|

تقی آزاد ارمکی، جامعه‌شناس:

مساله اساسی جامعه ایرانیان مساله زندگی است، می‌خواهیم زندگی کنیم

یک جامعه‌شناس گفت: «ما هیچوقت ملت مخربی نبودیم، هیچوقت انقلاب نکرده‌ایم بلکه رژیم‌ها فرو ریخته‌اند. اگر میخواستیم انقلاب کنیم که باید خیلی کشته می‌دادیم. ما انقلاب نکرده‌ایم و همواره رژیم پیشین سقوط کرده است و چون سقوط رژیم دیروز ابتر مانده رژیم بعدی مثل قبلی است و به همین دلیل پهلوی عین قاجار است.»

مساله اساسی جامعه ایرانیان مساله زندگی است، می‌خواهیم زندگی کنیم

به گزارش شبکه شرق، همایش «اعتراضات، رسانه و فرهنگ» توسط انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در خانه اندیشمندان علومی انسانی با سخنرانی هادی خانیکی (رئیس انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات)، علی ربیعی (دبیر علمی همایش) و تقی آزاد ارمکی (جامعه‌شناس و استاد دانشگاه) برگزار شد.

 

هیچ ملتی تا این حد زندگی را طلب نمی‌کند

در این مراسم تقی آزاد ارمکی، جامعه‌شناس گفت: ما می‌خواهیم ایرانی بمانیم و طبق گفته آقای ربیعی جریان‌هایی هستند که نمی‌خواهند ما ایرانی بمانیم. ایرانی ماندن مقتضیاتی دارد و حداقل این است که میبایستی ما یک درک روشن فرهنگی از ایران برای بازخوانی قرار دهیم ولی تا کنون هر چه بوده فقط درک سیاسی از ایران بوده و ایران دیگری از ایران معاصر مطرح شده که تناسب کمی با ایران فرهنگی داشته است. ایرانی که در مقابل تهاجم‌های قدرتمند جهان دیروز و امروز مانده‌ و ما همچنان زندگی را طلب می‌کنیم و فکر می‌کنم هیچ ملتی تا این حد زندگی را طلب نمی‌کند که در مقابل آن حاکمیت و گروه فشار اینقدر بد به زندگی نگاه می‌کنند و حتی آنهایی که می‌خواهند ما را خارجی کنند هم همینطور هستند.

 

هیچ وقت انقلاب نکردی، رژیم‌ها فروریخته‌اند

آزاد ارمکی خاطرنشان کرد: ما نه مثل آمریکا هستیم و نه مثل آلمان، ما ملتی تاریخی هستیم و به همین دلیل کانون تاریخ‌مان که می‌گویند دولت‌ها بوده‌اند اشتباه است، دولت در ایران همه‌کاره نبوده و این تقلب هرودوتی است که می‌گویند اگر ایران قدرتمند می‌خواهیم، دولت قدرتمند باید داشته باشیم و تعریف غلطی از امنیت به عنوان بروکراسی ارائه داده‌اند. اگر می‌گویم ایران باید فرهنگی باشد به این معنا نیست که به سمت دیدگاه کلیشه‌ای هرودوتی‌ها برویم، دولت مقتدر آسیب بزرگی بر ایران وارد کرده تا ما از جامعه و فرهنگ مقتدر صحبت نکنیم. ایران بیش از هر چیز با فرهنگش زیست کرده، ویژگی این فرهنگ مساله سازگاری است نه سازشکاری؛ در واقع قدرت مهمی است که فرهنگ در ایران ایجاد کرده و اتفاقا ایرانیان از این منظرِ فرهنگی قابل فهم هستند. مهاجران ایرانی موفق‌ترین مهاجران هستند و نقش مهمی در ساختن جهان امروز مثل آمریکا، کانادا و اروپا دارند و این به خاطر ویژگی سازگاری فرهنگ ایرانیان است. ما هیچوقت ملت مخربی نبودیم، هیچوقت انقلاب نکرده‌ایم بلکه رژیم‌ها فرو ریخته‌اند. اگر میخواستیم انقلاب کنیم که باید خیلی کشته می‌دادیم. ما انقلاب نکرده‌ایم و همواره رژیم پیشین سقوط کرده است و چون سقوط رژیم دیروز ابتر مانده رژیم بعدی مثل قبلی است و به همین دلیل پهلوی عین قاجار است. وقتی ما از ایران فرهنگی می‌گوییم و همه مسئله ما فرهنگ است به این معناست که ما خشونت نکردیم، کشته شدیم، کتک خوردیم و مورد ستم قرار گرفتیم و این ریشه‌اش از منطق قوی و سازگاری ایرانیان است ولی این سازگاری موفق نبوده چون رقیب مهمی داشته که نظام مهندسی فرهنگی کشور آن را در دستور ساخت قرار داده ولی ما نمیخواهیم چیزی غیر از خودمان باشیم. 

