|

تحلیل وزیر اطلاعات از آغاز جنگ ترکیبی علیه ملت ایران در حوادث اخیر

وزیر اطلاعات اعلام کرد: بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بسیار مستند و مبتنی بر مجموعه‌ اطلاعات دو دستگاه علاوه بر کیس‌های اطلاعاتی کشف شده است.

تحلیل وزیر اطلاعات از آغاز جنگ ترکیبی علیه ملت ایران در حوادث اخیر

به گزارش شبکه شرق، مشروح گفت و گوی حجت‌الاسلام خطیب وزیر اطلاعات با رسانه KHAMENEI.IR به شرح زیر است:

 

 

امنیت در زمره آن دسته از موضوعاتی است که از فرط عادی بودن شاید به چشم خیلی­‌ها نیاید با این حال از لایه‌های مهم و پنهانِ رشد و پویایی هر جامعه‌ای محسوب می­شود. بحث را از اهمیت همین موضوع شروع کنیم. بودن یا نبودن این نعمت بزرگ چه وضعیتی برای یک جامعه رقم خواهد زد؟

 

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم امنیت را «نعمت» می­ خوانند، همپای سلامتی؛ و می­ فرمایند این دو نعمت مورد توجه قرار نمی‌گیرند مگر زمانی که نباشند «نعمتان مجهولتان، الصحة و الامان». این­‌را همه ملت­‌هایی که دچار ناامنی شده‌اند و همه‌ افرادی که گرفتار بیماری شده‌­اند با تمام وجود درک کرده و تأیید می­کنند. شما این سؤال را از ملت­‌هایی که دچار پروژه‌ی وحشیانه‌ی «ویران‌سازی» شده‌اند بپرسید. مشخصاً از ملت­‌های عراق، سوریه، لیبی، یمن و افغانستان. دقیق‌ترین پاسخ­‌ها را دریافت خواهید کرد.

 

پیش­‌نیاز بنیادین در مقوله دانش و فناوری، پیشرفت­‌های اقتصادی، مسائل معیشتی و شهروندی، سازندگی کشور، پیشرفت­‌ها و بالندگی فرهنگی و همه مقوله‌هایی که به نحوی افتخارات ملی با آن گره خورده، امنیت است. مسیر صعود به قلّه افتخارات کشور از مسیر امنیت عبور می­کند. امنیت یک کالای عمومی است که تمام مردم از آن بهره می­‌برند؛ هرکس در این سرزمین زندگی می­کند در هر رده و سنی که باشد از امنیت بهره‌­مند است. شرط حرکت عظیم اجتماعی برای یک ملت در درجه نخست امنیت است. امنیت ملی برای ملت از همه چیز واجب­‌تر است. تأمین امنیت نیز ابعاد مختلف دارد که باید مورد توجه باشد.

 

امنیت پیش‌­نیاز تولید فکر و ایده و اعتماد به آینده است؛ در شرایطی که کشور ما برخوردار از نسل جوان و فعال و کوشا است، وجود امنیت، امید به آینده را در جوانان تقویت می­‌نماید تا با آسایش خاطر و انرژی و تعمق در پدیده‌ها به تحصیل و تحقیق و پژوهش و به کار بپردازند. از آن طرف هم دشمنان این مردم دقیقاً همین امید را هدف قرار داده و هدف­شان از بین بردن امید به آینده به‌ویژه در جوانان است. در این راستا پروژه‌ی تعیین دستورکارهای دیگر برای فکر جوانان، مشغول­سازی و از بین بردن امنیت ذهنی جوانان را دنبال می­کنند.

 

در تمامی نظریات مختلف علوم سیاسی و اجتماعی نیز این اجماع وجود دارد که امنیت اصلی­‌ترین کارویژه حکومت­‌ها است و هر حاکمیتی بایستی برای تأمین آن حداکثر تلاش خود را به کار بندد. در تاریخ یکصد سال اخیر ایران اساساً تحولات بنیادین سیاسی به مسئله امنیت گره خورده است. انقراض حکومت قاجار به‌­واسطه ناکارآمدی در تأمین امنیت بود، رضاخان با طراحی انگلیسی­‌ها و با شعار بازگشت امنیت روی کار آمد و پس از اشغال ایران در جنگ جهانی که منجر به فروپاشی نظام امنیتی ادعایی پهلوی­‌ها شد کنار رفت و پس از آن با استراتژی دو ستونی نیکسون در خلیج فارس، فرزند او مهره امنیت­‌ساز آمریکایی­‌ها شد. جمهوری اسلامی ایران ــ از جمله ــ نیز با ایده امنیت درون‌زا و استقلال و عدم وابستگی به قدرت‌های شرق و غرب ظهور کرد.

 

شاید بتوان گفت مهم­ترین تحول در حوزه علوم سیاسی و مطالعات امنیتی جهان پس از جنگ­‌های جهانی، ایده استقلال امنیتی انقلاب اسلامی ایران است که جهان را به شگفتی واداشت. امنیت جمهوری اسلامی ایران دارای یک الگوی کاملاً درون‌زا، مردم­‌پایه و متکی به آموزه‌های اصیل اسلام است. مشاهده می­‌فرمایید که کشورهای منطقه غرب آسیا عموماً امنیت خود را در روابط با قدرت‌های سلطه‌گر تعریف می­کنند، هزینه‌های گزافی در قالب میزبانی از پایگاه‌های نظامی و یا خرید­های تسلیحاتی برای این امنیت اجاره‌ای می­‌پردازند. متأسفانه برخی حکام کشورهای مرتجع منطقه به جای مردم و ظرفیت‌­های جهان اسلام از کانون ایجاد ناامنی در منطقه، طلب امنیت می­کنند و با عادی­‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی تصور می­کنند می­توانند بقای امنیت خود را تضمین کنند. امنیت، پایه و مبنای پیشرفت­های اقتصادی، توسعه سیاسی، گسترش فرهنگ و قدرت سیاست خارجی است. تمامی پیشرفت­‌های جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصادی، زیرساختی، فناوری، نظامی و نفوذ منطقه‌­ای وام گرفته از امنیت درون‌زا و مردم­‌پایه است. لذا این نعمت بایستی پاس داشته شود و الحمدلله جمهوری اسلامی ایران طی سال­های گذشته با هر بحران و مشکلی روبرو شده است، خود مردم اولین مدافع امنیت بوده‌اند و نگذاشتند وطن مورد طمع بیگانگان و دشمنان قرار گیرد.

