ایران نصف استاندارد جهانی پرستار دارد
در اثر مهاجرت و ترک شغل پرستاران نصف استاندارد جهانی نیروی پرستار در کشور داریم.

به گزارش گروه رسانهای شرق ؛ بطورمشخص افزایش روند ناترازی در منابع انسانی بیمارستانها -که در سالهای اخیر برای بیمارستانهای ملکی تامین اجتماعی و مراکز دانشگاهی وزارت بهداشت به چالش بدل شده است- عمیقاً با افزایش تلفات ناشی از مرگ و بیماران اورژانسی نسبت دارد.
آمار ارائه شده از سوی کارشناسان وزارت بهداشت حاکی از آن است که از نظر تعداد، بیشترین تجمعات اعتراضی پرستاران در سال ۱۴۰۳ برگزار شده است. اعتراضات پرستاران در مقابل استانداری خراسان در مشهد و اعتراضات پرستاران در محوطه داخلی بیمارستان میلاد تهران، تنها نمونههایی از این اعتراضات است. از ابتدای سال جاری در استانهای مختلف بیش از ۵۰ مورد اعتراض پرستاران در روزهای مختلف تا پایان بهمنماه ثبت شده است.
ترک کردن شیفتهای کاری چیزی بود که قبلتر در سابقه اعتراض پرستاران وجود نداشت. با این وجود، در سال ۱۴۰۳ هم مدیران درمان سازمان تامین اجتماعی و هم وزیر بهداشت چندین بار برای موضوع اصلاح تعرفههای خدمات درمانی پرستاران وعده دادند؛ وعدههایی که به ویژه در مراکز درمانی هیات امنایی تاکنون تحقق نیافته است. طبق آنچه در رسانهها منعکس شده، اعتراضات سال ۱۴۰۳ پرستاران شامل شهرها و استانهای مختلف از جمله فارس، همدان، کهگیلویه و بویر احمد، خوزستان، اصفهان، مازندران، فارس، البرز، یزد، بوشهر، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، مرکزی، خراسان رضوی، هرمزگان، ایلام و … بوده است.
در حالی که در سال ۱۳۹۴ به اذعان «محمد آقاجانی»، معاون وزیر بهداشت وقت، فاصله بین دریافتی پرستاران و پزشکان تنها دو برابر بود، در سالهای اخیر (۱۴۰۲ به این سو) این فاصله به بیش از سه برابر (۳۰۰ درصد و بیشتر) افزایش یافته است. هرچند در سال جاری برای برخی پرستاران خاص مثل پرستاران معلولین موفق به دریافت اصلاح تعرفههای خدمات درمانی ۴۰ درصدی شده و هیات وزیران این افزایش را تصویب کرد، اما همین افزایش نیز چندماه به دلیل مخالفت سازمان برنامه و بودجه دچار تعلل شده و عقب ماند.
هرچند شخص ظفرقندی، وزیر بهداشت به همراه مدیران عامل و مدیران درمان سازمان تامین اجتماعی با اصلاح تعرفههای دریافتی پرستاران موافقت کردند، اما بیمهها، هیات امنای بیمارستانها و مدیران سازمان برنامه و بودجه بیشترین مقاومتها را در زمینه این افزایشها میکنند. آنان البته میدانند که بودجهها برای افزایش تعرفههای درمانی بیمارستانها محدود است، اما به این نیز آگاه هستند که در این شرایط اگر بخواهند تعرفههای خدماتی پرستاران را افزایش دهند، باید از رشد غیرمتعارف تعرفههای درمان پزشکان و کارانهها و پرکیسهای آنان صرفنظر کنند. به عبارت بهتر، این تعارض منافع پزشکانی که طی یکسال ۴۵ درصد افزایش تعرفه داشتند، با پرستاران است که موجب فریز شدن تعرفههای خدماتی پرستاران شده است.
