خانواده ها نگران مدرسه رفتن فرزندانشان هستند
محیط مدرسه را امن کنید
3 ماه از مسمومیتهای سریالی دانش آموزان در مدارس میگذرد و هنوز عوامل اصلی این حملات شناسایی نشدهاند.
به گزارش شبکه شرق، ماجرا از 9 آذر ماه امسال از یک هنرستان دخترانه در شهر قم شروع و پس از مدت کوتاهی به بروجرد، تهران، البرز، پردیس، کرمانشاه، لرستان، چهارمحال و بختیاری، سمنان، خراسان رضوی، مازندران، اصفهان، اردبیل، گیلان ،زنجان، همدان، فارس، ارومیه، اراک، خوزستان و تبریزهم کشیده شد. با این همه بسیاری از خانواده ها نگران سلامت فرزندانشان هستند و از مسئولان آموزش و پرورش می پرسند که چرا نمیتوانند امنیت فرزندانشان در مدرسه فراهم کنند؟
تهدید به شکایت در تجمع خانوادهها
امروز برخی از خانوادهها روبهروی مدارس فرزندانشان و گروهی مقابل اداره آموزش و پرورش مناطق تجمع کردند. خواسته آنها پیدا شدن عوامل مسمویتها و مشخص شدن تکلیف و وضعیت سلامتی دانشآموزان است. آنطور که یکی از مادران حاضر در تجمع امروز میگوید، مدیر و کادر مدرسه همچنان از پاسخدهی به خانوادهها طفره میروند و حتی خانوادهها را تهدید کردهاند که فیلم حضورشان در دوربینهای مدرسه ثبت شده و از آنها شکایت میکنند.
نمیخواهم به مدرسه بروم
حالا دیگر مدرسه مکانی امن و خانه دوم دانشآموزان به حساب نمیآید. دختران دانشآموز بعد از این اتفاقها با اضطراب مواجه شدهاند و حاضر نیستند در مدرسه حضور داشته باشند. یکی از دانشآموزانی که روز چهارشنبه دچار مسمومیت شده به «شبکه شرق» گفته که دیگر حاضر نیست پایش را در مدرسه بگذارد چرا که آن حالت خفگی و ترسی که تجربه کرده بود را هرگز فراموش نمیکند.
این دانشآموز میگوید: همه چیز آنقدر ترسناک بود انقدر که دیگر نمی خواهم به مدرسه بروم. هرچه تلاش میکردم نمیتوانستم نفس بکشم. هیچ توانی برای راه رفتن نداشتم و از ترس و وحشت تمام بدنم میلرزید. دوستان و همکلاسیهایم را میدیدم که حالشان بد شده، سرفه میکنند و ترسیدهاند. او میگوید بعد از اتفاق، در گروه مدرسه هم مدیر و ناظم هیچ حرفی نزدند، حتی عذرخواهی هم نکردند و فقط چند عکس منتشر شد که مدیر برای بچهها گوسفند قربانی کرده است.
ترسهایی که تا آخر عمر میمانند
در این میان آنچه بیش از همه مهم است و کمتر به آن اشاره شده ترس و ترومایی است که دانشآموزان و خانوادههای آنها با آن روبهرو شدهاند. اثرات این ترسها ممکن است تا آخر عمر همراه دانشآموزان باشد. سارا گلستانی، روانشناس در این باره به «شبکه شرق» میگوید: «اثرات اتفاقاتی نظیر حوادث اخیر صرفا روی یک قشر نبوده و متاسفانه کوتاه مدت هم نیست. این اتفاقات بیش از هرچیز تاثیرات غیرقابل کنترلی بر جامعه میگذارد؛ مثل بمبی که منفجر میشود، اما نمیدانیم این انفجار چه اندازه باعث خسارت میشود و عوارض جانبی آن چیست. اتفاق اخیر تاثیرات قابل توجهی روی دانشآموزان بر جای میگذارد چرا که تمام این دانشآموزان جز گروه سنی زیر 18 سال هستند و در دوره مهم رشدی و شناختی قرار دارند.»
نسلی مضطرب و بیاعتماد
به گفته گلستانی «تروماهایی که در دوره بزرگسالی تجربه میشود تفاوت قابل توجهی با تروماهایی که در کودکی ایجاد میشود، دارد. وقتی کودکان دچار تروما میشوند نه تنها برای خودشان بلکه برای خانواده و جامعه نیز آسیبهای زیادی ایجاد کند. این آسیبها چندان قابل پیشبینی نیست و گذر زمان به مرور آن را مشخص میکند. بنابراین میتوان گفت در موقعیت بسیار مبهمی قرار گرفتهایم علاوه بر این گفته شده در برخی از دانشآموزان مشکلات جسمی هم ایجاد شده است.
موضوع بعدی تاثیرگذاری دراعتماد کودکان به کادر مدرسه، بزرگترها و مسئولین است. این بیاعتمادی باعث میشود این نسل بسیار مضطرب، بدون احساس تعلق و پر از بی اعتمادی شوند. بنابراین با این توضیحات میخواهم بگویم ما در آیندهای نزدیک با یک ترومای مبهم در یک گروه بزرگ دانشآموز،خانواده و به ویژه دختران مواجه هستیم.»