|

قربانیان قطع اینترنت

این روزها، قطعی و کندی اینترنت بیش از هر کس دیگر دامن کسب و کارهای آنلاین را گرفته است. طبق آنچه محمدرضا خباز، نماینده ادوار مجلس گفته است قطعی‌های اخیر اینترنت باعث از دست رفتن ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار ردیف شغلی شده است. طبق اعلام نت بلاکس قطعی اینترنت در ایران ساعتی یک و نیم میلیون دلار معادل ۴۵ میلیارد تومان زیان اقتصادی به کشور وارد می‌کند. یعنی تقریبا روزی هزار میلیارد تومان.

قربانیان قطع اینترنت

ریحانه جولایی-این روزها، قطعی و کندی اینترنت بیش از هر کس دیگر دامن کسب و کارهای آنلاین را گرفته است. طبق آنچه محمدرضا خباز، نماینده ادوار مجلس گفته است قطعی‌های اخیر اینترنت باعث از دست رفتن ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار ردیف شغلی شده است. طبق اعلام نت بلاکس قطعی اینترنت در ایران ساعتی یک و نیم میلیون دلار معادل ۴۵ میلیارد تومان زیان اقتصادی به کشور وارد می‌کند. یعنی تقریبا روزی هزار میلیارد تومان.

 
یک خسارت قابل توجه
گزارش سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران اثر قطع اینترنت و محدودیت‌های اینترنتی بر بیشتر از ۱۰۰ شرکت را بررسی کرده است. براساس برآورد صورت گرفته درباره تاثیر ادامه این محدودیت‌ها بر ترکیب فروش از دست رفته و هزینه اضافه شده کسب ‌وکارها، ۵٣ درصد از مشاغل روزانه ۵٠ میلیون تومان و قریب به ٨ درصد روزانه بیش از ۵۰۰ میلیون تومان خسارت می‌بینند.آمارهای موسسه پژوهشی بتا هم از وضعیت شبکه‌های اجتماعی ایران نشان میدهد که حجم بازار اینستاگرام بین ۱۸ هزار تا ۳۲ هزار میلیارد تومان تخمین زده می‌شود. همچنین معاونت پژوهشی سازمان امور مالیاتی در آخرین گزارش خود در این باره ضریب نفوذ اینترنت را در ایران ۱۱۲ درصد و تعداد کاربران آن را ۹۴ میلیون نفر اعلام کرد.
 
معیشت 11 میلیون نفر در گرو فضای مجازی
این وضعیت، علاوه بر زیان اقتصادی مستقیم، اشتغال بسیاری از افراد را هم تحت تاثیر قرار داده. بر اساس برخی از گزارش‌ها یک میلیون شغل تنها در اینستاگرام ایجاد شده است. دبیر اتحادیه کسب‌وکارهای فضای مجازی اما آمار عجیبی را اعلام کرده بود. او گفته بود معیشت ۱۰ میلیون نفر اکنون وابسته به فضای مجازی است .البته رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور تعداد افرادی که در یک ماه گذشته کسب و کارشان به حالت نیمه تعطیل در آمده را حدود 11 میلیون نفر اعلام کرده است.
 
کسب و کارهای آنلاین بیمه بودند؟
از سوی دیگر،احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد از آمادگی این وزارتخانه برای حمایت از کسب و کارهای اینترنتی خبر داد و گفت: «وزارت اقتصاد از همه ابزارهای خود برای ترمیم خسارت به کسب و کارها استفاده می‌کند و همه باید برای ترمیم لطمه‌هایی که در روزهای گذشته به کسب و کارهای حقیقی و مجازی وارد شده تلاش کنیم.» همچنین مسئولان بیمه نیز اعلام کرده‌اند که کسب و کارهای اینترنتی که بیمه بوده‌اند در صورت خسارت، تحت پوشش بیمه قرار می‌گیرند. اما نکته اصلی این است که بسیاری از کسب و کارهای آنلاین تحت پوشش بیمه نبوده‌اند.؛ از جمله افرادی که با «شبکه شرق» گفت‌وگو کردند.
 
امیدی که به ناامیدی تبدیل شد
سحر یک سالی می‌شود که به همراه خواهرش کسب و کار اینترنتی خودشان را راه اندازی کرده‌اند. او می‌گوید: فیلترینگ اینستاگرام به شغل نوپای ما ضرر زیادی زده است. ما با سرمایه شخصی یک پیج شال دست دوز راه اندازی کردیم و حالا که توانسته‌ایم به جایی برسیم اینستاگرام فیلتر شد.
با استقبالی که از این پیج شد آنها تصمیم گرفتند کارشان را توسعه دهند. اولین قدم استخدام خیاط، اجاره کارگاه و خرید پارچه‌های بیشتر بود و بعد، یک شبه همه چیز به هم ریخت و حالا علاوه بر ضرر باید هزینه اجاره کارگاه و حقوق خیاط را هم از جیب خودشان پرداخت کنند.
 
دست به دامن فروش طلا و پس‌انداز
مهیا علیپور، مربی حرفه‌ای ورزش است که به گفته خودش بخش قابل توجهی از درآمدش را از طریق کلاس و برنامه‌های ورزشی آنلاین کسب می‌کرد. مهیا می‌گوید: با قطعی اینترنت عملا درآمد من به صفر رسیده چرا که من وقت زیادی برای شاگردان آنلاینم گذاشتم و از ترکیه و کانادا مشتری داشتم و بعد از قطعی اینترنت مشتریانم را از دست دادم. از طرف دیگر هر ماه 6 میلیون تومان به بانک بابت وام باید پرداخت کنم و وام ازدواج و اجاره خانه را هم هست که عملا توان پرداخت آنها را ندارم و برای گذران زندگی و پرداخت اقساط مجبور شده‌ام طلاهایی که دارم را بفروشم و از پس‌اندازم استفاده کنم.
 
نمی‌خواهم دست فروشی کنم
نهال چند سال است که یک مغازه کوچک لباس فروشی در یک باشگاه ورزشی دارد اما بیشتر فروش او از طریق پیج اینستاگرامش است. او می‌گوید: در این یک ماه که اینترنت قطع شده هیچ فروشی نداشتم. نگران قسط‌های عقب مانده هستم و فروش داخل باشگاه هم آنقدر کم است که روی آن حسابی نمی‌کنم. ماهیانه 3 میلیون تومان از طریق فروش آنلاین درآمد داشتم این مبلغ در مقابل درآمدهای میلیونی سایر مشاغل واقعا کم است و به این معناست که من برای یک زندگی بسیار ساده و نیازهای روزانه‌ام به این شغل دلگرم بودم و حالا چاره‌ای جز اینکه دستفروشی کنم برایم باقی نمانده است اما واقعا دلم نمی‌خواهد این کار را انجام دهم.