|

روس‌ها درباره مرگ ناوالنی چه می‌گویند؟

«ناوالنی از ترسیدن خجالت می‌کشید، می‌دونین، ما از ترسیدن خجالت نمی‌کشیم، اما او خجالت می‌کشید».

روس‌ها درباره مرگ ناوالنی چه می‌گویند؟

مژگان صمدی:* «ناوالنی از ترسیدن خجالت می‌کشید، می‌دونین، ما از ترسیدن خجالت نمی‌کشیم، اما او خجالت می‌کشید».

طبق اعلام رسمی دولت روسیه، الکسی ناوالنی در بعد‌از‌ظهر روز جمعه 16 فوریه ضمن هواخوری در محوطه کلونی شماره 3 زندان شهرک خارپ در منطقه یِمالونینتسکی حالش به هم می‌خورد و با وجود تلاش کادر درمان اعزامی به زندان جان می‌بازد. بخشی از جامعه روسیه شوک ناشی از خبر مرگ ناوالنی را با خبر مربوط به آغاز «عملیات ویژه نظامی» روسیه در اوکراین در 24 فوریه 2022 قابل مقایسه می‌داند. چرا؟

فعالیت سیاسی الکسی ناوالنی از سال 2011 با وبلاگ‌نویسی آغاز شد؛ زمانی که او جسارت می‌کرد حزب پوتین، «روسیه واحد» را حزب کلاهبرداران و دزدان بنامد و با دانش و قدرت بیان بالای یک وکیل، سرزندگی، شجاعت و حس طنز قوی‌اش از گفته‌های خود دفاع کند و مورد حمایت مردم قرار بگیرد. ناوالنی دو سال بعد برای پست شهرداری مسکو کاندیدا شد. اگرچه سابیانین با کسب 51 درصد آرا پیروز آن انتخابات شد؛ اما ناوالنی توانست 27 درصد آرا را به دست آورده و به چهره دوم سیاسی شهر تبدیل شود. در سال 2016 ناوالنی آمادگی خود را برای شرکت در رقابت‌های ریاست‌جمهوری اعلام کرد و با استقبال بسیاری روبه‌رو شد؛ اما کاندیداتوری او موفقیت‌آمیز نبود و به رقابت منجر نشد. با این حال افشاگری فساد مقامات، ناوالنی را به دشمنی برای نظام حاکم و محبوب منتقدان آن تبدیل می‌کرد.

در 20 آگوست 2020 ضمن پرواز از تومسک به مسکو وضعیت ناوالنی در هواپیما بحرانی شد. به ابتکار خلبان، هواپیما در اومسک نشست و کمک‌های اولیه او را نجات داد. خانواده ناوالنی او را سریعا به برلین منتقل کردند؛ جایی که تا ژانویه 2021 تحت درمان قرار گرفت. طبق گزارش‌های رسمی دولت آلمان که بعدها از طرف کمیسیون‌های بین‌المللی هم تأیید شد، ناوالنی با سم فلج‌کننده اعصاب «نوویچوک» مسموم شده بود. ولادیمیر پوتین در همان ماه‌هایی که ناوالنی در برلین بستری بود، به سؤال خبرنگاری که پرسید «چرا تا به حال برای بررسی موضوع مسمومیت ناوالنی پرونده‌ای تشکیل نشده است؟» چنین پاسخ داد: «و اما درباره آن بیماری که در کلینیکی در برلین بستری است، ما به‌خوبی می‌دانیم موضوع از چه قرار است. هیچ تحقیقی [پزشکی] در کار نبوده است، بلکه موضوع در واقع تأیید آن چیزی بوده که از طرف سیستم‌های امنیتی ایالت متحده مطرح می‌شد. اگر چنین باشد -که من به شما اطمینان می‌دهم چنین است- بنابراین این فرد از حمایت سی‌آی‌اِی برخوردار است؛ اما این به آن معنی نیست که ما باید مسمومش می‌کردیم [همراه با خنده‌ای تحقیر‌آمیز]. مگر او چه ارزشی [برای ما] دارد؟ شاید خود آنها خواسته باشند کارش را تمام کنند». بی‌شک ولادیمیر پوتین تلاش می‌کرد وانمود کند که نام «آن بیماری که در کلینیکی در برلین بستری است» را به خاطر نمی‌آورد و او را اصلا نمی‌بیند؛ اما اطلاعات مرکز نظرسنجی لوادا سنتر (Levada Centre) که در داخل روسیه و به‌طور رسمی و قانونی فعالیت دارد، نشان می‌دهد 20 درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی این مرکز در سپتامبر 2020 (یعنی یک ماه بعد از مسمومیت ناوالنی) از فعالیت‌های الکسی ناوالنی حمایت کرده‌اند. این در حالی است که چند ماه پیش از آن نظرسنجی فعالیت‌های سازمان‌های تشکیل‌شده از طرف ناوالنی و طرفدارانش در روسیه غیرقانونی اعلام شده بود.