 

رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان در دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی علیه السلام  تأکید کردند که دشمن از مدت‌ها قبل در پی آن بود که در اول مهر ماه امسال در کشور ناامنی و اغتشاش برپا کند؛ این گزاره بر مبنای یک سلسله شواهد و قرائن بیان شده است. از قبل چه شواهدی مبتنی بر این گزاره وجود داشت و پیش‌بینی وزارت اطلاعات از وضعیت پاییز امسال چه بود؟

 

ما اخیراً در بیانیه‌ی مشترکی با برادران‌مان در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌طور مشروح به این موضوع پرداختیم. آن‌هم نقش دشمن آمریکایی در سه مقطعِ پیش از اغتشاشات، حین اغتشاشات و برنامه‌ی رژیم آمریکا و هم‌پیمانانش برای پساآشوب‌ها. آن بیانیه بسیار مستند و مبتنی بر مجموعه‌ی اطلاعات دو دستگاه علاوه بر کیس‌های اطلاعاتی کشف شده است. پیشنهاد من به نخبگان جامعه اعم از حوزه و دانشگاه و رسانه‌ها و وکلا و قضات و کارگزاران نظام، پژوهشگران و به‌طور خلاصه به همه‌ی دانش آموخته‌ها و اهل مطالعه این است که این بیانیه را با دقت مطالعه نمایند. اما علاوه بر آن، در اسناد امنیت ملی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی به صراحت دشمنی با ایران مورد تصریح قرار گرفته است. طبعاً برای تحقق این اسناد دائماً برنامه‌ریزی کرده و هزینه و امکانات گسترده‌ای برای تحقق آرزوهای شوم خود اختصاص می‌دهند. لذا ما با هوشیاری و اشراف بر تمامی تحرکات و اقدامات این کشورها تلاش می‌کنیم توطئه‌های آن‌ها را خنثی سازیم.

 

گاهی دشمن یک اقدام نقطه‌ای یا کور را برنامه‌ریزی می‌کند مثل ترور دانشمندان هسته‌ای که موارد زیادی از اقدامات آن‌ها خنثی و مواردی نیز متأسفانه به نتیجه می‌رسد، این امور در سری‌ترین سطح معمولاً برنامه‌ریزی و اجرا می‌شوند. اما وقتی برنامه دشمن هدف قرار دادن امنیت در سراسر ایران و ایجاد آشوب و اغتشاش سراسری است، طبعاً کار نمی‌تواند از چشمان تیزبین مأموران امنیتی و سربازان گمنام امام زمان (عج) پنهان بماند. لذا تحرکات سرویس‌های اطلاعاتی دشمن همواره در این زمینه رصد می‌شود.

 

گزارش‌های متعددی مبنی بر ارتباط‌گیری افسران اطلاعاتی با گروه‌های مختلف ضدانقلاب، برخی خائنان داخلی، کانون‌های صنفی غیرقانونی و حتی آموزش در پوشش تورهای گردشگری یا آموزش‌های مدنی و حقوقی به ایرانیان در خارج از کشور داشتیم و اطلاع داشتیم که در این جلسات و آموزش‌ها چه مطالبی از عوامل و مزدوران درخواست می‌شود.

 

این مسئله را نیز کاملاً مطمئن هستیم که ضدانقلاب و سرویس‌های اطلاعاتی دشمن توان ایجاد یک بحران یا آشوب گسترده را ندارند. معمولاً آن‌ها مترصد فرصت‌هایی هستند. لذا پیش‌بینی می‌شد که در همین بازه زمانی مورد اشاره یعنی اوائل مهر اقداماتی صورت گیرد.

 

متأسفانه دختری از هم‌میهنان ما فوت کرد. بلافاصله موضوع مورد رسیدگی قرار گرفت. رهبر انقلاب ابراز ناراحتی کردند، رئیس‌جمهور و دیگر مقامات دستور پیگیری دادند. دشمنان از فوت این دختر یا هر شهروند دیگری قطعاً ناراحت نشدند بلکه این‌را بهانه‌ای برای آغاز عملیات و عقده‌گشایی خود کردند.

 

ارزیابی‌های ما نشان می‌دهد که در روزهای اول بخشی از جامعه از این حادثه ناراحت بودند و خواستار رسیدگی و روشن شدن ابعاد مسئله شدند. حتی به خاطر هیجان و احساسات، اعتراضاتی را بروز دادند که مسئولان آن را به گوش جان شنیدند و با جدیت بیشتری مسئله را دنبال کردند تا حقایق کاملاً مشخص شود، اما تحولات و اقداماتی که در ادامه رخ‌داد، نشان داد که اطلاعات و ارزیابی قبلی ما مبنی بر تلاش سرویس‌های جاسوسی برای فعال‌سازی شبکه آشوب‌گر در داخل کشور صحیح بوده است. 

 

آمریکا چه در فرآیند پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از آن، همواره به دنبال براندازی جمهوری اسلامی ایران بوده است. این موضوع تحلیل یا چیزی نیست که نیاز به اثبات داشته باشد. شواهد تاریخی ۴۳ سال گذشته در کنار اذعان دولتمردان آمریکا به توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران گواه این حقیقت هستند. حجم انبوه شواهد تاریخی دشمنی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در کنار اسناد گسترده منتشر شده از راهبردهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نشان‌دهنده دشمنی آمریکا است. برخی افراد آگاهانه و مغرضانه و برخی افراد با ناآگاهی از توهم توطئه سخن گفته‌اند. این در حالی است که با وجود این همه شواهد و اسناد و اقاریر صریح دولتمردان آمریکایی این واقعیتی انکار ناپذیر است. این گزاره بارها در نوشته‌ها و گفته‌های راهبردنگاران آمریکایی تکرار شده است که نظام جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک الگوی مردم‌سالار دینی-اسلامی از ظرفیت بالایی برای بیداری ملت‌های مسلمان و بسیج آن‌ها علیه غرب برخوردار است و این الگو باید شکست بخورد. برای نمونه می‌توان به گفته‌ها و نوشته‌های گراهام فولر اشاره کرد که به‌عنوان عضو CIA سالیان سال از عمر خود را در کشورهای خاورمیانه گذاشته و مدعی این است که ایران را می‌شناسد.

