PR؛ مسئله فراموش شده در سیاست ورزی
باید عنوان کرد که چالش سیاستگذاری و پیوست رسانهای تصمیمات سیاسی، مهمترین چالش سیاستورزی در ده سال اخیر و شاید ده سال آینده است. بسیاری از تصمیماتی که در مجموعههای تقنینی ما اتخاذ میشود(درست یا غلط) با چالش توجیه افکار عمومی و پذیرش مردم مواجه است. بسیاری از قوانین خوب به دلیل حواشی آن کنار گذاشته میشود و برخی قوانین دست و پا گیر، برای خوشایند صنف یا طیفی از مردم تصویب میشود و همچنان این سیکل معیوب ادامه دارد.
سیدعلی شاه صاحبی*: باید عنوان کرد که چالش سیاستگذاری و پیوست رسانهای تصمیمات سیاسی، مهمترین چالش سیاستورزی در ده سال اخیر و شاید ده سال آینده است. بسیاری از تصمیماتی که در مجموعههای تقنینی ما اتخاذ میشود(درست یا غلط) با چالش توجیه افکار عمومی و پذیرش مردم مواجه است. بسیاری از قوانین خوب به دلیل حواشی آن کنار گذاشته میشود و برخی قوانین دست و پا گیر، برای خوشایند صنف یا طیفی از مردم تصویب میشود و همچنان این سیکل معیوب ادامه دارد.
اما وظیفه PR چیست؟
مدیر PR باید با برنامه ریزی، تعیین اهداف، استراتژی رسیدن به اهداف و سناریوهای مختلف در این مسیر را تدوین کند. این وظایف برای شخصی که در مجموعههای دولتی یا حاکمیتی وجود دارد از اهمیت بیشتری برخوردار است و نباید کارها را به ارسال چند اطلاعیه یا تکذیب برخی اخبار تقلیل دهند.
چالش اصلی روابط عمومی در سیستمهای دولتی و حاکمیتی این است که در ذهن سیاستگذار و مردم، فهم مشترکی از یک موضوع، قانون، پدیده و... ایجاد کند تا حواشی پیرامون یک موضوع اصل ماجرا را هدف نگیرد و سیاست به درستی تصویب و اجرا شود.در این بین کارشناس و متخصص امور رسانه و روابط عمومی، واسطه سیاستمدار و مردم است. او بعنوان متخصص وظیفه دارد اولا ارتباط ایجاد کند، ثانیا از طریق آگاهی بخشی این ارتباط را تقویت کند و ثالثا این ارتباط را بصورت دو طرفه بین مردم و مسئول ایجاد کند.
برای تحقق این وظیفه چند گام مهم باید برداشته شود:
1.سیاستگذار دچار عوام زدگی نشود. وظیفه سیاستمدار تصویب قوانین کارشناسی شده به جای تصمیمات پوپولیستی است. وظیفه PR این است که از سیاستمدار یک چهره علمی و متخصص ترسیم کند. به عبارت دیگر مردم باید متوجه شوند که تصمیمات ایشان براساس علم و تخصص و به دور از منفعت شخصی یا صنفی اتخاذ شده است.
2.تبیین سیاست پیش از تصویب. بسیاری از قوانین خوب به دلیل عدم آگاهی بخشی به طیفهای مختلف مردم از جمله نخبگان، در زمان اجرا دچار چالش میشوند و عملا بدنه اجتماعی از آن حمایت نمیکند. روابط عمومی باید در فرایند تصمیمگیری، علل و عوامل موثر و اثرات مثبت و منفی یک سیاست را به اطلاع عموم مردم برساند.
3.ارتباط مستقیم با مردم. برخی از سیاستمداران به دلیل فاصلهای که با زندگی واقعی مردم دارند، درک صحیحی از علل ایجاد برخی آسیبها و مشکلات اجتماعی ندارد. ایجاد ارتباط مستمر با مردم و گروههای مختلف اجتماعی دو اثر ویژه دارد: از طرفی مردم ارتباط رودررو با مسئول خود دارند و میتوانند مسائل خود را برای او تشریح کنند. از طرف دیگر مسئول مربوطه با ابعاد مختلف مسائل روزمره مردم آشنا خواهد شد.
4.بازخورد و ارزیابی. یکی دیگر از وظایف روابط عمومی در دستگاههای حاکمیتی، ارزیابی و بازخوردگیری از طیفهای مختلف مردم است. او باید از این طریق تبعات یک سیاست را به اطلاع سیاستمدار برساند. برای این امر روشهای مختلفی وجود دارد که متخصص PR باید مهارتهای مربوطه را کسب کرده باشد.
5.حضور در همه پلتفرمهای اجتماعی. در عصر شبکههای مجازی، اکتفا به روزنامهها و صداوسیما برای ارتباط با مردم کافی نیست. بسیاری از مخاطبان بهویژه نسلهای جوان در پلتفرمهای دیگری حضور داشته و برای ارتباط با آنها باید در آن پلتفرم، حضور پررنگ داشته باشند. یکی از وظایف مدیر رسانهای ایجاد کانالهای ارتباطی با مردم در پلتفرمهای مختلف است. تولید محتوای متناسب با هر پلتفرم و در قالبهای گوناگون، در تعمیق این ارتباط بسیار حائز اهمیت است.
در تمام این مراحل وظیفه یک مدیر روابط عمومی، اتصال سیاستمدار یا نهاد تصمیم ساز به مردم است. هر چه این فاصله کمتر باشد، گسست اجتماعی کاهش یافته و اعتماد عمومی افزایش مییابد. به همین خاطر حاکمیت باید با بکارگیری از متخصصان حوزه رسانه، فاصله خود را با مردم کاهش داده و بتواند سرمایه اجتماعی خود را احیا کند.
(ارشد ارتباطات و مدیر رسانهای دکتر طغیانی، نماینده مردم اصفهان)