جامعه و اقتصاد ایران به روايت انگلیسیها
کتاب «اقتصاد ایران به روایت اسناد در قرن نوزدهم» شامل اسنادی است که گزارشهای کنسولی انگلیسی در شهرهای مختلف ایران نوشتهاند و احمد سیف آنها را گردآوری و ترجمه کرده است. بخش اساسی اسنادی که در این دفتر آمده، از اسناد رسمی وزارت امور خارجه انگلستان انتخاب شدهاند که شامل چند گزارش کنسولی درباره گیلان، آذربایجان، خلیج فارس، استرآباد، کرمان، فارس، کرمانشاه و کشت و تجارت تریاک در ایران است. کنسولها و دیگر نمایندگان دولت بریتانیا در سرتاسر قرن نوزدهم، به فراخور قابلیتهای خویش یا ضرورتهای دیپلماتیک، گزارشهای گوناگونی از اوضاع ایران تنظیم میکردند. کنسولها که در شهرهای اصلی ایران ساکن بودند، وظیفه داشتند هرساله گزارشی از وضعیت تجارتی محل مأموریت خویش تنظیم و از طریق وزارت امور خارجه به پارلمان انگلستان عرضه کنند. این گزارشها معمولا پس از بررسی در پارلمان انگلستان به صورت «مجموعههای سالانه گزارشهای کنسولی و دیپلماتیک درباره تجارت و مالیه» منتشر میشدند. در کنار گزارشهای کنسولی، ترجمه دو گزارش از آرتور جیمز هربرت آمده که هر دو بسیار آموزندهاند و نشان میدهند
استعمار بریتانیا برای جمعآوری اطلاعات چگونه و چه اندازه میکوشید. مثلا یک گزارش درباره منابع کانی ایران است. گزارش دوم درباره درآمد دولت ایران از ولایتهای مختلف کشور و هزینههای دولت در آنهاست. جزئیاتی که در این گزارش ارائه میشوند، حیرتآور است. هربرت که منشی دوم سفارت بود، در یادداشت ضمیمه خود از سفیر بریتانیا میخواهد که «چون من این اطلاعات را از منبعی محرمانه و مخفی به دست آوردهام، تقاضا میکنم به وزیر امور خارجه پیشنهاد کنید که در صورت چاپ این گزارش، دستکم در شرایط کنونی، آن را در دسترس عموم قرار ندهند». در نتیجه بعید به نظر میرسد که این گزارش پس از بررسی در زمان خود چاپ شده و در اختیار عموم قرار گرفته باشد. در قسمت دوم اسناد هم متن سخنرانی ژوزف رابینو آمده که در مقطعی رئیس بانک شاهنشاهی در تهران بوده و در لندن ایراد شده است. گذشته از دانش منحصربهفرد رابینو درباره اقتصاد ایران، این سخنرانی از کتابی که اقتصاددانی ایتالیایی درباره ایران نوشت و از سوی دولت ایتالیا منتشر شد نیز بهره میگیرد. بخش جالب دیگر کتاب پیشرو، ترجمه دو فصل از یک کتاب است که نویسنده آن طبیبی انگلیسی بود و در فاصله سالهای
1866 تا 1881 در ایران زندگی میکرد و این کتاب را در 1891 در لندن منتشر کرده است. در یک فصل از آن اطلاعات تأملبرانگیزی از اصفهان ارائه میشود و سند دوم هم گزارشی است از شیراز در خلال قحطی بزرگ اوایل سالهای 1870 در ایران. یادداشت کوتاهی نیز درباره کشت زیتون در شمال ایران آمده و در نهایت متن گزارشی را ارائه میدهد که چرچیل در حولوحوش نهضت مشروطهخواهی در ایران برای سفارت بریتانیا در تهران تهیه کرده است.
