با شروع سال جدید و ادامه ناترازی انرژی؛ تبعات توزیع ناعادلانه منابع به نگرانی جدی تبدیل شده است
«ناترازی» از اقتصاد تا سیاست/ مردم قربانی حکمرانی غلط در عرصه ناترازیها
با توزیع ناعادلانه منابع، اختلاف طبقاتی و مسائل مربوط به رفاه عمومی که اولین تأثیرش در شعله ور شدن خشم عمومی در زندگی شخصی افراد است، باید به پیشواز چالشهای قضائی و حتی امنیتی در سال پیشرو رفت.از یک سو حل گره این کار ریشه در روابط سیاست خارجی ایران و رابطه کشورهای غربی و حل پرونده هستهای و حقوق بشری دارد و بخشی هم به مدیریت اشتباه،فساد اداری و قوانین ناقص مربوط میشود. بنابراین رفع ناترازیها چه در حوزه اقتصادی، چه اجتماعی و چه سیاسی نیازمند رویکردی جامع و اقدامات در چندین زمینه است

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ «ناترازی» واژهای که چندماهی است زندگی مردم را وارد فاز ناپایداری کرده، از قطعی برق و گاز گرفته تا هشدار کم ابی و کاهش رفاه عمومی به نگرانی از تبعات امنیتی ادامه شرایط سخت اینروزها دامن زده است.این واژه اگرچه این روزها دربرای توجیه قطع برق و گاز خانگی برای مردم نمود یافته در حقیقت با تاثیر بر بخش تولید و قطعی برق و گاز کارخانهها وکارگاهها به طور مستقیم معاش و امنیت روانی جامعه را نیز هدف قرار داده و زندگی بسیاری چه افراد شاغلی که بیکارشده به همراه خانواده هایشان و چه افرادی از عدم تولید و افزایش قیمت ها متضرر شدهاند را در شرایط نا بسامانی قرار داده است. بنابراین قطع چند ساعته برق و گاز در زمستان سختی که از سر گذراندیم بعد از اثرات موقتی؛ اثرات میان مدتی هم دارد این درحالی است که با شروع فصل گرما ناترازی اب هم بار جدیدی بر دوش مردم خواهد بود که اذهان را درگیر خود کرده است. از طرفی این بخش عریان چندماه اخیر از نا ترازی است و با توزیع ناعادلانه منابع، اختلاف طبقاتی و مسائل مربوط به رفاه عمومی که اولین تأثیرش در شعله ور شدن خشم عمومی در زندگی شخصی افراد است، باید به پیشواز چالشهای قضائی و حتی امنیتی در سال پیشرو رفت.از یک سو حل گره این کار ریشه در روابط سیاست خارجی ایران و رابطه کشورهای غربی و پرونده هستهای و حقوق بشری دارد و بخشی هم به مدیریت اشتباه،فساد اداری و قوانین ناقص مربوط میشود. بنابراین رفع ناترازیها چه در حوزه اقتصادی، چه اجتماعی و چه سیاسی نیازمند رویکردی جامع و اقدامات در چندین زمینه است.
*ابعاد مختلف صدمات ناترازی
ناترازیها میتوانند صدمات گستردهای به جامعه وارد کنند و اثرات منفی مختلفی بر زندگی مردم داشته باشند. برای نمونه ناترازی اقتصادی باعث افزایش شکاف طبقاتی میشود و اقشار کمدرآمد به سختی میتوانند نیازهای اولیه زندگی خود را تأمین کنند. بیکاری و نبود فرصتهای شغلی برابر میتواند به مشکلات مالی جدی منجر شود.
یاسی که از تبعات تاثیر ناترازی در اقتصاد دارد سبب افزایش احساس بیعدالتی و تبعیض شده و همین امر باعث کاهش اعتماد به نهادهای اجتماعی و دولتی میشود.ممکن است منجر به ایجاد تنشها و درگیریهای اجتماعی میان گروههای مختلف شود.
از تاثیر اترازیها بر روان مردم نباید غفلت کرد زیرا میتواند استرس، اضطراب و افسردگی را در افراد افزایش دهد.احساس ناتوانی در برابر تغییر شرایط میتواند به کاهش امید و انگیزه در جامعه منجر شود.
در چنین شرایطی ناترازیها ممکن است باعث نادیده گرفتن فرهنگها و ارزشهای اقلیتهای جامعه شوند.این وضعیت میتواند به انزوای فرهنگی یا نابودی برخی از ارزشهای اجتماعی منجر شود.