ناوالنی و همسرش یولیا در 17 ژانویه 2021 به مسکو برگشتند. ناوالنی در فرودگاه دستگیر و روز بعد در دادگاهی به 30 روز حبس محکوم شد؛ 30 روز حبسی که تا زمان مرگش در 16 فوریه 2024 نه‌تنها پایان نیافت، بلکه قرار بود حدود دو دهه دیگر ادامه داشته باشد.

در پی بازشدن پرونده‌ای جدید علیه او در اکتبر 2023، ناوالنی به زندان خارپ در شمال روسیه منتقل شده بود که یکی از ایزوله‌ترین زندان‌های روسیه محسوب می‌شود. درباره سطح خدمات پزشکی ارائه‌شده به ناوالنی و علت مرگ او گزارش معتبری هنوز منتشر نشده است؛ اما آنچه مسلم است، این است که ناوالنی علی‌رغم موافقت پزشکان آلمانی‌اش در ژانویه 2021 به روسیه برگشته بود و قصد داشت پروسه درمانش را در مسکو به پایان برساند. طبق گزارش‌های تأیید‌نشده از سوی دولت روسیه، ناوالنی فقط در سال 2022، 27 بار به شیزو (سلول مجازات) منتقل شده بود. فرد زندانی در شیزو از داشتن هرگونه وسایل شخصی از‌جمله لباس گرم و غذایی که در حالت عادی مصرف می‌کند، محروم است و حتی به وسایلی مانند تلویزیون و یخچال دسترسی ندارد. به دلیل تأثیر فوق‌العاده مخرب شیزو بر سلامت جسم و روان، طبق قوانین خود روسیه، فرد زندانی نباید بیش از 15 شبانه‌روز در سلول‌های مجازات نگهداری شود. ناوالنی در کل 308 روز را در شیزو گذرانده بود. از‌جمله دلایل چنین تنبیهاتی افتادن دکمه لباس و خودداری او از شستن نرده‌ها اعلام شده است. دیمیتری موراتوف، سردبیر روزنامه «نووایا گازیتا» و از برندگان جایزه نوبل 2021، درباره مرگ ناوالنی می‌گوید: «خبر وحشتناکی است. علت مرگ ناوالنی هرچه اعلام شود، مطمئنم با آن 27 بار محکومیت به شیزو مرتبط است. شیزو یعنی بی‌تحرکی، یعنی غذای کم‌کالری، یعنی کمبود هوا، یعنی سرمای مداوم. ناوالنی سه سال تحت شکنجه و عذاب بود. آن‌طور که پزشکش به من می‌گفت بدن نمی‌تواند چنین شرایطی را تاب بیاورد».

در این نوشته نگاهی داریم به عکس‌العمل‌های اولیه جامعه روسیه به مرگ الکسی ناوالنی. رسانه‌های رسمی روسیه در اقدامی کاملا هماهنگ خبر مرگ ناوالنی را در لابه‌لای اخبار و به شکلی بسیار کوتاه و بدون هیچ تفسیری اعلام کردند. پِسکوف، مشاور مطبوعاتی رئیس‌جمهور روسیه، بلافاصله خبر را تأیید کرد و گفت که پوتین در جریان این اتفاق قرار گرفته است؛ اما درباره علت مرگ ناوالنی ابراز بی‌اطلاعی کرد. والری سالاوِی، پژوهشگر مسائل سیاسی، در ویدئویی که 17 فوریه در کانال یوتیوب خود گذاشت، بر احتمال کشته‌شدن ناوالنی (و نه مرگ طبیعی او) تأکید کرد و گفت: «تمام تلاش کرملین در سال‌های گذشته این بود که بر ناوالنی پوزه‌بند بزند، دقیقا پوزه‌بند؛ بنابراین ناوالنی در شرایط جهنمی نگه داشته می‌شد. از دو سال گذشته تقریبا یک سال آن را در شیزو گذراند. آنچه احتمال کشته‌شدن او را تقویت می‌کند، واکنش سریع و هماهنگ رسانه‌های رسمی خبری در روسیه بود و نیز واکنش سریع پِسکوف».

