پشت پرده تناقضهای ترامپ در مذاکره
کمتر از یک ماه از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید گذشته، اما وی با اظهارنظرها، مصاحبهها و در نهایت امضای «یادداشت اجرایی» علیه ایران به صورت مستقیم بر روی وضعیت بازار و افکار عمومی جامعه ایرانی تاثیرات متناقضی گذاشته است.
![پشت پرده تناقضهای ترامپ در مذاکره](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/F7M37pdeg7BM/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKvREzLRqMIWw4zKww-o9Q6A,,/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D9%88%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7.jpg)
به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ تنها دقایقی پس از دیدار و کنفرانس خبری مشترک میان دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو، رئیس جمهور جمهوریخواه آمریکا اقدام به امضای «یادداشت اجرایی» علیه ایران کرد که بسیاری از تحلیلگران آن را نقشه راه دولت ترامپ برای احیای «کمپین فشار حداکثری» علیه تهران میدانند. در متن این یادداشت به موضوعاتی همچون الزام آمریکا به عدم دستیابی ایران به سلاح اتمی، جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به موشکهای قارهپیما، به صفر رساندن صادرات نفت ایران به چین، عدم تمدید معافیتهای تحریمی ایران و در نهایت انحلال محور مقاومت اشاره شده است!
در حالی که خبرنگاران ترامپ را محاصره کرده بودند وی با استخدام ادبیات دوپهلو ابراز امیدواری کرد که هیچ وقت مجبور نشود تا مفاد این سند را علیه تهران اجرایی کند. پس از امضای این سند ترامپ از طریق انتشار پیام در شبکه اجتماعی «سوشال تروث»، مصاحبه با رسانه فاکس نیوز و در نهایت پاسخ به سوالات خبرنگاران در دفتر بیضی شکل کاخ سفید سیگنالهای عجیب و متناقضی همچون «تمایل به معامله قابل راستیآزمایی»، «تهدید به بمباران ایران توسط اسرائیل» و «منفجر کردن تاسیسات اتمی» ایران ارسال کرد! نکته جالب توجه آن است که ترامپ در این بسته معاملاتی هیچ امتیازی در خصوص رفع تحریمها یا سرمایهگذاری در داخل ایران نمیدهد و تنها وعده آن عدم حمله رژیم صهیونیستی به ایران است!
در نگاه اول ترامپ به عنوان تاجری «غیرقابل پیشبینی» که آشنایی زیادی با ادبیات دیپلماتیک ندارد سعی میکند تا مقامات ایرانی را مخاطب قرار داده و آنها را با ادبیات تهدیدآمیز دعوت به مذاکره کند! تاثیری که، اما اینگونه موضع گیریها بر روی فضای سیاسی ایران برجای گذاشته، به نظر میرسد نوعی «جنگ روانی» برای ایجاد «دو دستگی» در کشور است. هنگامی که واکنش دولتمردان کشور به اظهارات ترامپ گاها ۱۸۰ درجه با هم متفاوت است نشان دهنده بازی حساب شده و دقیق برای برهم زدن نظام فکری سیاستمداران ایرانی است. اگر ترامپ واقعا به دنبال «مذاکره» یا «معامله» با ایران است چرا صحبتی از امتیازات و پیشنهادات ایجابی در صورت توافق میان تهران- واشنگتن نمیکند؟ در دوران مذاکرات اتمی ایران و آمریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما و حسن روحانی، طرف آمریکایی بارها با استخدام ادبیات معقول و انتفاع پایه از آینده روشن ایران پس از رفع تحریمها و محدودیتهای خارجی سخن میگفت. امروز، اما تنها امتیاز ترامپ به ایران عدم حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی کشور است!
در این هیاهوی اخبار و تحلیلهای گاها جهتدار باید در جناح «ایران» ایستاد! مذاکره نه به معنای تسلیم شدن است و نه مقدس! مذاکره نه بدترین گزینه در روابط خارجی است و نه بهترین گزینه! «دیپلماسی» نیز به مانند «جنگ»، «تحریم»، «روایت سازی»، «برندسازی»، «ایجاد وابستگی متقابل» و ... یکی از ابزارهای در دست دولتمردان برای تامین منافع ملی و دفاع از امنیت ملی کشور است. در شرایط کنونی به نظر میرسد ترامپ سیاست خاورمیانهای خود را به وقت تلآویو تنظیم میکند و قصد دارد تا به پاس کمکهای لابی یهود در جریان انتخابات و شاید تسویه حساب شخصی با ایران پس از ماجرای سوء قصد، سیاست سختگیرانهای را در قبال تهران اتخاذ کند. مواضع مطرح شده از سوی ترامپ نه دعوت به مذاکره است و نه تشویق جمهوری اسلامی به «معامله بزرگ»، بلکه انتشار علنی «تسلیم نامهای» برای خلع سلاح ایران و از بین بردن ابزارهای قدرت کشور در کوتاه مدت است. با وجود تمام ملاحظات مورد اشاره، اما ایران نباید هیچگاه میز مذاکره را ترک کند! اگر ترامپ در روزها و هفتههای آینده تحت تاثیر تحولات یا مشورت با مشاوران ارشد خود به این جمعبندی برسد که باید ادبیات محترمانهای در قبال ایران اتخاذ کرده و منافع تهران را در هر مذاکره یا معامله احتمالی در نظر بگیرد، آنگاه دستگاه سیاست خارجی دولت چهاردهم باید آماده بررسی پیشنهاد واشنگتن و آماده کردن مقدمات برای بازگشت به میز مذاکره باشد.
مقالات منتشر شده از سوی روزنامههای آمریکایی «وال استریت ژورنال» و «واشنگتن» حاکی از آن است که ارزیابی اطلاعاتی دولت آمریکا در اواخر دولت بایدن به این جمع بندی رسیده که اسرائیل پس از تقابل با محور مقاومت، حال آماده حمله به تاسیسات اتمی ایران در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ میشود. طی دو ماه اخیر ران درمر، وزیر امور استراتژیک آمریکا با سفرهای مکرر میان واشنگتن- تلآویو سعی کرده تا با اعضای ارشد تیم ترامپ مانند مارکو روبیو، مایک والتز و استیو ویتکاف ارتباط گرفته تا از این طریق بتواند زمینهای را برای کسب «چراغ سبز» اقدام نظامی علیه ایران، از ساکن جدید کاخ سفید کسب کند. اسرائیل با وجود در اختیار داشتن جنگندههای نسل پنج «اف-۳۵» و مجهز شدن به تعدادی زیادی از بمبهای سنگرشکن، اما همچنان در بعد فنی نیازمند بمب افکنهای راهبردی و سوختگیری هوایی در نزدیکی آسمان ایران است. به بیان دیگر هرگونه اقدام نظامی رژیم صهیونیستی علیه اهداف راهبردی در ایران بدون پشتیبانی آمریکا از شانس زیادی برای موفقیت برخودار نیست! در واکنش به این روند جدید لازم است تا قوای نظامی کشور فارغ از اخبار سیاسی به دنبال حداکثرسازی توان آفندی و پدافندی کشور در برابر خطرات احتمالی باشند. افزایش سه برابری بودجه دفاعی کشور و در عین حال برگزاری رزمایشهای متعدد زمینی، آبی، هوایی و پدافندی نشان دهنده اراده نظام برای «قدرت نمایی» در برابر تهدیدات دشمن خارجی است.