|

گزارش تعطیلی برخی مراکز خدمات‌رسانی؛

خانه‌نشینـی نابینــایــان

معلولان و فعالان حقوق آنها از تعطیلی مراکز خدمت‌رسانی ازجمله مرکز هفتم‌تیر در اصفهان می‌گویند

خانه‌نشینـی نابینــایــان

به گزارش شبکه شرق، فقط هفته‌ای یک‌بار رابط به مدرسه می‌آمد تا برخی دروس را به من آموزش بدهد؛ اما آن هم خیلی تاثیری در روند آموزشی‌ام نداشت. ازطرف‌دیگر بعضی از همکلاسی‌هایم مرا اذیت یا مسخره می‌کردند و نمی‌دانستند که با یک فرد معلول باید چطور رفتار کنند.

به گزارش شفا آنلاین: حسام ۲۳ سال پیش به‌دلیل ازدواج فامیلی پدر و مادرش کم‌بینا به دنیا آمد و در شش سالگی بینایی‌اش را به‌طور مطلق از دست داد.

حالا گره ابروها چهره عبوسی را برایش رقم می‌زند، وقتی از ترک‌تحصیل در نوجوانی و خانه‌نشین شدن اجباری صحبت می‌کند: «14سالم که بود، مدرسه را رها کردم، چون هیچ‌کدام از معلم‌هایم مرا درک نمی‌کردند، متوجه شرایط خاص من نبودند و برایم وقت نمی‌گذاشتند. فقط هفته‌ای یک‌بار رابط به مدرسه می‌آمد تا برخی دروس را به من آموزش بدهد؛ اما آن هم خیلی تاثیری در روند آموزشی‌ام نداشت.

ازطرف‌دیگر بعضی از همکلاسی‌هایم مرا اذیت یا مسخره می‌کردند و نمی‌دانستند که با یک فرد معلول باید چطور رفتار کنند.» حسام، پدرش را در 10سالگی از دست داده و در روستا با مادرش زندگی می‌کند؛ روستایی که برای فردی مثل او حتی حداقل‌ها را هم ندارد: «تا پیش از این اصفهان مجتمعی برای نابینایان به‌نام هفتم‌تیر داشت که به‌صورت شبانه‌روزی اداره می‌شد و به نابینایان هم خدمات ارائه می‌داد، هم آموزش‌های بسیار خوبی.

از خیلی‌ها شنیده بودم که آنجا نابینایان مهارت‌های زیادی یاد می‌گیرند و با خط بریل و جهت‌یابی آشنا می‌شوند. افرادی مثل من هم که در اصفهان زندگی نمی‌کنند و امکان تردد روزانه به این مجتمع را نداشتند، می‌توانستند آنجا خوابگاه بگیرند و دیگر خیال‌ خودشان و خانواده‌های‌شان هم از این بابت راحت بود.

اما این مجتمع باوجود قدمت چندساله‌ای که داشت، چندسالی است که تعطیل شده، تغییر روش داده و دیگر به‌صورت شبانه‌روزی هم اداره نمی‌شود؛ متاسفانه درحال حاضر نابینایان اصفهان، هیچ‌جایی که مختص خودشان باشد و بتوانند در آنجا مهارت‌های لازم را کسب کنند، ندارند.» حسام می‌گوید این موضوع باعث خانه‌نشینی خیلی از نابینایان اصفهانی به‌ویژه شهرستانی‌ها و روستایی‌ها شده؛ چراکه آنها از حداقل امکانات برخوردارند و به‌دلیل هزینه‌های بسیار بالای رفت‌وآمد، امکان تردد به مراکز روزانه اصفهان را هم ندارند.

قصه مدرسه کریستوفل

از عمر مجتمع «هفتم‌تیر» که نامش به گوش نابینایان آشناست و پا به‌سن گذاشته‌ها آن را به‌اسم مدرسه «کریستوفل» می‌شناسند، 40سال می‌گذرد. کشیشی آلمانی به‌نام ارنست یاکوب کریستوفل که پیش از این مدرسه‌ای برای نابینایان در تبریز ساخته بود، سنگ‌بنای ساخت این مدرسه  10هزار متر مربعی را در اصفهان نهاد تا به آموزش نابینایان بپردازد؛ کشیشی که به‌همراه خواهرش در شهر سیواس، در شمال شرقی کشور ترکیه مدیریت دو یتیم‌خانه را تحت‌عنوان کمیته امداد سوئیس برای ارمنستان به‌عهده گرفته و به مدت سه‌سال هم برای کمک و اسکان قربانیان نسل‌کشی ارمنی‌ها در این شهر فعالیت کرد، معتقد بود که وضعیت نابینایان وحشتناک است و به‌همین‌دلیل به‌همراه خواهرش تصمیم گرفت که خدمات خود را در آینده در اختیار این قشر جامعه بگذارد.