 

رهبر انقلاب صراحتاً تأکید داشتند که این برنامه‌ریزی توسط سرویس‌های جاسوسی آمریکا و اسراییل انجام گرفته است. شبکه‌ی مجریان آشوب‌ها و ناآرامی‌های اخیر چگونه و در چه توالی و سلسله‌ای نهایتاً به سرویس‌های امنیتی بیگانه می‌رسیدند؟

 

میان عوامل میدانی با افسران اطلاعاتی سرویس‌های جاسوسی بیگانه معمولاً چند لایه واسطه وجود دارد. هر چند به دلیل عجله دشمنان، ما قبل از شروع آشوب‌ها نیز به افسران اطلاعاتی بیگانه به صورت مستقیم رسیدیم و تعدادی از آن‌ها را دستگیر کردیم. مأموران اطلاعات خارجی فرانسه DGSE اقدام به ارتباط‌گیری و آموزش کانون‌های صنفی غیرقانونی برای ایجاد جریان اعتراضی و آشوب کردند. از تمامی دیدارها، تماس‌ها و ارتباطات آن‌ها مستندات تهیه شده است و این جاسوسان به سزای اقدامات خود خواهند رسید.

 

برخی دیگر از عناصر مزدور هستند و آگاه یا ناآگاه از پشت ماجرا، به خاطر مقداری پول و یا وعده اقامت در خارج، علیه مملکت خودشان اقدام می‌کنند. آتش‌زدن، تخریب‌کردن، چاقوکشی، تیراندازی با اسلحه‌های شکاری و جنگی و حتی فحاشی و اهانت به اهل بیت علیهم‌السلام بخشی از کارهای این مزدوران است.

 

از آن‌جا که شیوه و شگرد هر سرویس اطلاعاتی متفاوت است، دشمنان نیز هر کدام بخشی از ظرفیت‌های میدانی بحران‌ها را به‌عهده می‌گیرند. برخی به تقویت نهادهای حقوق بشری و سازماندهی گزارشگران و فعالان مدنی می‌پردازند. برخی شبکه اراذل و اوباش را سازماندهی می‌کنند. برخی به‌واسطه ارتباطات و حضور گسترده‌شان در کشورهای منطقه اقدام به قاچاق سلاح و مواد منفجره به داخل می‌کنند و برخی نیز در حوزه سایبری و عملیات روانی مشغول هستند، اما جملگی آن‌ها در راستای اجرای یک بسته‌ی طراحی‌شده‌ی واحد عمل می‌کنند.

 

ما در بیانیه‌ی مشترک با برادران‌مان در سازمان اطلاعات سپاه گفتیم دشمن در اغتشاشات اخیر از «جنگ ترکیبی» استفاده کرد. یکی از مهم‌ترین ارکان و بسترهای مطرح در نبردهای ترکیبی (هیبریدی)، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بیگانه و مشخصاً آمریکایی است. این شبکه‌ها نقشی حیاتی در هسته‌ی مرکزی نبرد هیبریدی ایفا می‌کنند. پلتفرم‌های ارتباطی مجازی اکنون تبدیل به قسمتی از استراتژی جنگی شده‌اند نه تنها به‌منظور هدایت اقدامات و اغتشاشات و جمع‌آوری اطلاعات، بلکه مهم‌تر از آن با هدف تأثیرگذاری بر اعتقادات و گرایشات مخاطبینِ هدف در مرحله بعدی به‌منظور حرکت دادن آنان به سوی اقدام موردنظر، بهره‌برداری می‌نمایند.

 

بی‌شک بزرگترین عملیات تأثیر روی کشوری در جهان برای بی‌ثبات‌سازی و ایجاد اغتشاش، بر اساس مدل عملیات ترکیبی به‌عنوان عامل پیش‌برنده‌ی جنگ ادراکی، همانی بود که از چند ماه پیش از اغتشاشات اخیر و در حین اغتشاشات و اکنون در دوره‌ی پسا اغتشاشات از مبدأ ــ به تعبیر حضرت آقا ــ رژیم مافیایی آمریکا و هم‌پیمانانی همچون انگلیس خبیث و رژیم کودک‌کش صهیونیستی و گاو شیرده سعودی ــ اینها همه تعبیرات رهبر انقلاب است ــ صورت گرفت.

 

البته در سازماندهی و اجرا دست رژیم صهیونیستی آشکارتر بود. در ساماندهی تبلیغات دست روباه انگلیسی واضح‌تر بود. در هزینه‌کردن دست رژیم سعودی را به عیان می‌دیدیم تا آن‌جا که در نمایش منحط برلین که سلطنت‌طلبان و منافقین و تجزیه‌طلبان و گروه‌های منحرف جنسی جمع شده بودند، کل حمایت مالی این پروژه در حوزه‌ی تبلیغات، فضاسازی، پوشش صوتی و تصویری و اجاره‌ی تجهیزات پیشرفته برای تصویربرداری هوایی از تجمع و ارائه تسهیلات برای حضور پرتعداد و منسجم خبرنگاران و غذاهای توزیع شده و... جملگی با هزینه‌ی رژیم بَدَوی سعودی صورت گرفت. ما برای این داعیه سند داریم.