در گزارش کنسول راس درباره تجارت و بازرگانی خلیج فارس برای سالهای 1873-1878 در بخش مربوط به «کشت و صدور تریاک ایران» که در آن زمان مهمترین کالای صادراتی ایران بود، آمده: «تریاک به طور عمده در یزد و اصفهان و همچنین به مقیاس کمتر در خراسان، کرمان، فارس و شوشتر کشت میشود. به خاطر شرایط آبوهوا و جنس خاک، تریاک یزد از تریاک اصفهان و مناطق دیگر بهتر است؛ ولی اگرچه در منطقه یزد، زمینهای زیادی به کشت تریاک اختصاص داده شده است؛ اما به دلیل کمبود آب طبیعی و آبیاری مصنوعی نمیتوان کشت آن را بیشتر گسترش داد. وضع اصفهان از این نظر با یزد فرق میکند؛ چون رودخانه و نهر در آن زیاد است و میتوان کشت تریاک را بسیار گسترش داد؛ ولی در منطقه اصفهان کشت پنبه و غلات بخش عمده این عوامل را به خود جذب میکند و بههمینخاطر باعث نزول کشت تریاک در این ولایات شده است. سود تجارت تریاک چند سال پیش به حدی بود که توجه ایرانیها به آن جلب شد و همه زمینهای مناسب و موجود در یزد و اصفهان و جاهای دیگر به جای کشت غلات و محصولات دیگر، به کشت تریاک اختصاص یافت. عدهای در آن زمان فکر میکردند کشت تریاک میتواند افزایش نامحدودی در ایران داشته
باشد؛ ولی شرایط محیطی نشان داد که چنین کاری عملی نیست. کوشش محلیها برای کسب ثروت با کشت و گسترش تولید محصولات سودآور و تجارت تریاک و غفلتشان از تولید محصولات ضروری برای زندگی و همچنین کمآبی و دیگر عوامل باعث بروز قحطی سالهای 1871-1872 شد. این تجربه پرهزینه و نتایج حاصل باعث شد تا ایرانیها درحالحاضر با دوراندیشی و احتیاط بیشتری عمل کنند و زمینهای محدودی را به کشت تریاک اختصاص دهند... . تریاک صادراتی تاکنون به وسیله کشتی بخار انگلیسی، که ماهانه بین خلیج فارس و انگلستان تردد میکند حمل میشد. آن بخشی که قرار است به بازارهای چین صادر شود، به وسیله کشتیهای بخار کمپانی پیانداو به سوئز منتقل میشود. میزان تریاک صادرشده از ایران در سال 1874 به هنگکنگ 1339 صندوق، به سنگاپور 80 صندوق و به لندن 583 صندوق بوده است. گفته میشود که در چین از تریاک ایران استقبال زیادی میشود؛ زیرا به خاطر روغن زیادی که در تهیهاش استفاده میکنند، بوی خاصی میدهد و بهعلاوه مواردی بوده که ناخالصی هم داشته است. با این همه، تریاک ایران در بازار لندن از فروش بهتری برخوردار است؛ چون به طور متوسط میزان مورفینش بالاست. بخش عمده
تریاک ایران که به لندن صادر میشود، از آنجا به دیگر کشورهای اروپا و آمریکا فرستاده میشود». (ص 34).
در کتاب علاوه بر اطلاعات اقتصادی و تجاری، اطلاعات متنوعی از وضعیت اجتماعی ولایات ایران و زندگی روزمره مردم در آن زمان منعکس شده است: جزئیات تجارت و بازرگانی داخلی و خارجی، کشتیرانی و بنادر عمده و نیروی دریایی، تولیدات مناطق مختلف ایران، گمرک و درآمدهای آن، میزان تعرفهها، صادرات و واردات، کشاورزی، جنگلها، منازل، عادات ساکنان ولایات، زندگی روستایی، غذای روزانه، لباس زنان، حیوانات وحشی، صنایعی از قبیل صابونپزی، نمدمالی و تولید باروت، آموزش، تلگراف و پست، قحطیها، جادهسازی در ایران، محصولات کشاورزی از قبیل غلات، پنبه، تریاک، ابریشم، برنج و زیتون، انواع پول طلا و نقره، پول کاغذی، حق ماهیگیری، جزئیات مالیاتستانی، ثروت کانی ایران، نفت، سنگهای قیمتی و بیماریهای اپیدمیک. در بخشی از گزارش هربرت که مربوط به بیماریهای واگیردار است، آمده: «با استثناهای محدود، بیشتر بیماریهای رایج در اروپا در اینجا هم حضور دارند. سل، ذاتالریه، ذاتالجنب و ابتلائات روماتیسمی در اینجا هم حضور دارند... . بیماریهای مزمن عبارت از آبله و تب نوبه است. آبله شمار زیادی را میکشد. ایرانیها نسبت به بیماریهای عفونی بسیار بیمبالات
هستند و ضرورت جداکردن افراد مبتلا به بیماریهای واگیردار از دیگران را درک نمیکنند. حتی به کودکانی که سرتاپایشان از جوشها و تاولهای آبله پوشیده شده است، اجازه میدهند با کودکان دیگر بازی کنند. خوشبختانه، ایرانیها رفتهرفته اهمیت و ارزش واکسیناسیون را درک میکنند و طبقات تحصیلکرده بهخصوص میکوشند در برابر بیماریها مصونیت پیدا کنند، حتی در میان اقشار پایین نیز مخالفت با واکسیناسیون کاهش یافته است. در نتیجه، امیدوارم که این مصیبت بهموقع از میان برداشته شود» (ص246).