البته موضوع مشکلات پرستاران تنها در چهارچوب یک موضوع خاص صنفی مطرح نیست، زیرا تعداد پرستارانی که این شغل را ترک میکنند، نسبت مستقیمی با امنیت بخش سلامت دارد. بطورمشخص افزایش روند ناترازی در منابع انسانی بیمارستانها -که در سالهای اخیر برای بیمارستانهای ملکی تامین اجتماعی و مراکز دانشگاهی وزارت بهداشت به چالش بدل شده است- عمیقاً با افزایش تلفات ناشی از مرگ و بیماران اورژانسی نسبت دارد.
در دی ماه امسال بود که خبر مرگ یک جوان ۱۷ساله در یکی از بیمارستانهای غرب تهران که توسط سارقین با چاقو مصدوم شده و بدلیل کمبود پرسنل در بیمارستان در بخش اورژانس بخاطرعدم رسیدگی بهموقع جان باخت، تنها نمونه کوچکی از نتایج ناترازی در منابع انسانی و مشخصاً پرسنل پرستار و فوریتهای بیمارستانهاست که جا دارد مسئولان آن را جدی بگیرند.
اعتراض؛ کمترین واکنش آسیب زای پرستاران به شرایط فعلی است!
محمد شریفی مقدم (دبیرکل خانه پرستار و فعال صنفی حقوق پرستاران) در رابطه با اعتراضات پرستاران اظهار کرد: امسال اعتراضات پرستاران به کارکنان بخش فوریتهای بیمارستانهای مشهد هم رسید. شرایط در بیمارستان میلاد نیز طی هفتههای اخیر ملتهب بوده و علت اعتراض، موضوع معیشت وعدم اصلاح تعرفههای خدمات درمانی بوده و بعید است موضوع صرفاً داخلی و ناشی از مسائل مدیریتی خود بیمارستان باشد. واقعیت این است که فضای صنف پرستاری کشور سالهاست که در موقعیت پرالتهابی قرار دارد.
وی افزود: راهی که سیستم حکمرانی نظام سلامت کشور پیش روی جامعه پرستاری قرار داده است، راهی است که اعتراض در قالب تجمع کم آسیبترین واکنش به آن است. واکنش بدتر خروج جمعی قابل توجه پرستاران از این شغل یا ادامه دادن به خدمت در این شغل در خارج کشور و مهاجرت است که هردوی این پدیدهها در یکسال اخیر چند برابر شده است. علت آمار بالای مهاجرت از این شغل به مشاغل دیگر یا مهاجرت بهعنوان پرستار به کشور دیگر، ناامیدی جامعه پرستاری از اصلاحات مربوط به مدیریت منابع انسانی این بخش و اصلاح اساسی نظام تعرفهبندی خدمات و معیشت خویش است.
شریفی مقدم ادامه داد: آمار دقیق میزان خروجیها از بخش پرستاری کشور مشخص نیست و آماری هم اعلام نمیشود. وقتی هم ما بنابر مشاهدات تجربی و میدانی از رشد این موضوع در جامعه پرستاری سخن میگوییم، مسئولان فوراً جبههگیری میکنند و میگویند این ادعاها با چه آماری مطرح میشود؟
این فعال صنفی حقوق پرستاران تاکید کرد: بیمارستانهای ما از دولتی و دانشگاهی تا تامین اجتماعی امروزه با مشکل حاد کمبود پرستار مواجه است و این کمبود مانند سایر ناترازیها و کمبودهای کشور عمل نمیکند، بلکه بخاطر این کمبود جان انسانها از دست میرود. سازمان بهداشت جهانی میگوید اگر از نرخ کف و زیر حد استاندارد ۳ پرستار به ازای هر هزار نفر جمعیت کمتر باشد، با مرگ و میر بیشتر بیماران مواجه خواهیم بود. این درحالی است که طی سالهای اخیر ما در این نرخ زیر استاندارد رکورد زدیم و به ازای هر هزار نفر جمعیت، کمتر از ۱.۵ نفر پرستار داریم؛ این یعنی اگر پرستاران فعلی ما حتی اگر خود را در محیط بیمارستانی به آب و آتش هم بزنند، نمیتوانند حداقل استانداردهای سازمان بهداشت جهانی را در خدمات پرستاری تامین کنند.
