با افزایش آگاهی افراد جامعه میتوان آثار مخرب حوادث و سوانح را کاهش داد
بحران تغییر اقلیم و ضرورت آموزش
محققان با انجام پژوهشهای گسترده در زمینه کاهش آسیبهای ناشی از مخاطرات گوناگون در جوامع مختلف، به این نتیجه رسیدهاند که با افزایش آگاهی افراد جامعه میتوان اثرات مخرب حوادث و سوانح را کاهش داد و یکی از مؤثرترین راههای افزایش آگاهی، انتقال مفاهیم از طریق آموزش است. از سال 2006 تاکنون، سالانه گزارشهایی از سوی مجمع جهانی اقتصاد با عنوان نظرسنجی درک ریسکهای جهانی منتشر میشود.


فاطمه فلاحتی، عضو هیئتعلمی و مدیرگروه پژوهشی مخاطرات هیدرولوژیکی پژوهشکده سوانح طبیعی: محققان با انجام پژوهشهای گسترده در زمینه کاهش آسیبهای ناشی از مخاطرات گوناگون در جوامع مختلف، به این نتیجه رسیدهاند که با افزایش آگاهی افراد جامعه میتوان اثرات مخرب حوادث و سوانح را کاهش داد و یکی از مؤثرترین راههای افزایش آگاهی، انتقال مفاهیم از طریق آموزش است. از سال 2006 تاکنون، سالانه گزارشهایی از سوی مجمع جهانی اقتصاد با عنوان نظرسنجی درک ریسکهای جهانی منتشر میشود.
گزارش ۲۰۲۴ این مجمع به چشمانداز بدبینانه جهانی اشاره دارد که با دو بحران اصلی تغییر اقلیم و درگیریها همراه است. آنچه مسلم است، روندیابی مؤلفههای آبوهوایی در پنج دهه اخیر، برای کشور ما نیز بیانگر کاهش بارش، افزایش دمای میانگین و گسترش خشکسالیهاست که مؤید وقوع تغییر اقلیم در کشور بوده (مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، 1402) و بررسی پیامدهای گسترده تغییرات اقلیمی بر بخشهای مختلف نظیر انرژی، امنیت غذایی و مهاجرت در سالهای اخیر و سالهای آتی، بیانگر ضرورت اقدام ملی در این حوزه است. برای مدیریت پدیده تغییر اقلیم در مجموع دو رویکرد سازگاری با تغییر اقلیم و کاهش انتشار گازهای گلخانهای در سطح جهان مطرح شده است که رویکرد سازگاری با تغییرات اقلیمی، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، بیشتر مورد توجه قرار گرفته و این رویکرد در حال تبدیلشدن به بخش معمول و ضروری در همه سطوح برنامهریزی از جمله برنامهریزی آموزش است.
اثر آموزش بر ارتقای سواد اقلیمی و در نتیجه موفقیت برنامههای سازگاری به حدی است که نتایج یک طرح پژوهشی در دانشگاه ایالتی سنخوزه در کالیفرنیا نشان میدهد اگر فقط ۱۶ درصد از دانشآموزان دوره متوسطه در کشورهای با درآمد بالا و متوسط، آموزشهای مربوط به تغییر اقلیم را دریافت کنند، تا سال ۲۰۵۰ شاهد کاهش درخور توجه -نزدیک به ۱۹ گیگاتن- دیاکسید کربن خواهیم بود (Eugene et all. 2020). در همین پژوهش، نظرسنجیها و مصاحبههای گروهی متمرکز نشان میدهد که این فارغالتحصیلان آموزشدیده، ارتباط قویتری با تصمیمات دوستدار محیط زیست، سبک زندگی پایدار، تجزیه و تحلیل ردپای کربن و راهحلهای مبتنیبر سازگاری و کاهش انتشار گازهای گلخانهای برقرار کردهاند و این ارتباط در رفتارهای روزانه (انتخاب نوع ماشین، غذا و...) و بهویژه از طریق مشاغل حرفهایشان محقق میشود.
همچنین براساس گزارش کمیسیون جهانی اقتصاد و اقلیم، کشورهایی که اقدامات اقلیمی قوی بین سالهای 2018 تا 2030 انجام میدهند، میتوانند تا سال 2030، بیش از 65 میلیون شغل جدید کمکربن ایجاد کنند و حداقل 26 تریلیون دلار سود خالص اقتصادی جهانی به همراه داشته باشند.
