|

کلاس‌های بی‌محتوا، اما پرمخاطب

این دوره‌های انگیزشی با هدف ایجاد انگیزه‌ی بیشتر برای زندگی ایجاد شدند، اما معمولا گفته‌های داخل این کلاس‌ها چندان با واقعیت روز جامعه همخوانی ندارد و در آن از اغراق زیاد استفاده می‌شود. که همین موضوع در بلند مدت، چالش‌هایی را برای افراد به همراه خواهد داشت.

کلاس‌های بی‌محتوا، اما پرمخاطب

به گزارش شبکه شرق، کلاس‌های عجیب، همچون آموزش آداب درست غذا خوردن تا کارگاه‌های راز خوشبختی و دوره‌های چگونه پولدار شدن همه در سال‌های اخیر با طرف‌دارهای بسیاری رو به رو شده است. دوره‌هایی که افراد با کم‌ترین دانش آکادمیک، برگزار می‌کنند و بابت آن هم شهریه‌های قابل توجه دریافت می‌کنند.

این دوره‌های انگیزشی با هدف ایجاد انگیزه‌ی بیشتر برای زندگی ایجاد شدند، اما معمولا گفته‌های داخل این کلاس‌ها چندان با واقعیت روز جامعه همخوانی ندارد و در آن از اغراق زیاد استفاده می‌شود. که همین موضوع در بلند مدت، چالش‌هایی را برای افراد به همراه خواهد داشت. در این دورهمی‌ها معمولا سخنران، تصویری از مسیر رسیدن به موفقیت نشان می‌دهد که در دنیای واقعی غیر قابل دسترس است.

شهریه‌های بالای این کلاس‌ها و متقاضی‌های همیشگی آنها، نشانه‌های قابل بررسی بسیاری در خود دارد. به طور مثال برخی کارشناس‌ها اشاره می‌کنند که افسردگی و تمایل به حضور در این کلاس‌ها تاثیر مستقیم بر یک دیگر دارد. بنابراین در جامعه‌ای که افراد به هر ترتیب، با مسائل مختلف اجتماعی دست به گریبان هستند، بساط این دوره‌ها هم برای دعوت افراد به خوشبختی بیشتر خواهد شد. در این شرایط به نوعی رویا فروشی صورت می‌گیرد . جوانی که دغدغه مسائل مالی دارد با رویای اینکه قرار ایت مسیری به او نشان داده شود که زین پس ثروت مند خواهد شد و سراسر حس خوشبختی خواهد داشت وارد این دوره‌ها می‌شود و بعد بدون آنکه به نتیجه‌ای برسد، ناامیدتر خواهد شد.

این دوره‌های انگیزشی بدون هیچ پیشتوانه علمی به اشکال مختلف در حال گسترش هستند و حالا دارای نام و شهرت هم شدند. هر چند که در لیست روانشناسان که دو سال قبل سازمان نظام روانشناسی منتشر کرد نام هیچ کدام از این افراد که دورهای روانشناسی انگیزشی برگزار می‌کنند نبود.

هر چند که تعداد افرادی که در صفحات مجازی خود را روانشناس معرفی می‌کنند و در حال دادن راه کارهای مختلف به افراد هستند که کما بیش رو به افزایش است و مدیریت خاصی بر روی فعالیت آنها وجود ندارد.

اینها در حالی است که بر اساس گفته‌های رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1401، از هر سه شهروند ایرانی یک نفر دارای اختلال روانی است. از طرفی افزایش فشارهای اجتماعی و بحران‌های اقتصادی که روان همه مردم را درگیر کرده،  نیاز به ایجاد ساز و کاری دولتی برای بررسی این مسائل را بیشتر خواهد کرد. به هر ترتیب نیاز به خدمات سلامت در جامعه بیشتر از قبل حس می‌شود، اما نه تنها این خدمات به دلیل قیمت‌های بالا در دسترس همه نیست، بلکه شاهد دورهای غیر تخصصی هستیم که در طولانی مدت این بحران‌ها را بیشتر خواهد کرد.

با این حال، تا کنون واکنش جدی و باز دارنده‌ای از طرف ارگان و سازمان‌های مربوطه در برابر این افراد وجود نداشته است.