درهای مدرسه کریستوفل به‌روی همه نابینایان باز بود و اگرچه این آموزشگاه در اصفهان بود، اما به‌گواه بسیاری از نابینایان افراد دارای معلولیت از شهرهای مختلف به این مدرسه رفت‌وآمد داشتند و آموزش‌های مختلف و مهارت‌های زندگی می‌دیدند.

این مجتمع اما حالا سال‌هاست که دیگر به‌صورت شبانه‌روزی خدمات به نابینایان ارائه نمی‌دهد و از رویه قبلی خود فاصله گرفته است؛ موضوعی که بسیاری از نابینایان از آن گلایه دارند و به‌همین‌دلیل هم می‌خواهند که مرکز دوباره باز شود.

محمود که کارشناسی ارشد مشاوره خوانده و در یک آموزشگاه مشاور است، می‌گوید در این مدرسه مهارت‌های زیادی یاد گرفته؛ ازجمله خط بریل: «من در سن 18سالگی و به‌دلیل بیماری آب سیاه، بینایی‌ام را از دست دادم. تا پیش از این ریاضی می‌خواندم، اما نابینا شدنم مسیر زندگی‌ام را ناخودآگاه عوض کرد.

رفت‌وآمد به مجتمع هفتم‌تیر ولی باعث شد، بتوانم خیلی از مهارت‌ها را یاد بگیرم؛ مثلا جهت‌یابی را یاد گرفتم یا با خط بریل آشنا شدم. آموزش‌هایی مثل اپراتور تلفن، منبت‌کاری، چرم‌سازی، نجاری و... در این آموزشگاه به افراد آموزش داده می‌شد. همچنین نابینایان یاد می‌گرفتند تا بتوانند کارهای شخصی خود را به‌آسانی انجام دهند و به دیگران وابسته نباشند.»

محمود که هر روز مسیر یک‌ساعت‌ونیمه از خانه تا محل کارش را به‌تنهایی و با وسایل حمل‌ونقل عمومی طی می‌کند، می‌گوید که الان خیلی از دوستان نابینایش تنها به‌دلیل اینکه جایی برای آموزش مهارت وجود ندارد، خانه‌نشین شده‌اند و در اجتماع حضور پیدا نمی‌کنند: «خیلی‌ها‌شان اعتماد‌به‌نفس ضعیفی هم دارند. حضور نابینایان در مجتمع هفتم‌تیر و کنار هم قرار گرفتن‌شان باعث می‌شد که آنها روحیه همدلی و همکاری پیدا کنند و اعتمادبه‌نفس‌شان هم بالا برود.»

دری که باز نشد

نابینایان حالا سال‌هاست که سنگ بازگشایی این مجتمع را به سینه می‌زنند و سعی کرده‌اند صدای‌شان را به گوش مسئولان برسانند. مهرماه سال گذشته و در آستانه روز جهانی عصای سفید بود که جامعه اسلامی نابینایان در نامه‌ای سرگشاده خواستار توجه بیش‌ازپیش مسئولان نسبت به رفع مشکلات نابینایان شد.

آنطور که در بخش‌هایی از این نامه آمده: «قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سازمان کریستوفل ویژه برادران نابینا، همچنین سازمان نورآئین ویژه خواهران نابینا ازطرف آلمانی‌ها و انگلیسی‌ها در اصفهان تاسیس و پس از انقلاب به سازمان بهزیستی واگذار شد و به‌نام‌های مجتمع شهدای هفتم تیر و فاطمه‌ زهرا(س) تغییرنام داده شد و حدود ۲۰سال به‌صورت روزانه و شبانه‌روزی به دانش‌آموزان نابینای بزرگسال در زمینه‌های آموزشی و حرفه‌آموزی ارائه خدمات می‌داد. 

