|

آموزش‌وپرورش باید منزه‌ترین جایگاه باشد

امان‌الله قرایی‌مقدم

آموزش‌وپرورش ما این‌روزها به اندازه گذشته روی صلاحیت معلمان تعمق نمی‌کند. در زمان گذشته، در ایران و در شهر تهران دانش‌سرای عالی را داشتیم که حتی قبل از دانشگاه تهران، در سال 1297 تأسیس شد و امروز دانشگاه خوارزمی نام گرفته است. در آن دانش‌سرا، معلمان علاوه‌بر قبول‌شدن در کنکور، پالایش جسمانی و اخلاقی نیز می‌شدند. شخصیت‌های برجسته و بزرگواری بودند که افراد ورودی‌ به دانش‌سرا را به دقت از جنبه اخلاقی و جسمی و روانی مورد بررسی قرار می‌دادند و به جزئیات توجه می‌کردند. این مکان، دانشگاهی مانند اکول دو فرانس در فرانسه و وظیفه‌اش فقط تربیت دبیر بود. درحال‌حاضر نیز دانشگاه‌هایی مانند دانشگاه فرهنگیان وجود دارند، اما دیگر به اندازه آن زمان دقت و موشکافی برای تشخیص صلاحیت و شایستگی صورت نمی‌گیرد. با کم‌رنگ‌شدن این معیارها اکنون هر شخصی که از هر دانشگاهی فارغ‌التحصیل شده و لیسانس گرفته است، می‌تواند آموزش بدهد.

نکته دیگر اینکه بسیاری از معلمان تربیت‌شده در آن سیستم آموزشی بازنشسته شدند و امور آموزش‌وپرورش در مواردی به دست افرادی افتاد که برای آن مقصود خاص تربیت نشده بودند. برای شغل معلمی که مهم‌ترین شغل از نظر پرورش شخصیت و اخلاق و رفتار است، به انتخاب اصلح توجه نمی‌شود و گاه افرادی که با اصول تعلیم‌وتربیت چنان‌که باید، آشنا نیستند وارد این کار می‌شوند.
یکی از عوامل مشکلاتی که این روزها در سطح مدارس وجود دارد و اخبار ناخوشایندی که گاه درباره اتفاقات رخ‌داده در مدارس می‌شنویم، حضور افرادی است که تخصصی در این حوزه ندارند، رشته آنها تعلیم‌وتربیت نبوده است، روان‌شناسی شخصیت و روان‌شناسی پرورشی و کودک و نوجوان را نمی‌شناسند، اما وارد این عرصه شده‌اند. شخصیت معلم باید بررسی شود و دید چه شخصی قرار است معلم شود. باید به اندیشه‌های افراد صاحب‌‌تفکری مانند فروبل، پستالوزی، هربال، مونته سوری، دکرولی، پیاژه یا جان دیویی که پیشروهای تفکر در آموزش‌وپرورش بوده‌اند، توجه کرد. مسئله دیگری که باید در ارتباط با مشکلات آموزش‌وپرورش و مدارس به آن توجه کرد، این است که جامعه دچار آنومی شده است. بیماری روحی و روانی فراگیر شده و ذهنیت برخی از افراد بیمار شده و پایبندی به اصول و اخلاقیات و معنویات کم‌رنگ شده است. معلم یا استاد باید به دانش‌آموز خود مثل دختر یا پسر خود نگاه کند. در غیر این‌صورت مسائلی مانند آنچه این روزها نمونه‌هایش را در اخبار می‌شنویم، اتفاق می‌افتد. گسترش مسائلی مانند تجاوز در این محیط‌ها ناشی از ابتلای جامعه به همین آنومی و فروریختگی و سست‌شدن معیارها، هنجارها و ارزش‌هاست. نظام آموزشی باید منزه‌ترین جا باشد و معلم باید پاک‌ترین و منزه‌ترین شخصیت باشد، ولی مشکلات از بخش‌های دیگر در اینجا نیز رسوخ پیدا کرده و مسائلی را پدید آورده است که شاهدشان هستیم.
درحال‌حاضر به دلیل نفوذی که رسانه‌ها، به‌ویژه فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی پیدا کرده‌اند، کافی است کوچک‌ترین خطایی صورت بگیرد تا بزرگ و آگراندیسمان شود و در سراسر دنیا پخش ‌شود. فضای مجازی اکنون دیوارها را فروریخته است و دیگر دیواری وجود ندارد. افرادی که از این نکته غافل‌اند، مرتکب اشتباه بزرگی می‌شوند.

