اخراج برای صدای بلند
در گاردین گزارشی منتشر شده است و با چند زن که به دلیل صدای بلند یا اعتراضهایشان از سر کار اخراج شدهاند، گفتوگو کرده است. شاید عجیب باشد؛ اما این تبعیض هنوز هم رخ میدهد.
در گاردین گزارشی منتشر شده است و با چند زن که به دلیل صدای بلند یا اعتراضهایشان از سر کار اخراج شدهاند، گفتوگو کرده است. شاید عجیب باشد؛ اما این تبعیض هنوز هم رخ میدهد.
جودیت هاول وقتی اولین بار با این ماجرا روبهرو شد، بهشدت شگفتزده شد. او برای پیشرفت خیلی سخت کار میکرد. هاول، 49ساله، قبلا یک لابیگر دولتی بود و متوجه یک پدیده مرسوم شد: «به طور باورنکردنی تحت سلطه مردان قرار دارد» و متوجه شد که اگر چیزی بگوید چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و میگوید: «به نظرم رسید باید کمی بیشتر فشار بیاورم، کمی سختگیرتر باشم، به معنای واقعی کلمه حرف آنها را قطع کنم، - فریاد نزنم، بلکه صدایم را بلند کنم- و برخی افراد آن را رفتاری آزاردهنده دیدند». هاول با خوشحالی اعتراف میکند که صدای بلندی دارد، آوازخواندن را در جوانی یاد گرفته و بهعنوان یک مربی قایقرانی، وقتی از ساحل به خدمه خود دستور میدهد، تا فاصله یک کیلومتری صدایش شنیده میشود. او هیچ اشتباهی در بالابردن صدایش در شغلی که مستلزم داشتن توانایی برای تشکیل پرونده بود، نمیدید اما همکاران مرد گاهی اوقات او را کنار میکشیدند و به او میگفتند که بیش از حد اعتماد به نفس دارد یا زورگو است و او فکر میکند و معتقد است: «به معنای واقعی کلمه همان کاری را انجام میدهم که مردان». برای زنانی مانند هاول، که میدانند به دلیل انگیزه یا
اعتمادبهنفس پرسروصدا هستند، وقتی از آنها خواسته میشود ساکت باشند، چیزی بیش از یک توهین جنسیتی رخ میدهد؛ این روند میتواند برایشان عواقب حرفهای شدیدی داشته باشد. این هفته، یک فیزیکدان در دانشگاه اکستر نیز دچار همین روند حذف شد. دکتر آنت پلات که پس از 30 سال کار حرفهای توسط دانشگاه اخراج شد، این اتفاق پس از آن رخ داد که رؤسایش گفتند نمیتوانند صدای «بلند طبیعی» یا «زبان بدن» او را تحمل کنند و سبب اخراج ناعادلانه او شدند.
برای سارا، یک استاد دانشگاه دیگر در لیدز، نیز داستان همینگونه بود: دانشجویان ناشناس از سخنرانیهای او شکایت داشتند و نوشته بودند که صدای او «بیش از حد بلند» است. او که به صورت ایمیلی مصاحبه میکرد چون بهتازگی صدایش دچار مشکل شده بود، گفت: «وقتی برای اولین بار آن نامهها را خواندم، احساس خجالت کردم. اما بعد کمی عصبانی شدم! من اغلب به این فکر میکنم که آیا در کلاس خیلی بلند صحبت میکنم یا نه، اما معمولا وقتی به گذشته نگاه میکنم. خودم را در حال تدریس به یاد میآورم و نکته دیگری به ذهنم نمیرسد». این سه زن، هیچکدام هرگز نشنیده بودند که با یک همکار مرد برخورد مشابهی شود؛ اما سارا متوجه روندی مشابه در میان دانشجویانش میشود که در آن پسران «همواره پرسروصداتر» هستند و زنان «همواره سعی میکنند آهستهتر» باشند و صدای کمتری از آنها شنیده شود. اگر زنانی مانند سارا در محیط کار با چنین برخوردهایی مواجه میشوند، به نظر میرسد که در حوزه عمومی نیز این رفتار وجود داشته باشد. میتوانیم به افراد مشهوری که با صدای بلند شناخته میشوند اشاره کنیم: زنانی مانند مارگارت تاچر و آنجلا راینر معمولا بهعنوان افراد سرسخت یا
دشوار در نظر گرفته میشوند. حتی ادل نیز در این گروه قرار میگیرد. تجربه سونیا مورتلاک نشان میدهد که ترس از یک زن پرسروصدا میتواند چند برابر شود، البته اگر نژاد را نیز در نظر بگیریم. خانواده او اهل جامائیکا بودند، 67ساله و بازنشستهای است که در ساوتند زندگی میکند، میگوید که در شغل قبلی خود در یک بنگاه مسکن، «مدام به من درمورد لحن و تن صدایم تذکر داده میشد البته کاملا محترمانه و مؤدبانه». او گفت: «من صدای بلندی دارم اما بیادب نیستم. مردم میگفتند که من رفتاری تهاجمی داشتم». او افزود که مردان سفیدپوست را میدید که «به معنای واقعی کلمه در جلسات فریاد میزدند و هیچ اتفاقی نمیافتاد و گاهی اوقات من عصبانی میشدم و این فقط اوضاع را بدتر میکرد و جایگاه شغلیام لرزانتر میشد و در نهایت، شغلم را از دست دادم زیرا ساعت کاریام بدون افزایش حقوق بیشتر شده بود». برای اِما واینر، که یک برنامه مربیگری به نام رهبری تأثیرگذار برای زنان را اجرا میکند، این داستان آشناست و میگوید «زنان در محل کار دو فضا در دسترس دارند؛ زن مهربان و مماشاتکننده هستند یا عوضی مطلق». مارک هاک ویل، استاد علوم گفتار در دانشگاه کالج
لندن، میگوید: «طبیعت بخشی از وجود ماست؛ اگر زیروبم صدا را در نظر بگیریم، میتواند تحت تأثیر اندازه بدن، هورمونها و تمایز جنسیتی قرار گیرد». به هر حال سرنوشت این زنان به خاطر صدای بلند در سر کار تغییر کرد.