بنابراین، آموزش یک ابزار اساسی برای پیشبرد برنامههای اقدام در زمینه تغییر اقلیم است که تاکنون از پتانسیل آن به اندازه کافی استفاده نشده است. تحقیقات نشان میدهد که آموزش در حوزه تغییر اقلیم و سازگاری و انطباق، نتایج زیر را در پی خواهد داشت:
- افزایش آگاهی عمومی درباره خطرات و چالشهای ناشی از تغییر اقلیم و درک بهتر از اثرات تغییر اقلیم بر محیط زیست و زندگی روزمره؛
- توانمندسازی جوامع از طریق کسب مهارتهای لازم در مدیریت منابع طبیعی نظیر آب و ترویج رفتارهای پایدار در مصرف منابع، بهمنظور کاهش اثرات تغییر اقلیم و سازگاری با شرایط جدید اقلیمی؛
- توسعه راهکارهای نوآورانه از طریق ارتقای سطح آموزش و پژوهش در زمینه تغییر اقلیم با هدف کاهش اثرات و بهبود سازگاری؛
- تقویت تابآوری به واسطه برخورداری از جوامع آموزشدیده و توانمند در ارائه پاسخ سریعتر و مؤثرتر به سوانح طبیعی و بحرانهای ناشی از تغییر اقلیم و در نتیجه کاهش خسارات و بهبود کیفیت زندگی؛
- بهرهگیری از مشارکت فعال افراد و جوامع محلی آموزشدیده در فرایندهای تصمیمگیری و برنامهریزی با هدف مدیریت تغییرات اقلیمی و سازگاری با آن؛
- برخورداری از شبکههای حمایتی محلی و بینالمللی در زمینه تبادل اطلاعات، تجربیات و منابع در حوزه تغییر اقلیم.
آنچه مسلم است، آموزش به جوامع محلی در ردههای مختلف سنی و جنسیتی، کشاورزان و تولیدکنندگان، مدیران محلی و دولتی، سیاستگذاران، مدیران محلی، معلمان و مربیان، سازمانهای غیردولتی (NGOs)، مهندسان و طراحان، جوانان و دانشجویان، کارکنان بخش خصوصی، کارمندان و مدیران کسبوکارها، محققان و دانشمندان و...، با رعایت استانداردهای آموزش و متناسب با نوع نیازهای آموزشی هر دسته از مخاطبان شناساییشده میتواند به بهبود تابآوری جوامع، کاهش اثرات تغییر اقلیم و ایجاد راهکارهای مؤثر منجر شود.
به طور کلی نیازسنجی آموزشی، شناسایی مخاطبان، شناسایی نوع و معیارهای برنامههای آموزشی و ابزارهای آموزشی تأثیرگذار، ارزیابی اثربخشی آموزش، تعیین استانداردهای آموزش و تعیین سازوکارهای حمایتی و تشویقی از جمله مهمترین اجزای برنامه جامع آموزش مرتبط با موضوع تغییر اقلیم است که اهداف زیر را دنبال میکند:
- ارتقای سطح دانش اقلیمی و تقویت درک صحیح از موضوع تغییر اقلیم در تمام سطوح سازمانی و اقشار جامعه؛
- تقویت نگرش و رفتار پیشگیرانه بهمنظور کاهش خطر؛
- ارتقای فرهنگ کاهش انتشار، سازگاری و انطباق و تقویت صلاحیتهای حرفهای کنشگران این حوزهها؛
- تقویت مدیریت یکپارچه و همافزایی برنامههای کاهش خطر حوادث و سوانح و سازگاری با تغییرات اقلیمی در برنامه توسعه ملی بهمنظور ارتقای سطح تابآوری.
شایان ذکر است که پارامترهایی از قبیل سرمایهگذاری و تخصیص سهم بیشتری از منابع مالی مرتبط با موضوع تغییر اقلیم در بخش آموزش، استفاده از افراد متخصص به منظور ارتقای سطح آموزش در گفتوگوها، مذاکرات و تصمیمات سیاسی مرتبط با بحران آبوهوا و ایجاد یک ائتلاف استراتژیک بین آموزشوپرورش و ذینفعان در مسئله تغییر اقلیم بهمنظور افزایش اجماع و یادگیری متقابل، میتواند در تحقق برنامه جامع آموزش مرتبط با موضوع تغییر اقلیم مؤثر باشد. در همین راستا در سطح بینالمللی، توانمندسازی جوامع بهویژه دانشآموزان و معلمان برای اقدامات اقلیمی در دست اقدام است.