وی افزود: ملت‌ها وقتی روان می‌شوند چالش‌هایشان را شناسایی می‌کنند و پاسخ می‌دهند و من می‌گویم‌ چرا اجازه نمی‌دهید این فرهنگ روان شود؟ ایرانیان ملتی هستند که آن به آن تغییر می‌کند اما غیر خشونت‌آمیز. ایرانیان هستند که اسلام را تغییر می‌دهند و بسامان می‌کنند. این گفته من نیست، شهید مطهری می‌گوید؛ اگر ایرانیان نبودند اسلام به تهجر برمی‌گشت. قدرت انطباق پذیری، نوآوری و درونی کردن نشانه بزرگ این فرهنگ است.

ارمکی تأکید کرد: مساله اساسی جامعه ایرانیان مساله زندگی است، می‌خواهیم زندگی کنیم و برای زندگی یک واژه مهم ادبی در آمده است که نامش فرهیخته‌گرایی است؛ ما فرهیخته‌گرا و فرهیخته‌شناس هستیم. ما دنبال آدمهایی هستیم که فرهیختگی را اشائه می‌دهند. ما نیاز به فرهنگ داریم و فرهنگ برایمان مهم است که این جنبش اعتراضی هم آن را نشان داد. گفته می‌شود ایرانیان اصلا دنبال انقلاب نیستند و فقط می‌خواهند اصلاح کنند اما مشکل اساسی به خاطر این است که آرامی حرکت و زیست راحت به ما داده نمی‌شود. گروه‌های صاحب فرهنگ تعبیر غلطی از فرهنگ دارند و مشخص است که نیروهای اجتماعی و فرهنگی را قلع و قمع می‌کنند. ما در این سال‌ها ضدیت با طبقه متوسط را رقم زده‌ایم، مگر این طبقه‌ چه چیزی را طلب می‌کند که باید ملحد و دشمن شناخته شود؟ نزاع در برداشت درباره فرهنگ است؛ فرهنگی که کانونش اجتماعی و زندگی است یا فرهنگی که به معنای تمامیت‌خواهی است؟ 

 

ما به اختلال فرهنگ افتاده‌ایم

وی افزود: جامعه به این ساخته‌ها و پرداخته‌ها بی‌اعتنا است، ما به اختلال فرهنگی افتاده‌ایم و این به معنای انحطاط فرهنگی نیست. مشکل اساسی کشور عدم تنظیم وارتباط دین و سنت است. من هیچ مسلمان رادیکالی ندیدم که ضد سنت نباشد و سنتی‌های ما هم بی‌دین هستند و این به معنای اختلال است و سازمان‌هایی درست شده‌اند که با هم در ستیز هستند.  امیدوارم بتوانیم روزی را جشن بگیریم که کلید زندگی و پذیرش چالش‌های اساسی زده شود.

 

منبع: ایلنا