بازخوانی 3 دوره متفاوت از زندگی حجتالله عبدالملکی
چهره هفته | مردی چنین میانه «میدون»
مرحوم اکبر ترکان، سال ۹۵ و در یک مناظره تلویزیونی کارشناسی که مقابلش نشسته بود را خطاب قرار داد و گفت: شما چه اقتصاددانی هستی که «عدد» نمیشناسی؟! ترکان همانجا قسم جلاله خورده بود که آن اقتصاددان عدد نمیشناسد. هر چند که عمر او آن اندازه نبود که وزیر شدن آن اقتصاددان را ببیند، اما حرفها، آمارها و اعداد اعلام شده روزهای اخیر حجت عبدالملکی یادآور خاطره اکبر ترکان شده و عبدالملکی را به چهره بیگفتوگوی هفته تبدیل کرده است.
این روزها گویا یکی از مهمترین همنشینیهای حاضران در جامعه خبری کشور دنبال کردن حرفهای مردی است که ایدههایش ظرفیت سوراخ کردن هر مغزی را دارد! حجتالله عبدالملکی نامی نیست که به این سادگی از ذهنها برود. درست است که او دیگر وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت ابراهیم رئیسی نیست، اما نشان داده که در هر پستی باشد - یا حتی نباشد - نمیتواند جامعه ایران را از نظرات و ایدههای خود محروم کند.
حجتالله عبدالملکی که 24 خرداد 1401 با چند پست در توییتر به عنوان اولین وزیر از قطار دولت رئیسی پیاده شد، خیلی زود و در آبانماه سال گذشته در قامتی جدید به کار اجرایی برگشت و اکنون دبیر شورای عالی مناطق آزاد است. اینطور به نظر میرسید که عبدالملکی در پست جدید قصد ندارد چندان خود را در تیررس رسانهها و فضای مجازی قرار دهد اما در همین هفتهای که گذشت، او نشان داد که نه تنها «تجربه گذشته، چراغ راه آینده» نیست، بلکه میتوان پر شورتر از گذشته بازگشت و ایدههای خود را ارائه داد.
عبدالملکی همین هفته در یک نشست خبری در جزیره کیش اعلام کرد: «اتاق سرمایهگذاری امارات گفته تا 100 میلیارد دلار بر طرحهای ما سرمایهگذاری خواهد کرد.» همین ادعا کافی بود تا او دوباره به صدر اخبار بازگردد. نه تنها ادعای وزیر سابق کار درباره 100 میلیارد دلار سرمایهگذاری اماراتیها در ایران بلکه تاکید او بر مقوله سرمایهگذاری خارجی، خود جای انتقادها را باز میگذاشت.
یکی از نکات مهم درباره حجت عبدالملکی آن است که بخش مورد توجهای از حرفها یا اعمالش از ابتدای نشستن بر صندلی وزارت در دولت سیزدهم تا امروز، نقض آن چیزی است که پیش از این در نقد دولت روحانی یا شرایط اقتصادی کشور گفته بود. بخش دیگر آن هم به ایدههای او بازمیگردد که هر روز بیش از پیش زمینههای توجه را به سوی عبدالملکی فراهم میکند.
او روزهای آخر تیرماه امسال خبر داده بود که «در دومین نمایشگاه معرفی بستههای سرمایهگذاری و توانمندیهای صادراتی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور، موفق به جذب سرمایهگذاری بالغ بر 200هزار میلیارد تومان شدهاند.» عددی که بسیاری آن را تنها یکی از عددهایی دانستند که عبدالملکی در این سالها مطرح کرده و بعدا عواید آن هرگز نه دیده و نه شنیده شده است!
با همه این تفاسیر میتوان نگاهی دوباره به 3 دوره از زندگی حجتالله عبدالملکی داشت. مردی که مسئولیتهایی مانند وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت سیزدهم، عضو هیات مدیره صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر کشور، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق، مشاور وزارت امور اقتصادی و دارایی، عضو هیات امنای کمیته امداد امام خمینی و... را در کارنامه دارد اما بسیاری هنوز او را با داوری مسابقه «میدون» شبکه سه سیما به یاد میآورند.
ایدههای درخشان؛ پیش از وزارت
حجت عبدالملکی پیش از رسیدن به وزارت، چهره ناآشنایی در میان اهالی رسانه نبود. او که همواره به عنوان یک کارشناس اقتصادی در برنامههای مختلف صداوسیما شرکت و انتقادات زیادی هم به تیم اقتصادی دولت حسن روحانی وارد میکرد، در طول سالهای پیش از وزارت سر منشا ایدههایی درخشان در زمینه علوم اقتصادی، توسعه کسب و کار و نوع متفاوتی از ارتباط اقتصادی با جهان بود. او با حضور در برنامه «میدون» شبکه سه - که آن را یکی از برنامههای کمنظیر در حوزه کسب و کار در جهان میدانست - برای خود نامی هم دست و پا کرده بود.
