درخواست کمک برای درمان زن مبتلا به سرطان
شرق: زن جوانی که با پسر هشتساله و مادر ازکارافتادهاش زندگی میکند، در حالی درگیر بیماری سرطان شده که توان پرداخت مخارج زندگی خودش و خانوادهاش را ندارد. به گزارش خبرنگار ما، این زن 38ساله که سرپرست خانوار نیز هست، با پسر هشتساله و مادر پیرش که به طور کامل فلج است، زندگی میکند. این زن تا پیش از بیماری بهعنوان فروشنده فعالیت داشت، اما بعد از بیماری توان کارکردن را هم از دست داده است. زندگی پردرد این زن با ابتلایش به بیماری سختتر شد و همین باعث شد از مردم درخواست کمک کند. زن جوان که به خواست خودش از عنوان نام او خودداری میشود، تاکنون دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است. او در توضیح زندگیاش به خبرنگار ما گفت: از خردادماه امسال متوجه شدم که توده بدخیمی در پستان راستم رشد و چند تا از غدد لنفاویام را هم درگیر کرده است. همان زمان به دلیل رشد زیاد سرطان پزشکان شور کردند و گفتند هیچ چارهای به جز عمل جراحی نیست. دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفتم که یک بار بخشی از پستان و غده را برداشتند و 10 روز بعد دوباره عمل کردند و تودههایی را که زیر بغلم بود خارج کردند. بعد از آن دکترها گفتند باید هر سه هفته یک بار و برای هشت جلسه شیمیدرمانی شوم و هر سه هفته یک بار آمپول پادینکس تزریق و بین پنج تا ۱۰ سال قرص هورمونی مصرف کنم. هزینه آمپول پادینکس هر ویال 100میل هفتمیلیونو 500 هزار تومان است و من هر بار باید سه ویال از آن را تزریق کنم و این کار را باید 14 ماه ادامه بدهم تا زنده بمانم. این زن گفت: داروهای بیماران سرطانی بسیار گران و معدود است و هیچ بیمهای آن را پوشش نمیدهد و من مجبورم این دارو را آزاد بخرم. مشکلات زندگی من به همینجا ختم نمیشود. مجبورم هزینه زندگی پسرم و مادرم را هم بدهم. تلاش من برای زندهماندن نه برای خودم بلکه برای پسرم و مادرم است که اطمینان دارم بعد از من شرایط بسیار بدی پیدا خواهند کرد؛ چون کسی نیست که از آنها مراقبت کند. هیچ دردی برای یک مادر بزرگتر از این نیست که پسر هشتسالهاش را به خاطر مخارج زندگی در مدرسه ثبتنام نکند. من امسال حتی نتوانستم پسرم را در مدرسه ثبتنام کنم. نگرانی سرنوشت او هم چیز دیگری است که به سختیهای زندگی من اضافه شده است. من هیچ منبع درآمدی ندارم و آشنایان در تأمین هزینههای روزمره زندگیام به من کمک میکنند. روزگار بسیار سختی دارم. به دلیل بیماریای که دارم، نمیتوانم پسرم را کنترل کنم و او بهشدت پرخاشگر شده است. هرچند کوچک است، اما بیماری من را متوجه شده و خیلی میترسد. البته من با مادرم زندگی میکنم و بخشی از هزینهها با حقوقی که مادرم میگیرد، تأمین میشود؛ اما مردم میدانند که هزینهها چقدر زیاد است و مبلغ پول اندک مستمری نمیتواند کمک زیادی باشد. یکی از اقوام ماهانه مقداری مواد غذایی به ما اهدا میکند؛ اما من در تأمین هزینههای درمانم ماندهام. این زن اضافه کرد: من از مردم تقاضا دارم به خاطر فرزندم به من کمک کنند تا بتوانم تا زمانی که این بچه از آب و گل درآید و روی پای خودش باشد زنده بمانم. من میخواهم فرزندی سالم با سرنوشتی معلوم تحویل این جامعه بدهم. اگر من نباشم کسی نیست از پسرم سرپرستی کند. همین حالا هم در تأمین هزینههای لباس و بهداشتش ماندهام و نتوانستم او را در مدرسه ثبتنام کنم. اگر من نباشم، او آواره خیابان میشود. از مردم درخواست کمک دارم تا از این وضعیت نجات پیدا کنم. لازم به ذکر است که مدارک پزشکی این زن از سوی معتمدان روزنامه «شرق» مورد بررسی قرار گرفته و درصورتیکه هموطنی بتواند داروهای این زن نیازمند را تأمین کند یا به هر نحوی به او کمک کند، امکان برقراری ارتباط او با معتمدان وجود دارد. همچنین اگر مایل به کمک نقدی برای تأمین دارو هستید تا در اختیار این زن قرار بگیرد، میتوانید کمکهای نقدی خود را به کارت شماره ۵۰۴۷۰۶۱۰۵۶۹۶۰۹۱۳ بانک شهر به نام شهرزاد همتی پلسنگی واریز کنید. گزارش تأمین داروها از طریق روزنامه «شرق» به اطلاع خیران خواهد رسید.