مقامات روسی نقطه نظرات خود را در فضای مجازی آزادانه‌تر مطرح کردند. وچسلاو والودین، سخنگوی «دوما»، غرب را مسئول مرگ ناوالنی نامید و گفت: «مرگ ناوالنی فقط به نفع آنهاست». ماریا زاخارووا، رئیس دپارتمان اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه روسیه، نوشت: «واکنش سریع رهبران کشورهای عضو ناتو در محکوم‌کردن روسیه در مرگ ناوالنی خود به‌خوبی افشاگر است: نتایج تحقیقات پزشکی هنوز بیرون نیامده؛ اما تفسیر غربی‌ها آماده است». مارگاریتا سیمونیان، سردبیر گروه رسانه‌ای «روسیه امروز» و کانال تلویزیونی RT که از حامیان سرسخت سیاست‌های ولادیمیر پوتین محسوب می‌شود، در کانال تلگرامی خود نوشت که مرگ ناوالنی قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری در روسیه (که قرار است در ماه آینده برگزار شود) فقط برای «مخالفان سرسخت رژیم» سودمند است. او اضافه کرد: «من حتی نمی‌خواهم وارد این موضوع شوم که [ناوالنی] خیلی وقت پیش دیگر فراموش شده بود، آخر کشتن او، آن‌هم قبل از انتخابات، چه فایده‌ای می‌توانست داشته باشد؛ الا کمک به مخالفان سرسخت رژیم؟».

در پاسخ به چنین نظراتی، الکساندر نِوزُرُف از منتقدان بنام رژیم حاکم بر روسیه در مصاحبه با کانال یوتیوپی «خادارکوفسی لایو» می‌گوید مرگ ناوالنی برای کرملین ضروری بود. او پوتین را به موجودی تشبیه می‌کند که در اکواریوم زندگی می‌کند و تنها به حمایت ماهی‌ها توجه دارد. از نظر او پوتین در چنین دنیایی زندگی می‌کند و نسبت به آنچه در بیرون دیواره‌های کلفت «این آکواریوم» می‌گذرد، بی‌تفاوت است؛ ازجمله نظرات رهبران غرب، مدافعان حقوق بشر و نیز تحریم‌های جهانی علیه روسیه. از نظر نِوزُرُف کارت‌های در دست پوتین همان «وطن‌پرستان» آماده برای دریدن و نابودنکردن هستند. او می‌گوید: «کشتن ناوالنی پیامی بود برای همین مدافعان رژیم به این معنا که پوتین تا انتها خواهد رفت و هیچ چیزی سد راهش نخواهد شد». نِوزُرُف هدف چنین سیاست‌هایی را ترساندن روس‌ها تا سرحد مرگ می‌داند و می‌گوید: «بله، روس‌هایی هستند که سر در گریبان خواهند کرد و از درد خواهند گریست. در گوشه‌های خانه‌ها و در جمع افراد مورد اعتماد آه خواهند کشید؛ اما نتیجه چه خواهد شد؟ ترس بیشتر. پوتین در انتخابات ماه مارس فقط می‌تواند با تکیه بر این ترس پیروز شود؛ بنابراین چنین اقدامی صد درصد به نفع سیستم حاکم بر روسیه است». نوزُرُف جان‌باختن ناوالنی را به‌هیچ‌وجه سرآغاز یک اعتراض جدی در روسیه نمی‌بیند؛ چرا‌که به گفته او «روس‌ها تحت سلطه افسانه‌ها زندگی می‌کنند. آنها درکی از تعداد، قدرت و امکانات خود ندارند. نه‌تنها از وحدت ملی در بین آنها خبری نیست، بلکه در ترس و وحشت از یکدیگر به سر می‌برند؛ زنان از شوهران خود می‌ترسند و مردان از زنان و مادران خود در ترس‌ هستند. در چنین فضایی ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم درک متقابل و زبان مشترک در میان روس‌ها به وجود بیاید و به وحدت و نهایتا اقدامی جدی علیه حاکمیت منجر شود».