یونسکو در حال حاضر در حال توسعه استاندارد کیفیت مدرسه سبز و اقدام برای برنامهریزی درسی سبز برای آموزش تغییر اقلیم در مدارس و مؤسسات آموزشی است. این مهم در دبیرخانه مشارکت آموزش سبز در حال انجام است که در حال حاضر 81 کشور و بیش از هزارو 100 سازمان را گرد هم آورده است. تاکنون 126 کشور متعهد به مقابله با تغییر اقلیم و کاهش اثرات از طریق آموزش هستند و در چارچوب این مشارکت، 60 کشور از 81 کشور قصد دارند در برنامه درسی خود بازنگری کنند و محتواهای مرتبط با تغییرات آبوهوا و تنوع زیستی را در سه سال آینده یکپارچه کنند. همچنین 70 کشور از 81 کشور قصد دارند درباره آموزش مسائل مرتبط با موضوع تغییر اقلیم به معلمان آموزش دهند.
بنابراین، شکافهای درخور توجهی در سطح جهان در زمینه برنامهریزی آموزشی با محوریت موضوع تغییر اقلیم و پایداری در حال شکلگیری است و ایجاد آمادگی برای هر یادگیرنده متناسب با شرایط جوی و محیطی خود، نیاز به رویکردی جامع دارد که شامل تطبیق برنامههای آموزشی با برنامه ملی سازگاری با تغییر اقلیم است و نکته بسیار کلیدی در مبحث فرهنگسازی و آموزش در زمینه تغییر اقلیم و سازگاری این است که توجه به آموزش در رده سنی کودکان و نوجوانان نتایج پایدارتری را در پی دارد؛ زیرا:
- آموزش در سنین پایین میتواند به شکلگیری رفتارهای پایدار و عادات مثبت در زمینه کاهش اثرات، سازگاری و انطباق کمک کند و این عادات میتوانند در طول زندگی فرد ادامه یابند؛
- کودکان و نوجوانان با آگاهی از مشکلات و چالشهای تغییر اقلیم میتوانند به عنوان سفیران محیط زیست عمل کرده و پیامهای مثبت را به خانوادهها و جامعه منتقل کنند؛
- آموزش در این زمینه میتواند به تقویت مهارتهای تفکر انتقادی و حل مسئله در کودکان و نوجوانان و در نتیجه ارزیابی و تحلیل چالشهای زیستمحیطی کمک کند؛
- آشنایی با تأثیرات تغییر اقلیم و اهمیت حفاظت از محیط زیست موجب ایجاد حس مسئولیت در قبال سیاره زمین و نسلهای آینده شده و کودکان و نوجوانان را تشویق میکند در فعالیتهای اجتماعی و پروژههای محیطزیستی مشارکت کنند؛
- مشارکت در پروژههای محیطزیستی به کودکان و نوجوانان این فرصت را میدهد که مهارتهای رهبری و همکاری را توسعه دهند؛
- آموزش در زمینه تغییر اقلیم به کودکان کمک میکند درک بهتری از آینده و چالشهایی که ممکن است با آنها مواجه شوند، داشته باشند و برای آن آماده شوند؛
- آشنایی با مفاهیم علمی مرتبط با تغییر اقلیم میتواند به تقویت علاقه به علوم و پژوهشهای زیستمحیطی در نوجوانان منجر شود.
در نتیجه، فرهنگسازی و آموزش در این حوزه نهتنها تأثیرات مثبت کوتاهمدت دارد، بلکه میتواند به ایجاد نسلی آگاه و مسئول در زمینه حفاظت از محیط زیست و مقابله با چالشهای ناشی از تغییر اقلیم منجر شود. از این رو، به منظور طراحی و پیادهسازی آموزشهای اثربخش برای کلیه ذینفعان و عموم مردم، میبایست نظامی استاندارد، مبتنیبر دانش، مدلهای علمی و تجربیات موفق مستقر شود؛ به نحوی که آموزش در هر زمینه، مبتنیبر برنامهریزی دقیق و متکی بر آخرین متون و فناوریهای آموزشی باشد و بتواند فنون و شیوههایی را که موجب مشارکت مردم میشود، کشف کرده و نیروهای حرفهای را نیز به این فنون و مهارتها مجهز کند تا از این طریق، فرایندهای برنامهریزی، سازماندهی، نظارت و ارزشیابی هدفها و فعالیتهای آموزشی با مشارکت جامعه و نیروهای حرفهای میسر شود.