شرق: زن جوانی که با پسر هشتساله و مادر ازکارافتادهاش زندگی میکند، در حالی درگیر بیماری سرطان شده که توان پرداخت مخارج زندگی خودش و خانوادهاش را ندارد. به گزارش خبرنگار ما، این زن 38ساله که سرپرست خانوار نیز هست، با پسر هشتساله و مادر پیرش که به طور کامل فلج است، زندگی میکند. این زن تا پیش از بیماری بهعنوان فروشنده فعالیت داشت، اما بعد از بیماری توان کارکردن را هم از دست داده است. زندگی پردرد این زن با ابتلایش به بیماری سختتر شد و همین باعث شد از مردم درخواست کمک کند. زن جوان که به خواست خودش از عنوان نام او خودداری میشود، تاکنون دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است. او در توضیح زندگیاش به خبرنگار ما گفت: از خردادماه امسال متوجه شدم که توده بدخیمی در پستان راستم رشد و چند تا از غدد لنفاویام را هم درگیر کرده است. همان زمان به دلیل رشد زیاد سرطان پزشکان شور کردند و گفتند هیچ چارهای به جز عمل جراحی نیست. دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفتم که یک بار بخشی از پستان و غده را برداشتند و 10 روز بعد دوباره عمل کردند و تودههایی را که زیر بغلم بود خارج کردند. بعد از آن دکترها گفتند باید هر سه هفته یک بار و برای هشت جلسه شیمیدرمانی شوم و هر سه هفته یک بار آمپول پادینکس تزریق و بین پنج تا ۱۰ سال قرص هورمونی مصرف کنم. هزینه آمپول پادینکس هر ویال 100میل هفتمیلیونو 500 هزار تومان است و من هر بار باید سه ویال از آن را تزریق کنم و این کار را باید 14 ماه ادامه بدهم تا زنده بمانم. این زن گفت: داروهای بیماران سرطانی بسیار گران و معدود است و هیچ بیمهای آن را پوشش نمیدهد و من مجبورم این دارو را آزاد بخرم. مشکلات زندگی من به همینجا ختم نمیشود. مجبورم هزینه زندگی پسرم و مادرم را هم بدهم. تلاش من برای زندهماندن نه برای خودم بلکه برای پسرم و مادرم است که اطمینان دارم بعد از من شرایط بسیار بدی پیدا خواهند کرد؛ چون کسی نیست که از آنها مراقبت کند. هیچ دردی برای یک مادر بزرگتر از این نیست که پسر هشتسالهاش را به خاطر مخارج زندگی در مدرسه ثبتنام نکند. من امسال حتی نتوانستم پسرم را در مدرسه ثبتنام کنم. نگرانی سرنوشت او هم چیز دیگری است که به سختیهای زندگی من اضافه شده است. من هیچ منبع درآمدی ندارم و آشنایان در تأمین هزینههای روزمره زندگیام به من کمک میکنند. روزگار بسیار سختی دارم. به دلیل بیماریای که دارم، نمیتوانم پسرم را کنترل کنم و او بهشدت پرخاشگر شده است. هرچند کوچک است، اما بیماری من را متوجه شده و خیلی میترسد. البته من با مادرم زندگی میکنم و بخشی از هزینهها با حقوقی که مادرم میگیرد، تأمین میشود؛ اما مردم میدانند که هزینهها چقدر زیاد است و مبلغ پول اندک مستمری نمیتواند کمک زیادی باشد. یکی از اقوام ماهانه مقداری مواد غذایی به ما اهدا میکند؛ اما من در تأمین هزینههای درمانم ماندهام. این زن اضافه کرد: من از مردم تقاضا دارم به خاطر فرزندم به من کمک کنند تا بتوانم تا زمانی که این بچه از آب و گل درآید و روی پای خودش باشد زنده بمانم. من میخواهم فرزندی سالم با سرنوشتی معلوم تحویل این جامعه بدهم. اگر من نباشم کسی نیست از پسرم سرپرستی کند. همین حالا هم در تأمین هزینههای لباس و بهداشتش ماندهام و نتوانستم او را در مدرسه ثبتنام کنم. اگر من نباشم، او آواره خیابان میشود. از مردم درخواست کمک دارم تا از این وضعیت نجات پیدا کنم. لازم به ذکر است که مدارک پزشکی این زن از سوی معتمدان روزنامه «شرق» مورد بررسی قرار گرفته و درصورتیکه هموطنی بتواند داروهای این زن نیازمند را تأمین کند یا به هر نحوی به او کمک کند، امکان برقراری ارتباط او با معتمدان وجود دارد. همچنین اگر مایل به کمک نقدی برای تأمین دارو هستید تا در اختیار این زن قرار بگیرد، میتوانید کمکهای نقدی خود را به کارت شماره ۵۰۴۷۰۶۱۰۵۶۹۶۰۹۱۳ بانک شهر به نام شهرزاد همتی پلسنگی واریز کنید. گزارش تأمین داروها از طریق روزنامه «شرق» به اطلاع خیران خواهد رسید.