‌به اعتقاد نِوزُرُف از میان برداشتن ناوالنی دلیلی دیگر برای اثبات جدی‌بودن پوتین بود و برای از بین بردن این شک که او قادر به احیای استالینیسم نیست. او می‌گوید: «غرب یک بار دیگر به مدرکی دست یافت که رخدادهای ناگوار دوره پوتین را ثابت می‌کند. اینکه غرب چه موضعی خواهد گرفت نمی‌دانم؛ اما مواضع غرب در برابر پوتین تا به حال خیانتکارانه، احمقانه، بزدلانه و مضحک بوده است. غربیان ابعاد و عمق این فاجعه را درک نمی‌کنند؛ همان‌طور که در 1938 وقتی هیتلر را به عنوان «مرد سال» انتخاب کردند از درک عمق فاجعه هیتلر عاجز بودند».

میخائیل خادارکوفسکی، بیزنس‌من روس و از فعالان سیاسی منتقد رژیم پوتین، می‌گوید از شنیدن خبر مرگ ناوالنی همان حسی را تجربه کرده است که در لحظه شنیدن خبر حمله به اوکراین در 24 فوریه 2022. «می‌توانستیم چنین اتفاقی را تصور کنیم اما باورکردنش آسان نیست. الکسی سیاست‌مداری بسیار مستعد و انسانی بسیار شجاع بود و قطعا می‌توانست نقش مهمی در آینده روسیه بازی کند. بعد از باریس نِمتسوف این دومین رهبر سیاسی است که به دست رژیم پوتین کشته می‌شود. قتل ناوالنی ماهیت اصلی رژیم را نشان می‌دهد. این رژیم از قوانین باندهای جنایی تبعیت می‌کند. برای من بسیار مشکل است تصور کنم که با چنین رژیمی بتوان درباره موضوعی وارد مذاکره شد. ما باید این را صراحتا اعلام کنیم که این رژیم مشروعیت ندارد و تنها زبان زور را می‌فهمد... امیدوارم نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری ماه آینده مورد تأیید غرب قرار نگیرد. غرب موظف است به جامعه جهانی اعلام کند که نمی‌تواند پوتین را به رسمیت بشناسد و با او وارد مذاکرات شود».

آلکسی وِنِدیکتوف، روزنامه‌نگار سرشناس روسی، در 17 فوریه در مصاحبه با کانال یوتیوبی «ژیوُی گِوُزد» عواقب مرگ ناوالنی را برای روسیه و سیستم حاکم تشریح کرد. وندیکتوف مرگ ناوالنی را ضایعه‌ای بسیار بزرگ نامید. او ناوالنی را نه‌تنها یک شخص و یک سیاست‌مدار موفق، بلکه یک سمبل خواند. «به عنوان یک شخص، ناوالنی رفت؛ اما به عنوان سمبل همچنان باقی خواهد ماند. او به سمبل مقاومت تبدیل خواهد شد. بنابراین جان‌باختن ناوالنی برای بسیاری آغاز دورانی از ناامیدی است». به گفته وندیکتوف مرگ ناوالنی برای روسیه و کسانی که از او حمایت نمی‌کردند هم ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر است؛ «چراکه او یک سیاست‌مدار آلترناتیو بود. ناوالنی آلترناتیو پوتین بود. او رهبر جریان آلترناتیو در روسیه بود که خواستار نزدیکی بیشتر به اروپای غربی است، خواستار توقف «عملیات ویژگی نظامی» در اوکراین است. موضع ناوالنی هم برای کسانی که حامی‌اش بودند و هم برای آنهایی که از او متنفر بودند، مفید بود. بی‌تردید مفید بود. بنابراین کشته‌شدن او قطعا ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر است برای تمام روسیه. من در حال حاضر کسی را نمی‌بینم که بتواند جایگزین ناوالنی شده و تبدیل شود به یک سمبل». در پاسخ به این سؤال که آیا کشته‌شدن ناوالنی را باید برای کرملین یک پیروزی تلقی کرد؟ وندیکتوف می‌گوید: «من فکر می‌کنم شکست کرملین از همان موقعی شروع شد که مسیر سرکوب را انتخاب کرد. در این مقطع از تاریخ روسیه سیستم حاکم برای مقابله با مخالفان سیاسی راه سرکوب را در پیش گرفته است. بنابراین به عنوان تاکتیک بله، چنین روش‌هایی موفقیت‌آمیز هستند؛ اما از منظر تاریخی، چه فقدان رقابت سیاسی و چه نمایان‌کردن چهره سرکوبگرانه و خونریز و سیاه از حاکمیت، شکست استراتژیک است». در پاسخ به این پرسش که اگر ثابت شود مرگ ناوالنی کاملا طبیعی بوده است آیا چیزی از مسئولیت حاکمیت کم می‌شود؟ وندیکتوف می‌گوید: «ناوالنی توسط رژیم به این زندان منتقل شده بود و مسئولیت کامل حفاظت از او بر عهده رژیم بود. بی‌تردید آن 

