|

ائتلاف منطقه‌ای و نرمش عربستان و امارات

فریدون مجلسی . تحلیلگر روابط بین‌الملل

این‌روزها به بهانه حفظ امنیت تنگه هرمز، به‌تدریج ائتلافی نظامی با محوریت آمریکا و انگلستان در حال شکل‌گرفتن است. بهانه اصلی، تأکید مسئولان ایران است که اگر نفت ایران از این تنگه صادر نشود، نفت هیچ کشوری صادر نخواهد شد. انفجار سطحی و احتمالا ساختگی نفت‌کش‌ها در بندر فجیره که یکی از آنها ژاپنی و هم‌زمان بود با سفر نخست‌وزیر ژاپن به ایران و صحنه‌آرایی‌های متناقض بعدی در‌باره کاربرد مین یا موشک -که احتمال ساختگی‌بودن آن انفجارها را بیشتر می‌کند- واکنشی به سخن ایران بود. درست است که فرانسه و آلمان برای حفظ آرامش در بازار مهم خود در منطقه خلیج‌فارس به این ائتلاف روی خوش نشان نداده‌اند، اما انگلستان که با نزدیک‌شدن مرحله نهایی خروج بدون توافق خود از اتحادیه اروپا بیش از همیشه به یار دیرینش آمریکا نزدیک می‌شود، به این ائتلاف پیوسته و کشورهای دیگر را نیز تشویق به پیوستن به این ائتلاف کرده است. انگلستان که برخی مسائل سیاسی خود با ایران به‌ویژه درباره یکی از شهروندانش را بهانه کرده است، پیش از اعلام اعزام کشتی جنگی به تنگه هرمز، به دو اقدام خشن، یعنی رأی سیاسی دادگاه انگلیس در نقض رأی دادگاه اروپایی درباره بخشی از سود مطالبات ایران و همچنین دام‌گستری برای توقیف سوپرتانکر ایرانی در جبل‌الطارق دست زد. سپاه پاسداران نیز در اقدامی متقابل، تانکر انگلیسی را در تنگه هرمز توقیف کرد. در پی آن، انگلستان اعلام کرد حاضر به مذاکره درباره مبادله کشتی‌ها نیست. اکنون از طرفی نیز اعلام می‌شود اسرائیل آمادگی خود را برای پیوستن به این ائتلاف نظامی دریایی اعلام کرده است که با واکنش شدیدتر وزیر خارجه و مقامات جمهوری اسلامی و اعلام محفوظ‌بودن پاسخ به حضور این رژیم در تنگه هرمز همراه شد. اسرائیل به‌طور تلویحی اعلام کرد در حد کمک‌های اطلاعاتی مشارکت می‌کند و عربستان و امارات هم از خودشان نرمش‌های بیشتری مقابل ایران نشان داده‌اند. کم نیستند کسانی که از این نرمش استقبال می‌‌کنند. نگارنده، عربستان و امارات را دعوت‌کنندگان اصلی حضور نظامی آمریکا در منطقه و مشوق کوبیدن سر مار (منظور جمهوری اسلامی) می‌داند. اینان نگران واکنش ایران در صورت ایجاد درگیری منطقه‌ای هستند. هیچ تغییری در اوضاع و احوال ایجاد نشده است و اتفاقا احتمال دارد نرمش بدون مقدمه آنها، هشدار‌دهنده باشد. شاید می‌خواهند در صورت آغاز تهاجم به ایران از پایگاه‌های واقع در کشورهایشان، خودشان را از معرکه کنار بکشند که غباری بر قبایشان ننشیند. از سویی، آنها نگران واکنش ملت‌های عرب هستند که ایران را هزینه‌دهنده اصلی دعوایی می‌دانند که ماهیت آن ابتدا عربی- اسرائیلی بوده و دولت‌هایشان به‌جای حمایت از فلسطین و همراهی با ایران، در کنار اسرائیل با ایران در ستیز‌ند. هدف آمریکا نیز احتمالا تبدیل تحریم‌های دوجانبه به محاصره دریایی و افزودن بر ستیز فرسایشی کنونی به بهانه تأمین امنیت کشورهای منطقه است. منظور از یارگیری آمریکا، توجیه اقدام یک‌جانبه آن کشور و بین‌المللی نشان‌دادن آن است. متأسفانه کشورهایی که در خفا یا به‌طور خصوصی با جمهوری اسلامی ابراز همدردی می‌کنند، در عمل به دلیل اینکه منافع اقتصادی آنها به خطر می‌افتد، با تحریم‌های آمریکا همکاری و حتی از سوخت‌رسانی به هواپیماها و کشتی‌های ایرانی خودداری می‌کنند. نظامی‌کردن دریانوردی و اسکورت کشتی‌های تجاری در تنگه هرمز از سوی نیروهای خارجی، طبیعتا حاکمیت و نظارت همیشگی ایران بر بخش ایرانی تنگه را تضعیف می‌کند و نباید شرایطی ایجاد شود که چنین وضعی ادامه یابد یا تکرار شود. در این شرایط، ایران به‌جای ‌ ناشکیبایی باید با شکیبایی و عاقبت‌اندیشی از درگیرشدن در آن و عواقبش بپرهیزد و مسئله و حل آن را به خود اعراب بازگرداند و از خواسته جمعی خود آنان در برنامه‌ریزی ستیز و اقدامشان در دفاع از حقوق مردم فلسطین حمایت کند.