 

در مورد شبکه اجرایی این برنامه در داخل کشور توضیح دهید. این شبکه و سرشبکه‌های آن‌ها چه کسانی بودند؟ چگونه شبکه خود را شکل داده و کارگزاران‌شان را سر خط می‌کردند؟ دستگاه‌های امنیتی به چه میزان روی این شبکه و فعالیت‌های آن اشراف داشتند؟

 

به‌صورت ویژه این شبکه‌ها معمولاً یک کارفرما یا سفارش‌دهنده دارند، یک پشتیبانی مالی و یک عده هم عوامل اجرایی. کارفرمای این شبکه‌ها آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی هستند که تلاش دارند به‌واسطه عدم دسترسی مستقیم به ملت ایران و عدم امکان اثرگذاری مستقیم، از طریق رسانه‌ها و فضای مجازی، به جنگ شناختی علیه ملت ایران بپردازند. پشتیبانی مالی عمده این شبکه‌ها متأسفانه توسط عربستان سعودی انجام می‌شود و عوامل اجرایی نیز عمدتاً از بین اعضای گروهک‌های مختلف، فرقه‌ها و گروه‌های منحرف عقیدتی و جنسی، برخی ایرانیان ناراضی، بعضی افراد دارای مشکلات و آسیب‌های حاد اجتماعی و خانوادگی انتخاب می‌شوند. این عوامل پس از این‌که در دام این شبکه می‌افتند یا تصور می‌کنند که راه برگشتی ندارند به همکاری خود با دشمنان ادامه می‌دهند یا گرفتار سراب پناهندگی و زندگی در خارج و آینده‌ی روشن می‌شوند و زمانی به سراب بودن آن پی می‌برند که پل‌های پشت سر خود را خراب کرده‌اند.

 

به‌لحاظ عملیاتی نقش دشمن در این اغتشاشات از دو منظر قابل تبیین است:

 

 

۱) نقش‌آفرینی صحنه‌ای: در این الگو شبکه‌ای مرکب از عناصر آگاه و ناآگاه در سطوح مختلف نقش‌آفرینی نموده‌اند. به باور ما، بر اساس اطلاعات موجود از منابع اطلاعاتی، فنی، اقاریر متهمین و واقعیت‌های صحنه، اغتشاشات اخیر که برخلاف گذشته به‌صورت پراکنده شکل می‌گرفت، از طراحی پیچیده‌ای برخوردار بود که با مداخله عناصر وابسته به سرویس‌های اطلاعاتی و گروهک‌های ضدانقلاب و تجزیه‌طلب تروریست هدایت می‌شد. این الگو با محوریت از بین بردن تمرکز نیروهای ضدشورش و تسری ناآرامی‌ به نقاط مختلف شهر طراحی شده و به اجرا درآمده بود. آتش این تجمعات پراکنده توسط عناصر معدود و معین و با اقدامات منظم، حساب‌شده و جسورانه شعله‌ور می‌شد که کاملاً تشکیلاتی و هدایت‌شده بود. این افراد به اشکال مختلف از جمله انسداد مسیر، آتش‌زدن سطل زباله، کشف حجاب، شعاردهی و... توجه اطرافیان را به خود جلب نموده و به‌تدریج معترضین رادیکال را به یاری می‌خواندند. آرام آرام بخش‌های دیگری از مردم در قالب عناصر هیجانی و تماشاگر به جمعیت اضافه می‌شدند. جالب آن‌که هسته اولیه بلافاصله بعد از شکل گرفتن تجمع، محل را ترک نموده و برای راه‌اندازی تجمع جدید دست به کار می‌شدند.

 

۲) نقش آفرینی زمینه‌ای: فعالیت سازماندهی شده خشونت و شبکه‌سازی تحت مدیریت سرویس‌های اطلاعاتی با همکاری گروهک‌های ضدانقلاب از مدت‌ها تلاش نموده‌اند تا علاوه بر اقدامات تشکیلاتی و هسته‌سازی ضدامنیتی، بدنه‌ای مستعد در بستر اجتماعی آسیب‌دیده فراهم نمایند تا تحت شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور از نارضایتی‌های این قشر بهره‌برداری نمایند؛ لذا علاوه بر فعالیت‌های تشکیلاتی شاهد حضور عده‌ای از تجمع‌کنندگان در چارچوب «حرکت‌های گله‌ای» هستیم.

 

در واقع عده‌ای بدون وابستگی تشکیلاتی در تجمعات شرکت نمودند که ناآگاهانه در نقش سیاهی لشکر و سپر انسانی عناصر تشکیلاتی و ضدانقلاب قرار گرفتند و دشمن از یک‌سو با ایجاد تکانه‌های اقتصادی، سیاسی، روانی و مدیریتی از طریق اعمال فشار حداکثری تمام تلاش خود را برای ایجاد اختلال در نظم و فرآیندهای سازنده‌ی کشور و کاهش مقبولیت عملکردی نظام به‌کار گرفته و از سوی دیگر با عملیات روانی و رسانه‌ای گسترده تلاش می‌کند این حس نارضایتی را در مردم صدچندان کند. ما البته منکر نارسایی و نارضایتی نیستیم، اما معتقدیم تزریق ناامیدی و یأس تحمل مشکلات را دشوارتر می‌کند و بذر نفرت و خشم را در بدنه جامعه می‌کارد؛ در واقع ضدانقلاب و جبهه معاند امروز محصول ماه‌ها سیاه‌نمایی و دروغ‌پردازی خود را در کنار ضعف حوزه اطلاع‌رسانی و تبیینی داخلی درو می‌کند. در این میان، به نقش رسانه‌های فارسی زبان لندنی‌سعودی که ما اسم «نارسانه» را بر آن‌ها گذاشته‌ایم باید توجه خاص کرد. این‌ها وارد هدایت عملیاتی صحنه شدند. ما اطلاعات داریم که سرویس‌هاس جاسوسی دشمن به‌صورت لحظه‌یی به اینها خبر و تصویر می‌دادند و این شبکه‌ها اغتشاشگران را در صحنه هدایت می‌کردند که در لحظه در کجا تجمع کنند و با رسیدن نیروهای حافظ نظم و امنیت، خط می‌دادند که چگونه با آن‌ها مقابله و چگونه نیروها را درگیر کنند. خط «کشته‌سازی» در این هدایت عملیاتی به‌شدت دنبال می‌شد. هم در صحنه‌ی اغتشاشات و هم خارج از صحنه، انتساب تعدادی قتل مشکوک یا خودکشی و یا حتی فوت عادی به نیروهای حافظ نظم و امنیت بسیار آشکار بود.

