|

يادداشتي از عبدالله نوري

رمضان ماه خودسازي

ماه رمضان؛ ماه تقوي، پرهيزكاري، تزکيه نفس و صفاي باطن است. مستحبات را انجام ‏نداديم مهم نيست، به حرمت رمضان، خود را به گناه آلوده نکنيم.‏
در قرآن کريم آمده است که «از غيبت برادر خود دوري کن كه آن مانند خوردن گوشت مرده‏ ‏اوست». در روزهاي ماه رمضان بايد از خوردن پرهيز کرد، چه رسد که گوشت مرده انسان باشد.‏
در جلسات دعا، روي منبر و پشت تريبون، آن هم در ماه رمضان، از خلاف‌گويي، دروغ‌‌پراکني، اتهام‌زني و شايعه‌پراکني پرهيز کنيم. از قضاوت ناصحيح نسبت به غير ‏همفکران خود و انتشار خشونت و كينه اجتناب کنيم.‏
خداوند متعال در قرآن کريم سفارش مي‌کند که از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيم و از گمان ‏سوء نه‌تنها نسبت به مؤمنان بلکه نسبت به همه آدميان پرهيز کنيم. ‏
خاطرم هست، پس از فاجعه ۱۷ شهريور ۱۳۵۷، جامعه روحانيت مبارز تهران بيانيه‌اي ‏صادر و در آن بيانيه، تعداد تقريبي شهدای ميدان ژاله را نيز اعلام کرد. به اتفاق برخي دوستان، از اصفهان به قم آمديم و در منزل مرحوم آيت‌الله طاهري‌خرم‌آبادي، خدمت شهيد بزرگوار، آيت‌الله دکتر بهشتي رسيديم. من با ناراحتي به ايشان گفتم چرا در بيانيه شما تعداد شهدا کم ذکر شده؟ ايشان از من ‏پرسيدند پس چه عددي بايد مي‌نوشتيم؟ من در جواب گفتم بايد 10 برابر اين تعداد مي‌‏نوشتيد، ايشان در جواب فرمودند، آقاي نوري، شهداي ميدان ژاله اين تعداد هم نبوده ‏است.‏
سال‌ها بعد که تب و تاب انقلاب فرو نشست، به فکر فرو رفتم که مگر اتهام‌زدن درباره همه انسان‌ها، غيراخلاقي و حرام نيست؟ مگر اتهام‌زدن و نسبت ناروا‌ دادن حتي به ‏رژيم پهلوي و اعوان و انصارش مجاز است؟ بر مبناي کدام مستند ديني مي‌توان نسبت ‏به انسان غير‌مؤمن، نسبت خلاف واقع داد؟
چرا ما جهت تخريب رژيم شاه، گاه احساس ‏وظيفه مي‌کرديم که يک شهيد را 10 برابر کنيم يا آنچه بر زبان و قلم‌مان جاري مي‌‏شود، بگوييم و بنويسيم و احساس مي‌کرديم چون ما روحاني هستيم يا انقلابي ‏هستيم يا اهل نماز و روزه و به عبارتي ظاهرالصلاح هستيم، خدا هم با ماست و ما ‏مشمول عفو پروردگار خواهيم شد؟ راستي چنانچه در روز حساب و کتاب که «فَمَنْ يَعْمَلْ ‏مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ - وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» است، حاکمان و منسوبين رژيم پهلوي در ‏دادگاه عدل الهي دادخواهي کنند که ما درباره کارهاي خلافي که ‏انجام داده‌ايم، آماده عقوبت هستيم؛ اما نوري و نوري‌ها به ما نسبت‌هاي کذب و ‏خلاف واقع داده‌اند و به عنوان حق‌الناس، از ما بخواهند جبران کنيم يا مؤاخذه شويم، ‏چه پاسخي داريم و چه مي‌توانيم انجام دهيم؟
اين داستان اختصاص به ديروز ندارد. امروز هم همه ما در معرض امتحان الهي ‏هستيم و بايد سعي کنيم که از جاده انصاف و عدالت خارج نشويم تا در دنيا و آخرت ‏سرفراز باشيم و بر اشتباهات گذشته‌مان، حسرت نخوريم.
اميد است که از همين ‏رمضان تصميم بگيريم در چارچوب معيارهاي اخلاقي و معنوي و تزکيه روح و طهارت نفس که هدف روزه نيز همین امر است، گام برداريم، ان‌شاءالله.

