موسیقی سنتی؛ پلی بین فرهنگ و اقتصاد
در عصر حاضر، هنر و موسیقی نقش بسزایی در پیشبرد اهداف اجتماعی و فرهنگی دارند. نقش و توانایی آنها در اتحادبخشیدن به جوامع و ترویج همکاریهای مثبت بسیار پررنگ است؛ بنابراین برای رشد و ارتقای جامعه در همه ابعاد، پرداختن به آن ضروری و اجتنابناپذیر است.
راحله یوسفی
در عصر حاضر، هنر و موسیقی نقش بسزایی در پیشبرد اهداف اجتماعی و فرهنگی دارند. نقش و توانایی آنها در اتحادبخشیدن به جوامع و ترویج همکاریهای مثبت بسیار پررنگ است؛ بنابراین برای رشد و ارتقای جامعه در همه ابعاد، پرداختن به آن ضروری و اجتنابناپذیر است.
هنرها و شیوههای فرهنگی مبتنی بر مکان یا مکانسازی خلاقانه، میتوانند انسجام اجتماعی و رفاه جامعه را تقویت کنند. این فعالیتها افراد را گرد هم میآورند و حس تعلق و هویت مشترک ایجاد میکنند که میتواند پیوندهای جامعه را تقویت کند و هماهنگی اجتماعی کلی را بهبود بخشد. اینها نتیجه مطالعهای است که بنیاد ملی هنر در آمریکا در سال ۲۰۲۱ درباره تأثیر هنر بر جامعه انجام داده است. همچنین، یک مطالعه و بررسی منتشرشده در مجله اروپایی سلامت عمومی نشان داد که هم مشارکت فعال در موسیقی (برای مثال نواختن ساز و آوازخواندن) و هم مشارکت غیرفعال (مثلا گوشدادن به موسیقی) میتواند به مزایای سلامتی چشمگیری منجر شود. اینها شامل بهبود عملکرد شناختی و روانی اجتماعی، افزایش پاسخ ایمنی، کاهش استرس و اضطراب و افزایش وابستگی اجتماعی است. چنین مزایایی به جامعهای سالمتر و انعطافپذیرتر کمک میکند. نمونه دیگر مطالعاتی از این دست، مربوط است به تحقیقات منتشرشده در
Frontiers in Psychology که نشان میدهد فعالیتهای موسیقایی میتوانند نتایج آموزشی را افزایش داده و مشارکت اجتماعی را ارتقا دهند. مشارکت موفقیتآمیز در موسیقی میتواند اعتمادبهنفس، عزتنفس و احساس تعلق اجتماعی را بهویژه در بین جوانان افزایش دهد. این میتواند منجر به عملکرد تحصیلی بهتر و یکپارچگی اجتماعی بیشتر شود. اینها نمونههایی از مطالعات بسیاری است که درباره منافع هنر و موسیقی برای جامعه انجام شده است.
اقتصاد موسیقی سنتی
موسیقی سنتی بهعنوان یکی از ارکان فرهنگی و هنری هر کشور، نقش مهمی در حفظ و انتقال میراث فرهنگی دارد. این نوع موسیقی که ریشه در تاریخ و فرهنگ جوامع دارد، از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اهمیت زیادی دارد. در این یادداشت به بررسی اقتصاد موسیقی سنتی در دنیا و ایران و اهمیت حمایت از آن میپردازیم. اقتصاد موسیقی سنتی شامل تمامی فعالیتهای اقتصادی مرتبط با تولید، توزیع و مصرف موسیقی سنتی است. این فعالیتها شامل فروش بلیت کنسرتها، تولید و فروش آلبومها، آموزش موسیقی و حتی گردشگری فرهنگی میشود. در بسیاری از کشورها، موسیقی سنتی بهعنوان یک صنعت فرهنگی شناخته میشود که میتواند به ایجاد اشتغال و درآمدزایی کمک کند.
طبق گزارشهای اخیر، بازار جهانی موسیقی سنتی در سال ۲۰۲۳ حدود ۱.۵میلیارد دلار ارزش داشته است. این بازار با نرخ رشد سالانه ۴.۵ درصد، در حال گسترش است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۸ به دو میلیارد دلار برسد.
در کشورهای اروپایی، کنسرتهای موسیقی سنتی بهطور متوسط سالانه حدود ۵۰۰ میلیون یورو درآمدزایی دارند؛ این درآمد شامل فروش بلیت، فروش محصولات جانبی و حمایتهای مالی از سوی اسپانسرها میشود.
در ایران، درآمد حاصل از موسیقی سنتی به مراتب کمتر از موسیقی پاپ است. طبق آمارهای موجود، سهم موسیقی سنتی از بازار موسیقی ایران کمتر از ۱۰ درصد است. این در حالی است که موسیقی پاپ بیش از ۷۰ درصد از بازار را به خود اختصاص داده است.