 

در این رویکرد نقش سه‌گانه لندنی-سعودی-آمریکایی (بی‌بی‌سی فارسی، اینترنشنال سعودی و من و تو) بسیار بارزتر از بقیه بود.

 

به جز بعد امنیتی، در بعد رسانه‌ای و تبلیغاتی هم هماهنگی عجیبی بین رسانه‌های خارجی اعم از فارسی زبان و غیرفارسی زبان برای پوشش این اغتشاشات وجود داشت. آیا وزارت اطلاعات در این زمینه هم شناخت و اطلاعاتی دارد که شبکه پشت صحنه این هماهنگی رسانه‌ای و تبلیغاتی چه افراد یا گروه‌هایی هستند که حتی بعضاً چهره‌های فرهنگی و رسانه‌ای خارجی را هم برای این موضوع سر خط می‌کردند؟

 

در طول یک دهه گذشته، پیام‌رسان‌های متعددی در شبکه اجتماعی مجازی شکل گرفته است که داده‌های اطلاعاتی نشان‌دهنده این است دشمن از این شبکه‌ها به مثابه ابزاری برای ناامن‌سازی کشور استفاده نموده است. در فضای شبکه، یک ساخت‌یابی شبکه‌های اجتماعی وجود دارد که عمومیت دارد و در پس این ساخت‌یابی، یک سازماندهی و ایجاد ساختاری وجود دارد که فاعل و عامل این سازماندهی، همان دست‌هایی هستند که اراده قطعی آن‌ها برای ضربه به پیکره کشور برای ما به اثبات رسیده است. فضای مجازی کشور و شبکه‌های اجتماعی طی یک دهه گذشته گرفتار هرج و مرجی شده است که هیچ‌کدام از کشورهای مدعی آزادی، حد اندکی از این هرج و مرج را هم نمی‌پذیرند. در این فضای هرج و مرج، حقیقت، دروغ و دروغ، حقیقت نشان داده می‌شود. برخی کشورهای غربی در سال‌های گذشته، در مقاطعی، به‌صورت دفعی صدها هزار نام کاربری اتباع خود را در پیام‌رسان‌های مختلف به یک‌باره و بدون اعلام پیشینی حذف نموده‌اند. بر اساس قوانین وضع شده در این کشورها، هویت طرفین کلیه ارتباطات تلفنی و فضای مجازی باید با هویت واقعی منطبق باشد و کلیه این ارتباطات ثبت و ضبط و برای چند سال بایگانی می‌شود. حوادث اخیر برون‌داد هرج و مرجی است که از یک دهه گذشته در فضای مجازی کشور حاکم گردیده است و این فضا را به عرصه تاخت و تاز ضدفرهنگی و حتی ارتباطات و جولان گروه‌های تروریستی و اراذل و اوباش تبدیل نموده است. علاوه بر این، متأسفانه با توجه به این‌که بانک داده‌های برخی پیام‌رسان‌های اجتماعی در کشورهایی قرار دارد که دشمنی آن‌ها با کشور ایران به اثبات رسیده است، طبیعی است که شاهد شکل‌دهی به شبکه‌هایی باشیم که امنیت کشور را نشانه رفته‌اند.

 

چنان‌که برای عموم مردم و تحلیل‌گران عرصه رسانه نیز واضح شده است، این اغتشاشات بیش از آن‌که نماد اعتراض مردمی و یا وقوع مشکل در کف خیابان باشد، در فضای رسانه‌ای و مجازی جریان دارد و به همین جهت به آن عنوان «بزرگترین عملیات تأثیرگذاری» می‌دهیم. در این صحنه، همچنان‌که در پاسخ به سؤال قبلی گفتم نقش رسانه‌های ماهواره‌ای و مجازی و شبکه‌های اجتماعی بیش از هر زمان دیگر و به دور از استانداردهای رایج رسانه‌ای در جریان است.

 

علاوه بر هدایت شبکه‌های ماهواره‌ای توسط سرویس‌های اطلاعاتی، گزارش‌های زیادی از فعالیت‌های گروه‌های مختلف ضدانقلاب در بستر رسانه وجود دارد که تحت مدیریت سرویس‌های اطلاعاتی متخاصم ایفای نقش می‌کنند که شاخص‌ترین آن، مداخله مستقیم آمریکا برای هماهنگ‌سازی برخی از گروه‌های تروریستی ضدانقلاب با شبکه اینترنشنال بوده است که عملاً سازمان تروریستی اینترنشنال را شکل داده است و در مواردی نیز، رژیم صهیونیستی با برخی از اعضای گروهک‌های تروریستی ارتباطات و هدایت‌گری داشته است.

 

بهره‌گیری از الگوی شورشی‌سازی در فضای مجازی، نفوذ در کانون‌های صنفی و اقشاری و نیز تأثیرگذاری بر سلبریتی‌ها از اضلاع طرح دشمن در هدایت رسانه‌ای است.

 

میزان مداخله سرویس‌های اطلاعاتی به‌گونه‌ای است که علاوه بر تغییر الگوی معمول نرم افزارهای شبکه‌های اجتماعی، نه تنها بر میزان نشر و فعالیت جریان آزاد اطلاعات خدشه وارد کرده‌اند بلکه با تهدید و فشار از فعالیت عناصر غیرهمسو با خود ممانعت می‌کنند. امروز اگر کسی همسو با این جریان حرف نزند از بستر فضای مجازی حذف خواهد شد و کسی که موضع مستقلی داشته باشد از سوی شبکه رسانه‌ای ضدانقلاب تحت فشار، توهین و تهدید قرار می‌گیرد. برخی از فعالین حوزه اقتصادی و فرهنگی در فضای مجازی که از بستر شبکه‌های اجتماعی درآمدزایی داشتند تحت فشار وارده دچار آسیب هستند و یا مجبورند خلاف رویکرد خود وارد بازی از پیش باخته دشمنان نظام شوند و یا اینکه اخلال در کسب و کار خود را بپذیرند.

 

امروز اختاپوش رسانه‌ای وابسته به استکبار، بیش از هر زمان دیگری، دروغ بودن ادعای آزادی بیان را آشکار نموده است. البته، طبق نظرسنجی‌های علمی نهادهای مختلف، میزان مخاطبان شبکه‌های ماهواره‌ای در کشور به طور مداوم رو به کاهش است. قطعاً به‌واسطه فراوانی دروغ‌ها و رفتارهای هیجانی چند روزی مخاطب آن‌ها بیشتر می‌شود اما با گذشت زمان و مشخص شدن شدت دروغ‌پردازی و توهین به افکار مخاطبان قطعاً طرد و منزوی خواهند شد. شبکه‌های ماهواره‌ای زیادی هستند که قبلاً پراقبال بودند و اکنون کاملاً فراموش شده هستند.

 

بر اساس بیانات رهبر انقلاب به طور مشخص کشورهای آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی نقش واضحی در دمیدن به ناآرامی‌های اخیر در کشور داشتند. دستگاه‌های امنیتی و وزارت اطلاعات برای جبران این اقدامات ضدامنیتی چه برنامه و تدارکی دارند؟

 

ما با چند دسته از بازیگران مواجه هستیم. رژیم صهیونیستی که حسابش مشخص است و نیازی به بحث ندارد. این رژیم در موضع متخاصم تاکنون غلط‌هایی کرده است (که در بوق و کرنا کرده‌اند) و پاسخ‌های سهمگینی دریافت کرده (که با تمام توان لاپوشانی نموده است). از این پس نیز دریافت خواهد کرد.

 

در مورد رژیم آمریکا، افزون بر همه‌ی دشمنی‌ها و خسارت‌ها و ضرباتی که مستقیم و غیرمستقیم به ملت ایران وارد کرده (که داستان مثنوی هفتاد من است)، این رژیم تروریستی رسماً قاتل سردار بزرگ مقاومت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی است. آن‌هم نه در جبهه‌ی رویارویی مستقیم آن سردار با عوامل نیابتی آمریکا همچون داعش، بلکه خارج از میدان جنگ و در شرایطی که میهمانِ کشور ثالث بوده، به زبونانه‌ترین، ناجوانمردانه‌ترین و تروریستی‌ترین وجه ممکن او را ترور کردند. این موضع آمریکایی رو به افول در برابر ایرانِ قوی است. من به یقین و با قاطعیت می‌گویم که آمریکا یارای جنگ رو در روی نظامی با ما را ندارد و لذا یا در هیأت یک گروهک تروریستی در می‌آید و رسماً ترور می‌کند (و البته پاسخِ دندان شکن، آشکار، جوانمردانه و نظامی می‌گیرد). یا به پشت صحنه می‌رود و به جنگ‌های ترکیبی و نرم و تحریک این و آن رو می‌آورد، که در این صورت نیز همیشه پاسخ‌ گرفته و زین پس نیز خواهد گرفت.

 

اما در مورد انگلیس خبیث، حساب انگلیس به‌عنوان کشوری که بر اساس خوی روباه پیر هیچ‌گاه دست از شیطنت علیه جمهوری اسلامی ایران برنداشته است متفاوت است. در حال حاضر، رسانه‌هایی در خاک انگلیس، به دنبال ایجاد و گسترش اغتشاش در ایران بوده و هستند. این رسانه‌ها چه در گذشته و چه در حال حاضر، پا را از حوزه راهبری اغتشاش فراتر نهاده و به دنبال سازماندهی حرکت‌های ایذایی و تروریستی در کشور هستند. این اقدامی است که کشور انگلیس آن را شروع کرده است. در گذشته، بارها و بارها ایران مانعی برای اقدامات تروریستی علیه کشورهای اروپایی بوده است ولی انگلیس و برخی کشورهای اروپایی در مقابل از هیچ‌گونه دشمنی علیه جمهوری اسلامی ایران فروگذار نکرده‌اند. بی‌تردید ما هرگز مثل انگلیس، پشتیبان اقدامات تروریستی و ناامن‌سازی سایر کشورها نخواهیم بود ولی تعهدی برای ممانعت از بروز ناامنی در این کشورها هم نخواهیم داشت، لذا کشور انگلیس هزینه اقدامات خود را برای ناامن‌ ساختن کشور بزرگ ایران خواهد پرداخت.

 

متأسفانه دولت انگلیس که شبکه‌های ماهواره‌ای بی‌بی‌سی و اینترنشنال تحت حمایت او و در چارچوب رسانه‌ای او فعالیت دارد امروز نقش تروریستی گرفته و این موضوع عبور از خطوط قرمز امنیتی جمهوری اسلامی ایران است. در همین‌جا می‌گویم که شبکه ماهواره‌ای اینترنشنال از سوی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان سازمان تروریستی شناخته شده و عوامل و دست‌اندرکاران این سازمان تحت تعقیب وزارت اطلاعات قرار خواهند گرفت و من‌بعد، هر نوع فعالیت و ارتباط با این سازمان تروریستی به‌عنوان ورود به حوزه تروریستی و تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تلقی خواهد شد.

 

اما در مورد سعودی می‌گویم که سرنوشت ما و دیگر کشورهای منطقه به دلیل همجواری، به هم گره خورده است. از نظر ایران، هرگونه بی‌ثباتی در کشورهای منطقه تسری‌یابنده است و هر گونه بی‌ثباتی در ایران، قابل تسری به کشورهای منطقه است. کشورهای دور دست بی‌ثبات کننده منطقه هستند. سنگ‌اندازی به سوی ایران قدرتمند از سوی کشورهایی که در خانه‌های شیشه‌ای نشسته‌اند، معنایی جز عبور از مرزهای عقلانیت به تاریکی حماقت ندارد. جمهوری اسلامی ایران تاکنون با عقلانیت استوار، صبر راهبردی در پیش گرفته است ولی هیچ تضمینی برای تداوم این صبر راهبردی در صورت تداوم دشمنی نمی‌دهد. بی‌تردید، اگر اراده جمهوری اسلامی ایران به مقابله به مثل و مجازات این کشورها تعلق بگیرد، کاخ‌های شیشه‌ای فروخواهند پاشید و این کشورها روی ثبات و پایداری را نخواهند دید.