تحصیلی: نبود دسترسی برابر به آموزش، بهویژه برای کودکان مناطق محروم، منجر به کاهش فرصتهای پیشرفت برای آنها میشود.
یکی از سریع ترین اثرات را هم باید در حوزه هایی چون بهداشت و درمان دید؛فراد در مناطق محروم ممکن است به خدمات درمانی مناسب دسترسی نداشته باشند، که این میتواند به گسترش بیماریها و کاهش سطح سلامت عمومی منجر شود.این صدمات در طول زمان میتوانند تأثیرات بلندمدتی داشته باشند که رفع آنها نیازمند برنامهریزی و اقدامات مداوم است.
*ایا نیازمند اصلاح سیاستها هستیم
شاید در وهله نخست اصلاح قوانین و سیاستها میتواند به عنوان راهکاری برای ورود به زمین مبارزه با ناترازیها مطرح شود زیرا حذف قوانین تبعیضآمیز و اجرای قوانینی که حقوق برابر را تضمین کند اولین تأثیرش بالا بردن اعتماد عمومی به حکمرانان است و میتواند آبی بر اتش خشم عمومی باشد. همچنین با ایجاد فضاهای گفتوگو و مشارکت مردمی در تصمیمگیریها میتوان به افزایش همبستگی و کاهش اختلافات کمک کند.
در این بین با سرمایهگذاری در زیرساختها و ارائه خدمات عمومی مانند بهداشت و حملونقل در مناطق کمبرخوردار،حمایت از گروههایی که به دلیل تبعیض یا عوامل دیگر در جامعه به حاشیه رانده شدهاند و از همه مهمتر تنظیم سیاستهایی برای حمایت از ایجاد شغل، حذف تبعیض در استخدام و اطمینان از دستمزد عادلانه، گاهی اساسی را برای رفع ناترازی در حوزه هیا مختلف برداشت. البته نبایداز نظر دور داشت که ارائه دسترسی برابر به آموزش باکیفیت برای همه افراد، بهویژه در مناطق محروم، میتواند از عوامل کلیدی کاهش ناترازیها باشد.
*مقصر؛ مردم یا حکمرانان؟!
این روزها بعد از طی کردن زمستان سختی که ایران از سر گذراند و بارها رئیسجمهور بر ضرورت ناترازیها سخن گفته، هنوز مشخص نیست مردم در کجای معادلات ناترازی قرار دارند هرچند ایرانیان سالهاست بابت مصرف بیش از نیاز در بسیاری از اقلام از انرژی گرفته تا خوراک مزمت شدهاند که در برخی موارد فرهنگ ناصحیح مصرف غیرقابل چشم پوشی است اما در بسیاری از موارد هم مشکل در سیاستگذاریهای غلط مدیران اجرایی بوده است. از یک سو اگر چه آگاهیبخشی اجتماعی یک ضرورت است و با برگزاری کمپینهای آگاهیبخشی برای ترویج ارزشهای برابری و مقابله با پیشداوریها باید رخ دهد از سویی مسئولان هم بالاخره به مدیریت با برنامه باید تن بدهند.یکی از مشکلات غیر قابل چشم پوشی تقویت آموزش و پرورش برابر است، که میتواند نقش مهمی در ناترازی در نقاط محروم هم بر عهده بگیرد زیرا با دسترسی تمام افراد جامعه به آموزش باکیفیت اولین گام بزرگ در امر آگاهی بخشی وتقویت نیروی انسانی در مناطق محروم برداشته خواهد شد. این شامل سرمایهگذاری در مدارس مناطق محروم، توزیع منابع آموزشی مناسب (کتب، تجهیزات، و غیره)، و اطمینان از حضور معلمان ماهر در همه مناطق است. همچنین، مبارزه با تبعیض جنسیتی و طبقاتی در نظام آموزشی از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین با ایجاد فرصتهای شغلی برابر با حمایت از کارآفرینی، ارائه آموزشهای حرفهای، و ایجاد قوانین برای جلوگیری از تبعیض در استخدام یک اولویت باید باشد. به عنوان مثال، ارائه تسهیلات به کارفرمایان برای استخدام اقشار آسیبپذیر میتواند به ایجاد تنوع در محیطهای کاری کمک کند.دراین بین دولتها میتوانند با ارائه خدمات عمومی بهتر در مناطق کمبرخوردار، مثل ساخت بیمارستانها، جادهها، و مراکز فرهنگی، شکافهای موجود را کاهش دهند. همچنین حمایت مالی یا آموزشی از گروههایی اکه در حاشیه جامعه قرار دارند، مانند زنان سرپرست خانوار، کودکان کار، و افراد دارای معلولیت. این افراد با ارائه برنامههای آموزشی و حمایتهای شغلی میتوانند استقلال بیشتری کسب کنند.این اقدامات باعث توزیع عادلانهتر امکانات میان شهرها و روستاها میشود. در این بین برگزاری جلسات مشورتی با مردم، حمایت از سازمانهای مردمنهاد (NGOs)، و ترویج فرهنگ گفتوگو در تصمیمگیریهای اجتماعی، به مشارکت گستردهتر افراد کمک میکند. این مشارکت میتواند به درک بهتر نیازهای مختلف و دستیابی به راهحلهای جامعتر منجر شود.
* اصلاح قوانین تبعیضآمیز
البته از اصلاح قوانین و سیاستها نباید غفلت کرد. بازنگری و اصلاح قوانین تبعیضآمیز، مانند قوانین مربوط به حقوق زنان یا اقلیتها، بسیار ضروری است. همچنین، اجرای قوانین حمایتی میتواند افراد را از مشکلات اجتماعی و اقتصادی محافظت کند. برگزاری کمپینهای آموزشی درباره حقوق شهروندی، عدالت اجتماعی، و احترام به تنوع فرهنگی میتواند تأثیر چشمگیری بر تغییر نگرشهای جامعه داشته باشد. برای مثال، آموزش درباره برابری جنسیتی به ترویج عدالت اجتماعی کمک میکند.اصلاح قوانین برای رفع ناترازیهای اجتماعی باید با هدف ایجاد عدالت، شفافیت و تضمین حقوق برابر برای همه افراد جامعه انجام شود. این فرایند نیازمند بررسی دقیق و جامع مسائل اجتماعی و تبعیضهای موجود است. برخی از اصول کلیدی برای اصلاح قوانین، شامل بازنگری درقوانین ناکار امد است تا هرگونه تبعیض جنسیتی، قومی، مذهبی، سنی یا طبقاتی حذف شود. برای مثال، تصویب قوانینی که حقوق زنان و اقلیتها را تضمین کند، ضروری است. همچنین قوانین حمایتی باید برای گروههایی که در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند، تدوین شوند. این میتواند شامل قوانینی برای حمایت از افراد دارای معلولیت، سالمندان یا کودکان کار باشد. همچنین شفافیت و کارایی نیز حائز اهمیت است زیرا فرایند تصویب و اجرای قوانین باید شفاف باشد و از دخالتهای ناعادلانه یا فساد جلوگیری شود. برای این منظور، نظارت مستقل و گزارشدهی منظم ضروری است. در نهایت قوانین باید پاسخگویی به نیازهای جامعه باشند یعنی قوانین باید بهطور مداوم بهروزرسانی شوند تا با تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه هماهنگ باشند.
در این بین با سرمایهگذاری در زیرساختها و ارائه خدمات عمومی مانند بهداشت و حملونقل در مناطق کمبرخوردار،حمایت از گروههایی که به دلیل تبعیض یا عوامل دیگر در جامعه به حاشیه رانده شدهاند و از همه مهمتر تنظیم سیاستهایی برای حمایت از ایجاد شغل، حذف تبعیض در استخدام و اطمینان از دستمزد عادلانه، گاهی اساسی را برای رفع ناترازی در حوزه هیا مختلف برداشت. البته نبایداز نظر دور داشت که ارائه دسترسی برابر به آموزش باکیفیت برای همه افراد، بهویژه در مناطق محروم، میتواند از عوامل کلیدی کاهش ناترازیها باشد.
*مقصر؛ مردم یا حکمرانان؟!
این روزها بعد از طی کردن زمستان سختی که ایران از سر گذراند و بارها رئیسجمهور بر ضرورت ناترازیها سخن گفته، هنوز مشخص نیست مردم در کجای معادلات ناترازی قرار دارند هرچند ایرانیان سالهاست بابت مصرف بیش از نیاز در بسیاری از اقلام از انرژی گرفته تا خوراک مزمت شدهاند که در برخی موارد فرهنگ ناصحیح مصرف غیرقابل چشم پوشی است اما در بسیاری از موارد هم مشکل در سیاستگذاریهای غلط مدیران اجرایی بوده است. از یک سو اگر چه آگاهیبخشی اجتماعی یک ضرورت است و با برگزاری کمپینهای آگاهیبخشی برای ترویج ارزشهای برابری و مقابله با پیشداوریها باید رخ دهد از سویی مسئولان هم بالاخره به مدیریت با برنامه باید تن بدهند.یکی از مشکلات غیر قابل چشم پوشی تقویت آموزش و پرورش برابر است، که میتواند نقش مهمی در ناترازی در نقاط محروم هم بر عهده بگیرد زیرا با دسترسی تمام افراد جامعه به آموزش باکیفیت اولین گام بزرگ در امر آگاهی بخشی وتقویت نیروی انسانی در مناطق محروم برداشته خواهد شد. این شامل سرمایهگذاری در مدارس مناطق محروم، توزیع منابع آموزشی مناسب (کتب، تجهیزات، و غیره)، و اطمینان از حضور معلمان ماهر در همه مناطق است. همچنین، مبارزه با تبعیض جنسیتی و طبقاتی در نظام آموزشی از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین با ایجاد فرصتهای شغلی برابر با حمایت از کارآفرینی، ارائه آموزشهای حرفهای، و ایجاد قوانین برای جلوگیری از تبعیض در استخدام یک اولویت باید باشد. به عنوان مثال، ارائه تسهیلات به کارفرمایان برای استخدام اقشار آسیبپذیر میتواند به ایجاد تنوع در محیطهای کاری کمک کند.دراین بین دولتها میتوانند با ارائه خدمات عمومی بهتر در مناطق کمبرخوردار، مثل ساخت بیمارستانها، جادهها، و مراکز فرهنگی، شکافهای موجود را کاهش دهند. همچنین حمایت مالی یا آموزشی از گروههایی اکه در حاشیه جامعه قرار دارند، مانند زنان سرپرست خانوار، کودکان کار، و افراد دارای معلولیت. این افراد با ارائه برنامههای آموزشی و حمایتهای شغلی میتوانند استقلال بیشتری کسب کنند.این اقدامات باعث توزیع عادلانهتر امکانات میان شهرها و روستاها میشود. در این بین برگزاری جلسات مشورتی با مردم، حمایت از سازمانهای مردمنهاد (NGOs)، و ترویج فرهنگ گفتوگو در تصمیمگیریهای اجتماعی، به مشارکت گستردهتر افراد کمک میکند. این مشارکت میتواند به درک بهتر نیازهای مختلف و دستیابی به راهحلهای جامعتر منجر شود.
* اصلاح قوانین تبعیضآمیز
البته از اصلاح قوانین و سیاستها نباید غفلت کرد. بازنگری و اصلاح قوانین تبعیضآمیز، مانند قوانین مربوط به حقوق زنان یا اقلیتها، بسیار ضروری است. همچنین، اجرای قوانین حمایتی میتواند افراد را از مشکلات اجتماعی و اقتصادی محافظت کند. برگزاری کمپینهای آموزشی درباره حقوق شهروندی، عدالت اجتماعی، و احترام به تنوع فرهنگی میتواند تأثیر چشمگیری بر تغییر نگرشهای جامعه داشته باشد. برای مثال، آموزش درباره برابری جنسیتی به ترویج عدالت اجتماعی کمک میکند.اصلاح قوانین برای رفع ناترازیهای اجتماعی باید با هدف ایجاد عدالت، شفافیت و تضمین حقوق برابر برای همه افراد جامعه انجام شود. این فرایند نیازمند بررسی دقیق و جامع مسائل اجتماعی و تبعیضهای موجود است. برخی از اصول کلیدی برای اصلاح قوانین، شامل بازنگری درقوانین ناکار امد است تا هرگونه تبعیض جنسیتی، قومی، مذهبی، سنی یا طبقاتی حذف شود. برای مثال، تصویب قوانینی که حقوق زنان و اقلیتها را تضمین کند، ضروری است. همچنین قوانین حمایتی باید برای گروههایی که در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند، تدوین شوند. این میتواند شامل قوانینی برای حمایت از افراد دارای معلولیت، سالمندان یا کودکان کار باشد. همچنین شفافیت و کارایی نیز حائز اهمیت است زیرا فرایند تصویب و اجرای قوانین باید شفاف باشد و از دخالتهای ناعادلانه یا فساد جلوگیری شود. برای این منظور، نظارت مستقل و گزارشدهی منظم ضروری است. در نهایت قوانین باید پاسخگویی به نیازهای جامعه باشند یعنی قوانین باید بهطور مداوم بهروزرسانی شوند تا با تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه هماهنگ باشند.