شاید اولین طرحی که در سالهای پیش وزارت از عبدالملکی در دسترس قرار گرفته، بحث او درباره «انقلاب اقتصادی» باشد. او در طرح «انقلاب اقتصادی» پیشنهاد کرده بود «برای افزایش ازدواج، در لحظه عقد به نام دختر و پسر شرکتی ثبت شود و پنج سال معافیت مالیاتی قابل تمدید بر اساس فرزندآوری به آنها داده شود.»
حجت عبدالملکی در 29 بهمن 94 به عنوان نامزد لیست ائتلاف اصولگرایان در انتخابات مجلس آن زمان طی یادداشتی در خبرگزاری فارس نوشته بود: «در طول چند دهه اخیر همه کشورهایی که پیشرفتشان را به استقراضهای خارجی گره زدند با بحرانهای سنگین مالی و اقتصادی مواجه شدند.»
در 28 بهمن 1399 او از گفتوگوی تلفنی روحانی با رئیسجمهور سوئیس انتقاد کرد و نوشت: «آقای دکتر روحانی امروز با رییس جمهور سوییس در مورد بازگشت آمریکا به برجام گفتوگو (=التماس) کرده! این کارها معلول و در عین حال عامل «تأخیر در انقلاب اقتصادی» است. در واقع راهبردهای دولت ایشان از علل اساسی این «تاخیر» ذلتبار است.»
عبدالملکی همچنین گفته بود که «اگر دولت به جای ۵۰ میلیون دلار، ۵ میلیارد دلار به بازار تزریق کند، دلار از ۱۹ هزار تومان به زیر 4 هزار تومان خواهد رسید.»
او یک بار هم گفته بود که «آمریکا از تحریم ایران بیش از 270 میلیارد دلار آسیب دیده و زیان اروپا نیز بین سالهای 2011 تا 2015 بیش از 220 درصد از میزان خسارت آمریکاییها بیشتر است.» همچنین درباره راز موفقیت صنعت خودرو در کرهجنوبی گفته بود: «در پارکینگ خانهها در کرهجنوبی بهگونهای طراحی شده که ماشین آمریکایی نمیتواند وارد پارکینگ شود؛ فقط ماشین کرهای و این راز موفقیت صنعت خودرو در کره است.»
اما او زمانی که به عنوان وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی انتخاب شد در یکی از دیدارهایش حرفهایی به زبان آورد که همه ماجراهای بعدی را میتوان با همان حرفها بازخوانی کرد. عبدالملکی در 23 مرداد 1400 درخصوص ایجاد اشتغال در کشور و ظرفیتهای اقتصاد ایران، گفته بود: «وقتی یک میلیون فرصت شغلی مطرح شد برخی از آقای رییسی پرسیدند چنین چیزی ممکن است؟ من گفتم فقط کمیته امداد نصف این را تامین میکند. اقتصاد ایران خیلی ظرفیت بالایی دارد. یک تحلیل منطبق بر واقعیت را عرض کنم که اقتصاد ایران ظرفیت اشتغال 70 میلیون نفر نیروی کار را دارد در حالیکه کل نیروی کار ما 23 میلیون نفر است و 5 میلیون نفر هم نیروهای بیکار یا شبه بیکار داریم.» او کار را به همین جا ختم نکرده و در ادامه گفته بود: «الگوی اشتغال کمیته امداد مورد توجه کشورهای خارجی قرار گرفته است. چندین نفر از رایزنهای تجاری کشورهای دیگر به امداد آمدهاند که شما چه کار دارید میکنید؟ بعضی از معاونین کار وزرای کشورهای دیگر آمدهاند و از الگوی اشتغال امداد هم تئوری و هم عملی رفتند در مناطق بازدید کردند. من معتقدم الگوی اشتغالی که ما در امداد اجرا کردیم در دنیا در قله قرار دارد به این خاطر که 30 دانشگاه کشور را ما درگیر این مساله کردیم.» اینها طرحهایی بودند که وزیر کار پیشنهادی وعده میداد به زودی در دولت رئیسی اجرا میشود. حالا که این حرفها را میخوانیم تنها میتوانیم این سوال را از خود بپرسیم که طرح شکستخورده ایجاد یک میلیون شغل در سال محصول خود رئیسی بود یا کسانی مانند عبدالملکی به او دست فرمان داده بودند؟
وزیر تراز؛ دوران وزارت
«آقای عبدالملکی، جوان و پاکدست و فسادستیز است. ایشان معاونت بخش اشتغال در کمیته امداد بودند. ایشان امین رهبر انقلاب در کمیته امداد هستند. آقای عبدالملکی با نخبگی خودشان انشاالله میتواند در این وزارت خانه تحول ایجاد کند.» این جملات ابراهیم رئیسی برای دفاع از جوانترین عضو کابینهاش در زمان کسب رای اعتماد از مجلس بود. رئیسی که گفته بود نه تنها یک میلیون مسکن در سال میسازد بلکه یک میلیون شغل هم ایجاد میکند، در این راه روی حرفهای عبدالملکی حساب خاصی باز کرده بود.