کتاب «اقتصاد ایران به روایت اسناد در قرن نوزدهم» شامل اسنادی است که گزارشهای کنسولی انگلیسی در شهرهای مختلف ایران نوشتهاند و احمد سیف آنها را گردآوری و ترجمه کرده است. بخش اساسی اسنادی که در این دفتر آمده، از اسناد رسمی وزارت امور خارجه انگلستان انتخاب شدهاند که شامل چند گزارش کنسولی درباره گیلان، آذربایجان، خلیج فارس، استرآباد، کرمان، فارس، کرمانشاه و کشت و تجارت تریاک در ایران است. کنسولها و دیگر نمایندگان دولت بریتانیا در سرتاسر قرن نوزدهم، به فراخور قابلیتهای خویش یا ضرورتهای دیپلماتیک، گزارشهای گوناگونی از اوضاع ایران تنظیم میکردند. کنسولها که در شهرهای اصلی ایران ساکن بودند، وظیفه داشتند هرساله گزارشی از وضعیت تجارتی محل مأموریت خویش تنظیم و از طریق وزارت امور خارجه به پارلمان انگلستان عرضه کنند. این گزارشها معمولا پس از بررسی در پارلمان انگلستان به صورت «مجموعههای سالانه گزارشهای کنسولی و دیپلماتیک درباره تجارت و مالیه» منتشر میشدند. در کنار گزارشهای کنسولی، ترجمه دو گزارش از آرتور جیمز هربرت آمده که هر دو بسیار آموزندهاند و نشان میدهند
استعمار بریتانیا برای جمعآوری اطلاعات چگونه و چه اندازه میکوشید. مثلا یک گزارش درباره منابع کانی ایران است. گزارش دوم درباره درآمد دولت ایران از ولایتهای مختلف کشور و هزینههای دولت در آنهاست. جزئیاتی که در این گزارش ارائه میشوند، حیرتآور است. هربرت که منشی دوم سفارت بود، در یادداشت ضمیمه خود از سفیر بریتانیا میخواهد که «چون من این اطلاعات را از منبعی محرمانه و مخفی به دست آوردهام، تقاضا میکنم به وزیر امور خارجه پیشنهاد کنید که در صورت چاپ این گزارش، دستکم در شرایط کنونی، آن را در دسترس عموم قرار ندهند». در نتیجه بعید به نظر میرسد که این گزارش پس از بررسی در زمان خود چاپ شده و در اختیار عموم قرار گرفته باشد. در قسمت دوم اسناد هم متن سخنرانی ژوزف رابینو آمده که در مقطعی رئیس بانک شاهنشاهی در تهران بوده و در لندن ایراد شده است. گذشته از دانش منحصربهفرد رابینو درباره اقتصاد ایران، این سخنرانی از کتابی که اقتصاددانی ایتالیایی درباره ایران نوشت و از سوی دولت ایتالیا منتشر شد نیز بهره میگیرد. بخش جالب دیگر کتاب پیشرو، ترجمه دو فصل از یک کتاب است که نویسنده آن طبیبی انگلیسی بود و در فاصله سالهای
1866 تا 1881 در ایران زندگی میکرد و این کتاب را در 1891 در لندن منتشر کرده است. در یک فصل از آن اطلاعات تأملبرانگیزی از اصفهان ارائه میشود و سند دوم هم گزارشی است از شیراز در خلال قحطی بزرگ اوایل سالهای 1870 در ایران. یادداشت کوتاهی نیز درباره کشت زیتون در شمال ایران آمده و در نهایت متن گزارشی را ارائه میدهد که چرچیل در حولوحوش نهضت مشروطهخواهی در ایران برای سفارت بریتانیا در تهران تهیه کرده است.
