یک شاهد عینی:
بر فرض که آن زن بیحجاب بود، باید شلیک میکردند؟
یکی از شاهدان عینی که روز حادثه در پارک پردیسان حضور داشته نیز حاضر به گفتوگو با «شرق» شد. او که پس از این اتفاقات به کلانتری مرزداران رفت و به همراه چند زن دیگر شکایتی هم تنظیم کرده است، به محض برگزاری دادگاه این پرونده نیز بهعنوان شاهد در دادگاه و در محضر قاضی حاضر خواهد شد. با وجود این خواسته که تا آن زمان هویتش محفوظ بماند.
یکی از شاهدان عینی که روز حادثه در پارک پردیسان حضور داشته نیز حاضر به گفتوگو با «شرق» شد.
او که پس از این اتفاقات به کلانتری مرزداران رفت و به همراه چند زن دیگر شکایتی هم تنظیم کرده است، به محض برگزاری دادگاه این پرونده نیز بهعنوان شاهد در دادگاه و در محضر قاضی حاضر خواهد شد. با وجود این خواسته که تا آن زمان هویتش محفوظ بماند.
با این زن درباره آنچه دیده، حرف زدیم و توضیح داد که فضای پارک در آن چند دقیقه تا چه اندازه خوفناک شده بود: «باورتان نمیشود چقدر همه ترسیده بودند. مردم جمع شده بودند و مدام سروصدا میکردند که پلیس آن آقا را رها کند. وقتی دیگر پای اسلحه هم به میان آمد که همه مردم جیغ میکشیدند. فریاد میزدند و میگفتند جوان مردم را کشتی. خیلیها فیلم میگرفتند و خیلیها داد میزدند یا خواهش میکردند که این اتفاقات به پایان برسد».
او توضیح میدهد که نیروهای گشت ارشاد سعی در متفرقکردن مردم داشتند: «نیروهای آنها مدام سعی میکردند مردم را متفرق کنند. هر بار هم همان آقایی که شلیک کرده بود، به سمت مردم میدوید و عدهای دور میشدند؛ اما دوباره برمیگشتند.
خیلیها فیلم گرفته بودند. البته همان آقای ضارب دنبال مردم میدوید و گوشیها را پاک میکرد. حتی موبایل یک خانمی را کلا ریستفکتوری کرد که همان خانم بعدش میگفت تمام محتویات موبایلم پاک شده و دیگر اطلاعات خودم را هم ندارم».
حضور کودکان در پارک باعث شده بود نگرانی مردم از شلیکها بیشتر شود: «نمیدانم چند تیر شلیک کرد؛ اما ما و بقیه مردمی که آنجا بودیم و خیلیها بچه هم همراهشان بود، شانس آوردیم که آسیبی ندیدیم. پارک مملو از بچههای کوچک بود و شما تصور کنید که یکی از آن تیرها به یکی از این بچهها برخورد میکرد و آن وقت مصیبت بزرگی به پا میشد. ما همه ترسیده بودیم. اصلا نمیفهمیدیم چرا ماجرا به اینجا کشیده است. مگر میشود مأموران گشت ارشاد دست به اسلحه ببرند؟
این خانم که لباس ورزشی ساده پوشیده بود و حتی آرایش خاصی هم نداشت و بچه به بغلش بود و به نظرم همین کافی است که مأموران در برخوردشان کمی صبوری به خرج دهند؛ اما حتی اگر فرض را هم بر این بگذاریم که یک نفر حجابش هم مشکل داشته باشد، آیا باید برای آن زن و خانوادهاش اسلحه کشید؟
باور کنید فکر کنم آن روز چهار، پنج بار صدای شلیک را شنیدیم. بعضیها تیر هوایی بودند و بعضی دیگر به آسفالت برخورد میکرد. البته متأسفانه یکی، دو تیر هم به آن آقا اصابت کرد».
اوایل سال جاری بود که شهرداری تهران اعلام کرد «جهت رفاه حال شهروندان و صیانت از زنان و مادران» برخی از پارکهای تهران مطلقا زنانه خواهد شد؛ یعنی ورود مردان به این پارکها کاملا ممنوع خواهد بود. هنوز فهرستی از اسامی این پارکها منتشر نشده است، اما در همین میان نیروهای انتظامی فعال در حوزه پوشش و حجاب که سالهاست با عنوان گشت ارشاد در کشور فعالیت میکنند، وارد برخی پارکها و ازجمله پارک پردیسان تهران شدند.
پردیسان، پارکی بزرگ در غرب تهران است که سالهاست بهعنوان یکی از اصلیترین مراکز عمومی و رایگان ورزشی برای شهروندان تهرانی محسوب میشود.
برای مردمی که رفتن به باشگاه و داشتن مربیان خصوصی به خاطر زمان برایشان مقدور نیست یا از نظر اقتصادی به دخل و خرج زندگیشان نمیخورد، چنین پارکهای بزرگی بهترین مکان برای ورزشکردن به حساب میآیند. کمااینکه در سالهای اخیر هم پردیسان به اصلیترین پاتوق ورزشکاران بهویژه صبحها و عصرها بدل شده بود.
حالا با رخدادن چنین اتفاقاتی مشخص نیست که رویکرد نیروی انتظامی در برخوردهای آیندهاش چگونه خواهد بود.
دم روزنامه شرق گرم که این گزارشو منتشر ک رد، مردم پشتتونن
سرت سلامت شرق