آموزش‌وپرورش ما این‌روزها به اندازه گذشته روی صلاحیت معلمان تعمق نمی‌کند. در زمان گذشته، در ایران و در شهر تهران دانش‌سرای عالی را داشتیم که حتی قبل از دانشگاه تهران، در سال 1297 تأسیس شد و امروز دانشگاه خوارزمی نام گرفته است. در آن دانش‌سرا، معلمان علاوه‌بر قبول‌شدن در کنکور، پالایش جسمانی و اخلاقی نیز می‌شدند. شخصیت‌های برجسته و بزرگواری بودند که افراد ورودی‌ به دانش‌سرا را به دقت از جنبه اخلاقی و جسمی و روانی مورد بررسی قرار می‌دادند و به جزئیات توجه می‌کردند. این مکان، دانشگاهی مانند اکول دو فرانس در فرانسه و وظیفه‌اش فقط تربیت دبیر بود. درحال‌حاضر نیز دانشگاه‌هایی مانند دانشگاه فرهنگیان وجود دارند، اما دیگر به اندازه آن زمان دقت و موشکافی برای تشخیص صلاحیت و شایستگی صورت نمی‌گیرد. با کم‌رنگ‌شدن این معیارها اکنون هر شخصی که از هر دانشگاهی فارغ‌التحصیل شده و لیسانس گرفته است، می‌تواند آموزش بدهد.

نکته دیگر اینکه بسیاری از معلمان تربیت‌شده در آن سیستم آموزشی بازنشسته شدند و امور آموزش‌وپرورش در مواردی به دست افرادی افتاد که برای آن مقصود خاص تربیت نشده بودند. برای شغل معلمی که مهم‌ترین شغل از نظر پرورش شخصیت و اخلاق و رفتار است، به انتخاب اصلح توجه نمی‌شود و گاه افرادی که با اصول تعلیم‌وتربیت چنان‌که باید، آشنا نیستند وارد این کار می‌شوند.
یکی از عوامل مشکلاتی که این روزها در سطح مدارس وجود دارد و اخبار ناخوشایندی که گاه درباره اتفاقات رخ‌داده در مدارس می‌شنویم، حضور افرادی است که تخصصی در این حوزه ندارند، رشته آنها تعلیم‌وتربیت نبوده است، روان‌شناسی شخصیت و روان‌شناسی پرورشی و کودک و نوجوان را نمی‌شناسند، اما وارد این عرصه شده‌اند. شخصیت معلم باید بررسی شود و دید چه شخصی قرار است معلم شود. باید به اندیشه‌های افراد صاحب‌‌تفکری مانند فروبل، پستالوزی، هربال، مونته سوری، دکرولی، پیاژه یا جان دیویی که پیشروهای تفکر در آموزش‌وپرورش بوده‌اند، توجه کرد. مسئله دیگری که باید در ارتباط با مشکلات آموزش‌وپرورش و مدارس به آن توجه کرد، این است که جامعه دچار آنومی شده است. بیماری روحی و روانی فراگیر شده و ذهنیت برخی از افراد بیمار شده و پایبندی به اصول و اخلاقیات و معنویات کم‌رنگ شده است. معلم یا استاد باید به دانش‌آموز خود مثل دختر یا پسر خود نگاه کند. در غیر این‌صورت مسائلی مانند آنچه این روزها نمونه‌هایش را در اخبار می‌شنویم، اتفاق می‌افتد. گسترش مسائلی مانند تجاوز در این محیط‌ها ناشی از ابتلای جامعه به همین آنومی و فروریختگی و سست‌شدن معیارها، هنجارها و ارزش‌هاست. نظام آموزشی باید منزه‌ترین جا باشد و معلم باید پاک‌ترین و منزه‌ترین شخصیت باشد، ولی مشکلات از بخش‌های دیگر در اینجا نیز رسوخ پیدا کرده و مسائلی را پدید آورده است که شاهدشان هستیم.
درحال‌حاضر به دلیل نفوذی که رسانه‌ها، به‌ویژه فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی پیدا کرده‌اند، کافی است کوچک‌ترین خطایی صورت بگیرد تا بزرگ و آگراندیسمان شود و در سراسر دنیا پخش ‌شود. فضای مجازی اکنون دیوارها را فروریخته است و دیگر دیواری وجود ندارد. افرادی که از این نکته غافل‌اند، مرتکب اشتباه بزرگی می‌شوند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها