دستور نبش قبر برای مرگ مشکوک یک زن میانسال

کوچکترین ضربه‌ای به منزله مرگ مادرم بود چرا که ضربه و کبودی به بدنش باعث ایجاد آمبولی و در نهایت مرگ مادرم می‌شد.

او گفت: این موضوع را همه اقوام می‌دانستند و مراقب بودند مادرم آسیب نبیند، اما من تازه متوجه شدم که چند روز قبل از مرگ مادرم، دایی‌ام او را کتک زده بود به همین خاطر از او به اتهام قتل مادرم شکایت دارم.
پسر جوان درباره علت درگیری دایی و مادرش گفت: مادرم برای مراقبت و دیدن والدینش مدام به خانه آنها می‌رفت. روز حادثه خاله‌ام با من تماس گرفت و از حال بد مادرم خبر داد، بلافاصله خودم را به خانه پدربزرگم رساندم اما آنها اجازه ندادند مادرم را ببینم و گفتند او فوت کرده است، چون بیماری زمینه‌ای داشت، یک پزشک عمومی جواز دفن صادر کرد و به خاطر اینکه حالم وخیم بود برگه جواز دفن را به من نشان ندادند. اما روزی که می‌خواستند مادرم را دفن کنند من متوجه کبودی روی صورتش شدم و خیلی تعجب کردم با این حال باز هم حرفی به من نزدند تا اینکه چند روز بعد از مراسم تدفین، پدرم به من گفت که دایی‌ام روز حادثه با مادرم دعوایش شده و به‌صورت مادرم سیلی زده و باعث شده او تعادلش را از دست بدهد.

دایی‌ام در حالی این کار را انجام داد که می‌دانست نباید مادرم مورد ضرب و شتم قرار بگیرد. الان هم از او شکایت دارم و خواهان نبش قبر و مشخص شدن علت مرگ مادرم هستم.

در ادامه تحقیقات، بازپرس جنایی دستور تحقیق از پدر و مادر زن میانسال را صادر کرد. پدر وی گفت: دخترم برای مراقبت از من و مادرش به خانه ما می‌آمد. او با برادرش بر سر یک ملک مسکن مهری در هشتگرد اختلاف داشتند و آن روز هم سر همین مسأله دعوایشان شد. پسرم هم با عصبانیت یک سیلی به‌صورت خواهرش زد که او تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد.

پس‌ از این تحقیقات به درخواست پسر جوان و باتوجه به اینکه جواز دفن از سوی پزشک عمومی صادر شده و کالبدشکافی صورت نگرفته بود، بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور نبش قبر را صادر کرد.
در ادامه نبش قبر صورت گرفت و پزشکی قانونی در کالبدشکافی از جسد آثار کبودی روی بدن فریبا را تأیید کرده و علت مرگ را سکته قلبی اعلام کرد.
بدین ترتیب بازپرس جنایی دستور تحقیق از برادر این زن را صادر کرد. وی در بازجویی‌ها گفت: 8 سال قبل خواهرم خانه‌ای در مسکن مهر هشتگرد خرید، اما چون پول کم داشت از من خواست که بخشی از پول را پرداخت کنم و در عوض او ملک را به‌ نام پسرم بزند. من هم پول را پرداخت کردم، اما خواهرم نه ملک را به‌ نام پسرم کرد و نه پول را به من پس داد.
او ادامه داد: همین مسأله باعث اختلاف من و خواهرم شد. روز حادثه به خانه پدرم رفتم و سر همین موضوع دوباره بحث کردیم و من با دست سیلی به‌صورت خواهرم زدم که تعادلش را از دست داد و به زمین افتاد. من می‌دانستم که نباید به خواهرم ضربه‌ای وارد شود ولی آن لحظه خیلی عصبانی بودم.
بعداز اظهارات مرد میانسال بازپرس جنایی دستور داد تا کارشناسان کمیسیون پزشکی قانونی میزان تأثیر ضربه‌ای که مرد میانسال به‌صورت خواهرش زده را در مرگ وی بررسی و نتیجه را اعلام کنند.