27 بار شیزو تأثیر بسیاری بر وضعیت سلامتی او داشته است. می‌خواهم برگردم به صحبت یولیا ناوالنی که مسئول مرگ ناوالنی را شخص پوتین اعلام کرد؛ او هم به لحاظ سیاسی و هم تاریخی مسئول این مرگی است که در تاریخ ثبت خواهد شد؛ چراکه زندان نهادی وابسته به حکومت است و تحت کنترل سیستم حفاظتی حکومت اداره می‌شود. ناوالنی حتی نباید دستگیر می‌شد چه برسد به اینکه زندانی شود. بنابراین مسئولیت جان‌باختن ناوالنی در زندان مستقیما بر عهده کرملین و شخص پوتین است».

مَتوِی گاناپولسکی، ژورنالیست روس-اوکراینی که در حال حاضر در اوکراین به سر می‌برد، به کانال یوتیوبی خادارکوفسکی لایو می‌گوید: «او را کشتند. هیچ انسانی نمی‌تواند چنین اقامت طولانی‌مدت در شیزو، این میزان از تحقیر و توهین و این حضور مداوم در دادگاه‌ها را تاب بیاورد. ناوالنی سمبل بود اما از امروز به بعد به اسطوره تبدیل خواهد شد. دست و دل پوتین برای حفظ ناوالنی باید می‌لرزید؛ چون اسطوره ناوالنی از زنده‌اش به‌شدت خطرناک‌تر است. عده‌ای مرگ ناوالنی را به درستی با ترور (سرگئی) کایروف (در 1934) مقایسه می‌کنند (بهانه استالین برای شروع دوره‌ای از ترور و دستگیری مخالفان) و واقعا هم شباهت‌هایی بین این دو حادثه دیده می‌شود. همان‌طور که شاهد هستیم پوتین تاکتیک‌های تشریفاتی طرفدارانش را دیگر پس می‌زند و مصاحبه با تاکر کارلسون (Tucker Carlson) پایانی بود بر این نوع تاکتیک‌ها و فعالیت‌ها. او خواستار تکرار «کنفرانس یالتا» با آمریکا‌ست. پوتین می‌خواهد کسی برای او مزاحمتی ایجاد نکند و برای این منظور آماده است هر تعداد روس که لازم باشد قربانی کند تا بالاخره آمریکا به خواست او تن بدهد و بر سر تعریف جدیدی از عرصه اعمال نفوذ در جهان به توافق برسد. ما می‌دانیم خواست پوتین چیست و به کدام کشورها نیاز دارد. اگر این جنگ (با اوکراین) نبود، نه‌تنها این تعداد کشته و این حجم از خسارات نبود، بلکه ناوالنی هم در زندان نبود که حالا کشته شود. من پوتین را مسئول این وضع می‌دانم؛ اما به همان میزان جامعه روسی را که امکان شروع این جنگ را به پوتین داد و متعاقبا امکان کشتن ناوالنی را. بله، ما شاهد عزاداری بخشی از مردم در روسیه هستیم اما سؤالات مهمی اینجا مطرح هستند؛ اول آنکه سرنوشت دیگر زندانیان سیاسی همچون یاشین (Ilya Yashin) و کارامورزا 