این‌روزها به بهانه حفظ امنیت تنگه هرمز، به‌تدریج ائتلافی نظامی با محوریت آمریکا و انگلستان در حال شکل‌گرفتن است. بهانه اصلی، تأکید مسئولان ایران است که اگر نفت ایران از این تنگه صادر نشود، نفت هیچ کشوری صادر نخواهد شد. انفجار سطحی و احتمالا ساختگی نفت‌کش‌ها در بندر فجیره که یکی از آنها ژاپنی و هم‌زمان بود با سفر نخست‌وزیر ژاپن به ایران و صحنه‌آرایی‌های متناقض بعدی در‌باره کاربرد مین یا موشک -که احتمال ساختگی‌بودن آن انفجارها را بیشتر می‌کند- واکنشی به سخن ایران بود. درست است که فرانسه و آلمان برای حفظ آرامش در بازار مهم خود در منطقه خلیج‌فارس به این ائتلاف روی خوش نشان نداده‌اند، اما انگلستان که با نزدیک‌شدن مرحله نهایی خروج بدون توافق خود از اتحادیه اروپا بیش از همیشه به یار دیرینش آمریکا نزدیک می‌شود، به این ائتلاف پیوسته و کشورهای دیگر را نیز تشویق به پیوستن به این ائتلاف کرده است. انگلستان که برخی مسائل سیاسی خود با ایران به‌ویژه درباره یکی از شهروندانش را بهانه کرده است، پیش از اعلام اعزام کشتی جنگی به تنگه هرمز، به دو اقدام خشن، یعنی رأی سیاسی دادگاه انگلیس در نقض رأی دادگاه اروپایی درباره بخشی از سود مطالبات ایران و همچنین دام‌گستری برای توقیف سوپرتانکر ایرانی در جبل‌الطارق دست زد. سپاه پاسداران نیز در اقدامی متقابل، تانکر انگلیسی را در تنگه هرمز توقیف کرد. در پی آن، انگلستان اعلام کرد حاضر به مذاکره درباره مبادله کشتی‌ها نیست. اکنون از طرفی نیز اعلام می‌شود اسرائیل آمادگی خود را برای پیوستن به این ائتلاف نظامی دریایی اعلام کرده است که با واکنش شدیدتر وزیر خارجه و مقامات جمهوری اسلامی و اعلام محفوظ‌بودن پاسخ به حضور این رژیم در تنگه هرمز همراه شد. اسرائیل به‌طور تلویحی اعلام کرد در حد کمک‌های اطلاعاتی مشارکت می‌کند و عربستان و امارات هم از خودشان نرمش‌های بیشتری مقابل ایران نشان داده‌اند. کم نیستند کسانی که از این نرمش استقبال می‌‌کنند. نگارنده، عربستان و امارات را دعوت‌کنندگان اصلی حضور نظامی آمریکا در منطقه و مشوق کوبیدن سر مار (منظور جمهوری اسلامی) می‌داند. اینان نگران واکنش ایران در صورت ایجاد درگیری منطقه‌ای هستند. هیچ تغییری در اوضاع و احوال ایجاد نشده است و اتفاقا احتمال دارد نرمش بدون مقدمه آنها، هشدار‌دهنده باشد. شاید می‌خواهند در صورت آغاز تهاجم به ایران از پایگاه‌های واقع در کشورهایشان، خودشان را از معرکه کنار بکشند که غباری بر قبایشان ننشیند. از سویی، آنها نگران واکنش ملت‌های عرب هستند که ایران را هزینه‌دهنده اصلی دعوایی می‌دانند که ماهیت آن ابتدا عربی- اسرائیلی بوده و دولت‌هایشان به‌جای حمایت از فلسطین و همراهی با ایران، در کنار اسرائیل با ایران در ستیز‌ند. هدف آمریکا نیز احتمالا تبدیل تحریم‌های دوجانبه به محاصره دریایی و افزودن بر ستیز فرسایشی کنونی به بهانه تأمین امنیت کشورهای منطقه است. منظور از یارگیری آمریکا، توجیه اقدام یک‌جانبه آن کشور و بین‌المللی نشان‌دادن آن است. متأسفانه کشورهایی که در خفا یا به‌طور خصوصی با جمهوری اسلامی ابراز همدردی می‌کنند، در عمل به دلیل اینکه منافع اقتصادی آنها به خطر می‌افتد، با تحریم‌های آمریکا همکاری و حتی از سوخت‌رسانی به هواپیماها و کشتی‌های ایرانی خودداری می‌کنند. نظامی‌کردن دریانوردی و اسکورت کشتی‌های تجاری در تنگه هرمز از سوی نیروهای خارجی، طبیعتا حاکمیت و نظارت همیشگی ایران بر بخش ایرانی تنگه را تضعیف می‌کند و نباید شرایطی ایجاد شود که چنین وضعی ادامه یابد یا تکرار شود. در این شرایط، ایران به‌جای ‌ ناشکیبایی باید با شکیبایی و عاقبت‌اندیشی از درگیرشدن در آن و عواقبش بپرهیزد و مسئله و حل آن را به خود اعراب بازگرداند و از خواسته جمعی خود آنان در برنامه‌ریزی ستیز و اقدامشان در دفاع از حقوق مردم فلسطین حمایت کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها