|

روایت نقاط عطف نفت ایران در قرنی که آخرین نفس‌هایش را می‌کشد

روزگار سپری‌شده طلای سیاه

از زمان پیدایش نخستین چاه نفت در ایالت پنسیلوانیا، طلای سیاه به یک کالای کلیدی در اقتصاد و سیاست بین‌الملل تبدیل شده است؛ کالایی که در تمام دنیا به‌عنوان محرک اقتصادی مورد استفاده قرار گرفته و نوسان قیمتی آن اقتصاد دنیا را تحت تأثیر قرار داده و همچنان هم اثرگذار است

روزگار سپری‌شده طلای سیاه

ابراهیم رضایی‌راد: از زمان پیدایش نخستین چاه نفت در ایالت پنسیلوانیا، طلای سیاه به یک کالای کلیدی در اقتصاد و سیاست بین‌الملل تبدیل شده است؛ کالایی که در تمام دنیا به‌عنوان محرک اقتصادی مورد استفاده قرار گرفته و نوسان قیمتی آن اقتصاد دنیا را تحت تأثیر قرار داده و همچنان هم اثرگذار است. ایران هم از زمان کشف نفت در مسجد‌سلیمان مورد توجه کشورهای خارجی بوده و در داخل هم این طلای سیاه بر تمام تحولات مهم اثرگذار بوده یا خود از ریشه‌های نقاط عطف تاریخ این جغرافیا بوده است؛ اما در یک قرن گذشته نفت ایران چه روزگاری را طی کرده و دولت‌های مختلف چه تأثیری از آن پذیرفتند؟ قراردادهای مهم مانند دارسی از کجا آمدند، در چه زمینه‌ و ‌زمانه‌ای امضا شدند و چه بر جای گذاشتند؟ گزارش پیش‌رو روایتی از روزگار صدساله نفت در ایران است که به بهانه سالروز ملی‌شدن صنعت نفت ایران و همچنین ویژه‌نامه فردای «شرق»، آماده شده‌ است؛ ویژه‌نامه نفت که قرار است ردپاهای نفت بر حوزه‌های مختلف را بکاود و در همین صفحه اقتصادی هم دوران پس از ملی‌شدن نفت و سیاست‌ اقتصادی مدیریت کشور در دوران پساملی‌شدن نفت بررسی خواهد شد؛ اما یک روز پیش از رسیدن به ویژه‌نامه، شاید بد نباشد که نقاط عطف نفت ایران در این قرن یادآوری و بررسی شود.

دوران امتیازات استعماری نفت؛ قرارداد دارسی و آرمیتاژ

اولین امتیاز تاریخ نفت ایران، قرارداد دارسی است. قرارداد دارسی در سال ۱۹۰۱ در زمان زمامداری مظفرالدین شاه با ویلیام ناکس دارسی به امضا رسید. بر‌اساس این قرارداد، دارسی متعهد شد سالانه ۲۰ هزار لیر وجه نقد و ۱۶ درصد از منافع خالص خود را به دولت ایران پرداخت کند. البته برخی منابع نقل کرده‌اند که 16 درصد به حساب شخصی شاه واریز می‌شد. در مقابل ایران نیز متعهد شد امتیاز استخراج و بهره‌برداری از نفت در سراسر ایران به استثنای استان‌های شمالی را به مدت ۶۰ سال به دارسی واگذار کند. ناکس دارسی به علت مخارج بالا و به‌نتیجه‌نرسیدن حفاری تا آستانه تعطیلی پروژه نیز پیش رفت. حفاری‌ها بعد از گذشت هفت سال از انعقاد قرارداد میان ایران و دارسی، در سال ۱۹۰۸ بالاخره اکتشاف در مسجدسلیمان به نتیجه رسید و اولین چاه نفت ایران در این منطقه حفر شد. میزان فروش هر بشکه نفت در سال ۱۹۰۱ که قرارداد دارسی منعقد شد، ۰.۹۶ سنت بود که در سال ۱۹۱۲ که صادرات نفت آغاز شد، به رقم ۰.۷۴ سنت رسید. با تشدید اختلافات بر روی قرارداد دارسی، قرارداد آرمیتاژ اسمیت امضا شد. قرارداد آرمیتاژ اسمیت به خاطر اختلاف دولت ایران با انگلستان بر سر تعبیر و تفسیرها از امتیاز دارسی و اساس این اختلاف بر سر قطع لوله نفت در زمان جنگ به‌وسیله آلمانی‌ها بود. در‌نهایت با پرداخت یک‌میلیون لیره دعاوی حقوقی میان دو طرف درگیری پایان یافت.

 جنگ‌های جهانی؛ نقطه عطف نفت

حادثه بعدی مهم را می‌توان جنگ‌های جهانی عنوان کرد. ایران اگرچه در طول جنگ‌های جهانی سیاست بی‌طرفی خود را دنبال و اعلام کرد؛ ولی دچار مشکلات و معضلات فراوانی مانند قحطی گسترده شد که در تاریخ به «قحطی بزرگ» معروف است. نفت به‌ویژه در زمان جنگ جهانی دوم توجه کشورهای دنیا به‌عنوان یک عامل محرک در اقتصاد و همچنین نیروهای نظامی را به خودش معطوف کرد. آلمان نازی با پیشروی در مناطق آسیای مرکزی و قفقاز به دنبال دستیابی به منابع جدید نفت برای ادامه پیشروی در جنگ جهانی دوم بود. طبیعی است که ایران به دلیل داشتن منابع فراوان نفتی در آن زمان مورد توجه متفقین و متحدین قرار بگیرد. ژرژ کلمانسو، سیاست‌مدار فرانسوی گفته بود که ارزش یک قطره نفت با یک قطره خون برابر است که حکایت از اهمیت بالای نفت دارد. قیمت نفت جهانی در سال 1914 و آغاز جنگ جهانی اول 0.81 سنت و در زمان پایان جنگ جهانی در سال 1918 به قیمت 1.98 دلار رسید که جهش درخور‌توجهی است. استخراج و صادرات نفت ایران از 274 هزار تن در سال در سال 1914 به 1.385 میلیون تن در سال 1920 رسید. در آغاز جنگ جهانی اول، ماهانه حدود 25 هزار تن نفت و فراورده‌های نفتی از آبادان صادر می‌شد. در سال 1928 ذخایر عظیم نفتی در هفتکل کشف شد. تنها در سال 1930 حدود یک میلیون تن نفت از آن منطقه استخراج شد. در همان سال ظرفیت تصفیه پالایشگاه آبادان به پنج‌میلیون تن رسید.

در سال‌های جنگ جهانی دوم قیمت نفت در حوالی یک دلار در حال نوسان بود و از 1.21 دلار فراتر نرفت. در جنگ جهانی دوم متفقین به دنبال حفظ منابع و کشورهای دارای ذخایر نفت فراوان برای تأمین نیاز ادوات جنگی خود بودند. از همین جهت در سال 1940 تأسیسات جدیدی در پالایشگاه آبادان توسط متفقین شروع به کار کرد که برای تولید بنزین مورد نیاز نیروهای متفقین بود. به مرور زمان تأسیسات جدیدی در پالایشگاه بندرعباس نصب شد که سالانه یک‌میلیون بشکه سوخت جت تولید می‌کرد که این رقم در سال‌های جنگ، یک رکورد محسوب می‌شد. در همان سال‌ها استخراج از مخازن جدید از جمله آغاجاری برای تأمین نفت سفید متفقین آغاز شد. در کنفرانس نوامبر 1943 در تهران بین جوزف استالین، فرانکلین روزولت و وینستون چرچیل، استالین پیشنهاد مذاکره درباره استخراج و توزیع نفت خاورمیانه در دوران پس از جنگ را داد که روزولت و چرچیل با این پیشنهاد مخالفت کردند. در‌واقع روسیه به دنبال غارت نفت خاورمیانه، به‌ویژه نفت ایران پس از جنگ بود. ایران در سال 1946 در‌حال بازیابی توان تولید 19.19 میلیون تن نفت بود که در سال 1950 به 31 میلیون تن رسید.

ملی‌شدن صنعت نفت: محقق‌شده دست‌نیافتنی

شاید چندان باورپذیر نباشد اما همین دیروز و در سالن شهید بهشتی وزارت نفت مجری یک برنامه نفتی از تحقق و عملی‌شدن ملی‌شدن نفت در آینده نزدیک سخن می‌گفت و این در حالی است که همین برنامه به مناسب سالروز ملی‌شدن نفت ایران بود. با این همه نهضت ملی‌شدن صنعت نفت را می‌توان مهم‌ترین حادثه تاریخ نفت ایران دانست؛ صنعت نفتی که پس از سال‌ها از یوغ استعمار انگلیس خارج و توسط دولت ایران اداره شد. شکل‌گیری نهضت ملی‌شدن صنعت نفت با اعتراضات مردم و گروه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی به قرارداد دارسی، گس-گلشائیان و قرارداد ۱۹۳۳ موجب به‌وجودآمدن موج انتقادات به واگذاری این نوع قراردادها به کشورها یا اشخاص خارجی شد. سرانجام گروه‌های ملی‌گرا با رهبری دکتر محمد مصدق طرح ملی‌شدن صنعت نفت را در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی تصویب کردند و در ۲۹ اسفند همان سال توسط مجلس سنا مبدل به قانون شد. در همان سال‌ها که انگلستان سهم اندکی از درآمد‌های نفتی را به ایران می‌داد، کشور عربستان به توافق 50 -50 رسیده بود. البته بعد‌ها انگلستان تلاش کرد با شعله‌ورشدن موج اعتراض‌ها، پیشنهادی مشابه عربستان سعودی به ایران بدهد که مورد موافقت دکتر مصدق قرار نگرفت. پیروزی نهضت ملی‌شدن صنعت نفت اثرات مختلفی بر اقتصاد ایران گذاشت. تحریم‌های نفتی انگلستان و سایر کشورها سبب فروش نزدیک به صفر نفت ایران شد که فشار زیادی بر اقتصاد دولت ایران وارد می‌کرد. گرچه در مقاطعی بعضی کشورها مانند ایتالیا و ژاپن نفت ایران را خریداری کردند ولی ارقام چشمگیری نبود. در سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ استخراج نفت به‌طور میانگین تنها ۲۸ بشکه در روز بود که چهار درصد تولید نفت ایران در مقایسه با سال ۱۳۲۹ بود. دکتر مصدق تلاش کرد با اقداماتی مانند فروش اوراق قرضه یا کاهش هزینه‌های دولت کسری بودجه از عدم فروش نفت را جبران کند.

 شوک اول نفتی؛ جنگ اعراب و اسرائیل

کاهش صادرات نفت توسط کشورهای تولیدکننده جهش قیمتی شدید نفت را به دنبال دارد. پس از جنگ سوریه و مصر که مورد حمایت کشورهای عربی بودند با اسرائیل، کشورهای عربی تولیدکننده نفت، تصمیم گرفتند صادرات نفت به اسرائیل و کشورهای غربی مانند ایالات متحده آمریکا و ژاپن را ممنوع کنند. در‌واقع این تحریم علیه کشورهای حامی اسرائیل در جنگ یوم‌الکیپور بود. این حادثه که به شوک اول نفتی مشهور است، موجب چهاربرابرشدن قیمت نفت شد. قیمت نفت قبل از تحریم نفتی سه دلار بود که به 12 دلار رسید. ابتدا اوپک تصمیم به افزایش 80 درصدی قیمت نفت خام گرفت و پس از مدتی با افزایش 300‌درصدی قیمت نفت موافقت کرد. ایران از سیاست کشورهای عربی پیروی نکرد و صادرات نفت خود به اسرائیل و کشورهای غربی را ادامه و تقویت کرد. شاید اگر ایران نیز در کنار کشورهای عربی تولیدکننده نفت به تحریم کشورهای غربی روی می‌آورد، قیمت نفت رشد سرسام‌آوری را تجربه می‌کرد. ایران تا قبل از جنگ اعراب و اسرائیل دو‌میلیارد دلار فروش نفت داشت که این رقم به ۲۰ میلیارد دلار در سال رسید که رقمی قابل‌توجه است. این افزایش درآمد موجب توسعه صنعت و گسترش بخش‌های مختلف داخلی مانند پتروشیمی و افزایش میزان توان تولید شد. این شوک نفتی موجب تصمیم کشورهای غربی مبنی بر کاهش مصرف و صرفه‌جویی آنها درخصوص نفت شد.

شوک نفتی دوم و سوم؛ انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی

انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ نیز شوک دیگر نفتی بود که قیمت نفت را دچار تغییر و نوسان کرد. ایران که در سال‌های قبل از انقلاب به کشوری بزرگ درخصوص صادرات نفت مبدل شده بود، در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی ایران کاهش تولید را شاهد بودیم که در‌نهایت در بهمن‌ماه تولید ایران به صفر نزدیک شد که به دلیل اعتصاب سراسری کارکنان پالایشگاه‌های ایران بود.

حذف ناگهانی پنج میلیون بشکه نفت ایران از میزان تولیدات جهانی شرایط نابسامانی را ایجاد کرد که ایران بیشترین ضرر را از این کاهش مقطعی صادرات نفت متحمل شد. در واقع میزان تولید نفت ایران در سال 1357، هفت درصد از تولید نفت دنیا را به خودش اختصاص می‌داد که رقمی درخور توجه است. حذف تولید نفت ایران باعث شد قیمت جهانی نفت بین آوریل 1979 و آوریل 1980 بیش از دو‌برابر شود. البته کشورهای عضو اوپک تلاش کردند خلأ نبود نفت ایران را با افزایش تولید خود جبران کنند. کاهش و حذف ناگهانی تولید ایران از سبد نفت جهان موج افزایش قیمت نفت را به دنبال داشت که قیمت آن را به 39.5 دلار رساند. در‌واقع قیمت دلار از 14 دلار در سال 1978 به 31 و 36 دلار در سال 1979 و 1980 رسید.

جنگ تحمیلی میان ایران و عراق به شوک سوم نفتی معروف است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با سیاست‌گذاری میزان تولید نفت ایران در سال 1358 به 2.4 میلیون بشکه در روز رسیده بود. همان‌طور‌که قبلا گفته شد میزان صادرات ایران قبل از انقلاب از پنج‌میلیون بشکه به 796 هزار بشکه در سال 1359 رسید که کاهشی قابل‌توجه بود. درآمد نفتی ایران در سال‌های 1359 تا 1366 به ترتیب 11.6 ،12.4 ،20 ،20.5 ،16.5، 13.9 ،5.9 و 9 میلیارد دلار بود. اوپک در سال 1366 تصمیم گرفت قیمت نفت را کاهش دهد و از 29 دلار تعیین‌شده به قیمت 18 دلار رسید. اگرچه برخی صاحب‌نظران نقش لابی‌های کشورهای حامی عراق در جنگ تحمیلی درخصوص اقدام اوپک را بی‌تأثیر نمی‌دانستند و هدف از این اقدام را ضربه به درآمدهای نفتی ایران و کاهش آن تلقی می‌کردند.

تحریم‌های آمریکا؛ بازگشت به دوران پساملی‌شدن؟

براساس فعالیت‌های هسته‌ای و اتهامات کشورهای غربی به‌خصوص ایالات متحده آمریکا در سال‌های اخیر تحریم‌های مختلفی علیه ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل و ایالات متحده آمریکا وضع شده است. تحریم‌هایی که شریان اصلی اقتصاد و درآمد‌های ایران یعنی فروش نفت را هدف خودش قرار داده است. شرایطی که موجب سخت‌شدن فروش نفت و دورزدن تحریم‌های نفتی از طرق گوناگون مانند تهاتر نفتی شد. کاهش درآمد‌های نفتی تکانه‌های شدیدی بر اقتصاد ایران ایجاد کرده که موجب تورم افسارگسیخته در سال‌های اخیر شده است. برای مثال سال ۲۰۱۵ که توافق برجام امضا شد، میزان صادرات نفت ایران ۱.۸ میلیون بشکه در روز بود که در سال ۲۰۱۷ به ۲.۲ میلیون و در سال ۲۰۱۸ که منجر به خروج آمریکا از برجام و تحریم‌های جدید توسط ترامپ بود و پس از آن در سال ۲۰۲۰ طبق آمار IMF به ۵۰۰ هزار بشکه و حتی طبق آمار غیررسمی به ۱۰۰ هزار بشکه روزانه کاهش پیدا کرد. از سویی دیگر حذف تدریجی نفت ایران از بازارهای جهانی اگرچه در وهله نخست اقتصاد ایران را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد ولی کمبود عرضه و تولیدکننده‌ای بزرگ مانند ایران خریداران را از بازاری بزرگ محروم می‌کند. تلاش‌هایی درخصوص جبران کمبود نفت ایران در سال‌های اخیر با افزایش تولید کشورهایی مانند عربستان صورت گرفت. عدم موفقیت نسبی این استراتژی اینجا مشخص می‌شود که بحرانی مانند جنگ اوکراین و روسیه موجب نگرانی جهان از کمبود عرضه و افزایش قیمت نفت شد. طبق گزارش‌های رویترز و اویل‌پرایس در صورت بازگشت ایران به برجام امکان تولید حداکثری نفت ایران در عرض شش تا 9 ماه وجود دارد که تولیدی دو تا سه میلیون بشکه در صورت لغو تحریم‌ها در دسترس و دور از ذهن نیست و امکان تعادل‌بخشی به بازار نفت را دارد.

 پاندمی کرونا: روزگار افت قیمت نفت

قیمت نفت خام برنت در نوامبر 2018 به سرعت کاهش یافت و به 58.71 دلار رسید، که دلایلی مانند افزایش تولید نفت روسیه و کشورهای اوپک از دلایل کاهش قیمت نفت در سال 2018 و 2019 بود. میانگین قیمت نفت خام برنت در سال 2019، 64 دلار بود. اوایل سال 2020 جهان درگیر پاندمی کرونا شد. پاندمی که بر تمامی ابعاد اقتصاد دنیا خصوصا نفت تأثیر فراوانی گذاشته است. علاوه بر پاندمی کرونا جنگ قیمتی نفت میان روسیه و عربستان، یکی دیگر از دلایل کاهش قیمت نفت در سال 2020 بود. براساس گزارش IHS شوک تقاضای کووید 19 نشان‌دهنده انقباض بزرگ‌تری نسبت به رکود بزرگ در اواخر دهه 2000 و اوایل دهه 2010 بود. در‌واقع کاهش تقاضا برای نفت به کمتر از 4.5 میلیون بشکه در روز حاکی از جدی‌بودن بحران تقاضا در جهان دارد. مارس 2020 قیمت نفت به 42 دلار کاهش پیدا کرد. قیمت نفت درماه مارس مجددا 30درصد کاهش یافت که نشان‌دهنده بزر‌گ‌ترین کاهش یکباره قیمت نفت از زمان جنگ خلیج‌فارس در سال 1991 بود. بی‌بی‌سی گزارشی درباره تقاضای نفت منتشر کرد که که قیمت نفت ایالات متحده منفی شده، زیرا تقاضا برای سوخت در سطح جهان کاهش یافته است. در گزارش اکتبر2020 بلومبرگ درمورد کاهش قیمت نفت با استناد به EIA از جمله عنوان شد که با افزایش تعداد موارد ابتلا به کرونا، تقاضا برای بنزین، به‌ویژه در ایالات متحده به‌شدت کاهش پیدا کرده است. اگرچه حمله حوثی‌ها به تأسیسات آرامکو یا جنگ اوکراین و روسیه نفت را دچار افزایش قیمت کرد، ولی کرونا را می‌توان به‌جرئت شوک نفتی در ابعاد شوک‌های نفتی گذشته دانست که برخلاف شوک‌های قبلی موجب کاهش قیمتی نفت شد.