 

حتماً برنامه‌ای که برای ناامنی در کشور تدارک دیده شده بود، بسیار گسترده‌تر از چیزی بود که در واقعیت به وقوع پیوست. به بیان دیگر، بخش اعظم و مهمی از این برنامه توسط دستگاه‌های امنیتی خنثی شد. لطفاً کمی درباره سایر وجوهی که برای ناامنی در کشور و نیز میزان اشراف دستگاه‌های امنیتی بر آن تدارک دیده شده بود، صحبت کنید.

  اگر بخواهیم هدف اصلی دشمنان اصلی را بگوییم صریحاً دشمن به‌دنبال «پروژه‌ی ویران‌سازی» ایران است دقیقاً طبق مدلی که در سوریه و عراق و لیبی و افغانستان و یمن اجرا کردند اما در «ایران قوی» و برای «درخت تناور انقلاب اسلامی» نه توانستند و نه هرگز خواهند توانست.

 

حداقل از ابتدای سال جاری، دشمن در مقاطع مختلف نظیر روز معلم یا همزمان با مردمی‌سازی یارانه‌ها یا روز حجاب و عفاف، برای ایجاد ناامنی در کشور تلاش‌های گسترده‌ای کرده است که ضربات وارده به تیم‌های تروریستی متعدد در مناطق مرزی یا آن‌سوی مرز و نیز خنثی‌سازی عملیات انفجار در یکی از صنایع هوایی اصفهان از نمونه‌های بارز آن است؛ در همین اغتشاشات، طبق آخرین آمار، قریب به ۱۰۰ تن از عناصر وابسته به منافقین، بیش از ۱۵۰ نفر از عناصر وابسته به گروه‌های تروریستی کردی و سایر گروه‌های تروریستی دستگیر شده‌اند.

 

در برخی از کیس‌ها عناصری که علاوه بر هدایت میدانی در اغتشاشات؛ تحت ارتباط با خارج از کشور اقدام به اختفای سلاح جنگی و مهمات (تی‌ان‌تی) کرده بودند شناسایی و دستگیر شدند و جالب‌تر این‌جاست که پس از دستگیری بعضی از این عناصر، شبکه رسانه‌ای وابسته به رژیم صهیونیستی موضوع دستگیری این افراد را تحت رصد قرار داده است.

 

اما باید اشاره داشت که بحمدالله امروز جامعه‌ی اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران اشراف عظیمی دارد که دشمنانش را در تمام دنیا تحت تعقیب قرار می‌دهد. امروز که خدمت شما هستیم، حداقل شش نفر از عناصر و سرکردگان گروهک‌های تروریستی ضدملت با طراحی و هوشمندی دستگاه اطلاعاتی دستگیر و از نقاط مختلف دنیا برای پاسخ‌گویی به جنایات‌شان به تهران منتقل شده‌اند. از اعضای اصلی گروهک‌های تجزیه‌طلب تا ضددین و وابسته به سرویس‌های اطلاعاتی رژیم غاصب و رژیم آمریکا. ضمن اینکه هم اکنون یکی از سرکردگان گروه‌های تروریستی که مجری پروژه تجزیه‌طلبی بوده در اختیار وزارت اطلاعات می‌باشد که جزییات آن اخیراً رسانه‌ای شد. (مستند ژنرال)

 

امنیت در جمهوری اسلامی ایران برای مردم و مبتنی بر مردم است. یکی از قواعد ماندگاری و جذابیت الگوی جمهوری اسلامی ایران، ابتنای آن بر رأی و خواست عموم مردم است. استقلال و امنیت نیز در ایران مبتنی بر خواست و رأی مردم است. این مردم هستند که امنیت کشور را در بستری از ناامنی‌ها که دور تا دور ایران را فراگرفته حفظ و حراست می‌کنند. هر کنشگر ضدامنیتی قبل از این‌که با دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، مواجه باشد، اول باید از سد محکم و مستحکم مردم عبور کند. امروز با افتخار می‌توانیم ادعا کنیم که دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، از مردم و برای مردم‌اند و هر تحلیلی که در آن دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی را جدای از مردم فرض بگیرد و تصور کند، تحلیلی اشتباه و به دور از واقعیت است. امروزه مردم پشتوانه استواری تار و پود امنیت کشور هستند و باید اذعان کرد که نقش اول در تأمین امنیت به دست مردم است. همچنانکه اعلام کردیم، بازداشت دیگر عوامل عملیاتی و پشتیبانی حرم حضرت شاهچراغ علیه‌السلام با همکاری هوشمندانه، شجاعانه و ستودنی مردم صورت گرفت. باور داریم که حوادث تلخ روزهای گذشته توسط شبکه‌های پیچیده سازماندهی شده‌اند ولی پیاده نظام دشمنان خارجی، عده‌ای فریب‌خورده و ناآگاه‌اند که فاقد بینش و قدرت تشخیص لازم و درست هستند. مقابله و برخورد با این لایه‌های سطحی و ناآگاه، نه سخت و دشوار و نه هدف و برنامه جمهوری اسلامی ایران و دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی بوده است. هدف دستگاه اطلاعاتی، راهبری طیف‌های فریب‌خورده و آگاه‌سازی آن‌ها در برخورد با واقعیت‌ها از یک طرف و مصون‌سازی جامعه از توطئه‌ها از سوی دیگر است. دستگاه‌های اطلاعاتیِ منسجم، هماهنگ و همدل کشور با وجود بروز خشونت‌های زیاد و با وجود ارائه آموزش‌های اقدامات تروریستی از طریق رسانه‌های دشمن، به دنبال ارتقاء سطح امنیت و مصون‌سازی جامعه‌اند. فرآیند مصون‌سازی جامعه مستلزم درجه‌ای از بینش است که طبق آن آگاهی‌های کاذب از منشأ و مصدر کشورهای متخاصم بی‌اثر می‌شود. بر اساس این بینش است که هر پارسی-گویی و هر رسانه فارسی‌زبانی لزوماً ایرانی و ایران دوست نیست.