در گزارش کنسول راس درباره تجارت و بازرگانی خلیج فارس برای سالهای 1873-1878 در بخش مربوط به «کشت و صدور تریاک ایران» که در آن زمان مهمترین کالای صادراتی ایران بود، آمده: «تریاک به طور عمده در یزد و اصفهان و همچنین به مقیاس کمتر در خراسان، کرمان، فارس و شوشتر کشت میشود. به خاطر شرایط آبوهوا و جنس خاک، تریاک یزد از تریاک اصفهان و مناطق دیگر بهتر است؛ ولی اگرچه در منطقه یزد، زمینهای زیادی به کشت تریاک اختصاص داده شده است؛ اما به دلیل کمبود آب طبیعی و آبیاری مصنوعی نمیتوان کشت آن را بیشتر گسترش داد. وضع اصفهان از این نظر با یزد فرق میکند؛ چون رودخانه و نهر در آن زیاد است و میتوان کشت تریاک را بسیار گسترش داد؛ ولی در منطقه اصفهان کشت پنبه و غلات بخش عمده این عوامل را به خود جذب میکند و بههمینخاطر باعث نزول کشت تریاک در این ولایات شده است. سود تجارت تریاک چند سال پیش به حدی بود که توجه ایرانیها به آن جلب شد و همه زمینهای مناسب و موجود در یزد و اصفهان و جاهای دیگر به جای کشت غلات و محصولات دیگر، به کشت تریاک اختصاص یافت. عدهای در آن زمان فکر میکردند کشت تریاک میتواند افزایش نامحدودی در ایران داشته
باشد؛ ولی شرایط محیطی نشان داد که چنین کاری عملی نیست. کوشش محلیها برای کسب ثروت با کشت و گسترش تولید محصولات سودآور و تجارت تریاک و غفلتشان از تولید محصولات ضروری برای زندگی و همچنین کمآبی و دیگر عوامل باعث بروز قحطی سالهای 1871-1872 شد. این تجربه پرهزینه و نتایج حاصل باعث شد تا ایرانیها درحالحاضر با دوراندیشی و احتیاط بیشتری عمل کنند و زمینهای محدودی را به کشت تریاک اختصاص دهند... . تریاک صادراتی تاکنون به وسیله کشتی بخار انگلیسی، که ماهانه بین خلیج فارس و انگلستان تردد میکند حمل میشد. آن بخشی که قرار است به بازارهای چین صادر شود، به وسیله کشتیهای بخار کمپانی پیانداو به سوئز منتقل میشود. میزان تریاک صادرشده از ایران در سال 1874 به هنگکنگ 1339 صندوق، به سنگاپور 80 صندوق و به لندن 583 صندوق بوده است. گفته میشود که در چین از تریاک ایران استقبال زیادی میشود؛ زیرا به خاطر روغن زیادی که در تهیهاش استفاده میکنند، بوی خاصی میدهد و بهعلاوه مواردی بوده که ناخالصی هم داشته است. با این همه، تریاک ایران در بازار لندن از فروش بهتری برخوردار است؛ چون به طور متوسط میزان مورفینش بالاست. بخش عمده
تریاک ایران که به لندن صادر میشود، از آنجا به دیگر کشورهای اروپا و آمریکا فرستاده میشود». (ص 34).
در کتاب علاوه بر اطلاعات اقتصادی و تجاری، اطلاعات متنوعی از وضعیت اجتماعی ولایات ایران و زندگی روزمره مردم در آن زمان منعکس شده است: جزئیات تجارت و بازرگانی داخلی و خارجی، کشتیرانی و بنادر عمده و نیروی دریایی، تولیدات مناطق مختلف ایران، گمرک و درآمدهای آن، میزان تعرفهها، صادرات و واردات، کشاورزی، جنگلها، منازل، عادات ساکنان ولایات، زندگی روستایی، غذای روزانه، لباس زنان، حیوانات وحشی، صنایعی از قبیل صابونپزی، نمدمالی و تولید باروت، آموزش، تلگراف و پست، قحطیها، جادهسازی در ایران، محصولات کشاورزی از قبیل غلات، پنبه، تریاک، ابریشم، برنج و زیتون، انواع پول طلا و نقره، پول کاغذی، حق ماهیگیری، جزئیات مالیاتستانی، ثروت کانی ایران، نفت، سنگهای قیمتی و بیماریهای اپیدمیک. در بخشی از گزارش هربرت که مربوط به بیماریهای واگیردار است، آمده: «با استثناهای محدود، بیشتر بیماریهای رایج در اروپا در اینجا هم حضور دارند. سل، ذاتالریه، ذاتالجنب و ابتلائات روماتیسمی در اینجا هم حضور دارند... . بیماریهای مزمن عبارت از آبله و تب نوبه است. آبله شمار زیادی را میکشد. ایرانیها نسبت به بیماریهای عفونی بسیار بیمبالات
هستند و ضرورت جداکردن افراد مبتلا به بیماریهای واگیردار از دیگران را درک نمیکنند. حتی به کودکانی که سرتاپایشان از جوشها و تاولهای آبله پوشیده شده است، اجازه میدهند با کودکان دیگر بازی کنند. خوشبختانه، ایرانیها رفتهرفته اهمیت و ارزش واکسیناسیون را درک میکنند و طبقات تحصیلکرده بهخصوص میکوشند در برابر بیماریها مصونیت پیدا کنند، حتی در میان اقشار پایین نیز مخالفت با واکسیناسیون کاهش یافته است. در نتیجه، امیدوارم که این مصیبت بهموقع از میان برداشته شود» (ص246).