حساب و کتاب رئیس دولت سیزدهم اما درست از آب در نیامد. گرچه رئیسی یه جای صرف بیش از 9 ماه وقت میتوانست به نطق هاجر چنارانی، نماینده مخالف وزیر پیشنهادی کار، گوش فرا دهد: «چندین صفحه از برنامه عبدالملکی را با سرچ در اینترنت هم میتوان یافت ... کسی که از بدنه یک وزارتخانه نیست شش ماه فرصت میخواهد که فضا را بشناسد، ما زمان نداریم.» اما گوشی به این اعتراضها بدهکار نبود و با 191 رای موافق، عبدالملکی وزیر شد.
او بعد از رسیدن به وزارت خیلی سریع در تلویزیون گفت که «اعضای تیم اقتصادی دولت از لحاظ عاطفی خیلی به هم نزدیک هستند و در میان آنها هیچ فرد لیبرالی وجود ندارد»! به همین ترتیب و با همین ایدئولوژی او در ابتدای وزارت اعلام کرد: «طبیعتا هزار نفر را برکنار میکنیم که تا به حال ۳۵۰ نفرشان برکنار یا جابهجا شدهاند و افراد جدید آمدهاند.» عبدالملکی اشاره میکرد که «در دولت گذشته وزارتخانه تعاون تبدیل به یک وزارت خانه سیاسی و امنیتی شده بود و خویشاوندان مسئولان، فعالان رسانهای ستادها، متحصنین مجلس ششم، محکومین 88 و متجاهر به شعار اسلامی استخدام شده بودند و طبق قولی که به رئیسجمهور و این مجلس خدمتگذار دادم وزارتخانه را از افراد ناصالح پاک کردم و امانت را به امانت داران سپردم.»
البته این حرفهای عبدالملکی خیلی زود، روی دیگر خود را نیز نشان داد. سید ناصر موسوی لارگانی، نماینده مجلس، درباره شیوه عملکرد عبدالملکی در وزارت کار اظهار میکرد: «وضعیت وزارت کار به حدی اورژانسی است که اگر تا فردا این روند متوقف نشود به تنهایی برای به زمین زدن دولت کافی است.»
او در پرسشی از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مبنی بر اینکه چرا اکثر انتصابات معاونین و مدیران وزارتخانه و روسای سازمانها از افراد خارج از وزارتخانه هستند، میگفت: «تهی کردن وزارتخانه از نیروهای کارآمد، با تجربه و غیرسیاسی موجب شده تا تجمعات نوظهوری از سوی کارمندان این وزارتخانه و برخی سازمان های زیرمجموعه صورت گیرد که در تاریخ این وزارتخانه بی سابقه بوده و بیانگر غلبه یاس، ناامیدی و بی انگیزگی در کارکنان و ناتوانی و بی تدبیری وزیر و مدیران مسئول است.»
در موردی دیگر روزنامه «اعتماد» خبر میداد که «یکی از مهمترین انتقادات به عبدالملکی، انتصابات عجیب و غریب افراد فاقد تجربه مانند داریوش ابوحمزه به عنوان معاون رفاه بود که در اظهارنظری عجیب و برخلاف آمارهای رسمی کمیته امداد و سازمان بهزیستی که خط فقر را 10 میلیون تومان اعلام کرده بودند، 4 میلیون تومان دانست.»
عباس عبدی، فعال سیاسی، هم در توییتی پیرامون انتصابهای عبدالملکی نوشته بود: «عبدالملکی فردای روزی که وزیر شد بلافاصله مسئول حراست وزارتخانه را تغییر داد. لطفا مقامات مسئول توضیح دهند که مسئول جدید حراست چه نسبتی با وزیر داشت؟ و چرا پس از مدت کوتاهی عزل شد؟ پاسخ به این پرسش همه چیز را درباره این وزارتخانه روشن خواهد کرد.» البته که همین مدیرکل حراست برکنار شده با حکم عبدالملکی در همان زمان به عنوان جانشین وزیر در امور دانشبنیان منصوب شد!
عبدالملکی در ادامه کارهایش در دوران وزارت، هدیهای ۶ میلیارد تومانی به برنامه تلویزیونی «میدون» اهدا کرد. علی فروغی مدیر شبکه سه در نامهای درخواست ۴۸ میلیارد تومان برای برنامه «میدون» کرده بود. عبدالملکی اما دستور پرداخت ۶ میلیارد تومان به این مجموعه را داده بود.