در این رابطه دانش‌آموزان شهرستانی و روستایی، همچنین استان‌های مجاور و محروم از امکانات این ۲ مجتمع بهره‌مند می‌شدند، اما متأسفانه حدود ۲۰سال قبل سازمان بهزیستی کشور چارت اداری و مالی مراکز توانبخشی سراسر کشور  ازجمله این ۲ مجتمع را حذف کرد؛ لذا سازمان بهزیستی اصفهان به همین علت دیگر نتوانست خدمات روزانه و شبانه‌روزی مانند گذشته به نابینایان بزرگسال ارائه دهد.

بنابراین لازم است سازمان بهزیستی کشور نسبت به بازگرداندن چارت مجتمع‌های مذکور اقدام کند و جای بسی تعجب است که در نظام جمهوری اسلامی به‌جای‌اینکه رسیدگی به امور معلولین از نظر کمی‌وکیفی افزایش پیدا کند، با حذف چارت این ۲ مجتمع و تقریبا غیرفعال کردن آنها بسیاری از نابینایان را از خدمات آموزشی، حرفه‌آموزی و شبانه‌روزی برای روستائیان و شهرستانیان محروم کردند.»

حالا محمد نیکزاد، کارشناس سابق نابینایان در بهزیستی و مدیرعامل جامعه اسلامی نابینایان استان اصفهان می‌گوید که مجتمع هفتم‌تیر یا کریستوفل سابق که توسط آلمان‌ها تاسیس شد، جایی بود برای برگزاری کلاس‌های آموزشی، همچنین کارگاه‌های مختلفی که نابینایان می‌توانستند محصولات مختلفی تولید و کسب درآمد کنند. علاوه بر این، مدرسه دو خوابگاه شبانه هم داشت.

او که خودش هم در این مدرسه آموزش دیده، می‌گوید که کریستوفل بعد از انقلاب مدتی توسط سازمان ابابصیر اداره شد و آلمان‌ها از آن اخراج شدند هرچند نابینایان نسبت به این موضوع اعتراض داشتند؛ اما اعتراض‌های آنها فایده‌ای نداشت و راهی به جایی نبرد. بعد از آن نیز با حکم دادگاه انقلاب، اداره آن به دست بهزیستی افتاد.

بهزیستی نیز سعی می‌کرد هفتم‌تیر را مشابه با آلمان‌ها اداره کند و تا 20سال بعد هم این مرکز به‌صورت شبانه‌روزی به کار خود ادامه می‌داد؛ اما پس از آن مراکز توانبخشی به‌دلیل مشکلات مالی از چارت این سازمان به‌طور کلی حذف شد که مجتمع هفتم‌تیر نیز از این قاعده مستثنی نبود. به‌گفته نیکزاد، تعطیلی مرکز هفتم‌تیر نابینایان را با مشکلات زیادی مواجه کرده است: «نابینایان جایی را برای آموزش خط بریل یا جهت‌یابی ندارند.

همچنین هیچ‌جایی نیست که به این افراد مهارت یا حرفه یاد دهد تا آنها بتوانند مثل باقی افراد وارد بازار کار شوند و بتوانند کسب درآمد کنند؛ درحالی‌که در مرکز هفتم‌تیر این امکان، برای نابینایان به‌خوبی مهیا بود و حتی از شهرهای دیگر نیز آنها امکان حضور به‌صورت شبانه‌روزی در این مرکز را داشتند.»

جایی برای رهایی از بلاتکلیفی

 قدیمی‌هایی که در مدرسه کریستوفل درس خوانده‌اند می‌گویند که آموزشگاه بسیار مجهز بوده و امکانات بسیار خوبی برای نابینایان فراهم کرده بود؛ هرچند همان موقع هم بعضی انتقادهایی به این مرکز داشتند و معتقد بودند که این مرکز توسط ارمنی‌ها اداره می‌شود و آنها مسیحیت را ترویج می‌دهند!

