|

نتایج جستجو :

  • آن روز که الی می‌رفت، هوا گرم بود. خورشید می‌لرزید.‌ بچه‌ها‌ اشک‌هایشان و مددکار مرکز، کاسه‌ای آب را پشتش نثار‌ کردند…