همچنین عبدالملکی در روز 5 فروردین 1401 وعده «ایجاد یک میلیون شغل تا پایان 1401» را مطرح کرد. او گفته بود: «پیشبینی میشود تا پایان سال 1401 یک میلیون فرصت شغلی در بخشهای مختلف اقتصادی کشور ایجاد شود.» از سوی دیگر آقای عبدالملکی کمتر از یک ماه پیش از استعفا از وزارت و در روز 10 اردیبهشت 1401 وعده داده بود که «تا آخر امسال فقر را با تعاریف جهانی به طور کامل حذف خواهیم کرد.» همانند وعده دیگرش که «سیاست اعزامِ نیروی کارِ بیکار به کشورهای دیگر» را مطرح کرد: «ما میخواهیم این افراد به کشورهای دیگر بروند و فن و حرفه بیاموزند و بعد از کسب توانمندی به کشور برگردند.»
اما همه این ایدهپردازیها و وعدهها روز 24 خرداد به پایان رسید. او استعفا داد و با رمز «افزایش هماهنگی در دولت» کنار رفت.
مناطق آزاد؛ پس از وزارت
عبدالرضا داوری، فعال سیاسی اصولگرا، درباره انتصاب عبدالملکی به عنوان دبیر مناطق آزاد نوشته بود: «رئیسی می خواهد با انتصاب عبدالملکی به عنوان دبیر مناطق آزاد، استعفای عزلگونه او از وزارت کار را جبران کند و به مردم و نخبگان این پیام را دهد که کابینه من خیرالموجودین بوده، هست و خواهد بود. .....» هر چند که چندان مهم نیست چرا رئیسی و وزیر اقتصاد او تصمیم گرفتند عبدالملکی را جایگزین سعید محمد کنند، اما قرار گرفتن مردی که انواع و اقسام انتقادها را به مناطق آزاد کرده بود در راس مجموعه تصمیمگیر آن، اتفاقی غریب بود.
حجتالله عبدالملکی، پیش از آغاز دولت رئیسی یکی از مهمترین منتقدان افزایش تعداد مناطق آزاد بود: «ایجاد هشت منطقه آزاد جدید را با همکاری هم تصویب کردید. دمتان گرم، از اختیاراتی که مردم در اختیارتان گذاشتند، استفاده کردید اما وجدانا اسم اقتصاد مقاومتی روی آن نگذارید.» او همچنین در توییتی دیگر نوشته بود: «جای نمایندگان محترم بودم مصلحت کشور و آخرت خودم رو به دنیای دیگران نمیفروختم. نمایندگان با تصویب اشتباه فردای قیامت گیرن.» انتقاد وی البته تنها به ماجرای افزایش تعداد مناطق آزاد نبود: «مناطق آزاد لطمه بزرگی به عملکرد و فرهنگ اقتصادی کشور بوده! انتظار میرفت مجلس در برابر خواسته غیر منطقی افزایش هفت منطقه ازاد جدید مقاومت کند. مناطق آزاد که قرار بوده قطب صادرات کشور باشند، به درگاه فراخ واردات کالاهای خارجی و از آن بدتر پمپاژ فرهنگ مصرفی غربی شده!»
این مرد منتقد مناطق آزاد و سرمایهگذاری خارجی اما در مصاحبههایش بعد از دبیری این مناطق از مذاکره با طرفهای خارجی برای توسعه مناطق آزاد میگوید و حتی کشورهای خارجی را تهدید به جایگزینی به وسیله کشورهای دیگر میکند: «اگر طرف هندی نتواند به تعهدات خود در راستای توسعه چابهار عمل کند معطل آنها نخواهیم ماند و با طرفهای دیگر وارد مذاکره میشویم.»
عبدالملکی در امر انتصاب هم همان روال وزارت را در پیش گرفته تا جایی که محمد زعیمزاده، جانشین سردبیر روزنامه «فرهیختگان» در انتقاد از عملکرد او نوشته بود: «ظاهرا آقای حجت عبدالملکی در جایگاه رئیس مناطق آزاد، فرزند امام جمعه کیش را به عنوان مشاور انتخاب کردهاند، ایشان را نمیشناسیم اما آقای عبدالملکی را خوب میشناسیم»
تئوریسین اقتصاد مقاومتی این روزها حرفهایی میزند که او را در میانه شدیدترین انتقادات قرار داده است. او که دو سال پیش در این روزها با مو و ریشهای تقریبا مشکی در مجلس به دنبال رای اعتماد بود، اکنون با رگههای گسترده مو و ریشهای سفید روزگار متفاوتی را در پیش دارد. روزگاری که شاید آرزو میکرد در همان برنامه «میدون» به عنوان داور میماند و وارد عرصه اجرایی نمیشد.