ماه رمضان؛ ماه تقوي، پرهيزكاري، تزکيه نفس و صفاي باطن است. مستحبات را انجام ‏نداديم مهم نيست، به حرمت رمضان، خود را به گناه آلوده نکنيم.‏
در قرآن کريم آمده است که «از غيبت برادر خود دوري کن كه آن مانند خوردن گوشت مرده‏ ‏اوست». در روزهاي ماه رمضان بايد از خوردن پرهيز کرد، چه رسد که گوشت مرده انسان باشد.‏
در جلسات دعا، روي منبر و پشت تريبون، آن هم در ماه رمضان، از خلاف‌گويي، دروغ‌‌پراکني، اتهام‌زني و شايعه‌پراکني پرهيز کنيم. از قضاوت ناصحيح نسبت به غير ‏همفکران خود و انتشار خشونت و كينه اجتناب کنيم.‏
خداوند متعال در قرآن کريم سفارش مي‌کند که از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيم و از گمان ‏سوء نه‌تنها نسبت به مؤمنان بلکه نسبت به همه آدميان پرهيز کنيم. ‏
خاطرم هست، پس از فاجعه ۱۷ شهريور ۱۳۵۷، جامعه روحانيت مبارز تهران بيانيه‌اي ‏صادر و در آن بيانيه، تعداد تقريبي شهدای ميدان ژاله را نيز اعلام کرد. به اتفاق برخي دوستان، از اصفهان به قم آمديم و در منزل مرحوم آيت‌الله طاهري‌خرم‌آبادي، خدمت شهيد بزرگوار، آيت‌الله دکتر بهشتي رسيديم. من با ناراحتي به ايشان گفتم چرا در بيانيه شما تعداد شهدا کم ذکر شده؟ ايشان از من ‏پرسيدند پس چه عددي بايد مي‌نوشتيم؟ من در جواب گفتم بايد 10 برابر اين تعداد مي‌‏نوشتيد، ايشان در جواب فرمودند، آقاي نوري، شهداي ميدان ژاله اين تعداد هم نبوده ‏است.‏
سال‌ها بعد که تب و تاب انقلاب فرو نشست، به فکر فرو رفتم که مگر اتهام‌زدن درباره همه انسان‌ها، غيراخلاقي و حرام نيست؟ مگر اتهام‌زدن و نسبت ناروا‌ دادن حتي به ‏رژيم پهلوي و اعوان و انصارش مجاز است؟ بر مبناي کدام مستند ديني مي‌توان نسبت ‏به انسان غير‌مؤمن، نسبت خلاف واقع داد؟
چرا ما جهت تخريب رژيم شاه، گاه احساس ‏وظيفه مي‌کرديم که يک شهيد را 10 برابر کنيم يا آنچه بر زبان و قلم‌مان جاري مي‌‏شود، بگوييم و بنويسيم و احساس مي‌کرديم چون ما روحاني هستيم يا انقلابي ‏هستيم يا اهل نماز و روزه و به عبارتي ظاهرالصلاح هستيم، خدا هم با ماست و ما ‏مشمول عفو پروردگار خواهيم شد؟ راستي چنانچه در روز حساب و کتاب که «فَمَنْ يَعْمَلْ ‏مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ - وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» است، حاکمان و منسوبين رژيم پهلوي در ‏دادگاه عدل الهي دادخواهي کنند که ما درباره کارهاي خلافي که ‏انجام داده‌ايم، آماده عقوبت هستيم؛ اما نوري و نوري‌ها به ما نسبت‌هاي کذب و ‏خلاف واقع داده‌اند و به عنوان حق‌الناس، از ما بخواهند جبران کنيم يا مؤاخذه شويم، ‏چه پاسخي داريم و چه مي‌توانيم انجام دهيم؟
اين داستان اختصاص به ديروز ندارد. امروز هم همه ما در معرض امتحان الهي ‏هستيم و بايد سعي کنيم که از جاده انصاف و عدالت خارج نشويم تا در دنيا و آخرت ‏سرفراز باشيم و بر اشتباهات گذشته‌مان، حسرت نخوريم.
اميد است که از همين ‏رمضان تصميم بگيريم در چارچوب معيارهاي اخلاقي و معنوي و تزکيه روح و طهارت نفس که هدف روزه نيز همین امر است، گام برداريم، ان‌شاءالله.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها