یک قدم تا آزادی
اعلامهای پیدرپی روزنامه «شرق» و کمک نیکوکاران، مرد میانسالی را که ۱۶ سال پیش در جریان یک نزاع با اقوام همسرش مرتکب قتل شوهرخاله همسرش شده بود، به آزادی نزدیک کرد
شرق، شهریار کریمی: اعلامهای پیدرپی روزنامه «شرق» و کمک نیکوکاران، مرد میانسالی را که ۱۶ سال پیش در جریان یک نزاع با اقوام همسرش مرتکب قتل شوهرخاله همسرش شده بود، به آزادی نزدیک کرد. پس از آنکه درخواست کمک این مرد ۴۷ساله که در ۳۱سالگی به دلیل اختلافات خانوادگی و در یک نزاع خونین باعث مرگ شوهرخاله همسرش شده بود، در روزنامه «شرق» منتشر شد، تعدادی از بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون درخواست کمک سیروس، زندانی محکوم به قصاص را پذیرفتند و با حمایت از این زندانی در پیجهای اینستاگرام خود، برای تأمین دیه درخواستی اولیای دم مقتول به یاری او آمدند. سیروس که هماکنون پدرش را بر اثر عارضه قلبی و مغزی در بستر مرگ میبیند، تحت تأثیر کمکهای مردمی قرار گرفته و بیآنکه بخواهد اشک از چشمانش سرازیر شده است. او در یک درخواست ویدئویی از هموطنان نیکوکار، گروه مردمی «یاران نجات» و «محسن چاووشی» درخواست کمک کرده بود. گروه یاران نجات پس از آگاهی از درخواست کمک این زندانی و مطلعشدن از حسن اخلاق این زندانی نیمی از مبلغ دیه درخواستی اولیای دم را پذیرفت و به یاری او آمد و تاکنون ۱۱۰ میلیون تومان برای آزادی این زندانی تأمین کرده است و تلاش این گروه برای تأمین نیمی از مبلغ دیه اولیای دم کماکان ادامه دارد. سیروس که اشک پهنای صورتش را پوشانده بود، ضمن تقدیر از هموطنان نیکوکار گفت: «کمک مردم نیکوکار کشور و گروه یاران نجات من را شرمنده کرد. تمام امید من به تلاش محسن چاووشی بود و فکر میکردم اگر بداند ۱۶ سال از عمرم را در زندان گذراندهام و الان رکورد بیشترین حبس زندان دیزلآباد را دارم، به کمکم بیاید، شاید آقای چاووشی نداند چقدر زحمت و سختی کشیدم که بتوانم مسئولان زندان را متقاعد کنم که آن درخواست ویدئویی را برایش ضبط کنم و بفرستم. کاش میتوانستم قبل از مرگ پدرم با پرستاری از او خدمت کوچکی به او بکنم». سیروس پیش از این از تصادفیبودن قتل شوهرخاله همسرش صحبت کرده و گفته بود: «درگیری لفظی من و مقتول به درگیری فیزیکی منجر شد و بهدلیل تسلطنداشتن بر اعصاب و روانم در یک لحظه باعث مرگ مقتول شدم». سیروس در خانوادهای ساده و کشاورز متولد شده بود. دوران نوجوانی را هم سپری کرد تا اینکه جوانی از راه رسید و همان اوایل جوانی حرفه بنایی را انتخاب و خیلی زود ازدواج کرد؛ اما در زندگی مشترک با همسرش دچار اختلاف شد. همسر سیروس هم طبق عادت پس از هر بگومگو و دعوا به حالت قهر به منزل خالهاش میرفت و این زوج مدتی بعد با وساطت خانوادهها با هم صلح میکردند و زندگی را از سر میگرفتند؛ اما پس از مدتی این دعواها تکرار میشد و کشمکشها برای آنها به عادت تبدیل شد. پس از آخرین دعوا همسر سیروس به منزل خالهاش رفت و برای همیشه منزل همسرش را ترک کرد. این قهر ماهها طول کشید تا اینکه در یک بعدازظهر پاییزی سال ۱۳۸۴ سیروس یک بار دیگر به منزل خاله همسرش مراجعه و با همسرش گفتوگو کرد. او در این گفتوگو با همسرش برای بازگشت به زندگی به توافق رسید؛ اما بنا بر گفته سیروس، ناگهان با دخالت اطرافیان همهچیز به هم خورد و همسرش از بازگشت به زندگی مشترک پشیمان شد. اینجا بود که سیروس گمان کرد عامل اصلی زندگی فروپاشیدهاش شوهرخاله همسرش است؛ بههمیندلیل با او درگیر و در این درگیری شوهرخاله همسرش مجروح شد و به بیمارستان انتقال یافت. پس از انتقال مجروح به بیمارستان، تلاش کادر درمانی برای نجات او مؤثر واقع نشد و این مرد در بیمارستان طالقانی کرمانشاه بر اثر شدت جراحات جان باخت. در نهایت سیروس بهعنوان مظنون اصلی پرونده از سوی اداره آگاهی کرمانشاه دستگیر و پس از اعتراف به جرمش، به زندان دیزلآباد کرمانشاه منتقل شد. پس از آن سیروس در جریان دادرسی در دادگاه به جرم قتلی که به آن اعتراف کرده بود، به قصاص محکوم شد. پس از آن تلاش برای جلب رضایت اولیای دم آغاز شد و منزل مسکونی سیروس فروخته شد. بخشی از آن بهعنوان مهریه توسط همسرش توقیف و بخش دیگر آن صرف جلب رضایت والدین مقتول شد؛ اما او برای جلب رضایت همسر و دو فرزند مقتول دیگر آهی در بساط نداشت، تا اینکه پس از ۱۶ سال از سوی مسئولان زندان «دیزلآباد» و شورای حل اختلاف ویژه صلح و سازش قتل شعبه ۴۵ کرمانشاه به خبرنگار «شرق» معرفی شد. حالا پس از ۱۶ سال زندگی ملالآور و مشقتبار در زندان با بغضی فروریخته و صورتی خیسشده از اشک برای آزادیاش از زندان و خدمت به پدری که اکنون یک چشمش بهخاطر عارضه مغزی نابینا و دست و پا و قسمت چپ بدنش نیز فلج شده است، بار دیگر دست به دامان مردم نیکوکار و هنرمندان بهویژه محسن چاووشی و ورزشکاران محبوب شده است و از آنها مدد میطلبد. او آرزو دارد پس از ۱۶ سال حبس طاقتفرسا با کمک نیکوکاران و فعالان اجتماعی به زندگی بازگردد و در آخرین روزهای زندگی پدرش بر بالین او خدمت کند. سیروس از نیکوکاران هموطن قدردانی کرد و گفت: «به خدا قسم کمک به آزادی من کمک به آسایش پدر پیر، فلج و مادرم است که پیرزنی ناتوان در پرستاری از پدرم است. کمک به آزادی من کمک به ادامه زندگی سه انسان است؛ پدر ۷۵سالهام، مادر ۷۰سالهام است. من دست تمام عزاداران و عاشقان امام حسین(ع) را میبوسم که به احترام محرم و صفر و بهخاطر انسانیت به من کمک کردهاند. سالار شهیدان از شما راضی باشد که نور امید را در قلبم زنده کردید. شما را به امام حسین(ع) قسم میدهم کمک کنید زودتر آزاد شوم تا بتوانم از پدر و مادرم پرستاری کنم». افراد نیکوکاری که تمایل دارند به نجات و آزادی این زندانی دردمند کمک کنند، میتوانند کمکهای مالی خود را به شماره کارت ۵۰۲۲۲۹۱۰۶۳۶۴۱۴۷۴ و شماره حساب ۳۱۷۸۰۰۰۱۲۴۷۳۶۳۲۱ که متعلق به گروه «یاران نجات» و به نام شهرزاد همتی پلسنگی، افسون علیمرادیان، شاهد حلاجنیشابوری و زهره کوهی است، واریز کنند.