محمدعلی سمیعی، رئیس هیئت‌مدیره انجمن اسلامی نابینایان استان اصفهان حسن این مرکز را به این می‌داند که نابینایان را از بلاتکلیفی در می‌آورد؛ چراکه باعث می‌شد هرکدام از آنها به فراخور حال خود تصمیم به ادامه‌تحصیل یا یادگیری حرفه و فن کنند: «هرکس توان درس خواندن در خود می‌دید، ادامه‌تحصیل می‌داد و هرکسی هم تمایلی به درس خواندن نداشت، کشاورزی می‌کرد یا مهارت دیگری می‌آموخت و بیکار نمی‌ماند.

آن‌موقع دوران بسیار طلایی‌ای برای نابینایان نه‌تنها در اصفهان که در سراسر کشور بود؛ چراکه بسیاری از این افراد از شهرهای مختلف به اصفهان می‌آمدند و خدمات دریافت می‌کردند. افرادی هم که به آنها خدمات می‌دادند بسیار معتبر بودند. می‌توان گفت آن‌موقع نابینایان را از صفر به همه‌چیز رساندند. حتی مربیانی بودند که در کارخانجات و موسسات برای نابینایان کار پیدا می‌کردند، اما حالا با تغییر رویه این مرکز نابینایان صدقه‌بگیر شده‌اند.»

او می‌گوید که مدرسه کریستوفل، کتابخانه بسیار غنی‌ای هم داشت: «پس از انقلاب اما آلمانی‌ها را از آنجا اخراج کردند و اداره این مدرسه به‌دست بهزیستی افتاد. حدود 20سال پیش هم چارت بهزیستی تغییر پیدا کرد و بسیاری از خدمات و امکاناتی که در اختیار نابینایان قرار می‌گرفت به‌طورکلی از این مجموعه حذف شد؛ برای مثال درحالی‌که زمین این مجموعه وقف نابینایان شده بود، اما خود ساختمان بهزیستی اصفهان را در این مجموعه ساختند!»

انتقادهای نابینایان از تعطیلی و تغییر رویه مرکز هفتم‌تیر در اصفهان اما درحالی‌است که کمال صدیقی، سرپرست معاونت توانبخشی اداره کل بهزیستی اصفهان  آنها را بر نمی‌تابد: «این مرکز تا قبل از توسعه آموزش‌وپرورش استثنایی به‌صورت شبانه‌روزی خدمات آموزشی و توانبخشی به جامعه نابینایان ارائه می‌داد. اما پس از آن، این خدمات از طریق آموزش‌وپرورش دنبال می‌شود و بهزیستی نیز خدمات توانبخشی ارائه می‌داد. اما چندسالی است که تشکیلاتی مثل هفتم‌تیر از زیرمجموعه توانبخشی بهزیستی خارج شده‌اند و براساس اصل 44 قانون اساسی به بخش غیردولتی سپرده شده‌اند. درحال حاضر در بخش غیردولتی دو مرکز ویژه خانواده و توانخواهان کم‌بینا و نابینا وجود دارد که خدمات توانبخشی ارائه می‌دهند.

همچنین دو کارگاه تولیدی و حمایتی نیز توسط جامعه نابینایان اداره می‌شوند و محصولات تولیدی آنها در بازار به فروش می‌رسد. علاوه بر آن، چندین مرکز چندمعلولیتی نیز فعالیت دارد که افراد کم‌بینا و نابینا نیز از خدمات آن استفاده می‌کنند.

در کنار همه اینها چندین انجمن نابینایان نیز وجود دارد که بهزیستی از آنها هم حمایت می‌کند؛ بنابراین خدمت‌رسانی به نابینایان تغییری نکرده و مانند سابق است.» او می‌گوید که در مرکز هفتم‌تیر، قرار است یک سایت منطقه‌ای با تجهیزات بسیار خوب ایجاد شود تا حتی نابینایان استان‌های دیگر نیز بتوانند از امکانات آن استفاده کنند.

در این مرکز همچنین چندین فضا نیز در اختیار نابینایان قرار گرفته تا در ساعات اداری بتوانند با تشکل‌ها در ارتباط باشند و مشکلات خود را پیگیری کنند. بهزیستی به دنبال این بوده است که هفتم‌تیر را به بخش غیردولتی بدهد تا تمام فعالیت آموزشی که قبلا در این مکان برگزار می‌شده، دوباره از سرگرفته شود، ولی تشکل‌ها راضی به این امر نشده‌اند.

 

منبع: هم میهن