دبیرکل خانه پرستار تصریح کرد: وقتی پرستاری در بخش اورژانس و فوریتها بهجای پرستاری از ۴ بیمار به ۱۵ نفر باید خدمترسانی کند، این فشار ترکیبی شرایط معیشتی با حقوق کمتر از ۱۵ میلیون تومان و شرایط کاری سخت، بحران بیشتری باری این قشر ایجاد میکند و به مهاجرت یا تغییر شغل فکر میکند. این درحالی است که در همین کشورهای خاورمیانه پرستاران با حقوق ۲ هزار دلاری کار میکنند و این درحالی است که حقوق پرستار ایرانی با شیفت اضافه کاری به ۲۰۰ دلار هم نمیرسد.
وی خاطرنشان کرد: پرستاران ما به دو بخش افراد مشمول قانون کار و بیمه تامین اجتماعی و پرستاران رسمی تقسیم میشود. خروج شغلی پرستاران مشمول قانون کار در این شغل که عمدتاً قرارداد موقت و شرکتی هستند، اصلا در آمارها منعکس نمیشود. ترک کار خود نیروهای رسمی در سال گذشته (که از اکنون بهتر بود) ۱۸۰۰ نفر در سال تخمین زده شد که در آمار کلی پرستاران کشور بسیار بالاست.
شریفی مقدم تاکید کرد: علیرغم اینکه در استان تهران و برخی استانهای محروم با کمبود جدی پرستار مواجه هستیم، بیش از ۵۰ هزار نفر از پرستاران که عمدتاً زن هستند، در خانه نشستند و این درحالی است که سالها برای آموزش آنها از بودجه کشور هزینه شده و مسئولان نیز نسبت به موضوع بیکاری بانوان نگرانی دارند! این پرستاران ترجیح میدهند با حقوق ۱۴ میلیون تومانی اصلا به سر کار نروند زیرا محاسبه اندکی نسبت به هزینههای زندگی و سختی و پرتنشی کار نشان میدهد که ورود به این شغل در ایران منطقی نیست.
این فعال صنفی اضافه کرد: اعتراضی که از سوی جامعه پرستاری صورت میگیرد، اعتراضی از سوی باقیمانده جمعیت پرستار کشور است. بخش قابل توجهی از دیگر پرستاران نیز هستند که راههای دیگری مثل ترک کار و انتخاب شغل دوم (مثل رانندگی برای تاکسیهای آنلاین) را در کنار کار خود انتخاب کردند که وارد فرآیند اعتراض نمیشوند. اثر دیگر اشکال واکنشی به وضعیت صنفی پرستاران خاموش است که تاثیر آنها بسیار بدتر است.
وی در پایان با اشاره به اینکه پرستاران از شریفترین اقشار هستند که به دلیل عشق به کشور و عشق به پرستاری باقی ماندند، بیان کرد: برخی از پرستاران فعلی ما از شهرستان به تهران آمدند و به دلیل شرایط مهاجرت بین استانی در کار خود باقی ماندند. متاسفم که این موضوع را به شکل مستند عرض میکنم که برخی از این پرستاران فاقد مسکن بوده و برای آنکه کرایه منزل ندهند، چند شیفت کار میکنند و در ساعات استراحت خود، در خودروی شخصی میخوابند. آنان حتی برای استحمام نیز از حمام بیمارستان استفاده میکنند و به نوعی در شرایط آوارگونه زندگی میکنند. به نظر میرسد این شرایط جامعه پرستاری نیازمند رسیدگی ویژه است و مسئولان نباید در زمینه موضوعاتی مثل رفاهیات پرستاران و اصلاح تعرفههای خدمات درمانی آنها تعلل کنند!