بررسی بخشی از سیاستهای ایالات متحده به رهبری ترامپ و ایلانماسک برای حفظ سلطه جهانی
فرار از سقوط
*خاورمیانه؛نقطه محوری استراتژی جهانی آمریکا
حامد نقیلو کارشناس سیاست خارجی:ایالات متحده بهعنوان یکی از قدرتمندترین بازیگران اقتصادی و ژئوپلیتیکی جهان، در مواجهه با بحرانهای انرژی، تنشهای ژئوپلیتیکی و ظهور قدرتهای جدید نظیر چین و روسیه، سیاستهایی چندلایه اتخاذ کرده است تا بتواند جایگاه برتر خود را در نظم جهانی حفظ کند. از مدیریت منابع انرژی در خاورمیانه و بحران اوکراین گرفته تا مهار رشد اقتصادی چین و حتی بحث درباره خروج از ناتو، تمامی این تلاشها نشاندهنده استراتژی پیچیده واشنگتن برای حفظ نفوذ و جلوگیری از افول قدرت است.

به گزارش گروه رسانه ای شرق، خاورمیانه با دارا بودن حدود نیمی از ذخایر نفت و ۴۰ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان، یکی از حیاتیترین مناطق برای اقتصاد جهانی محسوب میشود. ایالات متحده با درک این اهمیت، تلاش کرده است تا از طریق حضور نظامی، تحریمها و روابط دیپلماتیک، کنترل خود را بر منابع انرژی منطقه حفظ کند.
کنترل عرضه انرژی جهانی: واشنگتن با نفوذ در این منطقه، امکان تأثیرگذاری بر قیمتهای جهانی انرژی و مدیریت منابع را بهدست آورده است.
*نگاه امریکا به تنگههای کلیدی دریایی
تنگه هرمز و بابالمندب بهعنوان مسیرهای حیاتی انتقال انرژی، به ایالات متحده قدرت مضاعفی برای مدیریت جریان انرژی جهانی دادهاند. تنگه بابالمندب؛ که یکی از مسیرهای اصلی انتقال انرژی از خاورمیانه به اروپا و آسیاست، برای امنیت انرژی جهانی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. تنگه هرمز هم همچنان مسیری حیاتی برای امریکا است و برای حضور بیشتر در این منطقه در تلاش است.
*بحران یمن ابزاری برای مدیریت نفوذ منطقهای
بحران یمن به یکی از ابزارهای ایالات متحده برای تضعیف محور مقاومت و کنترل ژئوپلیتیک منطقه تبدیل شده است. امریکا به دنبال حل بحران یمن به روش خود است که فعلا موفقیتی نداشته و شعله ور کردن اتش جنگ به نفع متحدانش در منطقه نخواهد اما راه حل چیست؟
*تلاش برای تضعیف نفوذ ایران
حمایت آمریکا از ائتلاف عربستان سعودی و امارات متحده عربی در جنگ یمن، راهکاری برای کاهش نفوذ ایران در این کشور و به دنبال آن محدود کردن توانایی حوثیها برای جلوگیری از تضعیف جایگاه عربستان و امارات متحده عربی در منطقه به عنوان شرکای منطقه ای آمریکا است.
*تحریمهای اقتصادی علیه ایران
تحریمهای اقتصادی، یکی از ابزارهای کلیدی ایالات متحده برای محدودسازی نفوذ ایران در خاورمیانه محسوب میشود. کاهش درآمدهای نفتی ایران: در جهت ایجاد فشار داخلی و جلوگیری از تولید داخلی و مدیریت مالی گروههای مقاومت و نفوذ منطقه ای و فرامنطقه ای ایران است.
این تحریمها به نفع شرکای استراتژیک آمریکا، نظیر عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی عمل کرده و نقش آنها را در توازن قدرت منطقهای تقویت کرده است.
*بحران اوکراین؛فرصتی برای بازطراحی نقش آمریکا در اروپا
با آغاز جنگ روسیه و اوکراین، جهان با یکی از بزرگترین بحرانهای انرژی مواجه شد. وابستگی اروپا به گاز روسیه، این قاره را بهشدت آسیبپذیر کرد و واشنگتن از این فرصت برای گسترش نقش خود در بازار انرژی جهانی استفاده کرد.
*افزایش صادرات LNG آمریکا
ایالات متحده با افزایش صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) به اروپا، جای خالی روسیه را پر کرده و وابستگی اروپا به انرژی آمریکا را افزایش داده است.
*فشار اقتصادی بر اروپا
افزایش قیمتهای انرژی، فشار اقتصادی قابل توجهی بر صنایع و خانوارهای اروپایی وارد کرده و توانایی این قاره را برای مقاومت در برابر سیاستهای واشنگتن کاهش داده است.
*نقش دلار در تجارت انرژی
بحران انرژی، به تقویت جایگاه دلار بهعنوان ارز اصلی مبادلات انرژی کمک کرده است. این وضعیت، تقاضا برای دلار را افزایش داده و جایگاه آن را در اقتصاد جهانی تثبیت کرده است. در این بین وابستگی اروپا به منابع انرژی آمریکا، نقش یورو را بهعنوان یک ارز بینالمللی کاهش داده و نفوذ واشنگتن را افزایش داده است.
*مذاکرات دیپلماتیک، خرید زمان برای بازسازی موقعیت آمریکا
مذاکرات با روسیه در اولویت کاری ترامپ قرار دارد و کاهش تنش و مدیریت بحران یک اصل برای اوست.
مذاکرات آمریکا با روسیه، بهظاهر برای کاهش تنشها صورت میگیرد، اما هدف اصلی واشنگتن خرید زمان برای تثبیت نفوذ خود در اروپا و کاهش نقش روسیه در بازار جهانی انرژی است.
همچنین مدیریت بحران انرژی اروپا همکارت دیگر ترامپ است،آمریکا از این مذاکرات برای ایجاد فرصت جهت گسترش زیرساختهای انرژی مانند پایانههای LNG در اروپا استفاده کرده است.
تضعیف اقتصاد روسیه همزمان مد نظر امریکا قرار دارد زیرا محدودسازی درآمدهای نفت و گاز، روسیه را با چالشهای اقتصادی گستردهای مواجه کرده است.
*مذاکرات با ایران؛ مهار منطقهای و محدودسازی روابط
مذاکرات هستهای با ایران، علاوه بر کاهش تهدیدهای هستهای، به آمریکا این امکان را می دهد که توان ایران برای تعاملات اقتصادی و نظامی با چین و روسیه را محدود کند. ایجاد فرصت برای متحدان منطقهای آمریکا: در این بازه زمانی، آمریکا می تواند نقش رژیم صهیونیستی و عربستان را در معادلات منطقهای تقویت کند.
*خرید زمان برای بازسازی موقعیت
در این بین؛مذاکرات با روسیه و ایران به ایالات متحده فرصت داده است که بدون مواجهه مستقیم با بحرانها، زیرساختها و نفوذ خود را در اروپا و خاورمیانه بازسازی کند.این زمان به واشنگتن اجازه داده است که به تثبیت جایگاهش در اروپا از طریق صادرات انرژی و تقویت روابط با متحدان کلیدی مانند اسراییل و عربستان پرداخته و به کاهش نفوذ رقبا نظیر چین و روسیه در مناطق حیاتی اقدام کند.
*برنامه خروج از ناتو؛ یک ابزار فشار بر اروپا
بحث خروج احتمالی آمریکا از ناتو، یکی از ابزارهای واشنگتن برای فشار بر اروپا است. این اقدام، نهتنها باعث بحران امنیتی در قاره میشود، بلکه وابستگی اروپا به آمریکا را در حوزههای مختلف افزایش میدهد. در این اثنا بحثخروج احتمالی آمریکا، کشورهای اروپایی را مجبور به افزایش بودجه نظامی خود خواهد کرد. همچنین وابستگی بیشتر به تسلیحات آمریکایی هم مد نظر استراتژی امریکایی قرار دارد و نیاز به واردات تسلیحات پیشرفته از آمریکا، نقش اقتصادی واشنگتن را تقویت میکند.
این اقدام به ایالات متحده امکان میدهد که نفوذ خود را از طریق ابزارهای اقتصادی و انرژی افزایش دهد.
همچنین با افزایش صادرات LNG؛ اروپا برای تأمین انرژی خود بیشتر به منابع آمریکایی وابسته خواهد شد. بحران امنیتی ناشی از خروج آمریکا، رهبری اقتصادی این کشور را در بازارهای اروپایی تقویت میکند.
*مهار چین؛ رقابت اقتصادی و ژئوپلیتیکی
محدودسازی دسترسی چین به منابع انرژی یک برنامه هدفمند در دولت ترامپ است.آمریکا تلاش کرده است با کنترل منابع انرژی جهانی، توانایی چین برای تأمین انرژی ارزان و پایدار را کاهش دهد. افزایش هزینههای واردات انرژی: این سیاستها، هزینه تولید در چین را افزایش داده و توان رقابت این کشور را در بازارهای جهانی کاهش داده است.
در ادامه امریکا تلاش دارد تا از گسترش نفوذ یوان جلوگیری کند.زیرا یکی دیگر از ابزارهای آمریکا برای مهار چین، جلوگیری از گسترش یوان بهعنوان ارز بینالمللی است. همچنین تجارت جهانی انرژی با دلار، چین را به این ارز وابسته کرده و نقش یوان را به حاشیه برده است.
*آیا آمریکا میتواند سلطه جهانی خود را حفظ کند؟
سیاستهای ایالات متحده، از مدیریت منابع انرژی در خاورمیانه و بحران اوکراین گرفته تا مهار رشد اقتصادی چین و اعمال فشار بر اروپا از طریق بحث خروج از ناتو، نشاندهنده تلاش گسترده واشنگتن برای بازطراحی نظم جهانی به نفع خود است. مذاکرات دیپلماتیک با ایران و روسیه نیز به این کشور فرصت بازسازی موقعیت و مدیریت بحرانها را داده است. اما هزینههای سیاسی و اقتصادی این سیاستها، از جمله افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی و وابستگیهای جدید، میتوانند چالشهای تازهای را برای آمریکا ایجاد کنند. آیا این تلاشها در بلندمدت موفق خواهند بود، یا واشنگتن با بحرانی جدید روبرو خواهد شد؟ تنها زمان میتواند پاسخ این پرسش را بدهد.