 

بخشی از برنامه‌ریزی رسانه‌ای و تبلیغاتی اغتشاشات اخیر مبتنی بر ظرفیت شبکه‌ای از سلبریتی‌های داخلی و خارجی برای تهییج افراد بود. آیا دشمن برای فعال کردن این بستر طرح و مدل مشخصی دارد یا صرفاً به‌عنوان زمینه‌های تحریک جامعه از آن استفاده می‌کند؟

 

همان‌طور که رهبر معظم انقلاب بیان فرمودند، غالب چهره‌های هنری، جامعه ورزشی و علمی ما سالم و جزو سرمایه‌های کشور به شمار می‌آیند. در برخی حوادث کشور، همدردی از سوی برخی چهره‌ها طبیعی بود. موضوع غیرطبیعی، استفاده برخی افراد و گروه‌ها برای عقده‌گشایی و تهمت به نظام جمهوری اسلامی ایران به قتل و پشتیبانی و حمایت از اغتشاش، ترور، هتک حرمت و دریدن پرده امنیت کشور بوده است. ما از این افراد نخواهیم گذشت. کسانی که به کشور هزینه تحمیل نمودند و عرصه را برای عرض اندام ترور و جنایت در خیابان‌های کشور باز کردند و دشمنان قسم خورده را برای ضربه به کشور امیدوار نمودند، باید پاسخ‌گوی آثار گفتار و کردار خود باشند.

 

قاعدتاً در تبیین اثرگذاری دشمن بر سلبریتی‌ها به دو دسته کلی باید اشاره داشت؛ مواردی که تحت برنامه مشخص و مستمر با هدایت سرویس‌های اطلاعاتی یا گروه‌های ضدانقلاب رخ می‌دهد و مواردی که بدون آگاهی و تحت تأثیر فضای شناختی و احساسات، بروز پیدا می‌کند.

 

متأسفانه در مواردی از قبل شاهد طراحی و برنامه‌ریزی ضدانقلاب برای اثرگذاری بر چهره‌های رسانه‌ای هستیم که با ارتباط‌گیری‌های پوششی یا هدایت‌شده بر نظرات و دیدگاه‌های این افراد اثر گذاشته‌اند و بعضاً موجب شده است که افرادی دچار خطا شده و با دشمنان نظام اسلامی همسو شوند که البته تعدادشان بسیار اندک است. ولی بسیاری از چهره‌ها نیز متأسفانه به‌دلیل عدم شناخت نسبت به ابعاد فضاسازی‌های رسانه‌ای و نیز بدون برخورداری از مشاوران هوشمند دچار خطا در تشخیص شده و با واکنش‌های هیجانی و نسنجیده در زمین دشمن بازی کرده‌اند (که البته موضوع جدیدی نیست).

 

نمونه، واکنش برخی از هنرمندان در قضیه واکسن کرونا بود که به‌رغم پیشرفت‌ها و تلاش‌های شبکه بهداشت و درمان کشور، تحت تأثیر خطای شناختی فضای کشور را سیاه و شکست خورده القا می‌کردند. در این قضیه جدید البته موضوع فراتر از گذشته است، ضمن اینکه امروز اعمال فشار حلقه عناصر وابسته به دشمن در وادار کردن برخی از افراد به رفتارهای انحرافی نیز بی‌تأثیر نبوده است. امید است که چهره‌ها مرز خود با دشمنان را به وضوح روشن کرده و ضمن همراهی با مردم مانع سوءاستفاده دشمن شوند.

 

اخیراً هم مشاهده می‌شود که برخی از همین دست سلبریتی‌ها که دنبال‌کنندگان زیاد دارند، در کمال ناباوری اکانت خود را به عوامل سیا یا برخی کشورهای مرتجع منطقه می‌فروشند یا اجاره می‌دهند تا خریداران، منویات بیگانگان را با استفاده از اسم و شهرت این افراد به جامعه القاء کنند. آیا یک چهره‌ی ایرانی وطن‌دوست حاضر است به قیمت دریافت پولِ بیگانگان، ملت خود را بفروشد؟

 

امنیت و توان جامعه اطلاعاتی در کشور ما در مقایسه با کشورهای منطقه و همچنین در مقایسه با کشورهای غربی، اروپایی و آمریکایی در چه سطحی قرار دارد؟ تعاملات و ارتباطات جامعه اطلاعاتی ایران با کشورهای مختلف چگونه است؟

 

زمانی توان اطلاعاتی ایران در داخل کشور و معطوف به حفظ امنیت در شهرها بود اما اکنون به لطف تلاش‌ها و مجاهدت‌های جامعه اطلاعاتی کشور، بازوهای اطلاعاتی ایران در بسیاری از مناطق جهان گسترده شده است.

 

مشاهده می‌کنید که رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا همیشه به این توانمندی و اشراف اشاره می‌کنند. تردد افسران جاسوسی دشمنان در کشورهای همسایه حتی با هویت‌های جعلی و پاسپورت‌های دیگر کشورها برای افسران اطلاعات ما غالباً مکشوف است و معمولاً بر تحرکات و برنامه‌های آن‌ها اشراف لازم را داریم.

 

خوشبختانه حتی با کشورهایی که روابط سیاسی چندان گرمی نداریم، در حوزه اطلاعاتی و تبادلی روابط مناسبی داریم و بر این مبنا که از کشورهای همسایه هیچ تهدیدی علیه دیگری نباید شکل بگیرد روابطی برقرار شده است.

 

در مجموع بحمدالله با عنایات حق تعالی و دعای امام عصر (روحی و ارواح العالمین له الفداء) و رهبری مدبرانه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و هوشیاری و حضور مقتدرانه مردم عزیز، جمهوری اسلامی ایران در منطقه‌ای پر التهاب، حضوری مقتدرانه دارد و دستگاه‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور از موفق‌ترین مجموعه‌ها در سطح دنیا هستند و در تعامل مناسب با کشورهای منطقه و همسایگان، خصوصاً خط مقاومت هستیم. امروز کلان پروژه‌های دشمن در منطقه دچار شکست شده و صدای شکستن استخوان‌های فرتوت استکبار آمریکا پس از خروج از منطقه واضح‌تر گردیده است.