در کشورهای توسعهیافته، موسیقی سنتی بهعنوان یک بخش مهم از صنعت فرهنگی شناخته میشود. برای مثال، در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، موسیقی سنتی نهتنها در حفظ فرهنگ و هویت ملی نقش دارد، بلکه بهعنوان یک منبع درآمد مهم نیز محسوب میشود. این کشورها با سرمایهگذاری در آموزش و ترویج موسیقی سنتی، توانستهاند بازارهای جدیدی برای این نوع موسیقی ایجاد کنند و از آن بهعنوان یک ابزار اقتصادی بهرهبرداری کنند. برای مثال، آلمان به دلیل حمایت گسترده از موسیقی کلاسیک مشهور است. این کشور حدود ۱۳۰ ارکستر حرفهای با بودجه عمومی و بیش از ۸۰ شرکت اپرای دائمی دارد. دولت میلیاردها دلار یارانه برای حفظ این چشمانداز غنی موسیقی اختصاص میدهد. این حمایت شامل تأمین مالی برای ارکسترها، خانههای اپرا و جشنوارههای موسیقی است که تضمین میکند موسیقی کلاسیک در دسترس و پرجنبوجوش باقی بماند. فرانسه نیز بهشدت به صحنه موسیقی کلاسیک خود کمک مالی میکند. دولت فرانسه برای ارکسترهای ملی و منطقهای، خانههای اپرا و کنسرواتوارها بودجه تأمین میکند. علاوه بر این، کمکهای مالی و یارانهای برای آهنگسازان و نوازندگان برای خلق آثار جدید و اجرای رپرتوارهای سنتی وجود دارد. کره جنوبی نیز حمایتهایی دولتی نظیر سرمایهگذاری درخور توجه در حفظ و ترویج موسیقی سنتی کرهای (گوگاک) انجام داده است. دولت به مؤسساتی مانند «مرکز ملی گوگاک» که اجرا، آموزش و تحقیق در مورد موسیقی سنتی را ارائه میکنند، بودجه میدهد. همچنین برای نوازندگان و آهنگسازانی که در موسیقی سنتی کرهای تخصص دارند، کمکهزینه و یارانه وجود دارد.
جدا از حمایتهای دولتی مستقیم، نهادهای حامی دیگری نیز وجود دارند که در رویدادهای هنری مشارکت میکنند تا اطمینان حاصل شود که موسیقی کلاسیک و سنتی به رشد خود ادامه میدهد و میراث فرهنگی را حفظ میکند و چشمانداز فرهنگی این کشورها را غنی میکند. یکی از مهمترین آنها، بانکها هستند؛ حمایت بانکها از بخشهای مختلف هنری بسیار رواج یافته و حامیان مهمی در این عرصه محسوب میشوند. بانکها به دلایل متعددی از موسیقی سنتی حمایت میکنند که اغلب به اهداف گستردهتر مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) و استراتژیهای مشارکت جامعه مرتبط است. این بانکها ارزش فرهنگی و اقتصادی موسیقی سنتی را به رسمیت میشناسند و از طریق حمایتها و برنامههای مالی خود، به پایداری آن کمک میکنند. همچنین ارتباط با ابتکارات فرهنگی و هنری به بانکها کمک میکند تا تصویر مثبتی از برند ایجاد کنند. حمایت از موسیقی سنتی میتواند بانک را بهعنوان حامی هنر و میراث فرهنگی قرار دهد که میتواند برای مشتریان و ذینفعان جذاب باشد.
در ایران، حمایت از هنرها و موسیقی توسط نهادهای بزرگ و بانکها هنوز به شکل گسترده و مؤثر رایج نشده است. بهندرت پروژههای حمایتی وجود دارد که برای حفظ و ترویج موسیقی سنتی کافی نیستند. اخیرا بانک صادرات اقدام به انتشار رایگان آلبوم «شمس» به خوانندگی همایون شجریان کرده است که تلاشی برای ترویج موسیقی ایرانی و مشارکت در رویدادهای فرهنگی محسوب میشود، اما اقدامات اینچنینی بسیار محدود بوده و برای حفظ و حمایت از این هنر ناکافی است. کمبود حمایت مالی و معنوی باعث شده تا بسیاری از هنرمندان با چالشهایی جدی مواجه شوند. برای توسعه و ارتقای هنر موسیقی سنتی، نیاز به برنامهریزی و سرمایهگذاری بیشتری از سوی نهادهای مختلف است.
موسیقی سنتی ایران با وجود داشتن تاریخچهای غنی و هنرمندان برجسته، هنوز به جایگاه شایستهای در اقتصاد هنر نرسیده است. یکی از دلایل این موضوع، کمبود حمایتهای دولتی و سرمایهگذاریهای لازم در این بخش است. با وجود اینکه موسیقی پاپ در ایران توانسته است به درآمدزایی خوبی دست یابد، موسیقی سنتی همچنان با چالشهای زیادی مواجه است. یکی از مشکلات اصلی در ایران، نبود زیرساختهای مناسب برای ترویج و آموزش موسیقی سنتی است. بسیاری از هنرمندان موسیقی سنتی به دلیل نبود حمایتهای مالی و امکانات لازم، نمیتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند. این موضوع باعث شده است بسیاری از استعدادهای جوان نتوانند به درستی شکوفا شوند و موسیقی سنتی ایران در سطح بینالمللی نیز کمتر شناخته شود.
هنرها ازجمله موسیقی در صورت رشد و حمایت میتوانند با ایجاد شغل، جذب توریسم و تحریک اقتصاد محلی، تأثیر شگرفی در رونق اقتصادی داشته باشند. علاوه بر آن، ترویج هنر و موسیقی نقش مهمی در افزایش انسجام اجتماعی، سلامت، نتایج آموزشی و رفاه روانی دارد. این مزایا در مجموع به بهبود وضعیت اجتماعی جامعه کمک کرده و آن سرزندهتر میکند.