پرونده پیچیده قتل مسلحانه یک دوست
مردی که متهم است در تمرین تیراندازی با شلیک به سر دوستش وی را به قتل رسانده و توسط اولیای دم برای او درخواست قصاص شده، در دادگاه گفت که شلیک او عمدی نبوده و شوکه و ناراحت است.
به گزارش شرق ، ۲ سال قبل مرد ۵۴ سالهای به نام نوید پیکر نیمهجان دوستش شاهرخ را به بیمارستانی در دماوند منتقل کرد. شاهرخ بلافاصله تحت درمان قرار گرفت، اما دقایقی بعد پزشکان اعلام کردند که وی به خاطر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید فوت کرده است.
با اعلام موضوع به پلیس، مرد میانسال در تشریح ماجرا گفت: چند ساعت قبل من و دوستم شاهرخ برای تمرین تیراندازی با اسلحه شکاری به اطراف دماوند رفته بودیم. از آنجا که دوربین اسلحه تنظیم نبود، من اسلحه را در دست گرفتم و در حال تنظیم آن بودم. شاهرخ هم جلوی سیبل ایستاده بود که به یکباره یک گلوله به طور ناخواسته شلیک شد و به سر شاهرخ خورد و او روی زمین افتاد. خودم او را به بیمارستان رساندم و شوکه هستم.
در ادامه خانواده شاهرخ با حضور در دادسرا از نوید به اتهام قتل عمد شکایت کردند و خواستار قصاص او شدند.
تأیید شلیک عمدی از سوی کارشناسان اسلحهشناسی
وقتی کارشناسان اسلحهشناسی به بررسی پرونده پرداختند، در گزارشی اعلام کردند اشکالی در دوربین اسلحه وجود نداشته و بررسیها نشان میدهد که شلیک به مقتول عمدی بوده است. با تکمیل تحقیقات برای نوید به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد در توضیح روز حادثه به قضات گفت: «ما دوست ۲۰ ساله بودیم و هیچگاه با هم اختلاف نداشتیم. یکی از علایق مشترک ما شکار و تیراندازی بود. روز حادثه شاهرخ گفت بهتر است برای شکار به دماوند برویم. از آنجا که اسلحهام دوربین نداشت، قرار شد در محل دوربینی را روی اسلحه سوار کنیم.
به همین خاطر یک سیبل را به عنوان هدف قرار دادیم و دوربین را روی اسلحه گذاشتیم. ابتدا شاهرخ چند گلوله شلیک کرد، اما دوربین تنظیم نبود و گلولهها به هدف نخورد. بعد من اسلحه را گرفتم و گلولهای شلیک کردم. چون دوربین محکم سوار نشده بود، لگد گلوله باعث شد دوربین کج شود.
من یک چشمم را بسته بودم و چشم دیگرم روی دوربین بود و به شاهرخ گفتم کنار برود تا بتوانم علاوه بر تنظیم دوربین به سیبل شلیک کنم. در همان لحظه باد شدیدی وزید و سیبل را کج کرد، شاهرخ خم شده بود تا سنگی را کنار سیبل قرار دهد که من در همان لحظه شلیک کردم و تیر به سر او خورد. باور کنید عمدی در کارم نبود و بعد از شلیک گلوله من شوکه شده بودم.»
قاضی از متهم پرسید: از چه فاصلهای به مقتول شلیک کردی؟
متهم جواب داد: حدوداً ۹ متر بود.
قاضی گفت: کارشناسان اسلحهشناسی شلیک را عمدی تشخیص دادهاند.
نوید گفت: نظر کارشناسان را قبول ندارم. من از این حادثه خیلی ناراحتم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.