(Vladimir Kara-Murza) چه خواهد شد؟ چه تضمینی هست که همین سرنوشت در انتظار آنان نباشد؟ و سؤال مهم بعدی اینکه سرنوشت اپوزیسیون روسیه چه خواهد شد؟ ناوالنی پرچم‌دار اپوزیسیون بود. تمام امیدها به او بسته شده بود که بالاخره آزاد خواهد شد و... خب، گیرم آزاد می‌شد آیا می‌توانست بعد از تحمل آن وضعیت وحشتناک و شیزوهای پایان‌ناپذیر به مبارزه ادامه دهد؟ کجاست پلان ب شما؟ الکسی ناوالنی مثل یک قهرمان جان باخت. این شخصیت برجسته برای زمانی بسیار طولانی در یادها خواهند ماند. او به اسطوره مردانگی و شکست‌ناپذیری تبدیل خواهد شد و اتفاقا مرگش او را به چنین اسطوره‌ای تبدیل خواهد کرد. اما بعد از فرونشستن این موج غم و اندوه و تأسف مردم روسیه و اپوزیسیون باید تصمیم بگیرند که این راه را چگونه می‌خواهند ادامه بدهند».

ستینا سکوربی «دیوار غم» بنای یادبودی در بزرگراه ساخاروف در مرکز مسکو است که برای بزرگداشت قربانیان سیاسی دوران استالین بنا شده است. تخمین زده می‌شود در دوران استالین حدود 750 هزار نفر اعدام و میلیون‌ها نفر به دلیل شرایط نامساعد در اردوگاه‌های کار اجباری جان باخته‌اند. با اعلام خبر مرگ ناوالنی، طرفدارانش برای ادای احترام به او خود را به چند نقطه از مسکو از‌جمله این دیوار رسانده و تحت شرایط شدید امنیتی برای چند ثانیه اجازه می‌یافتند با گذاشتن شاخه‌ای گل بر پای دیوار احترام خود را به ناوالنی ابراز کنند. خبرنگار «نووایا گازیتا» روز 17 فوریه گزارشی در آن محل تهیه و با تعدادی از شهروندان مسکو مصاحبه کرد. دختری جوان گفت: «خیلی وقت بود که فعالیت‌های ناوالنی را دنبال می‌کردم. دیروز که خبر را شنیدم خیلی دلم سوخت. ناوالنی برای من سمبل روسیه فردا بود. با مرگش درونم خالی شده از امید». پسری جوان با لبخندی تلخ گفته بود: «اونجا (در کنار دیوار) تایمر گذاشته‌اند. فقط می‌شه 30 ثانیه موند. من 

29 ثانیه موندم پلیس تذکر داد». دختری جوان ضمن اشک‌ریختن: «ناوالنی امید ما بود برای خوشبختی روسیه در آینده». دختری جوان: «آرزو داشتم باهاش دست بدم (با لبخندی تلخ)، دیگه هیچ وقت به آرزوم نمی‌رسم. ناوالنی مظهر امید بود او از مبارزه‌کردن نمی‌ترسید». پیرمردی حدودا هفتادوچند ساله: «چه می‌شه گفت؟! حیف که کشته شد... ناوالنی رهبر و محبوب من نبود اما برای سرزندگی و شجاعتش ارزش قائل بودم. همین شجاعت او را به زندان کشاند. او از ترسیدن خجالت می‌کشید، می‌دونین، ما از ترسیدن خجالت نمی‌کشیم، اما او خجالت می‌کشید». دختری جوان: «نمی‌تونم بگم با تمام ‌‌نظرات ناوالنی موافق بودم اما اتفاقی که براش افتاده چیزی غیر از جنایت نیست. اینکه چه نوع نگاه سیاسی داشت، الان اصلا مهم نیست؛ مهم اینه که در برابر جنایتی که علیه‌اش رخ داده نباید سکوت کرد». دختری جوان: «اومده‌ام اینجا تا با دیدن کسانی که مثل خودم فکر می‌کنن کمی آروم بشم و کمی از این عصبانیت را که با خوندن اخبار هی زیاد و زیادتر می‌شه درون خودم کنترل کنم». پیرزنی حدودا 80ساله: «امروز اینجام و همان‌طوری شوکه و غمگین هستم که 24 فوریه 2022 وقتی خبر جنگ رو شنیدم. امیدها همه بر باد رفتند. من در جنگ متولد شدم و می‌ترسم که در جنگ از دنیا برم. خیلی دردناکه! ناوالنی برای من مظهر امید بود، او پرچمدار امید بود».

*پژوهشگر مسائل فرهنگی روسیه