نتایج جستجو :
-
به خاطر چشمهای فاطمه
فاطمه یک دفعه نگاه کرد و دید مرد با یک شیشه اسید، بالای سرش ایستاده است. چشم راستش از آن روز بسته نشده و پلکش باز…
فاطمه یک دفعه نگاه کرد و دید مرد با یک شیشه اسید، بالای سرش ایستاده است. چشم راستش از آن روز بسته نشده و پلکش باز…