آوردِ بیپایان روشنایی و تاریکی
منصور یاقوتی نویسنده باسابقه کرمانشاهی، پس از یک دوره تحمل بیماری در ظهر روز زمستانیِ هشتم دی 1403، در سن 76 سالگی از دنیا رفت.
شرق: منصور یاقوتی نویسنده باسابقه کرمانشاهی، پس از یک دوره تحمل بیماری در ظهر روز زمستانیِ هشتم دی 1403، در سن 76 سالگی از دنیا رفت.
آثار یاقوتی همانند بسیاری از همنسلانش در زمره ادبیات واقعگرای سوسیالیستی قرار میگیرد که او در عمده آنها به توصیف فضاهای روستایی و زندگی دهقانان و فرودستان پرداخته و تلاش کرده است تا تصویری واقعگرایانه و انتقادی از جامعه روستایی ترسیم کند.
یاقوتی در کنار خلق ادبیات کارگری، در زمینههای مختلف دیگر ازجمله گردآوری افسانهها و پژوهش در ادبیات فولکور و شاهنامه کردی نیز فعال بود و خاصه در ادبیات کردی آثار درخوری از خود بهجا گذاشت.
منصور یاقوتی از نسل نویسندگانی بود که بعد از صمد بهرنگی و درویشیان نوع خاصی از ادبیات کودک را دنبال کردند که به واقعیتهای اجتماعی توجه نشان میداد.
یاقوتی نویسندهای قصهگو است که مشاغا مختلفی همچون معلمی، کارگری و نگهبانی را تجربه کرده و این تجربیات را در قصههایش به کار گرفته است.
یاقوتی همانند بسیاری از نویسندگان همنسل خود، خاصه زندهیاد علیاشرف درویشیان، معتقد بود افسانههای مردمی و داستانهای عامیانه با زندگی روزمره مردم پیوند انکارنشدنی دارند و مردم میکوشند تا با باورهای خود که در افسانههای عامه ریشه دارد، به زندگیشان معنا ببخشند.
از این منظر است که افسانهها و باورهای توده مردم نزد آنان دستمایه مهمی برای خلق قصههای امروزی بود. از داستانهای یاقوتی میتوان به «زخم»، «گل خاص»، «سالهای پرخاطره»، «کودکی من»، «آواز کوه»، «مردان فردا»، «در گذر باد»، «آتش و آواز»، «تنهاتر از ماه» و «قصههای زاگرس» اشاره کرد. همچنین او صاحب رمانهای «دهقانان»، «بنبست» و «حماسه بابک خرمدین؛ اسطوره ایرانزمین» است.
این رمان اخیر که در سال 1399 به چاپ رسید، از آخرین آثار منتشرشده یاقوتی به حساب میآید. رمان مفصل «حماسه بابک» رمای تاریخی-تخیلی است و یاقوتی طی شش سال آن را نوشته است.
به اعتقاد یاقوتی تاریخ جوامع تاکنون تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است و در این میان، بابک قهرمانی است که در جدال با ظلم و سیاهی در خاک این مرزوبوم ایستاده است. رمان یاقوتی شرح دلاوریهای این قهرمان و تلاشی است برای ثبت اسطوره جاویدان ایرانزمین، بابک خرمدین، برای آیندگانی که چهبسا گذشته را چراغ راه خویش قرار دهند.
یاقوتی چند سال پیش در مراسم رونمایی از کتاب «چشم هیچکاک» گفت «نویسنده در موضع روایتِ زندگی بشر، هرگز نمیتواند از پشت دریچههای بیتفاوتی به سرنوشت غمبار انسانها نگاه کند.
همانطور که زرتشتِ فرزانه بهدرستی تشخیص داد که جهان آوردِ بیپایان روشنایی و تاریکی است. در این آوردگاه هنرمند نمیتواند به سرنوشت بشریت بیتفاوت باشد و در غارهای تاریک انزوا و خودپرستی بخزد و چشم به روی جهانِ نادلخواه برنهد.»
یاقوتی نویسنده متعهدی بود که گرچه کار ادبیاش با ناملایمات و موانع بسیار همراه بود، در جهانی بین دلهره و امید، راهی بهسوی روشنایی و تشخص انسانی میجست؛ و به قول خودش «راهی بهسوی آرامش، صلح، زیبایی و زندگی.»